عوامل فشارزای دانشجویی
عوامل فشارزا طیف وسیعی از عوامل محیطی را در بر میگیرند. فشارزاها تغییراتی هستند که در طول زندگی برای هر فرد به وقوع پیوسته و واکنشهایی را در وی ایجاد میکنند. واکنشهای استرس ممکن است به صورت پاسخهای جسمانی، روانی و رفتاری تجلی یابند. همانند تهوع ، عصبانیت و خستگی که افراد در هنگام رویارویی با عوامل فشارزا از خود نشان میدهند. تحصیلات عالی امتیازی است که فقط برای درصدی از جامعه خشنودی بدنبال دارد. برخی متخصصان عنوان میدارندکه دانشجویان تغییرات زیادی را در زندگی خود تجربه میکند، و به نظر میرسدکه دوران دانشجویی، مملو ازعوامل فشارزاست.تحقیقات نشان میدهدکه در حدود 80% دانشجویان دورههایی تحصیلی خود را بطور رضایت بخشی به پایان میرسانند ودر حدود 20% بنا به علل و عواملی گوناگونی با شکست مواجه میشوند.
تغییر در سبک زندگی
مسایل و مشکلات تحصیلی بیشتر در سال اول ورود آنان به دانشگاه بروز میکند. دانشجویانی که پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه میشوند فشارزاهای مختلفی را تجربه میکنند. اصولاً تغییرات زندگی که فرد با آن روبرو میشود، استرس بیشتری را ایجاد نموده و احتمال داردکه بیماریهای مختلفی را درپیداشته باشند. تحصیل در دوره دبیرستان معمولاً با آرامش خیال بیشتری همراه بوده و بطور کلی سالهای راحتی به حساب میآید. حال آنکه ورود به دنیای دانشگاه تغییرات چشمگیری را دنبال دارد. دانشجو در معرض انواعی از تغییرات زندگی قرار میگیردکه هر یک به صورتی فشارهایی را میآفرینند. هنگامیکه متوجه میشویم بیشتر دانشجویان از خانواده خود دور میشوند، دوستان قدیمی را ترک میکنند.
دوستان جدیدی باید انتخاب نمایند، مسئولیتهای جدیدی را پذیرا میشوند و در شهر جدیدی سکنی میگزینند، تعجب آور نیست که افت تعصیلی دانشجویان را به استرس نسبت دهیم تا نمرات. آنان بایستی وقت کافی برای خرید، پخت و پز، نظافت، شست و شو و دیگر کارهای بی شمار روزمره اختصاص میدهند. وانگهی نظم و زمانبندی کردن امور نیز به عهده خود دانشجو است. علاوه بر آنچه گفته شد مشکلات دیگری نیز بر دانشجویان تحمیل میشود. آنان بایستی مسکن یا خوابگاهی را برای خود پیدا کنند، هم اتاقی برای خود بیابند. تکالیفی کلاسی انجام دهند، خود را برای امتحانات آماده نمایند و… . بنابراین میبینیم که ورود به دنیای جدید همراه با تغیبراتی در سبک زندگی است که هر یک به نحوی بر عملکرد عادی فرد تأثیر میگذارند. درکنار همه این گر فتاریها دانشجو بایستی برای حفظ سلامت روانی خود در زمینههای زیر موفقیت کسب کند:
- رشد شایستگی و خود بسندگی
- توانایی کنترل هیجانها
- توانایی در برقراری روابط بین فردی
- هدفدار شدن
- وحدت و یکپارچگی خویش
- رشد هویت در خود ؛ هویت یابی
- رسیدن به استقلال و خودکفایی
بیجهت نیست که آنفلونزا بطور پیوسته در بین جمعیت دانشجویان گزارش میشود. یا اینکه خودکشی بعنوان دومین علت مرگ و میر در بین دانشجویان قلمداد میگردد، زیرا که سیستم ایمنی بدن آنان در برابر چنین تغییراتی تحلیل میرود.
ازدحام و شلوغی
ازدحام در زندگی روزمره بگونه مختلف مورد بررسی است. ایستادن در صفهای طولانی به مدتهای زیاد، سوار بر اتوبوس شدن که جای نفس کشیدن درآن نیست، سکونت در اتاقهای خوابگاهی که به جای 2 نفر، 6 نفر را در هر اتاق جای دادهاند، شرکت درکلاسی که تا درب کلاس صندلی چیدهاند و… از جمله شلوغیهایی است که افراد با آ ن دست به گریبان هستند. نخستین تحقیقات در زمینه تأثیر ازدحام بر زندگی حیوانات انجام شده است. آزمایش کلهون، با موشها پیشاهنگ تحقیقات بعدی بود. وی برای موشها مقدار زیادی آب و غذا فراهم کرده بود، اما محیط با موشهایی مانند خودشان شلوغ شده بود.
نتایج نشان داد که پرخاشگری، خوردن همنوع و بیماریهای جسمانی افزایش یافت. پژوهشهایی که درباره خوابگاههای دانشجویی انجام گرفته نشان میدهد که تعداد بیش از حد دانشجویان در اتاقهای دانشجویی باعث ایجاد ارتباطات و ارزشیابیهای منفی از یکدیگر میشود. بررسیهایی نیز درباره جمعیت دانشآموزان انجام شده است. مک کین و همکارانش ، دو مدرسه یکسان را مطالعه کردند. یکی از این مدارس 43% از میزان ثبت نام خود کاست، حال آنکه مدرسه دیگر چنین نکرد. دانشآموزان مدرسهای که تراکم اجتماعی آن کاهش یافته بود نگرش مثبتتری درباره محیط آموزشی پیداکردند و غیبت از مدرسه بطور بالقوه کاهش یافت، تراکم و بویژه تراکم اجتماعیحالتی منفی پدید میآورد که برکارکردهای مختلف روانی و جسمانی افراد مؤثر است.
امتحانات
یکی از منابع مهم استرس در بین دانشجویان دانشگاه امتحانات است. با وجود اینکه چنین امری محتمل است که دانشجویی عدم موفقیتهای خود را در یادگیری و انجام تکالیف در طول دوره تحصیلی پنهان نماید لکن شکست در امتحان با هر عذر و بهانهای هم که همراه باشد، باز هم برای خانواده و دوستان و همکلاسیها مشخص و آشکار میگردد. اصولاً هر نوع آزمون با محدودیت زمانی سطوحی از اضطراب را برمیانگیزاند که با این حال امتحانات از این قاعده مستثنی نیستند. همچنانکه روزها در پرتوی امتحانات به سرعت سپری میشوند،کاملاً طبیعی است که دانشجویان از مشکلات خواب، اضطراب و اشتها، گله و شکایت داشته باشند.
چنین علایمی حتی درباره دانشجویان زرنگ و باهوش که از لحاظ روانی دچار مشکلاتی نیز نیستند صادق است و بهتر است که اینها را ترسها و اضطرابهای مختص امتحان نامید. مکانیک، طی پژوهشی چگونگی ظهور علایم روانی را در طی هفته آخر پیش از امتحانات نهائی چنین شرح داد. برخی دانشجویان از دردهای شکمی، تنگی نفس و جوشهای صورت سخن راندند و تعداد اندکی از آنان نیز عنوان داشتندکه به علت خستگی مفرط روانی و جسمانی بیمار شدهاند، معدودی نیز دچار اسهال شدن در صبح روز امتحان را گزارش دادند. یکی از آنان تجربه خود را چنین بازگو کرد : من واقعا هراسان بودم، تاکنون در زندگیم چنین هراسناک نبودهام. واقعاً چکار خواهم کرد. آیا قادرم از عهده امتحان برآیم. احساس میکردم دارم از هم میپاشم. همین دانشجو پس از پایان امتحان چنین گفت: امتحان دادن به اندازه پیش بینی کردن آن ، اضطراب زا نیست .
درطول دوره امتحانات رفتارهایی ممکنست مشاهده شودکه به برخی ازآنهااشاره میکنیم :
- چنانچه دانشجو در جلسه امتحان فکرکند که خوب دارد پیش میرود با اطمینان بیشتری به پرسشها پاسخ خواهد داد.
- چنانچه فکر کندکه دارد امتحان را خراب میکند در پاسخدهی به پرسشهای باقی مانده نیز دچار مشکل خواهد شد.
- پس از پایان جلسه امتحان، چنانچه دانشجو احساس کندکه خوب به پرسشها جواب داده است به گپ وگفتگو با دانشجویان دیگر پبرامون سؤالات امتحانی میپردازد.
- هرگاه دانشجو متوجه شود که پاسخهای وی به سؤالات، مطابق با پاسخهای همکلاسیهایش نیست دچار اضطراب بیشتری میشوند.
- آنانی که از عملکرد خود رضایت دارند ممکن است حالتی از سرخوشی نشان دهند.
- چنانچه دانشجو متوجه شودکه اشتباهی در متن پاسخها مرتکب شده است اضطراب پس از امتحان وی افزایش مییابد.
- دانشجوی که متقاعد میشود که امتحان خود را خراب کرده است، با واکنشهای شکست پیش بینی شده سازگاری مییابد.
- دانشجو ممکن است در طی پاسخگویی به سؤالها، علایم و نشانههایی غیرکلامی استاد خود را به غلط برداشت نماید.
مکانیک ،همچنین از حالتهای هیجانی دانشجویانی که در انتظار نتایج امتحانات نوشتنی و انشائی هستند سخن به میان میآورد. در بررسی وی بیشتر دانشجویان اضطرابهای پیشینهای را تجربه کردند و حالیکه نتایج اعلام شده بود، با این همه تعداد معدودی از آنان خبر قبولی خود را باور نداشتند. به هر حال چنین اضطراب پس ماندهای کاملاً عمومیت دارد، بویژه هنگامی که پیامد قابل پذیرش و خوشایندی بدنبال یک دوره اضطراب شدید بیاید. در پایان پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که آیا اشکال سنتی امتحان، توانایی یا عملکرد تحصیلی دانشجو را بطور واقعی ارزیابی میکند؟ اگر چنین نیست شاید زمان آن رسیده باشد که انواعی از روشها را برای سنجش عملکرد افراد بکار گیرند تا چنانچه فردی درزمینه خاصی قادر به ظاهر کردن مهارتها و دانش خود نبود در زمینههای دیگری نشان دهد. پاسخ این پرسش را به پژوهشهای آتی و تهیهکنندگان آزمونها واگذار میکنیم.
نمرات
داستان قدیمی استاد معروفی که برگههای امتحانی را روی پلهها پرت میکرد و برگههایی که روی پلههای بالائی قرار داشتند نمره “الف” میگرفتند و آنهائی که روی پلههای بعدی بود نمره “ب” دریافت میداشتند را به خاطر آورید. بهرحال هدف دادن نمره بود و استاد مجبور بود نمره بدهد. بیان داستان طنزگونه فوق بدین جهت است که هم اساتید و هم دانشجویان رفتارشان تحت الشعاع نمره قرار میگیرد. دانشجویان اهداف خود را به جای اینکه به یادگیری در حد توان اختصاص دهند بیشتر به کسب نمرات عالی معطوف میدارند. بر همین سیاق اساتید هم به جای اینکه محور را آموزش و تعلیم در حد توان قرار دهند بیشتر توجه خود را صرف تفاوت بین دانشجویان رتبه اول و دوم میکنند.
بهر حال در دانشگاه بر نمرات خیلی تاکید میشود. یافتههای لوینز، نشان میدهدکه فقط یک نفر از هشت دانشجویی که در خصوص نمره مورد سوأل قرار گرفتند اظهار داشت که توجهای نسبت به نمرات ندارد. به هر حال از ارزش نمرات همین بس که متصدیان شغلی نخست به پروندههای تحصیلی و نمرات دانشجویان برای استخدام آنان در مراکز خود مراجعه میکنند. نمرات ممکن است خود ارزشمندی دانشجویان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. بعنوان نمونه من انگلیسی راکم میگیرم، پس دانشجوی کند ذهن هستم . اصولاً دانشجویانی که قصد تحصیل در دروه بالاتر یا بورسیه شدن را دارند نمرات از اهمیت بسزایی برای آنان برخوردار است.
نمرات برای دانشگاهی که قصد دارد وانمودکندکه دانشجویانی شایسته وکارآمد دارد نیز حائز اهمیت است. به هر حال دانشجویانی هم هستندکه چنان تحت تاثیر نمره قرار گرفتهاندکه بهداشت جسمانی و روانی آنان در معرض خطر قرار دارد. آنان حتی روابط اجتماعی و دنیای اجتماعی خود را محدودکرده و شب و روز مشغول مطالعه و درس خواندن هستند.میسرا وکاستیو، خاطر نشان ساختند که دانشجویان در مقاطعی از هر نیمسال تحصیلی، مثل امتحان و در هنگام رقابت با دوستان خود برای دستیابی به نمرات بالاتر ، استرس بیشتری را گزارش میکنند.
فشردگی دورههای تحصیلی
در جامعه پر شتاب امروزی بیشتر افراد میخواهند که از حداقل زمان، حداکثر استفاده را ببرند. پیامد و نتیجه چنین شتابی ممکن است که همراه با دستیابی به اهداف متعددی باشد، لیکن فرد از روند رسیدن به چنین اهدافی لذتی نبرد. دورههای تحصیلی فشرده، دورههایی هستند که طاقت فرسا بوده و بایستی درسی را در طول آن دوره بتوان به خوبی به پایان رساند. انتظارات فراغت از تحصیل درکمترین زمان، ممکن است به گونهای باشدکه دانشجویان دورههای تحصیلی فشردهای را تحمل کنند و از لحاظ جسمانی، روانی، اجتماعی و آموزشی در تنگنا قرار گیرند. آنان ممکن است دچار بیماریهای جسمانی یا اختلالات هیجانی شوند.
رقابت
امروز در جهانی زیست میکنیم که بر پیشرفت و توانایی برای موفقیت در زمینههای مختلف زندگی تأکید میشود. چنین پیشرفتی جزء از راه کار و تلاش جدی و خستگی ناپذیر بدست نمیآید. در هر حال موفقیت و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی با رقابت با دیگران همراه است. موفقیت در فعالیتها و تلاشها باعث رشد عزت نفس میشود و شکست موجب بیماری و ناامیدی و حرمان میگردد. روانشناسان اظهار میدارند که رقابت منبعی از اضطراب و افسردگی به شمار میآید. آنان در این زمینه به اضطراب پیشرفت اشاره میکنند. اضطرابی که بدنبال ترس از شکست همه جانبه در فرد بوجود میآید.
در تحقیقی 25 دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه پنسلوانیا که80 درصد آنان دانشجوی سال اول بودند مورد بررسی قرارگرفتند. آنان خود را نیازمند به خدمات مشاورهای معرفی کردند و عنوان داشتندکه سطح بالایی از استرس را تجربه کرده و دارای اضطراب و افسردگی هستند. همه این دانشجویان در دوره دبیرستان، دانشآموزانی ممتاز بودند لیکن در دانشگاه نسبت بالائی از دانشجویان مشروطی و دچار افت تحصیلی را در بر میگرفتند. اینان به هنگام ورود به دانشکده حقوق خود را در رقابت با کسانی یافتندکه بهتر و یا حتی باهوشتر از آنان بودند. پذیرش چنین موضوعی برای آنان مشکل بودکه به عنوان افرادی در حد متوسط پذیرفته شوند و عملکردشان در حد متوسط از میان گروهی از افراد سرآمد ارزیابی گردد. در نتیجه چنین حالتی به کاهش عزت نفس در این افراد انجامید و آنان را به اجتناب از موقعیتهای تهدید کننده رهنمون کرد .
کمرویی
از آنجا که ورود به دانشگاه تجربه جدیدی به حساب میآید افراد و محیط اطراف نیز اموری تازه و جدید بنظر میرسند. پس دور از انتظار نیست که بسیاری از دانشجویان احساس کمروئی و خجالت نمایند. کمروئی عامل فشارزای مهمی برای برخی از دانشجویان دانشگاه قلمداد میشود. فرد خجالتی از برخورد با افراد ترس دارد و بیشتر مردم گریز است، بویژه هنگامی که با افرادی که از لحاظ عاطفی یا هیجانی ؛ همچون غریبهها، صاحبان قدرت و اعضای جنسی مخالف تهدید کننده محسوب میشوند برخورد نمایند. کمروئی را میتوان یک معلولیت روانی قلمداد کرد. گاهی اوقات شکلی شدیدتر از معلولیتهای جسمانی یافته و آثار مخرب و زیانباری میتواند درپیداشته باشد.کمروئی ممکن است باعث شودکه فرد قادر به برقراری ارتباط با افراد ناآشنا نداشته باشد و نتواندکه با آن دوست شود و بطور بالقوه از تجربیات مفید و خوشایند لذت ببرد.
دانشجوی خجالتی در بیان خواسته و تمنیات قلبی خود ناتوان بوده و نمیتواند عقاید و ارزشهای خود را ابراز نماید و بدین سان باعث میشود که ارزشیابیهای مثبت دیگران، از اوکاهش یابد. احساسات منفی دیگری همچون افسردگی، اضطراب و تنهایی به طوری با نوعی کمروئی همراه میشوند. دانشجویان دانشگاه ممکن است استرسی را تجربه کنندکه ناشی ازکمروئی آنان در برخورد با اساتید، مدیریت دانشگاه، جنس مخالف یا حتی دانشجویان دیگر باشد، و چنین استرسی ممکن است در کلاس درس، سلف سرویس؛ غذا خوری یا حتی در اتاقهای خوابگاه تجربه شود. به هر حال کمروئی حالتی ناخوشایند و نامطلوب است و بایستی با بکارگیری راهبردهای مقابله مفید تأثیر آن را خنثی کرد.
مشکلات مالی، حمایت والدین
انسان در هر مرحله از زندگی خود در معرض حوادث و ناملایمات گوناگون قرار میگیرد. چندین تحقیق به نقش فشارزاهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و تأثیرآن بر علایم جسمانی و روانی درکودکان ، نوجوانان و جوانان پرداختند . حمایت اجتماعی بنظر میرسدکه نقش مهمی در ارتباط بین استرس و بهداشت روانی و جسمانی بازی کند، حمایت اجتماعی با چگونگی اثرات استرس ارتباط دارد. الدر وکاسپی، متوجه شدندکه پدرانی که از درآمد پایین رنج میبرند بطور معنیداری تحریک پذیرتر و انفجاریتر هستند. تحقیقات نشان میدهدکه فشارهای اقتصادی و خانوادگی میزان پریشانی حالی را در هر دو گروه زن و مرد افزایش میدهد. دیگر اینکه حمایت پدرانه و مادرانه اضطراب و پریشان حالی را در هر دو گروه دختر و پسر کاهش میدهد.
پژوهشهایی که در بررسی اثرات حمایت اجتماعی بر بهداشت روانی و جسمانی کودکان و نوجوانان پرداختهاند، شواهد محکمی دال بر همبستگی مستقیم، بین حمایت و بهداشت ارائه میدهند . تحقیقات انجام شده همچنین نشان میدهدکه فشار اقتصادی با حمایت والدین برای دختران کاهش مییابد، لیکن برای پسران چنین نیست. نتایج نشان میدهد که فشار اقتصادی میزان تنهایی و افسردگی، بزهکاری و اعتیاد به مواد مخدر را در هر دو جنس افزایش دهد. فشار اقتصادی با کاهش حمایت والدین از دختران همراه است و استرس ایجاد شده در حمایت مادری برای دختران و پسران تأثیری ندارد. همچنین مشخص شده که حمایت هر دو والد(پدر و مادر) افسردگی را در هر دو جنس کاهش میدهد.تحقیقات نشان میدهد بین موقعیتهای فشارزای اقتصادی و ناسازگاری در نوجوانان و جوانان همبستگی وجود دارد.
یافتن دوست جدید
از دست دادن دوستان قدیمی و انتخاب دوستان جدید غالباً رویداهای فشارزا در زندگی دانشجویان محسوب میشود. فرد چنین پرسشهایی را ممکن است از خود بپرسد :
- آیا افراد دیگر مرا دوست خواهند داشت؟
- آیا میتوانم کسی بیابم که علایقی همانند خودم داشته باشد؟
- آیا افراد حاضرندکه با من قرار ملاقات بگذارند؟
معمولاً در برخورد با دوستان قدیمی میتوان بدون دغدغه خاطر احساسات و افکار خود را با آنان در میان گذاشت حال آنکه دوستان جدید مستلزم یک دوره آزمایش و امتحان است که مشخص گردد تا چه حد میتوان احساسات و افکار درونی خود را با آنان در میان گذاشت. یافتن دوستان جدید عاملی است که در روابط بین فردی نقش فشارزا دارد. با این حال عضویت در باشگاههای، شرکت در مراسم دوستانه، حضور در مهمانیها و همکاری با دانشجویان دیگر ازجمله عواملی است که دررشد سلامتی وبهداشت روانی دانشجویان نقش بسزایی دارد.
منبع
تقوی،سیدمجتبی(1387)، بررسی عوامل فشارزای روانی- اجتماعی و سلامت عمومی،پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه آموزشی مددکاری اجتماعی، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید