عوامل اثرگذار بر درگیری شغلی
در بین دیدگاه های مختلف واقع نگرترین دیدگاه درگیری شغلی تابعی از شخصیّت و فضای سازمانی است . سازه درگیری شغلی یکی از بازخوردهای مرتبط با کار است که از دیدگاه های مختلف بررسی شده است. برای نمونه، گورین، وروف و فلد ، تحت تأثیر نظریه های انگیزشی عمده . همچنین طبق باور دروموند و چل ، شرایط و محیط کاری نامناسب به مرور منجر به بیگانگی و جدایی روانی کارکنان از شغل و سازمان مطبوع آنها شده و سرانجام به کارکنانی بی تفاوت تبدیل می شوند. تفاوت های فردی اولیّه از جمله فردگرایی، منبع کنترل، عزت نفس، انگیزش و با وجدانی رابطه مثبت و معنی داری را با سطح درگیری شغلی دارند . براون و همکاران، کولکویت و همکاران، بوزیونلوس، با بررسی رابطه بین صفات شخصیتی ؛ پنج عامل بزرگ و درگیری شغلی نشان داد که بین صفت توافق و درگیری شغلی همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، صفات برونگرایی و گشودگی، از طریق تعامل با درگیری شغلی رابطه دارند.
لاولر و هال ، با مطالعه و اجرای زمینه یابی روی 291 نفر از استادان و پژوهش گران دانشگاه پیشنهاد کردند که چون بین ویژگیهای شغلی و درگیری شغلی رابطه معنادار وجود دارد، سطح درگیری ممکن است نتیجه تعامل بین ویژگی هایی که شخص با خود به سازمان می آورد و ویژگی های خود شغل باشد. علاوه بر این، درگیری شغلی ممکن است به عنوان نتیجه خصایص شغلی از جمله خود مختاری وظیفه ای، تنوّع هویت و رفتارهای سرپرستی عمل می کند. الوی و فلین ، درگیری شغلی را یک پیامد و نتیجهی خصوصیّات شغلی مانند استقلال کاری، تنوع، هویّت و رفتارهای ناظر گونه می دانند. تحقیق روی عوامل تأثیر گذار بر درگیری شغلی تا حدودی چند پاره و غیر نظامدار ؛ غیر سیستماتیک بوده است و غالباً سؤال زیر را مورد خطاب قرار نداده اند که : چرا متغیرهای ویژه ممکن است بر درگیری شغلی تأثیر بگذارند؟ اکثریت محققان پیشنهاد می کنند که درگیری شغلی محصول اجتماعی شدن ؛ جامعه پذیری یک شخص می باشد . اگرچه این تفکر و اندیشه نیز وجود دارد که درگیری شغلی یک فرد تحت تأثیر تجارب مربوط به کار است. البته ممکن است درگیری شغلی یک شخص نتیجهی مقدار موفقیّت برای سود و منافع نهفته و پولی شغل می باشد که افراد دارند.
پیامد های درگیری شغلی:
درگیری شغلی به عنوان یک عامل کلیدی تأثیرگذار بر پیامدها و برون دادهای مهم سازمانی و فردی در نظر گرفته می شود. درگیری شغلی بالا یک ویژگی مطلوب است. در واقع، افراد دارای درگیری شغلی بالا ظاهراً، از شغل خود رضایت دارند، روحیهی مثبتی در کار نشان می دهند و نسبت به سازمان و همکاران خود تعهد بالایی ابراز می کنند .چنین افرادی به ندرت به انصراف از شغل می اندیشند و انتظار می رود، سال ها برای سازمان متبوع خود کار کنند ، متغیر درگیری شغلی به عنوان نگرش شغلی وپیش بینی کننده بازده های کاری مانند ترک خدمت تعهد حرفه ای و رفتار اخلاقی احساس تملک روانی بر سازمان و عملکرد کاهش تعارض نقش و ابهام نقش و آمادگی کارکنان برای تغییرات مطالعه شده است. هر چه سطح درگیری شغلی کارکنان یک سازمان بالاتر باشد، اثربخشی آن نیز افزایش خواهد یافت .
افراد با درگیری شغلی دارای سطح پایین فرسودگی شغلی و روان رنجوری و سطوح بالای برون گرایی هستند. این قبیل افراد از سلامت جسمانی و روانی خوب خود لذّت می برند. درگیری شغلی با منابع شغلی از جمله حمایت از همکاران و ناظران، بازخورد عملکرد، رهبری، کنترل شغلی، تنوّع وظیفه، فرصت یادگیری و رشد تسهیلات آموزشی مرتبط است. اتکینسون و لیتوین ، درگیری شغلی را به انگیزه پیشرفت ارتباط دادند. آنان کارکنان دارای درگیری شغلی بالا را به عنوان افرادی هدف مدار توصیف کردند، حال آن که کارکنان با سطح درگیری شغلی پایین افرادی با ویژگی ترس شدید از شکست هستند ، به علت دو جانبه بودن ماهیّت درگیری شغلی و تنوع بالا در روابط بین درگیری شغلی، نوع خاصی از پیامدهای آن می تواند قابل قبول باشد .
درگیری شغلی به عنوان یک سطح فردی از هویت روان شناختی، بر تحقق اهداف سازمانی اثرگذار است و موجب حمایت یک فرد از اهداف سازمانی اش می شود و بنابراین باعث پیشرفت در تولید و کارآیی می شود و خود درگیری شغلی طبق یافته های پژوهشی اثر مهم و برجسته ای را بر روی عملکرد داراست و درگیری شغلی متغیری پیش بینی کننده برای رفتار شهروندی سازمانی به حساب می آید پس درگیری شغلی بالا در کارکنان سازمان منجر به بروز رفتار شهروندی سازمانی می گردد.
درگیری شغلی بر بروز تمامی مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی از جمله وظیفهشناسی ، با وجدان بودن ، تواضع و نزاکت، نوع دوستی ؛ گذشت و ایثار و فضیلت مدنی به جز وجدان کاری تأثیرگذار است. تلاش و کوشش، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و تمایل به ترک شغل در سطح پایین از پیامدهای درگیری شغلی می باشد و حتی درگیری شغلی علاوه بر پیامدهای مثبت ممکن است دارای پیامدهای منفی نیز باشد، به عنوان مثال، افراد با درگیری شغلی بالا، با عوامل استرس زای شغل بیشتر به صورت منفی عکس العمل نشان می دهند . ناوابستگی ؛ استقلال روان شناختی تنها توسط عوامل استرس زای شغلی، درگیری شغلی و یا خود سودمندی به جز دیگر متغیرهای تفاوت های فردی قابل پیش بینی خواهد بود .پس از طریق درگیری شغلی می توان میزان استقلال روان شناختی فرد را پیش بینی نمود.
منبع
عزیزی،فریده(1393)، رابطه یادگیری سازمانی با درگیری شغلی و نوآوری سازمانی دبیران ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی بوعلی سینا
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید