فرآیند مدیریت دانش
فرآیند مدیریت دانش
مدیریت دانش توانایی یک سازمان در استفاده از سرمایهی فکری و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرآیندی شامل نیاز به دانش، توسعه و بهبود دانش، توزیع و نشر دانش، بهره برداری از دانش، حفظ و ذخیره دانش و ارزیابی دانش است. ﺑــﺮاي ﭘﻴــﺎدهﺳــﺎزي ﺻــﺤﻴﺢ ﻓﺮاﻳﻨــﺪﻫﺎي ﻣــﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧــﺶ و ﺟﻠﻮﮔﻴﺮي از ﺑﻪ ﻫﺪر رﻓﺘﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ، ﺑﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﻣﺜﺒﺖ ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻣﻘﻮﻟﻪ داﺷﺖ و در ﻛﻨﺎر ﺷﻨﺎﺧﺖ درﺳﺖ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰي ﺟﺎﻣﻊ، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﺎرب دﻳﮕﺮ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑـﻪ ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﻣﻄﻠـﻮﺑﻲ دﺳـﺖﻳﺎﻓﺖ.
ﻟﻴﺒﻮﻳﺘز(1999) ﺷﺶ ﻋﺎﻣﻞ زﻳﺮ را ﺑﺮاي ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ: 1. اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ ﺑﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﺪﻳﺮ ارﺷﺪ -2 ﻣﺪﻳﺮ ارﺷﺪ داﻧﺶ ﻳﺎ ﻫﻤﺘﺮاز آن و ﻳﻚ زﻳﺮﺳﺎﺧﺖ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖداﻧﺶ درون ﺳﺎزﻣﺎن -3 ﻫﺴــﺘﻲ ﺷﻨﺎﺳــﻲ ﻫــﺎي داﻧــﺶ و ﻣﺨــﺎزن داﻧــﺶ ﺑــﻪ ﻋﻨــﻮان ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮاي اﻳﺠﺎد ﻣﺰﻳﺖ رﻗﺎﺑﺘﻲ -4 ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ و اﺑﺰار ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ آن -5 ﻣﺸﻮقﻫﺎي ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺮاي ﺑﻪ اﺷﺘﺮاكﮔﺬاري داﻧﺶ -6 ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ ﺑﺮاي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ.
تولیددانش: به تواناییهای سازمان در ایجاده ایدهها و راه حلهای نوین و مفید اشاره دارد. سازمان ها تلاشهای آگاهانه به منظور جستجو و تعیین دانش مرتبط با نیازهای سازمان و منابع آن، هم از درون و بیرون سازمان صورت می دهند. تولید دانش به مهارتهای سازمان در بسط ایده ها و راه حلهای نوین و مفید اشاره دارد. سازمان با توسعه و تجدید دانش قبلی و کنونی و از طریق روشهای مختلف به خلق واقعیتها و معانی جدید می پردازد. ایجاد دانش روندی است که در آن انگیزه، الهام، تجربه و فرصت شناسی نقش مهمی دارد.
کسب دانش: دانش جدید به عنوان عاملی ارزشمند و اساسی به منظور رفع نیازهای جاری و آتی به حساب میآید. بنابرین بایستی به شیوهای قابل قبول آن را دسترس پذیرکرده، از منابع استخراج کرده و نهایتاً به اشتراک گذاشت. با این وجود توصیه نمی شود که سازمان بکوشند در هر شرایطی، دانش جدید ایجاد کنند؛ میتوان تجارب قبلی را در قالب نو، دوباره آزمود. سازمان میتواند با استفاده از راهبردهای تقلید، تکرار و جایگزینی، پارهای از دانش موجود را دوباره پیکربندی و ترکیب کند.
سازماندهی دانش: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل دقیق، سازماندهی مناسب و کشف روابط میان اجزای دانش است. دانش جدید دوباره بایستی تعریف و سازماندهی گردد. این عمل از طریق پالایش وجوه مفید سودمند دانش، برای محصولات و خدمات گوناگون صورت میگیرد تا اینکه از این طریق مورد ارزیابی قرار گیرد.
ذخیره ی دانش: مزیت های رقابتی برای هر سازمان در هر زمان در دسترس نیست. دانش سازمان که یکی از مزیتهای رقابتی سازمان است باید حفظ و نگهداری شود. نگهداری اطلاعات اسناد و تجارب نیازمند مدیریت است. کدگذاری علاوه بر اینکه در توسعه دانش و اشتراکگذاری موثر است یکی از راه های حفاظت از دانش به شمار میرود. دانش کدگذاری شده در قالبی قابل قبول ذخیره میشود تا اینکه سایرین در سازمان قادر باشند به آن دسترسی یابند. مدیریت پایگاه اطلاعاتی و فناوری ذخیره سازی دادهها می توانند به چنین فرآیندی کمک نمایند. نگهداری اطلاعات ،اسناد و تجارب نیازمند مدیریت است.
انتشار دانش: حاکی از شیوه های است که از آن طریق دانش به اعضای سازمان ارائه میشود. تمرکز اصلی آن بر روی ایجاد مهارت های جدید، محصولات جدید، و ایده های بهتر و فرآیندهای کاراتر است. ایجاد تغییر در رفتار سازمانی می تواند گویای انتقال صحیح دانش در سازمان باشد.میزان بالایی از موفقیت مدیریت دانش، به اشتراک و تبادل صحیح دانش وابسته است و تبادل از شخصی به شخصی دیگر، از لوازم اساسی چرخه مدیریت دانش می باشد.
کاربرد دانش: منظور از کاربرد دانش، فعالسازی و مربوط سازی دانش در ایجاد ارزشهای سازمانی است. دانش سازمانی باید در تولیدات، فرآیندها و خدمات سازمان به کار گرفته شود. اگر سازمان نتواند دانش صحیح را در محل مناسب آن به کار گیرد، نمی تواند در محیط رقابتی، موفقیتهای لازم را کسب کند. در این بخش، دانش به شیوه جدیدی که کاربران بتوانند دانش جدیدی را آموخته و باز تولید نمایند به کاربرد میرود. در فرآیند یادگیری بایستی ارزیابی تحلیل و منتقدانه وجود داشته باشد تا دانش و الگوهای جدید برای کاربردهای آتی ایجاد گردد. مفهوم کلی مدیریت دانش کسب اطمینان از این مسئله است که دانش موجود در یک سازمان به صورت موثر و پرباری به نفع کل سازمان به کار گرفته میشود.
منبع
میری، سودابه(1395)، تاثیر استراتژی های فرایندی و زیر ساختی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
دیدگاهی بنویسید