عادت رسانه ای مخاطبان و تعیین اثربخشی آن
تبليغات نوعي روش ارتباط جمعي است، كه از طريق آن اطلاعاتي درباره كالا يا خدمات، به صورت غير حضوري به مشتريان ارائه ميشود و عموماً در آن از رسانههايي مانند: تلويزيون، راديو، اينترنت و مطبوعات نوشتاري استفاده ميگردد. كاتلر تبليغات را هرگونه ارائه و عرضه ايدهها، كالاها يا خدمات از يك واحد تبليغاتي، فرد يا مؤسسه كه مستلزم پرداخت هزينه باشد، تعريف ميكند. اما در اين ميان تبليغي اثر بخش است، كه بتواند توجه مخاطب را جلب كرده، تأثيري خاطره انگيز داشته باشد و كنش خريد مخاطبان را تحريك نموده و دريافت حسي مخاطبان را بيدار نمايد.
اثربخشي تبليغات، يكي از مهمترين مفاهیمی است كه کمک می کند به درك شناخت مشتري و اهدافي كه براي آن در نظر گرفته میشود، تا در ذهن مصرف كننده تأثير مطلوبي داشته باشد. همچنين نشان ميدهد بودجهاي كه براي تبليغات صرف شده است، تا چه حد برای نیل به اهداف مورد نظر مفید واقع شده است. توجه به رقابت بیش از پیش در بازارهای امروزی، اهميت تبليغات اثربخش را فزونی داده است. در بسياري از سازمانها با صرف هزينههاي زياد ولي بدون تحقيقات كافي در جامعه و ميان مشتريان و بدون افراد داراي تخصص، به انجام تبليغ ميپردازند، كه نميتواند بين محصول و پيام ارائه شده رابطهاي ايجاد كند.
اثربخشي تبليغات تجاري در يك الگوي علمي مشخص با توجه به اهداف تبليغاتي تبيين ميگردد و درجه يا ميزاني كه دهنده سفارش به هدفهاي مورد نظر خود دست میيابد را تعیین میکند و داراي فرايند برنامهريزي مشخص و مرحلهاي تحقيقاتي شامل: تعيين اهداف، تخصيص بودجه، تصميم گيري راجع به پيام و رسانه و مقايسه با اهداف از پيش تعيين شده، ميباشد. چنانچه تمام مراحل به درستي طي شود، ميزان اثر بخشي تبليغات تا حد قابل ملاحظهاي افزايش خواهد يافت. دست اندركاران صنعت تبليغات، بر اين باورند كه تبليغ باعث تغيير در دانش، نگرش، و رفتار مخاطبان ميشود. اما بديهي است كه تأیيد اين باور تنها بر اساس سنجش اثربخشي (آگهي سنجي) تبليغات ميسر ميشود. از طرفي بر اساس دستاوردهاي پژوهشي است، كه ميتوان به رفع كاستيها و معايب و همچنين برنامهريزي براي تبليغات در آينده پرداخت.
در طراحی تبلیغات باید از عوامل و شاخصهایی استفاده شود که به بهترین شکل ممکن بتوانند پیام دلخواه سازمان را به مخاطبی که هر لحظه در معرض هجوم تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم رسانه های گوناگون قرار گرفته است منتقل نماید. در گام نهایی تبلیغات باید از طریق مفاهیم گفتاری و نوشتاری، ساختار و محتوا، جذابیتهای بصری، علایم تجاری، عوامل هیجانی و احساسی، کشش های غریزی، خلاقیت، ارزش و کیفیت محصولات، زمان ارائه، نیازهای مخاطبین، مزیتهای رقابتی و عوامل اجتماعی و فرهنگی محرکی قوی برای جلب نظر مشتریان به منظور خرید بیشتر را فراهم آورد. طراحی تبلیغات در کشور ما معمولا متأثر از تبلیغات شرکتهای معروف و پرفروش دنیا الگوبرداری میشود که با توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران اغلب به کارکرد واقعی خود که همان کسب فروش بیشتر است دست نمییابند.
این به آن علت است که این سازمانها بدون انجام تحقیقات کافی و بدون شناخت عوامل تاثیرگذار در جامعه و مخاطبان خود، تنها اقدام به صرف هزینههای گزاف تبلیغاتی مینمایند. تبلیغاتی که بدون تحقیقات جامع انجام شود نمیتواند رابطه مناسبی بین محصول، پیام تبلیغاتی و اهداف شرکت برقرار نماید و حتی میتواند کارکرد عکس داشته تصویر ذهنی منفی ایجاد کرده و فروش محصولات را کاهش دهد. بدیهی است آگاهی از دیدگاه مردم نسبت به عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات تجاری و غیر تجاری دارای اهمیت بسیاری می باشد. این امر جایگاه انجام تحقیقات جامعه شناختی با استفاده از روش های جمع آوری اطلاعات مشخص می نماید.
«اثربخشی تبلیغات» از جمله مواردی است که با وجود گذشت سالیانی از عمر تبلیغات مهجور مانده و به آن پرداخته نمیشود. در حاليکه همانگونه که تبليغ باعث تغيير در نگرش، دانش و رفتار مخاطب ميشود و آگاهسازي، ترغيب، تشويق و يادآوري، از وظايف تبليغات است؛ توجه به اثربخشي تبليغات، براي سازمانهايي که تبليغ را در رشد و توسعهي خود مؤثر ميدادند، يک امر ضروري است.
منبع
بیگلری، آرزو(1394)، عادت رسانه ای مخاطبان و تعیین اثربخشی فعالیت های تبلیغاتی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید