عزت نفس و سازگاری زناشویی
شكلگيري و ارتقاي عزت نفس از اوان كودكي تا لحظه مرگ و مهمترين مسئله سلامت رواني و اجتماعي انسان است . باورها و ارزشيابيهايي كه نسبت به خود در ذهنم ميپرورانيم تعيين ميكند كه ما چه كسي هستيم، توان انجام چه كاري را داريم و چه كسي خواهيم شد.
اين افكارها و فشارهاي داخلي نيرومندي هستند كه با توسعه يك مكانيزم هدايت كننده انسان را در سراسر زندگي به سوي رشد و تعالي پيش ميبرند. عموماً برداشتها و احساسات افراد نسبت به خودشان تحت عنوان عزت نفس و خود پندار ناميده ميشود.
عزت نفس رضايت فرد نسبت به خود احساس ارزشمند بودن است. به عبارت ديگر منظور از عزت نفس آن است كه فرد نسبت به خود چگونه فكر ميكند و چقدر خود را دوست داشته و از عملكرد خود راضي ميباشد. به خصوص به لحاظ اجتماعي و تحصيلي خود را چگونه احساسكرده و ميزان هماهنگي و نزديكي خود ايده ال و خود واقعي را چقدر ميداند.
عزت نفس به عنوان يكي از شاخصهاي مطرح و قابل سنجش در روانشناسي در نظر گرفته ميشود. يكي از ويژگيهاي شخصيت بهنجار برخورداري از عزت نفس است. عزت نفس عبارتست از درجه تصويب و تاييد و ارزشي كه شخص نسبت به خود احساس ميكند و يا قضاوتي كه فرد نسبت به ارزش خود دارد و يا به عبارت ديگر ميزان هماهنگي و نزديكي خود ايده آل و خود واقعي شخص است. افراد با عزت نفس بالا به خود اعتماد دارند و نسبت به افراد با عزت نفس پايين ارزش بيشتري براي خود قايل هستند. در بين نيازها نياز به عزت نفس از جايگاه خاصي برخوردار است به طوري كه ارضاء آن ميتواند بر روي ساير نيازها تأثير مثبت داشته باشد. عزت نفس چهارمين مرتبه از سلسله نيازهاي اساسي مازلو را تشكيل داده است .عزت نفس قضاوتي است كه فرددر موردارزش خود دارد. در واقع ميتوان گفت كه عزت نفس درجه و ارزشي است كه يك فرد به خودش نسبت . برخورداري از عزت نفس را به عنوان عامل مركزي و اساسي در سازگاري عاطفي و اجتماعي افراد ميدانند.
شخصي كه از عزت نفس بالا برخوردار است خودش را به گونهاي مثبت ارزيابي كرده، برخود مناسبي نسبت به خود و ديگران دارد. در مقابل كسي كه عزت نفس پايين دارد اغلب منزوي شده و در ارتباط با ديگران اجتناب ميكند و يا اينكه در نااميدي تلاش ميكند تا به ديگران و خودش نشان دهد كه فرد لايقي است و با تامين سلامت و آرامش رواني و افزايش عزت نفس ميتوان از بروز بسياري از مشكلات و آشفتگيهاي عاطفي و رواني در سنين نوجواني پيشگيري كرد.
عزت نفس يك جنبه مهم در كاركرد و يا كنش كودك است و با زمينههاي ديگري چون سلامت رواني، اجتماعي و عملكرد تحصيلي وي ارتباط دارد . نحوه شكلگيري عزت نفس را ميتوان از طريق تفكر در مورد” خود ادراك شده” و خود ايدها ل مورد آزمايش قرار داد. خود ادراك شده همان خود پنداره است، يعني يك ديدگاه عيني درباره مهارتها، صفات و عبارت از تصوري است كه فرد دوست دارد از خود داشته باشد كه لزوماً پوچ و بي معني نيست، بلكه تمايل صادقانهاي براي داشتن نگرشها و اسناد خاصي است. زماني كه خود ادراك شده و خود ايده آل با هم همتراز باشند، فرد از عزت نفس بالايي برخوردار خواهد بود. براي مثال كودكي كه پيشرفت تحصيلي در خورتوجهي دارد و براي صفات و ويژگيهاي واقعي خود ارزش مثبتي قائل است. بر عكس كودكي كه خود ايده آل او اينست كه آدم مشهوري باشد ولي در واقع دوستان انگشت شماري دارد، از عزت نفس پاييني برخوردار خواهد بود. وجود شكاف و فاصله بين خود ادراك شده و خود ايدهآلي عاملي است كه مشكلات مربوط به عزت نفس را به وجود ميآورد .
عزت نفس شامل رشد احساسات خود ارزشي توسط احساس جذابيت و صلاحيت است و داراي دو بخش احساس خودكارآمدي وخود ارزشمندي است. خودكارامدي شامل احساس شايستگي و مؤثر بودن فرد در مواجهه با محيط فيزيكي و اجتماعي است و خود ارزشمندي به معناي احساس و ارزيابي است كه فرد از خود دارد مؤلفه خود ارزشمندي محدود به زمان و مكان است بدين معنا كه احساس خود ارزشمندي حاصل انواع تجارب و موقعيتها ميباشد اين احساس در سنين مختلف به طور متفاوتي كسب ميگردد.
علل عزت نفس
عزت نفس بعد عاطفي و ارزشيابي خود پنداره است و معادل مفاهيمي از جمله خود نگهباني، خود ارزشيابي، خود ارزشمندي . عزت نفس پايين يا خلق افسرده . نوميدي و گرايشهاي خودكشي و اقدام به خودكشي ارتباط دارد با توجه به اهميت عزت نفس از لحاظ سازگاري فردي و اجتماعي و رابطه آن با بسياري اختلالات رواني تصميم گرفته شد تا ويژگيهاي مقياس عزت نفس روزنبرگ براي استفاده در پژوهشهاي روانشناختي به زبان فارسي بررسي شود.
تأثير عواملي از قبيل ويژگيهاي دموگرافيك و روانشناختي مداخله گر در رفتارهاي آنان است. از جمله اين عوامل ميتوان به عوامل جمعيتي، جايگاه اجتماعي واقتصادي، عوامل آموزشي، سلامت روان و عزت نفس اشاره كرد . عزت نفس به عوامل مختلفي مربوط است مطالعات مختلف در كشورهاي مختلف در بين جمعيتهاي متفاوت سني، فرهنگي، اجتماعي نتايج مختلفي را ارائه ميدهد.
از عزت نفس پايين به عنوان نشانگان عرضي چند اختلال نوجواني نام برده است. در مثال متفاوت از اين اختلال يكي اختلال كمبود توجه است كه با بي توجهي و تكانهاي بودن مشخص ميشود و ديگري اختلال اجتنابي، شكل شديدي از اضطراب اجتماعي است دانشجويان از جمله كساني هستند كه تحت تأثير اسيبهاي فردي و اجتماعي ناشي از عدم آگاهي از مهارتهاي زندگي قرار ميگيرند. پژوهشگران، تأثير مثبت مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد، استفاده از ظرفيتها و كنشهاي هوشي، شكلگيري از رفتارهاي خشونت آميز، اتكاء به نفس، تقويت خود پنداري و غيره مورد تائيد قرار دادند. بنابراين با توجه به مدارك و شواهد علمي و به منظور پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي، مانند خودكشي، اعتياد، خشونت، رفتارهاي بزهكارانه و اختلالات رواني، لازم است به موضوع بهداشت رواني و اهميت آن توجه بيشتري شود.
عزت نفس يكي از عوامل رواني- اجتماعي است كه در ميزان شادكامي افراد نقش بسزايي دارد. اهميت عزت نفس در ايجاد شادكامي به حدي است كه برخي از صاحبنظران و پژوهشگران روانشناسي آنرا جزء جداييناپذير از شادكامي ميدانند. عزت نفس به عنوان ظرفيت و توانايي تعبير و تفسير رويدادها به گونهاي كه احساس خود ارزشي را در فرد افزايش دهد و حفظ كند تعريف شده است.
منبع
فکرت ، فرانک(1392)، تصوير بدني و عزت نفس وسازگاري زناشويي ، پاياننامه کارشناسي ارشد، رشته مشاوره و راهنمايي، دانشگاه آزاد اسلامي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید