عوامل موثر بر جريان اطلاعات

سازمان جهاني بهداشت معتقد است تفكر، دانش و اطلاعات موجود در جوامع پيشرفته به آساني به جوامع در حال توسعه منتقل نمي‌شود. حتي در درون جوامع پيشرفته، دانش و اطلاعات از سطوح بالاي جامعه به سطوح پايين‌تر انتقال مي‌يابد. اين سازمان به دنبال ارائه رهنمودها و راهكارهايي است كه جامعه جهاني از اين وضعيت رهايي يابد و بر اين باور است كه براي سهولت برقراري جريان علم و اطلاعات در سطح جهاني، تمهيدات و بستر مناسب، لازم است. اما قبل از آن فرهنگ‌سازي و افزايش ظرفيت‌ها ضروري است.  امروزه دسترسي به علم و اطلاعات غير‌منصفانه است و در جهان پيشرفته، اطلاعات بيش از حد نياز، گسترده و در دسترس است . عواملي وجود دارد كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم، بر جريان توليد، توزيع و مصرف اطلاعات تاثير مي‌گذارد، که می‌توان آنها را به عوامل کلان و خرد تقسیم و مطرح کرد.

عوامل کلان

 اشخاص: اشخاص تاثيرگذار بر جريان اطلاعات، افرادي هستند كه طبق داشته‌هاي ذهني، تجربيات، مشاهدات و آزمايش‌هاي خود، منبع توليد‌ كننده به حساب مي‌آيند، اين افراد ممكن است از طريق تاثيرگذاري بر افراد و سازمان‌ها به موقعيت علمي رسيده باشند. به هر اندازه كه نظام فرهنگي، اقتصادي و سياسي جامعه، امكان ظهور بيشتر اين افراد را فراهم آورد، به همان نسبت، آن جامعه در توليد اطلاعات، موقعيت بهتري خواهد داشت. پديده فرار مغزها به وسيله كشورهاي شمال، به مقدار زيادي در جهت دستيابي به اشخاص موثرتر و تثبيت موقعيت خود در جريان جهاني اطلاعات اتفاق مي‌افتد. سياستمداران دانش دوست و مطلع را نيز كه از جريان علمي و افراد و فعاليت‌هاي آنها حمايت مي‌كنند، مي‌توان جزو اين اشخاص به حساب آورد كه در تاريخ نمونه‌هاي زيادي از وزيران و دولتمردان علم دوست كه مايه پيشرفت شده‌اند، وجود دارد .

 سازمان‌ها: سازمان‌هاي تاثيرگذار بر جريان اطلاعات را مي‌توان در قالب دانشگاه‌ها، پژوهشكده‌ها و مراكز تقسيم‌بندي نمود.دانشگاه از دو زاويه در جريان اطلاعات تاثير مي‌گذارد: نخست اينكه خود دانشگاه‌ها پيشرو و ايجاد كننده اطلاعات در جوامع هستند كه در بُعد جهاني نيز ارتباطات دانشگاهي سهم عمده‌اي در شكل‌گيري جريان بين‌المللي اطلاعات داشته است، دوم اينكه، دانشگاه‌ها مي‌توانند در شناسايي و حمايت از اشخاص تاثيرگذار، موجبات رشد، معرفي و تبادل اطلاعات ميان اين گونه افراد را فراهم آورند. بنابراين هر جامعه‌اي كه از لحاظ سياسي، اجتماعي و فرهنگي به ايجاد مراكز دانشگاهي و همچنين ارتباط ميان جامعه و دانشگاه‌ها همت گمارد به همان اندازه در تاثيرگذاري بر جريان اطلاعات جهاني نيز پيشرو خواهد بود.  پژوهشكده‌ها نيز مي‌توانند در دانشگاه‌ها، كارخانه‌ها، صنايع سنگين، مراكز توليدي يا تحت حمايت عموم مردم براي پاسخگويي به نيازهاي خاص، تاسيس شوند. پژوهشكده‌ها با فراهم آوردن اطلاعات مورد نياز موسسات به طور اخص و جامعه‌ها به طور اعم، و توليد اطلاعات (از طريق تبديل داشته‌ها به نگاشته‌ها و شكل‌دهي اطلاعات برداشته متناسب) موجب تاثیر‌گذاری بر جریان اطلاعات مي‌شوند.مراكز نيز يكي از عوامل موثر بر جريان اطلاعات هستند كه به شكل دولتي، خصوصي، اجتماعي و مذهبي و نظاير آنها وجود دارد و به اين وسيله موجبات دسترسي به اطلاعات بين‌المللي و توزيع اطلاعات ملي و حتي ارتباط با مراكز همسان در سطح بين‌المللي به جريان اطلاعات و بهبود آن كمك كنند. “آستان قدس رضوي” يكي از اين مراكز در ايران است كه از طريق كتابخانه و مركز اطلاع‌رساني خود‌، در جريان اطلاعات ملي و حتي بين‌المللي ايفاي نقش مي‌كند .

دولت‌ها و تدوین سیاست ملی اطلاعات : هدف دولت‌ها از راهبري فكري جامعه و ايجاد شرايط دسترسي به اطلاعات براي افراد مي‌تواند از توسعه همه جانبه كشور تا حفظ نظام تفاوت كند. با توجه به گزارش يونسكو مهم‌ترين دلايل لزوم پرداختن دولت‌ها به تدوين سياست‌ها و استراتژي‌هاي اطلاعاتي در سطح ملي عبارتند از نقش اساسي اطلاعات در توسعه اجتماعي و اقتصادي، چالش افزايش روزافزون حجم اطلاعات و مشكل مهار آن، فشار (داخلي و خارجي) به دولت‌ها جهت حمايت، پشتيباني و راهنمايي دست اندركاران توليد، توزيع و استفاده از اطلاعات، ايجاد دسترسي همگاني به اطلاعات مورد نياز. علاقه روزافزون به مديريت و اشاعه مؤثر اطلاعات در سازمان‌هاي غيردولتي و انجمن‌ها حتي درون واحدهاي مختلف دولتي منجر به گرايش دولت به ارائه راهبردهايي در سطح كلان به منظور افزايش زمينه همكاري در سطح ملي مي‌شود. مسلماً عدم وجود عاملي هماهنگ كننده در سطح ملي منجر به دوباره‌كاري، و در عين حال بروز شكاف‌هاي عظيم در فرايند مديريت و توزيع و مصرف مؤثر اطلاعات در سطح كلان اجتماعي مي‌شود، كه حاصلي جز كاهش اطمينان از اهميت نقاط مناسب جهت سرمايه‌گذاري ملي نخواهد داشت. اين در حالي است كه گسترش برد اطلاعاتي و فن‌آوري كشورهاي قدرتمندتر و پيشرفته‌تر به كشورهاي در حال توسعه و يا كوچك‌تر، مستلزم تلاش دولت‌ها در جهت حفاظت منافع در مقابل سياست‌هاي غرض‌ورزانه است

از طرفی، امروزه سياستمداران و دولتمردان حضور و تأثيرگذاري بر فرايندهاي اطلاع‌رساني (توليد، توزيع و مصرف اطلاعات) را به مثابه ايفاي نقش در پيش بري وظايف بنيادين خود تلقي مي‌كنند. از آن جايي كه عرصه سياست ملاحظات خاص خود را دارد اين قشر هم چنان استيلاي سياسي از طريق تاثيرگذاري بر شريان‌هاي اطلاعاتي دنيا را در دستور كار خود خواهند داشت. البته در اين ميان ممكن است سياستمداراني وجود داشته باشد كه بر دستيابي يكسان به اطلاعات در اقصي نقاط جهان اعتقاد داشته باشند و در اين راستا تلاش كنند، اما اكثريت سياستمداران، به ويژه در كشورهاي صاحب قدرت برتر، اطلاعات را به عنوان دستمايه‌اي براي تحكيم بنيان‌هاي حزبي، حكومتي يا تحركات هژمونيك تلقي مي‌كنند .

سياست دولت‌ها در توزيع اطلاعات، بستگي به سياست‌هاي اجتماعي، اقتصادي، و فرهنگي آنها دارد. اما در شرايط مطلوب، انتظار مي‌رود دولت‌ها تمام تلاش خود را صورت دهند تا حداقل در عرصه رقابت بين‌المللي براي سوق دادن جامعه خود به سمت جامعه اطلاعاتي، از ساير كشورها عقب نمانند. دولت‌ها به عنوان نهادهايي هماهنگ كننده و سياست‌ساز، به جز سرمايه‌گذاري دو نقش عمده درحركت به سمت توزيع و استفاده مؤثر از اطلاعات در جامعه ايفا مي‌كنند كه حاصل اين طرح‌ها رويكردي متوازن به جريان اطلاعات در جامعه خواهد بود. نخستين تلاش در اين زمينه كه پيش‌شرطي براي مورد دوم خواهد بود، تدوين سياست ملي اطلاعات است. در اين مرحله، دولت نقش هماهنگ كننده خود را به منزله مرجع سياست‌ساز براي حمايت از جريان طبيعي و آزاد اطلاعات در جامعه ايفا مي‌كند. در مرحله بعد، به منظور عملياتي‌سازي سياست‌هاي مطرح شده، سامانه‌ها و شبكه‌هاي اطلاع‌رساني ملي با پشتيباني و هماهنگي دولت شكل مي‌گيرند .

دولت‌ها با در دست داشتن اهرم‌هاي نظارتي و منابع قدرت يكي از عوامل مهم تاثيرگذار در جريان اطلاعات هستند كه بنا به شيوه‌هاي حكومتي دولت‌ها يا به طور مستقيم، در جريان اطلاعات دخيل هستند (مانند حكومت‌هاي استبدادي)، يا مانند يك حامي، مشوق و تسهيل‌گر جريان اطلاعات در سطح ملي و بين‌المللي عمل مي‌كنند. هر چه ‌ا به سوي ايفاي نقش به شيوه دوم روي آورند به همان اندازه، جريان اطلاعات نيز به سوي توليدي بودن و تاثيرگذاري پيشرفت خواهد كرد. روابط اين عوامل تاثيرگذار به اين صورت است كه به هر اندازه كه دولت‌ها سياست‌هاي حمايتي را دنبال كنند و سازمان‌ها را تحت چتر حمايتي خود قرار دهند و همچنين سازمان‌ها با اشخاص تاثيرگذار ارتباط تنگاتنگ داشته باشند و آنها را تشويق و پشتيباني كنند، به همان اندازه موقعيت كشور را در جغرافياي سياسي اطلاعات به عنوان واحدي تاثيرگذار تثبيت خواهد كرد. علاوه بر اينها، عوامل ديگري نيز وجود دارد كه زمينه‌هاي عملكرد جريان اطلاعات را تشكيل مي‌دهد و در درازمدت بر آن تاثير مي‌گذارد كه عبارتند از: انواع مالكيت (اعم از عمومي، خصوصي يا مختلط)، كنترل رسمي و غير رسمي، منابع اقتصادي، كاغذ بازي‌ها و سلسله مراتب اداري دولت‌ها، و موسسات فعال در جريان اطلاعات و اهداف پذيرفته شده.

اينكه مالكيت خصوصي باشد يا عمومي، يا كنترل‌هاي رسمي و غير‌رسمي تا چه حد جريان را تحت تاثير قرار دهد و منابع اقتصادي به حد كافي در اختيار عوامل دخيل در جريان اطلاعات باشد، مي‌تواند ماهيت جريان ملي اطلاعات را در مقابل جريان جهاني اطلاعات تغيير دهد. در نظام‌هايي كه سلسله مراتب اداري طولاني است و نظام‌هاي اطلاعاتي نمي‌تواند به سرعت به خواسته‌هاي خود جامه عمل بپوشاند، نقش و تاثير نظام ملي در مقابل نظام‌هاي اطلاعاتي نمي‌توان به سرعت به خواسته‌هاي خود جامه عمل بپوشاند، نقش و تاثير نظام ملي در مقابل نظام‌هاي بين‌المللي كم‌رنگ‌تر مي‌گردد. نبايد فراموش شود كه در ميان همه اين ملزومات، زير‌ساخت‌هاي فني، اجتماعي و فرهنگي در نقش بستر شكل‌گيري جريان حضور دارد .

تدوين دقيق سياست ملي اطلاعات، جلوي اهرم‌هاي نفوذي در جريان اطلاعات را سد كرده و امكان هرگونه دستكاري سليقه‌اي اطلاعات كه نتيجه‌اي جز تورم اطلاعاتي در برخي نقاط خاص جامعه و عدم توازن اطلاعاتي ندارد را از بين مي‌برد. هدف اصلي و غايي هر سياست اطلاعاتي، رسيدن به جامعه‌اي مطلع است. حداكثر‌سازي دسترسي و استفاده مؤثر از منابع اطلاعاتي در سطح ملي، بايستي با برنامه‌هاي توسعه ملي و منطقه‌اي هماهنگ بوده، از طرفي قابليت اجرا و عملياتي‌سازي در قالب نظام ملي اطلاع‌رساني را دارا باشد.اركهارت در همين راستا لازمه توجه به نظام‌هاي ملي اطلاع‌رساني در كشورها را توجه به نكات زير مي‌داند:

  • بهبود آموزش بهره‌گيران بالقوه از اطلاعات و نظام‌هاي اطلاعاتي؛
  • توجه به تقويت مهارت‌ها و دانش كتابداران و ساير متخصصان و كارگزاران اطلاعاتي و بهبود دسترسي به خدمات موجود از طريق توجه به زير‌ساخت‌هاي فني؛
  • گسترش و بهسازي مراكز اطلاع رساني موجود؛
  • توسعه خدمات اطلاع‌رساني در قالب خدمات جديد با نگاه به ساير كشورها و خدمات اطلاعاتي كه در آنها ارائه مي‌شود.

كليه كشورهايي كه امروزه جزء جوامع اطلاعاتي برتر شناخته مي‌شوند، به تدوين سياست‌هاي اطلاعاتي خود پرداخته‌اند. توجه جهاني به «بزرگراه‌هاي اطلاعاتي» كه اولين بار توسط ال گور در سال 1993 در امريكا مطرح شد، جرقه‌اي براي آغاز توجه دولت‌ها به جامعه اطلاعاتي بوده است.براساس مطالعه مؤسسه پژوهشي بین‌المللی ارائه كننده راهكار براي توزيع و پخش داده‌هاي ديجيتال موسوم به IDC در سال 2003 مي‌توان به موارد زير به منزله عناصر و مفاهيم كليدي سياست‌هاي اطلاعات ملي كشورهايي كه توانسته‌اند هر چه بيشتر خود را به معيارهاي جوامع اطلاعاتي نزديك سازند اشاره كرد.

  • حفظ و نگهداري ميراث اطلاعاتي ملي توسط دولت
  • نگاه به دولت به منزله عاملي هماهنگ كننده و در عين حال پشتيبان براي انجام حمایت‌هاي مالي، تسهيل فرايند واردات فن‌آوري‌ها و اطلاعات نوين به كشور و درون‌سازي آنها.
  • مسؤوليت دولت محلي و ملي در تضمين دسترسي به اطلاعات منتشر شده دولتي و بخش خصوصي.
  • توجه به دسترس‌پذيري اطلاعات منتشر شده ملي در سطح بين‌المللي به منظور شناساندن قدرت اطلاعاتي كشور و شركت در ساختار اطلاعاتي جهاني.
  • توجه ويژه به فن‌آوري اطلاعاتي و ارتباطي به منزله ابزاري جهت مديريت و دسترس‌پذير ساختن اطلاعات در سطح ملي و بين‌المللي.
  • فراهم آوردن امكانات و طراحي زير ساخت اطلاعاتي كشور براي ارائه خدمات اطلاعاتي رايگان يا با حداقل هزينه به افراد و سازمان‌ها.
  • توجه به آموزش در بُعد كاربران و كارگزاران اطلاعات (اطلاع‌گران و اطلاع‌گيران)
  • توجه به اعتبار‌بخشي اطلاعاتي كه در اختيار افراد از طريق نظام‌هاي ملي اطلاع‌رساني قرار مي‌گيرد.
  • اجراي پژوهش‌هاي مداوم جهت پيگيري وضعيت موجود و سنجش چگونگي بهبود آگاهي‌هاي اجتماعي.
  • توجه به مسائل حقوقي و قضايي مرتبط با اطلاعات از بحث هاي مالكيت معنوي گرفته تا هزينه هاي دسترسي و يا تعرض به حريم شخصي.

اما نبايد فراموش كرد كه چرا تدوين سياست ملي اطلاعات مستلزم پشتوانه دولتي است. ضمانت اجرا و لزوم بودجه‌گذاري براي تحقق اهداف هر سياستي لازم است. بنابراين، بودجه‌ريزي و نيز ضمانت اجرايي در نظر گرفته شده براي رسيدن به اهداف مطرح در سياست‌هاي اطلاعات ملي، از جمله نكاتي هستند كه تأثير بسزايي در تعالي جامعه به سمت جامعه‌اي اطلاعاتی خواهند داشت .

عوامل خرد

فناوری اطلاعات و ارتباطات: به دنبال پرتاب ماهواره اسپوتنيك به فضا در سال 1957ميلادي علاقه بي‌سابقه در پيشرفت مكانيزم‌ها و مؤسسه‌هايي كه گردآوري، ذخيره‌، بازيابي داده، اطلاعات، و دانش را فراهم مي‌كردند ظهور يافت. در اين دوره بر روش‌ هاي دانشمندان در گزارش كردن يافته‌هايشان و چگونگي اشاعه اين يافته‌ها تاكيد شد .در دنياي امروز اطلاعات نه تنها به عنوان يكي از منابع و دارايي‌هاي اصلي سازمان‌ها شناخته مي‌شود بلكه در حكم وسيله و ابزاري براي مديريت اثربخش بر ساير منابع و دارايي‌هاي سازمان (منابع مالي، نيروي انساني و غيره) نيز محسوب مي‌شود و لذا از اهميت و ارزش ويژه‌اي برخودار گشته است. اما اين ارزش تنها در صورتي محقق و دست يافتني خواهد بود كه اطلاعات بتوانند در زمان مناسب، با كيفيت مطلوب و امنيت قابل قبول در اختيار افراد مناسب قرار گيرد و ارتباطات به صورت مطلوب و بهينه در سازمان برقرار گردد. از اين رو است كه فناوري اطلاعات كه زمينه‌ساز انتقال، جابجايي، بكارگيري و مديريت موثر اطلاعات در كشورها است، از اهميتي حياتي برخوردار گشته است.

فناوري را با دو روش مي‌توان با اطلاعات پيوند زد. ذخيره‌سازي و انتقال اطلاعات. فناوري اصلي در هر دو فرايند يكسان است، زيرا هر دو به قابليت توليد، ذخيره‌سازي و بازيابي داده‌هاي رقومي متكي هستند.همچنین امروزه در تولید و اشاعه ‌اطلاعات، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مهار، بسیار اهمیت یافته است. فعالیت‌های فناوری پیشرفته به ویژه در زمینه ‌فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات نه تنها به تسریع جریان‌های اطلاعات کمک بزرگی می‌کنند بلکه به عنوان یک ابزار در تولید اطلاعات و پردازش و اشاعه ‌آن موُثرند. اکنون کشورهایی جریان اطلاعات را دست گرفته‌اند که فناورهای پیشرفته را به لطف نیروهای زبده و متخصص خود در اختیار دارند، اطلاعات خام را مانند مواد اولیه از کشور‌های در حال توسعه می‌گیرند و پس از پردازش سریع و دقیق، همان اطلاعات را در اختیار دیگر کشور‌ها قرار می‌دهند و از این راه هم جریان را به نفع خود هدایت می‌کنند و هم درآمد هنگفتی به دست می‌آورند .

با بهره‌گيري از محصولات فناوري اطلاعات، فرايند توليد و توزيع اطلاعات به نحو مطلوبي بهبود يافته كه فاصله بين توليد و مصرف اطلاعات را كاهش مي‌دهد. سهولت انتشار اطلاعات و دانش در محيط‌هاي الكترونيكي جديد كه از نظر صرفه‌جويي در هزينه‌هاي زماني و مالي، گستره توزيع دانش در محيط پهناور وب  و افزايش چشم‌گير خوانندگان و مشتريان نشريات، قابليت‌هاي بسيار مفيدي دارد، انجمن‌هاي علمي، ناشران و دست‌اندركاران نشريات علمي را با استفاده از فناوري‌هاي نوين در توليد و انتشار دانش و اطلاعات ترغيب كرده‌اند .از کارکردها و امکانات مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توان به اینترنت، دیجیتال‌سازی و سیستم‌های خبره اشاره کرد که هر کدام به نوبه خود در تسهیل جریان اطلاعات موثرند. در ادامه به هرکدام بطور خلاصه اشاره می‌شود.

اینترنت :اينترنت اساساً ابزاري براي استفاده از سامانه‌هاي ارتباطي است و نه يك سامانه ‌مستقل. فناوري‌هاي مختلفي كه كاركرد اينترنت را ميسر مي‌كنند، براي همين منظور طراحي شدند. اينترنت نه يك هدف مستقل، بلكه وسيله‌اي براي رسيدن به يك هدف- يعني مبادله ‌اطلاعات- شمرده مي‌شود . بر همين قياس، اهميت اجتماعي، اقتصادي و سياسي اينترنت نه درفناوري‌هايي كه در كار آن مؤثرند، بلكه در اين واقعيت نهفته است كه موجب تسهيل در ارتباط مي‌شود. سازمان‌ها (اعم از دولتي و خصوصي) كه از عمده‌ترين كاربران اينترنت مي‌باشند به دو دليل عمده از اينترنت استفاده مي‌نمايند:

  • اينترنت ابزار مناسبي براي انجام امور جاري مانند، مبادلات و ارتباطات دو يا چند جانبه و انجام امور تجاري سازمانها است كه علاوه بر كاهش هزينه‌ها و نيروي انساني در تسريع امور تاثير غيرقابل انكاري دارد.
  • اينترنت جايگاه بسيار مناسبي در انتقال اطلاعات به اشكال مختلف در اطلاع‌رساني است. به ويژه آن كه ارتباط با مشتريان ومخاطبين از اين طريق بر ساير اشكال ارتباط برتري دارد. در نتيجه مؤسسات، سازمان‌ها و افراد با استفاده از امكانات وب جهاني به معرفي و ارايه توانايي‌هاي خود از طريق اين رسانه مي‌پردازد.

بهره‌برداري از امكانات اينترنتي در سازمان‌ها همواره به دو عامل اصلي وابسته است: نخست فناوري و ديگري شيوه و كيفيت استفاده از اين پديده.

بدون ترديد وجود منابع اطلاعاتي داخلی در اينترنت ثمراتي دارد كه تنها محدود به منافع سازمان نمي‌شود بلكه تامين نيازهاي كاربران و نماياندن توان علمي كشور از ديگر پيامدهاي آن است .وب مي‌تواند كانال ارتباطي مناسبي براي تسهيل فرايند توزيع دانش و فراهم‌آوري دسترسي كم هزينه و سريع به اطلاعات باشد. افزون بر اين وب با آسان‌سازي دسترسي به اطلاعات در ابعاد جهاني، دامنه فضايي توزيع اطلاعات را افزايش مي‌دهد و امكان جهاني‌سازي را پديد مي‌آورد . بطور خلاصه اينترنت، بستر بسيار مهمي در تبادل اطلاعات به شمار مي‌رود. وجود انواع منابع و پايگاه‌هاي اطلاعاتي با نقاط دسترسي فراوان، امكان پژوهش‌هاي مفيد را فراهم مي‌سازد. بزرگراه‌هاي اطلاعاتي، يافتن هر نوع داده‌اي را براي كاربران فراهم مي‌سازند. افراد با استفاده از موتورهاي كاوش، نشاني وب‌سايت‌هاي مختلف و …، به انبوهي از اطلاعات مورد نياز دسترسي پيدا مي‌كنند. كاربران با استفاده از خدمات اينترنت، مي‌توانند فهرست‌هاي كتابخانه‌اي و پايگاههاي اطلاعاتي را مورد جستجو قرار دهند، با يكديگر ارتباط برقرار كنند، اطلاعات مورد نياز خود را به دست آورند، يا اين كه نتايج تحقيقات خود را منعكس سازند .

دیجیتال سازی  :اطلاعات یکی از ارکان موُثر در زمینه‌هایی چون تولید ثروت اقتصادی، آگاهی‌بخشی، برنامه‌ریزی اجتماعی و اقتصادی، تبیین روابط فردی و گروهی، تدوین روابط قدرت، تشکیل ساختار مولفه‌های موثر در ارتباط با نفوذ سیاسی، و تبلیغات وسیع و فراگیر است. با گسترش و نفوذ قالب دیجیتالی اطلاعات، سرعت و سهولت دسترسی به اطلاعات از رشد بیشتری برخوردار شده، و تاثیر‌گذاری آن بر ارکان مختلف زندگی اجتماعی انسان شدت گرفته است. در حال حاضر تولید و انتشار منابع دیجیتالی با سرعتی رو به تزاید در حال گسترش است. در ارتباط با دیجیتال‌سازی منابع باید به ابعاد فنی و علمی آن توجه خاصی مبذول داشت. دیجیتال‌سازی منابع اطلاعاتی در دو بخش قابل بررسی است. نخست منابعی که تولید اولیه آنان دیجیتالی است و سپس منابعی که بعداً دیجیتالی می‌شوند. امروزه تولید اطلاعات دیجیتالی بخش قابل توجهی از دنیای اطلاعات را به خود اختصاص داده است. با توجه به سهولت دسترسی و انتشار روز آمد و به موقع اطلاعات در محمل‌های دیجیتالی، ناشران بیشتری به تولید منابع دیجیتالی روی آورده‌اند.

آندرسون در این رابطه بیان می‌کند که دیجیتال‌سازی منابع اطلاعاتی فراتر از دسترسی‌پذیری فوایدی دارد. جهت حفاظت منابع اصلی در مقابل جابجایی زیاد و تهیه رو‌نوشت‌های دیگر، دیجیتال‌سازی می‌تواند یک مولفه مهم در راهبرد نگهداری و حراست از منابع اطلاعاتی  موسسات به شمار آید. همکاری و مشارکت میان سازمان‌ها، مجموعه‌های گسسته را به سوی یکپارچگی هدایت می‌کند.از اینرو با توجه به فواید چند‌گانه دیجیتال‌سازی و صرفه‌جویی‌های اقتصادی در این شیوه موُثر، ضروری است تا پژوهشکده‌ها به تبیین برنامه‌های کاربردی و اجرایی در راستای تولید، پردازش، توزیع و انتشار اطلاعات از این فناوری استفاده نمایند.

  “هیلبرت و کتز” مدل توسعه جامعه اطلاعاتی را داری سه بعد، شامل لایه‌های افقی، نواحی قطری و بخش‌های عمودی می‌داند . براساس این مدل، اولین نیازها برای فعالیتهای دیجیتالی، ایجاد زیرساختهای فیریکی مانند شبکه‌های رایانه‌ای، خطوط تلفن، شبکه‌های کابل نوری، و… ارائه خدمات پایه در جامعه مانند انواع نرم‌افزارها، مرورگرها، و برنامه‌های کاربردی چندرسانه‌ای هستند. این دو لایه بستری را شکل می‌دهند که فرایند دیجیتال‌سازی بر روی آن حرکت می‌کند. پایه‌های فناورانه لایه‌های افقی شامل زیر‌ساختها و خدمات پایه، بستری برای دیجیتال‌سازی جریان اطلاعات و سازوکارهای مخابراتی در بخشهای مختلف جامعه از جمله بخشهای کسب و کار و تجاری، بهداشت، مدیریت شهری، آموزش، و… هستند. این بخشها که در فرایند دیجیتال‌سازی شکل گرفته‌اند، به طور عمودی بر این بستر افقی قرار گرفته‌اند و از این رو نیز بخشهای عمودی جامعه اطلاعاتی نامیده می‌شوند. بخشهای عمودی، کاربردهای فناوری هستند که محتوای شبکه‌ها را در این جامعه فراهم می‌کنند. تمرکز بخشهای عمودی، بر فرایندهای دیجیتال است، در حالی که در سطوح افقی تمرکز بر محصولات دیجیتال بود .

 سیستم‌های خبره : به یمن پیشرفت فناوری اطلاعات و گسترش دانش ارتباطات، امکان تبادل خودکار اطلاعات بین سازمان‌ها و نظام‌های اجتماعی فراهم آمده و دسترسی به اطلاعات تسهیل شده است. فناوری اطلاعات چونان ابزاری نیرومند در دست مدیران و متخصصان قرار گرفته و هر مقدار از دانایی را که بطلبند در اختیارشان قرار می‌دهد و  آنها را به آگاهی‌های مورد  نیاز تجهیز می‌کند. در چنین فضایی، آگاهی از ماهیت و مکانیزم فناوری اطلاعاتی و استفاده از قابلیت‌های آن بسیار ضروری است .

 آنتروپینظريه آنتروپي در ابتدا به عنوان شيوه‌اي براي بررسي انرژي در جهان معرفي شد. به همين نسبت اين نظريه مي‌تواند در بحث از «داده‌ها» نيز به كار گرفته شود. در جهان به طور كلي آنتروپي روز به روز افزايش مي‌يابد. براي تبديل حرارت به كار، اختلاف دما اجتناب‌ناپذير است تا حرارت بتواند از منبعی با دماي بالاتر به مخزني با دماي پايين‌تر جريان يابد. هرچه اختلاف دماي دو منبع كمتر باشد، مقدار حرارتي كه مي‌تواند به كار تبديل شود، كمتر خواهد بود. هرگاه دماي دو منبع يكسان باشد، حرارتي جا به جا نخواهد شد و طبعاً كاري نيز انجام نخواهد گرفت. در چنين حالتي، گفته مي‌شود آنتروپي دربالاترين حد است؛ زيرا آنتروپي، در واقع، در دسترس نبودن انرژي حرارتي براي تبديل به كار مفيد است. به همين ترتيب، اطلاعات زماني از منبعي به منبع ديگر جريان مي‌يابد كه منبع ارسال كننده در قياس با منبع دريافت‌كننده در سطح بالاتري قرار داشته باشد، تا بتواند در ساختار نظام دريافت كننده دگرگوني ايجاد كند. اين دگرگوني ممكن است قابل تشخيص نباشد، ولي رفتاري كه از اين دگرگوني ناشي مي‌شود، جلوه‌هايي دارد كه مي‌توان آثارش را در آنها بازشناخت. اين رفتار ناشي از دريافت اطلاعات به زبان ترموديناميك، كار مفيد و به زبان اطلاع‌شناسي، تصميم‌گيري است. بنابراين، آنتروپي در واقع نبود اطلاعات براي تصميم‌گيري است.

زیرساخت اطلاعات : هدف از زيرساخت اطلاعات، ايجاد و گسترش امكاناتي چون شبكه‌ها و سرويس‌هاي مخابراتي، فناوري‌هاي انتقال، سوئيچينگ و روتينگ، دستيابي و عرضه، ارتباطات چند‌رسانه‌اي (صوت و تصوير) است. اين امكانات شامل مواردي مانند شبكه‌هاي تلفن همراه، شبكه‌هاي بدون كابل، شبكه‌هاي فيبر نوري، سيستم‌هاي ماهواره‌اي، سيستم‌هاي سخن پراكني، تركيب (تلفيق) مخابرات با سيستم‌هاي چند‌رسانه‌اي، ارتباطات محلي با سرعت بالا و ارتباطات شهري، منطقه‌اي و ملي با سرعت بالاست. هدف عمده در بخش کاربردهای اطلاعات ارائه گسترده به منظور افزایش کارآیی و بهره‌وری در ابعاد متفاوت اجتماعی در یک جامعه اطلاعاتی است. در این رابطه با توجه به نقش محوری و حمایت بخش زیر ساخت اطلاعات و دستاورد‌های بخش فناوری اطلاعات، امکان ارائه خدمات متنوع، گسترده و پویایی در بخش کاربردهای اطلاعات فراهم می‌گردد .

خلاقیت و نوآوری : با نام گرفتن قرن بيستم به نام قرن نوآوري و خلاقيت‌ها، كشورهاي توسعه يافته از مدت‌ها قبل توجه خود را به اين نكته معطوف داشت‌اند كه بايد در جذب، پرورش و بكارگيري مناسب نيروهاي انساني خلاق، نوآور، متخصص و تحصيل كرده به شدت تلاش كنند و با تمهيدات خاص خود، سعي داشته‌اند اين گونه افراد را به صورت فرار مغزها جذب كنند بسياري از صاحبنظران نيز باور دارند كه عامل تحريك رشد و پيشرفت اقتصادي در يك زمان بلند مدت به سرمايه‌گذاري در ابتكارات، اختراعات، نوآوري‌ها با جهت‌گيري خاص بستگي دارد. آنها دو عامل اصلي را كه مي‌تواند به جهش و رشد اقتصادي منجر شود؛ افزايش ظرفيت خلاقيت، نوآوري و ابتكارات از طريق سرمايه‌گذاري در پژوهش‌ها و آموزش نيروي كار به طور پيوسته و عامل دوم، ارتباط دادن پژوهش‌ها و آموزش‌ها با بازارها و نيازها معرفي مي‌كنند. به همين دليل، به تازگي بسياري از سازمان‌ها پي برده‌اند كه با توجه به تغييرات افزاينده محيطي، تنها با دانش خود و اكتفا بر الگوبرداري از ساير سازمان‌ها نمي‌توانند در عرصه رقابت پيروز باشند. از اين رو، چندي است كه توجه به خلاقيت و نوآوري در سازمان‌ها رو به افزايش نهاده است به گونه‌اي كه شاهد ظهور نظام‌هاي ملي نوآوري در كشورها و پيشرفت در زمينه بسترسازي خلاقيت در سازمان‌ها هستيم. در اين بين، سازمان و مراكز پژوهشي كه نسبت به ساير سازمان‌ها با تغيير‌ها و تحول‌هاي افزاينده محيطي روبرو هستند، نياز بيشتري به خلاقيت و نوآوري دارند. از آنجايي كه كاركرد اصلي مؤسسات پژوهشي، گسترش مرزهاي دانش و توليد علم است و منشأ و شالوده علم را خلاقيت تشكيل مي‌دهد و نيز از طرفي ديگر، دانش به طور متقابل، به عنوان منبعي مولد براي نوآوري و عاملي براي بهره‌وري كاركنان دانش‌مدار آنها محسوب مي‌شود. بنابراين، در اين گونه سازمان‌ها بايد دانش خلق شود تا به خلاقيت بيانجامد و خلاقيت نيز به توليد علم منجر شود .

نقش فعالیتهای علمی، فناوری و اقتصادی : بین فعالیتهای علمی، فناوری، اقتصادی و جریان اطلاعات رابطه مستقیم وجود دارد، به این معنا که هرچه این فعالیتها افزایش یابد، تولید و مصرف اطلاعات افزایش می‌یابد و جریان اطلاعات رونق و سرعت می‌گیرد. فعالیتهای علمی و پژوهشی منجر به تولید اطلاعات می‌شود. ضمن اینکه برای انجام این فعالیتها متخصصان به اطلاعات (دسترسی به مصرف اطلاعات) نیاز دارند. اطلاعات تولید شده توسط آنان مجدداً تولید  می‌شود. فعالیت‌های اقتصادی نیز با جریان اطلاعات و رونق آن رابطه مستقیم دارد: اول اینکه، امروزه تمام فعالیت‌های اقتصادی بر پایه اطلاعات بنا شده، یعنی هر فرد و سازمان که بخواهد فعالیتی را شروع کند ابتدا باید اطلاعات کاملی درباره ‌جامعه، نیازهای آن و چگونگی عرضه ‌محصولات و فعالیت‌های خود به نحو ممکن به دست آورد. از طرفی فرد یا سازمان مورد نظر برای بازیابی فعالیت خود به تبلیغات و تولید اطلاعات نیاز دارد تا سود‌آوری بیشتری داشته باشد. در این باره می‌توان به پایگاه‌های اینترنتی اشاره کرد که بخش زیادی از آنها توسط شرکت‌های تبلیغاتی ایجاد شده‌اند. در نتیجه مشاهده می‌شود هر فعالیت اقتصادی متکی به مصرف و تولید اطلاعات است. رونق گرفتن این گونه فعالیت‌ها در هر جامعه باعث رونق بازار تولید و مصرف اطلاعات و به تبع آن، رونق گرفتن جریان اطلاعات به نفع آن جامعه می‌شود. کاهش فعالیت‌های علمی، فناوری و اقصادی موجب کاهش جریان تولید و گردش اطلاعات یعنی جریان اطلاعات می‌شود که در کشور‌های در حال رشد این قضیه صادق است، یعنی کاهش هر یک از این فعالیت‌ها مستقیماً بر جریان اطلاعات اثر می‌گذارد. در اینجا بی‌مناسبت نیست اشاره شود که میزان فعالیت‌های کشور‌های جنوب در مقایسه با کشور‌های شمال بسیار محدود است و با یکدیگر قابل مقایسه نیست. در نتیجه اطلاعات به عنوان یک قدر مطلق در اختیار کشورهای شمال قرار دارد. به طور مثال، “انصافی” در پژوهشی که به “بررسی میزان تولید مقالات ایرانیان در زمینه ‌علوم پایه در نمایه نامه‌ استنادی علوم” پرداخته، به این نتیجه رسیده است که یک در صد از تولید مقالات علمی علوم پایه ‌جهان به ایران اختصاص دارد. این در حالی است که بیش از نیمی از فعالیت‌های علمی ایران و ایرانیان (8/52درصد) در زمینه تولید مقالات علوم پایه بوده است. همچنین در دنیای کنونی بارزترین شاخص توسعه یافتگی هر کشور را توان علمی و فنی آ‌ن کشور می‌دانند. این آمار به وضوح بیانگر آن است که فعالیت‌های علمی، فناورانه و اقتصادی در کشور‌هایی مثل کشور ما بسیار نامحدود است. در این کشورها بیشتر فعالیت‌ها یا به دلیل نداشتن متخصصان خبره یا ناآگاهی مسئولان امر از تاُثیر اطلاعات صحیح در فعالیت‌هایشان بر پایه ‌اطلاعات نیست و بیشتر  به صورت تجربی و براساس آزمون و خطا انجام می‌گیرد. از این رو اطلاعات در چرخه ‌تولید و مصرف قرار نمی‌گیرد و گردش اطلاعات بسیار نامحدود است.

از جمله مزایای بکارگیری فعالیت‌های علمی، فناوری و اقتصادی، کاهش تقاضا برای اطلاعات از بانک‌ها‌ی خارجی است. یعنی چنانکه در جامعه متخصصانی باشند تا پیوسته به تولید و مصرف اطلاعات بپردازد و در زمینه ‌فعالیت‌های خود با مجامع علمی خارجی ارتباط برقرار نمایند، به اطلاعات عرضه شده توسط بانک‌های خارجی نیاز چندانی احساس نمی‌شود و از این رو تقاضا برای اطلاعات از این بانک‌ها کاهش می‌یابد. در نتیجه، آن جامعه هر روز از جوامع پیشرفته فاصله ‌بیشتر می‌گیرد. این امر در حال حاضر در بسیاری از کشور‌های در حال توسعه مشاهده می‌شود و اگر در این زمینه تدابیری اندیشیده نشود، هر روز شاهد فاصله اطلاعاتی و علمی بیشتر آنها از دیگران خواهيم بود. اگر چه بیشترین اطلاعات در دنیای کنونی در کشور‌های شمال تولید می‌شود، اما بیشترین اطلاعات هم در همان کشور‌ها به  مصرف می‌رسد و مفهوم جامعه اطلاعاتی در همان کشور‌ها مصداق پیدا می‌یابد. این امر از آن جا ناشی می‌شود که آنها تمام امکانات و زیر ساخت‌ها‌ی لازم را که بتواند از این امکانات به بهترین شکل ممکن استفاده کند، در اختیار دارند. در مقابل، کشور‌هایی به خاطر ندانستن ارزش اطلاعات و در اختیار نداشتن نیرو‌های خبره، به استفاده از اطلاعات تولید شده احساس نیاز نمی‌کنند. افزون بر آن در سر راه آنها در استفاده از بانک‌های خارجی موانعی از قبیل مشکل زبا‌ن، هزینه ‌زیاد، نبود زیر‌ساخت لازم، نداشتن تبحر کافی در استفاده از فناوری‌های جدید نیز قرار دارد .

معماری اطلاعات : امروزه يكي از مشكلات بزرگ سازمانها حجم زياد اطلاعات ذكر مي‌شود. علاوه بر اين، در صورتي كه گردش اطلاعات در يك سازمان فاقد نظم و قانون مشخصي باشد، مسأله ناكارآمدي گردش اطلاعات، تبديل به مشكلي جدي خواهد شد. نداشتن دسترسي به موقع به اطلاعات، افزونگي در اطلاعات، وجود اطلاعات تكراري در نقاط مختلف، ناهمگوني اطلاعات مشابه، انباشتگي اطلاعات بي‌مصرف، پنهان ماندن اطلاعات مفيد، گم شدن اطلاعات ضروري و … از جمله مشكلات يك سيستم نامنظم گردش اطلاعات هستند. براي حل اين مشكل بكارگيري معماري اطلاعات در سازمانها توصيه مي‌شود.

معماري اطلاعات وسيله‌اي براي برنامه‌ريزي توسعه كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در سازمانها و چارچوبي براي يكپارچه‌سازي منابع فناوري اطلاعات در سازمان است. به عبارت ديگر معماري اطلاعات كه به عنوان معماري سازماني فناوري اطلاعاتي يا به اختصار معماري سازماني نيز شناخته مي‌شود، رهيافتي براي فراهم آوردن يك چارچوب سازماني براي هماهنگ كردن و همسوسازي همه فعاليتها و عناصر فناوري اطلاعاتي در درون يك سازمان است. معماري اطلاعات با نگرشي واحد و كلان به نظام اطلاعاتي يك مجموعه، يك سيستم نامنظم اطلاعاتي را به يك سيستم به طور كامل منظم اطلاعاتي تبديل مي‌كند. معماري اطلاعات مجموعه‌اي از نقشه‌هاي فني، نمودارها و مستنداتي است كه براي تعريف مأموريتها، اطلاعات لازم براي انجام مأموريتها، فناوريهاي لازم براي توليد و گردش اين اطلاعات و رويه‌هاي پاسخگويي به تغييرات در مأموريتها به كار گرفته مي‌شوند .

بطور خلاصه، معماري اطلاعات بر فرايند كار، جريان اطلاعات و تطبيق استانداردهاي لازم متمركز خواهد شد. معماري سيستم‌هاي اطلاعاتي فراهم كننده چارچوبي يكسان است، كه از طريق آن افراد مختلف با ديدگاه‌هايي متفاوت بتوانند بلوك‌هاي اصلي تشكيل دهنده سيستم‌هاي اطلاعاتي را مشاهده يا سازماندهي كنند. طراحي و اجراي نقشه‌هاي معماري اطلاعات به طور همزمان قابل انجام بوده كه پس از تكميل با كنار هم قرار گرفتن هرم اصلي معماري اطلاعات سازمان را ارائه خواهند كرد .

آزادی اطلاعات: «آزادي اطلاعات»، به معناي جست و جو، گردآوري، انتقال، انتشار و دريافت آزادانه اخبار و عقايد، از شرايط اساسي «آزادي اطلاع‌رساني» است. براي آنكه «آزادي اطلاعات» جنبه واقعي و مؤثر داشته باشد، بايد بر چهار اصل اساسي زير، كه عناصر تشكيل دهنده آن شناخته مي‌شوند، استوار باشد:

  1. دسترسي آزادانه به رويدادها، 2. جريان آزاد اطلاعات، 3. انتشار آزادانه اطلاعات، 4. آزادي دريافت اطلاعات

عناصر چهارگانه «آزادي اطلاعات» نيز مانند عناصر متشكله «آزادي اطلاع‌رساني»، از اصول نظريه آزادي‌گرايي سرچشمه مي‌گيرند. اما تحقق آنها به آساني امكان‌پذير نيست. زيرا تأمين اين گونه آزادي‌ها، صرف نظر از عوامل اقتصادي و فرهنگي، بيش از آنكه به قوانين و مقررات حقوقي بستگي داشته باشد، به خصلت‌هاي روحي و اخلاقي جامعه وابسته است .

گردش اطلاعات در یک کشور: اساساً انتقال اطلاعات فعاليتي اجتماعي است. به راحتي مي‌توان نموداري را ترسيم كرد و در آن «زنجيره اطلاعات» را تا هنگامي كه كتاب در دستان شما قرار مي‌گيرد، به نمايش گذاشت. اين زنجيره ‌اطلاعات با پديدآور شروع مي‌شود، از ناشر و چاپخانه گذشته و به كتابخانه يا كتابفروشي كه كتاب را از آنجا دريافت كرده ايد، ختم مي‌شود. اطلاعاتي كه قابليت انتقال و جابه‌جايي نداشته باشد، از ارزش چنداني برخوردار نيست، كارل كاس رياضيدان آلماني اوايل قرن نوزدهم، برخي از حوزه‌هاي مهم و جديد رياضيات را گسترش داد، اما در انتظار و انتقال نتايج حاصل به جامعه، با شكست مواجه شد. در نتيجه، ساير رياضيدانان، سال‌هاي سال زندگيشان را در راه بازكاوي نظرياتي صرف كردند كه او سال‌ها پيش آنها را اثبات كرده بود (به گونه‌اي كه سال‌ها بعد با تجزيه و تحليل يادداشت‌هاي او به اين نكته پي برند) كه بدون تبادل اطلاعات، دانش نمي‌تواند به رشد خود ادامه دهد .

آگاهی از توالی نشر ساختاری را فراهم می‌آورد که به واسطه آن می‌توان اندیشه‌های معتبر را از اندیشه‌های نامعتبر بازشناسی کرد. درک چگونه اندیشه‌ای در شبکه غیر رسمی جریان می‌یابد، چاپ می‌شود و در مجموعه کتابخانه جای می‌گیرد بسیار مهم است. در فعالیت‌های علمی برای نشر هر اندیشه‌ای توالی مشخصی رواج یافته است. شناخت این الگو توسط جستجوگر برای یافتن اطلاعات و مفاهیم تازه بسیار مفید خواهد بود. با دقت در مكانيسم توالي نشر و مکانیسم‌های گردش اطلاعات ، مشخص مي‌شود كه نتيجه كوشش‌هاي پژوهشي در زنجيره اطلاعات به دفعات توسط متخصان و پژوهشگران مورد بررسي و پالايش قرار گرفته و ممكن است در قالب منابع اطلاعاتي مختلف نظير گزارش‌هاي تحقيق، گزارش گردهمايي‌ها، مقالات مجلات و … ارائه شود. استفاده از دانش بدست آمده مستلزم آشنايي با شيوه‌هاي انعكاس نتايج تحقيقات علمي در نشريات مختلف و منابعي است كه اين نشريات را تحت كنترل كتابشناسي قرار داده و بازيابي آنها را براي تحقيق ممكن مي‌سازد .به هر حال، بهره‌گيران اطلاعات غالباً منابع يا توليد كنندگان اطلاعات نيز هستند چند مثال در اين مورد عبارتند از:

  • سازمان پژوهشي كه از داده‌ها و اطلاعات ديگران در پژوهش بعدي كه به دانش و اطلاعات جديد منجر مي‌شود استفاده مي‌كند؛
  • تشكيلات آموزشي كه از متون و تجارب به دست آمده از محل ديگر براي دانشجويان خود بهره مي‌گيرد؛
  • سازمان چكيده‌نويسي كه از مقاله‌هاي نشريات، چكيده تهيه مي‌كند و این گردش مرتب در حال تکرار و گردش است.

دسترسی به اطلاعات : استقرار نظام‌هاي دسترسي آزاد و سپس نهادينه شده آنها در هر جامعه علمي نياز به بستري مساعد از نگرش‌ها و انگيزه‌هاي تقويت شده و سياست‌گذاري‌هاي ملي و سازماني دارد كه به نوبه خود بدون وجود شواهدي فزاينده در مورد مزايا و توانمندي‌هاي جنبش دسترسي آزاد ممكن نخواهد شد. نتايج تحقيقات گسترده نشان مي‌دهد كه دسترسي آزاد با ارتقاء سطح دسترسي و توزيع آثار علمي، نماياني بالاتري را براي توليدات علمي به ارمغان مي‌آورد، بدين معني كه طيف وسيع‌تري از خوانندگان بالقوه را محقق مي‌سازد. اين امر به نوبه خود به افزايش اثربخشي و نفوذ توليدات علمي منجر مي‌شود.از مهمترین مزایای دسترسی آزاد به اطلاعات علمی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • يكي از مزاياي منحصر به فرد دسترسي آزاد، توانمندي آن در پشتيباني از ايجاد يك نظام ارزيابي پژوهش به روشي دقيقتر، عيني‌تر و به صرفه‌تر به لحاظ زماني و انرژي است؛
  • بازگشت به ارزشهاي اوليه علم يعني مبادله آزاد اطلاعات علمي با هدف اعلام عمومي مالكيت معنوي، مشاركت در تلاش‌هاي علمي، جلوگيري از تكرار تحقيقات و ايجاد دانش – پايه‌اي كه ديگران براساس آن به سازندگي بپردازند؛
  • كنترل دوباره دانشگاه بر عرصه ارتباطات علمي؛
  • كاهش زمان در اعلام يافته‌هاي پژوهش‌ها؛
  • توزيع گسترده‌تر آثار پژوهشي؛
  • افزایش راحتی و دسترس‌پذیری و قدرت بازیابی اطلاعات علمی و …

بدين ترتيب در سايه تمامي مزاياي پيش گفته، بزرگترين دستاورد جنبش دسترسي آزاد در بعد كلان آن تحقق مي‌يابد كه عبارت است از ارتقاء بهره‌وري پژوهشي، افزايش سرعت اكتشاف و در نتيجه پيشبرد هر چه بيشتر و سريعتر علم .فراهم نمودن اطلاعات صحيح مي‌تواند جهاني نو در فعاليتهاي پژوهشي، اداري و توسعه بنياد كند و از هر مانعي در راه دسترسی به اطلاعات که از جريان يافتن صحيح اطلاعات و ارتباطات جلوگيري مي‌كند و مشكلاتي براي استفاده كننده به وجود مي‌آورد، بکاهد .

لازمه دسترسي به اطلاعات در يك جامعه اطلاعاتي، استفاده از فناوري‌ها، استانداردها و نيز تجربيات گروه‌هاي مختلف كاربري است تا زمينه‌هاي دسترس‌پذيري به اطلاعات براي همه كاربران فراهم شود . دسترسی به اطلاعات و توان بهره‌وری از آن، برخی از کشور‌ها را از نظر مزیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سایر کشورها رجحان داده است. دسترسی به اطلاعات یکی از مسائلی است که باعث کشمکش در درون یک جامعه و بین جوامع مختلف شده است و یکی از معیارها برای سنجش موفقیت و عدم موفقیت به حساب می‌آید. از این رو، زمانی که جریان اطلاعات در جامعه از تحرک بیشتر برخوردار شود آنهایی که از وضعیت اجتماعی و اقصادی بالاتری بهره‌مندند، سریعتر از قشر ضعیف این اطلاعات را تصاحب می‌کنند

تعامل فراهم کننده و استفاده کننده اطلاعات: يك كالا نتيجه مجموعه فعاليت‌هايي است كه طي يك فرايند به وجود مي‌آيد. بنابراين اطلاعات به عنوان يك محصول غيرمادي در نظر گرفته شده است و بوسيله شركت‌هاي تهيه كننده، خريد و فروش مي‌شود. خريد و فروش دوباره آن ممكن است توسط فراهم كنندگان ديگر و استفاده از آن بوسيله استفاده كننده نهايي صورت گيرد. اين محصول غيرمادي “توليد اطلاعاتي” ناميده مي‌شود و نبايد با توليدات مادي توأم با آن اشتباه شود. كيفيت اين توليدات مادي و غير‌مادي در بازار اطلاعات بوسيله استفاده كنندگان و فراهم آورندگان، با استفاده از معيارها و ابزارهايي ارزيابي مي‌شود. روش ارتباطي فراهم كننده – مشتري، براي افرادي كه علاقه‌مند به اين روش هستند، روش خوبي است. طبق اين روش دراگولانسكو (2002) نتيجه مي‌گيرد كه يك محصول اطلاعاتي (متن، صدا يا تصوير) و محمل‌هاي اطلاعاتي مادي (مثل كاغذ، كتاب، مجله، كاست، ديداري يا شنيداري و غيره) در صورتي كيفيت خود را حفظ مي‌كند كه فراهم كنندگان به نيازهاي مشتريان و استفاده كنندگان، قبل از طراحي، هنگام ساخت و هنگام تهيه محصول توجه كنند و واكنش‌هاي آنان بعد از تهيه محصول را نيز در نظر بگيرند. به عيارت ديگر در توليد يك محمل يا محصول اطلاعاتي بايستي به كيفيت محمل و توليد اطلاعاتي و انطباق آن با نيازهاي روشن، مشخص و حتي نامشخص مشتري يا استفاده كننده توجه داشت .

استفاده از متخصصان و متفکران با رویکردی جامعه شناختی: عواملی که می‌تواند به بهبود جریان اطلاعات و ارتقاء وضعیت تولیدات علمی کشورمان کمک کند فراوان است اما با رویکردی جامعه‌شناختی و استفاده بهینه از مغزهای متفکر ميتوان موارد ذیل را مطرح کرد:

  1. اصلاح نظام پرداخت‌ها بر اساس توانایی‌ها و تخصص‌های علمی متخصصان
  2. ایجاد مراکز تحقیق و توسعه با امکانات وتجهیزات پیشرفته پژوهشي و تخصیص بودجه‌ کافی
  3. ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و هماهنگ با تقاضای شغلی
  4. بکار‌گیری تخصص نخبگان در امور مدیریتی در سطح خرد و کلان جامعه
  5. ایجاد ثبات در محیط‌های علمی و پژوهشی از نظر مدیریتی برای اجرای طرح‌های راهبردی
  6. حفظ ثبات و امنیت اقتصادی و سیاسی در سطح کشور
  7. حذف محدودیت‌های علمی و پژوهشی از حیطه کار آنان
  8. ایجاد تسهیلات و امکانات مناسب برای دستیابی به فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات و آموزش چگونگی بهره‌گیری ازآنها و تامین منابع اطلاعاتی برای مصرف و تولید اطلاعات جدید.

موانع راه هماهنگي تلاشهاي پژوهشي در مطالعات

موانع عمده چندي بر سر راه هماهنگي تلاشهاي پژوهشي در مطالعات جريان اطلاعات وجود داشته است. نخست آن كه بخشهايي كه از بررسي و مطالعات جريان اطلاعات پشتيباني مي‌كند بسيار متنوع است. چنين مطالعاتي در حوزه‌هاي آموزشي، خصوصي، صنعتي، دولتي و حتي بين‌المللي انجام مي‌شود. هر بخش انگيزه‌هاي خاص خود را براي بررسي اين جريان دارد و احتمال دارد اين انگيزه‌ها با بخشهاي ديگر متفاوت باشد. افزون بر اين، احتمال مي‌رود علاقمندان به اين جريان در بخشي، از علايق و كوششهاي ديگران در بخشهاي ديگر بي‌خبر باشند.

دوم آن كه گوناگوني انواع جريان بين‌المللي اطلاعات عاملي در سرشت پراكنده مطالعات بوده است. اين مطالعات بر موضوعهاي گسترده متفاوتي نظير جريان اخبار راديو/ تلويزيون، ساختار خبرگزاريها، پخش مواد آموزشي، داده‌هاي فرامرزي و جهاني و نيز در حوزه‌هاي خاصي نظير گردشگري، حقوق بين‌الملل و آموزش بين‌المللي متمركز بوده است. احتمال دارد در نگاه نخست اين موضوع‌ها نامرتبط نمايد، اما اگر در چارچوب گسترده‌تر جريان اطلاعات به آنها بنگريم، ارتباط متقابل آنها هويدا مي‌شود. اين روابط و همگرايي مي‌تواند اثري بارز بر پذيره‌ها، اجرا و نتايج پژوهشهاي آتي داشته باشد.

سوم آن كه حتي در حوزه‌هاي موضوعي خاص جريان اطلاعات، هماهنگي پژوهشي اندكي در باب متغيرهاي موجود در كل فرآيند وجود داشته است. در نتيجه در هر حوزه معين احتمال دارد بررسي يك متغير باعث از قلم افتادن متغيرهاي مهم ديگري بشود. براي نمونه، كمتر بررسيهايي تا كنون هم متغيرهاي درون رسانه‌اي و هم برون رسانه‌اي را در جريان اخبار در نظر گرفته است، هر چند احتمال مي‌رود روابط متقابل اين دو دسته از متغيرها بديهي نمايد‌.

چهارمين مانع هماهنگي، قطبي بودن دو بعد جريان اطلاعات – انسان و فن‌آوري –  است كه تا حدودي از هماهنگي پژوهشي ميان آن دو جلوگيري مي‌كند. جنبه‌هاي نوين و فني ارتباط به بهاي غفلت از بعد انساني، توجه عمده‌اي را به خود جلب كرده است. سخن كوتاه، متغيرهاي فني، بارها بر مساعي پژوهشي چيره شده و متغيرهاي فرهنگي و اجتماعي كه بايد همزمان ملاحظه شود، ناديده گرفته شده است. به فوايد انساني و اجتماعي توجهي همسنگ فوايد فن‌شناختي و اقتصادي مبذول نشده و براي ارائه تصويري واقعگرايانه از جريان بين‌المللي اطلاعات يكپارچه نشده است.سرانجام، نبود تعريفي روشن و فراگير از پديده جريان اطلاعات، شناسايي دانشمنداني را كه آثار آنان كارآمد است، دشوار ساخته است. اغلب احتمال دارد پژوهشگران در نيابند كه در حال رهبري و هدايت «مطالعات جريان اطلاعات»‌اند، زيرا مرزهاي موجود در شكل تعريف اجزاء سازنده، جنبه‌ها و فرآيندها تعيين و تنظيم نشده است.

منبع

صادق‌زاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکده‌ها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0