مؤلفه های هوش معنوی در اسلام
در فرهنگ اصیل اسلامی به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فـراوانی قرار گرفته است. به طور مثال، جامی بر اساس متون مـذهبی مـؤلفه های ذیـل را برای هوش معنوی برشمرده است:
- مشاهده وحدت در ورای کثرت ظاهری؛
- تشخیص و دریافت پیامهای معنوی از پدیدهها و اتفاقات؛
- سؤال و دریافت جواب معنوی در مـورد مـنشأ و مبدأ هستی (مبدأ و معاد)؛
- تشخیص قوام هستی و روابط بین فردی بر فضیلت عدالت انسانی؛
- تـشخیص فـضیلت فـراروندگی از رنج و خطا و به کارگیری عفو و گذشت در روابط بین فردی؛
- تشخیص الگوهای معنوی و تنظیم رفتار بر مـبنای الگوی معنوی؛
- تشخیص کرامت و ارزش فردی و حفظ و رشد و شکوفایی این کرامت؛
- تشخیص فرایند رشد معنوی و تـنظیم عوامل درونی و بیرونی در جـهت رشـد بهینه این فرایند معنوی؛
- تشخیص معنای زندگی، مرگ و حوادث مربوط به حیات، نشور، مرگ و برزخ، بهشت و دوزخ روانی؛
- درک حضور خداوندی در زندگی معمولی؛
- درک زیباییهای هنری و طبیعی و ایجاد حس قدردانی و تشکر؛
- داشتن ذوق عشق و عرفان که در آن عشق به وصـال منشأ دانش است نه استدلال و قیاس؛
- داشتن هوش شاعرانه که معنای نهفته در یک قطعه شعری را بفهمد؛
- هوش معنوی باعث فهم بطون آیات قرآنی می شود و موجب می گردد افراد کلام انبیا را راحت تر و با عمق بـیشتر درک نمایند؛
- هـوش معنوی در فهم داستانهای متون مقدس و استنباط معنای نمادین این داستانها کمک فراوانی می کند؛
- هوش معنوی که در قرآن در مورد صاحبان آن صفت اول والالباب به کار رفته است، باعث می شود افراد به جوهرة حـقیقت پی بـبرند و از پردههای اوهام عبور نمایند.
هر چند عرفای اسلامی نیز این مؤلفه ها را ذکر نموده اند، ولی از آنجا که این مؤلفه ها به انسان بینش می دهند و باعث افزایش سازگاری او با هستی می شوند، می توان آنها را جزء مـؤلفه های مـعنوی قلمداد نمود.عوامل مؤثر در هوش معنوی که در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری قلمداد شده است، به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صـادقانه در آیـات آن مـی توانند نقش اساسی در تقویت هوش مـعنوی داشـته بـاشند.
تعاریف کیفیت زندگی
کیفیت زندگی انسان یک مسیله اخلاقی پیچیده می باشد و تعریف واضح و روشن برای آن امری دشوار است.کیفیت زندگی معیار و اندازه گیری بهترین انرژی یا نیرو در فرد است که این نیرو برای سازگاری موفقیت آمیزبا چالشهای موجود در دنیای واقعی می باشد.کلمه کیفیت از لغت لاتین به معنی((چیزی و چه)) استخراج شده است و معنای تحت اللفظی کیفیت زندگی((چگونه زندگی کردن))است و در برگیرنده تفاوتهای منحصر به فرد برای هر فرد بوده و با دیگران متفاوت است.کیفیت زندگی تجسم تجارب زندگی از لحظه لحظه آن است.کیفیت زندگی یک فرایند منطقی و مفهوم استوار برپایه فرهنگ و به عبارتی خلاصه از ارزشها، عقاید، سمبلها و تجارب شکل گرفته آن فرهنگ است و راهی برای شناخت و فهم .
سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را پندارهای فرد از وضعیت زندگی خود با توجه به محتوای فرهنگی و ارزش سیستمی که در آن زندگی می کند، در رابطه با اهداف، استانداردها و اواویتهای مورد نظر و نگرانی های آنها می داند. در فرهنگ و سنت چین نیز مفهوم کیفیت زندگی در هنر، ادبیات، فلسفه و طب سنتی ریشه دارد و به اعتقاد آنها برای زندگی دو دوره اساسی یین و یانگ وجود دارد که می تواند زندگی پرباری را بسازد و طیف وسیعی را از خوبی تا بدی در بر گیرد. بر مبنای این افکار سنتی اگر یین و یانگ در حال تعادل باشند، کیفیت زندگی برقرار می گردد. پیون کیفیت زندگی را محیطی که مردم در آن زندگی می کنند مثل آلودگی و کیفیت مسکن می داند و همچنین به برخی از صفات ویژگی های خود مردم مثل سلامت و میزان تحصیلات اشاره می کند. فرانس با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در ارتباط با کیفیت زندگی به لحاظ مفهومی کاربرد این اصطلاح را در شش حوزه دسته بندی کردند که در ذیل به عناصر موثر مربوط به هر کدام آورده شده است:
حوزه کاربرد مفهوم | عناصر موثر در مفهوم سازی |
زندگی عادی | توان تامیین نیازهای اساسی و حفظ سلامتی/تمرکز بر توانایی های کارکردی |
مطلوبیت زندگی | توانایی فرد به منظور ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی/ایفای نقش موثر در جامعه/برخورداری از موفقیت مناسب شغلی |
شادکامی | تعامل میان احساس هیجان و افسردگی/متاثر از عوامل درونی و بیرونی/موقتی و کوتاه مدت |
رضایت از زندگی | ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود/معطوف به توانایی های شخصی/رضایتمندی در زمینه های مختلف مانند عشق،ازدواج |
دستیابی به اهداف شخصی | توان فرد در دستیابی به اهداف/رصایت شخصی،خودباوری،رضایتمندی در هنگام مقایسه با دیگران/حداقل شکاف میان موفقیت واقعی و انتظارات خود |
استعدادهای ذاتی | توانایی ها و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه فرد به طور فطری |
بر اساس واحد تحقیقات دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1994 کیفیت زندگی وضعیتی است که یک فرد از امکانات مهم موجود در زندگیش برخوردار شده و لذت میبرد. این امکانات از فرصت ها و محدودیت های فرد در زندگی ناشی شده و در تعامل عوامل فردی و محیطی منعکس می شود.مطابق تعریف مدرسه خدمات اجتماعی دانشگاه اوکلا هامای امریکا، کیفیت زندگی از قلمروهای زندگی حاصل می شود.این قلمروها شامل خانواده، شغل، سرپناه، جامه، سلامتی، تعلیم و تربیت، باورها و معنویات است.
جوانا هاج از نظریه پردازان، با تاکید بر خصلت و هویت فردی و اجتماعی انسان و ارزشهای فردی و اجتماعی، کیفیت زندگی را به لحاظ فلسفی نتیجه ستیز میان مطلوبیت گرایی و اگزیستانسیالیسم می داند و آمارتیا سن از منظر نقد قاعده((بیشترین فایده برای بیشترین افراد)) که اساس نظریه مطلوبیت گرایی است، کیفیت زندگی را با قابلیت های کارکردی افراد مرتبط می داند و بر این باور است که بدون برخورداری از قابلیت هایی چون سلامت، روابط اجتماعی،عزت نفس و مشارکت در امور مختلف انسان نمی تواند از مزایا و منافعی که قاعده مذکور آنها را بدیهی می شمارد، بهره مند شوند.
آبرامز اصطلاح کیفیت زندگی را درجه ای از رضایت یا نارضایتی ای تعریف می کند که افراد در ابعاد مختلف زندگیشان آنرا احساس می کنند.یا به شکل ساده تر، کیفیت زندگی، تدارک شرایط لازم برای شادی و رضایت می باشد. لیو سه رویکرد را در بررسی مفهوم کیفیت زندگی ارایه می دهد:
- تعریف کیفیت زندگی بر اساس عناصر تشکیل دهنده آن مانند شادکامی،رضایتمندی،ثروت و …
- تعریف کیفیت زندگی از طریق بکارگیری شاخص های عینی و ذهنی اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی،بهداشت، شاخص رفاه و…3-تعریف کیفیت زندگی بر اساس تعیین متغیرها یا عوامل موثر بر کیفیت زندگی و توجه به زمینه ها و شرایطی که در آن سطح کیفیت زندگی تعیین می شود.
کاتر نیز کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می کند که نیازها، خواست ها، ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس و غیر ملموس را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند، در بر می گیرد.
منبع
خالقی، فاطمه (1394)، رابطه هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی ، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید