قتل ودسته بندی قتل

جرايم خشونت آميز از نوع جرايم شديد است كه مردم بيشترين ترس را از آن ها دارند.بر اساس گزارش هاي سازمان هاي جمع آوري داده هاي رسمي جنايي، آدم كشي يا قتل، تجاوز به عنف، سرقت، ضرب و جرح شديد، دزدي شبانه و كودك آزاري به دليل فراواني آنها و آسيبهاي جسمي و روحي كه به اشخاص وارد مي كنند بعنوان جرايم خشونت آميز شناخته شده اند وخشونت از ويژگيهاي اصلي اين جرايم است.

يكي از پديده هاي مشترك كليه ي زمان ها و كليه ي جوامع، قتل نفس مي باشد ولذا بر خلاف ساير جرايم كه نسبت به زمان و مكان مفهومي نسبي پيدا مي كنند، قتل نفس هميشه جرم شناخته مي شده است .در بين جرايم عليه اشخاص ضرب و جرح و قتل داراي بالاترين آمار مي باشند.قتل شديدترين نوع جرايم خشونت آميز است كه ارزشمندترين حقوق انسان ها را با هدف نابودي جسماني و تباه ساختن و از بين بردن فرد يا افراد خاصي انجام مي شود.

ولفانگ و فراكوتي، در تحليل خرده فرهنگ خشونت قتل هاي رسمي را به شرح زير دسته بندي كرده اند:

  • قتل هاي عقلاني. طراحي شده، تعمدي، جنايي و با قصد قبلي
  • قتل در حالت احساسات و خشم و كينه شديد يا كشتن در نتيجه ي عملي كه به قصد آسيب و صدمه انجام مي كيرد، بدون اينكه نيت و قصد معيني براي كشتن وجود داشته باشد.

در تقسيم بندي ديگري قتل هاي به وقوع پيوسته را مي توان تحت عناوين زير دسته بندي كرد:

  • قتل هايي كه در هنگام خارج بودن فرد از حالت عادي رخ داده است.منظور از خارج بودن از حالت عادي، داشتن بيماري هاي رواني و يا قرار گرفتن تحت تأثير مواد مخدر و الكل مي باشد. تعداد اين نوع قتل كمتر از 3% كل قتل ها مي باشد.
  • قتل هايي كه براي پنهان نمودن خطا يا جرم ديگري به وقوع پيوسته است.اين مسأله خصوصاً از طرف كساني بيشتر به وقوع مي پيوندد كه براي اولين بار مرتكب جرمي مي گردند و مي دانند كه اگر دستگير شوند مجازات خواهند شد. تعداد اين نوع قتل ها ممكن است تا 7% كل قتل ها را شامل شود.
  • قتل هايي كه ناشي از اختلافات عقيدتي و اخلاقي اتفاق افتاده است.بخشي از قتل ها ناشي از اختلافات فكري و اخلاقي مي باشد تا 15% قتل ها را شامل مي شود. مسأله قتل ناشي از ناسازگاري اخلاقي بين طرفين است و تلاش و پافشاري دو طرف در به كرسي نشاندن عقايد و يا گفتار خود كه در نهايت منجر به برخوردها و تنش هايي شده كه به قتل منجر مي شود.
  • قتل هايي كه بر اساس اختلاف و درگيري هاي قومي قبيله اي به وجود آمده است.حدود 10% قتل هايي كه به وقوع مي پيوندد ناشي از اختلافات قومي قبيله اي است كه با كوچكترين جرقه ي آتش اين اختلافات برافروخته شده و در مواردي منجر به قتل بيشتر از يك نفر مي شود.
  • قتل هايي كه ناشي از مسائل جنسي و ناموسي است.تقريباً بيشترين نسبت قتل در رابطه با مسائل جنسي و ناموسي مي باشد، اين نسبت در كل كشور تا 20% قتل ها را شامل مي شود ولي در بعضي استان ها ممكن است نسبت بيشتري را نيز شامل گردد.
  • قتلهاي وقوع يافته براساس اختلافات مالي وملكي.بيشترين نوع قتل بعدازگروه قبلي اين نوع قتل است كه ازگذشته نيزوجود داشته است. قتلهاي ناشي ازاختلاف بين عشايرسر مراتع وچراگاه ها، اهالي يك روستا بر سر اراضي كشاورزي،محدوده ي روستا، تقسيم آب و … كه بيش از 20% قتلها را شامل مي شود.
  • قتل هاي ناشي از شروع يك شوخی، يك دعواي ساده، انتقام جويي هاي فردي، فحاشي، كشتن افراد به خاطر اعتياد و تنبيه بدني و …

منبع

توکلی،راحله(1391)، بررسی شیوه ی ارتکاب قتل ، نوع قتل و انگیزه های قاتلان سریالی ایران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی، دانشکده پردیس نیمه حضوری علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0