ضرورت گنجاندن چند رسانه ای در کلاس درس

درباره گنجاندن چند رسانه ای در برنامه مدارس و زمان آن ، حتی اینکه این کار باید صورت بپذیرد یا خیر؛ بحث زیادی شده است. اما حقیقت آن است که بسیاری از معلمان مسولیت جدیدی بر دوششان نهاده می شود این مسولیت یافتن فعالیت رایانه ای مناسب و گنجاندن آن در برنامه درسی است. امروزه استفاده از چندرسانه‌اي‌ها براي آموزش انواع بازده هاي يادگيري رايج است. در مجموع ادبيات موجود نشان دهنده آن است كه چندرسانه اي‌ها باعث غني تر شدن محيط هاي يادگيري مي شوند. براي آموزش و یادگیری برنامه هاي چند رسانه اي مختلفي تهيه شده است كه به عنوان مثال مي توان اشاره كرد.

با استفاده از چند رسانه ای ها می توان روش های آموزشی را جذاب تر کرد تا دانش آموزان شرکت فعال تری در فرآیند آموزش داشته باشند. به طور کلی دانش آموز در محیط چند رسانه ای به طور فعال در فرایند آموزش قرار میگیرد و از حالت غیر فعال و گیرنده خارج می شود. يكي ديگر از دلايل استفاده از چند رسانه اي توجه به تفاوتهاي فردي است .زيرا هر فراگير نسبت به خودش و برنامه مقايسه مي شود فرصت كافي براي انجام امور را دارد. توجه به تفاوتهاي فردي در روانشناسي تربيتي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و در روشهاي جديد ياددهي يادگيري به آن تاكيد مي شود. شاید یکی از دلایل قانع کننده گنجاندن چند رسانه ای در کلاس درس شور و هیجانی است که این برنامه ها به وجود می آورند. امروزه يك CD مالتي مديا یا چند رسانه ای كه معرف خدمات و فعاليتهای یک مجموعه باشد از هر كتابچه، بروشور و يا كاتولوگ چاپی جذابیت و گیرایی بیشتری داشته، جزئیات و اطلاعات بهتری از فعالیتهای مجموعه ارائه داده و نیز هزينه كمتری را نیز در پی دارد. زیرا CDهای مالتي مديا فقط یکبار طراحی و تولید شده و با هزینه اندکی قابل تغییر است، در حالي كه تغيير نسخ چاپی مراحل متعدد و پر هزينه ای را در بر داشته و اکثرا موجب طراحی مجددا محصولات می گردد. تاکنون مباحث زيادی برای از بین بردن دیوارهای مدرسه در بین نظریه پردازان آموزشی شکل گرفته است. عده ای دیوارهای مدرسه را محدود کننده دانش آموزان می دانند. معتقدند آموزش های رسمی باید خارج از دیوارهای مدرسه و در هر جایی در اختیار دانش آموزان قرار گیرد. این نظریه پردازان فناوری را کلید از بین بردن دیوارها می دانند. آن ها با تکیه به فناوریهای رایانهای و سیار و همچنین امکانات مکاتبه ای و رسانه های جمعی دیوارهای مدرسه را زاید و مرزهای آموزش را بی انتها تصور می کنند. گروهی دیگر نگاهی معتدل تر به موضوع می اندازند. آن ها معتقدند که مدرسه باید از شکل حاضر خودا خارج شود ولی ماهیت خود را به عنوان یک سازمان رسمی از دست ندهد. دانش آموزان باید در چارچوب کلاس های رسمی ولی با فناوری مدرن بیاموزند. به این صورت نه تنها کلاس بلکه همه جای جامعه مکان یادگیری می شود. در این دیدگاه مدیریت متمرکز آموزشی همچنان وجود دارد و دانش آموزان ملزم هستند در کلاس های درس شرکت کنند. دیدگاه سوم که همان ديدگاه گذشته نگر يا سنتی است بر توسعه آموزش در کلاس های سنتی تأکيد می کند. مدرسه ها بايد تجهيز شوند و کلاس های درس استانداردهای لازم را داشته باشند. آنچه امروز بیشتر کشورها آن را پذیرفته اند دیدگاه دوم است. هیچ کس نمی تواند در مفید بودن مدرسه شک کند زیرا مدرسه جایگاهی است که انسان ها در آن مهم ترین نیاز خود یعنی زندگی اجتماعی رفع می کنند. ارتباط از طریق فناوری هرگز نمی تواند جای ارتباط رودر رو را بگیرد. تجربه تلفن سال ها پيش این موضوع را به اثبات رساند. انسان ها بايد با تمامی حواس خود با هم ارتباط برقرار کنند، شنیدن صدا، دیدن تصوير، دست دادن، و حتی در کنار هم قرار گرفتن برای ما انسان ها لذت بخش است.البته باید در نظر داشت که تکنولوژي آموزشي مانند تکنولوژي در هر يک از شاخه هاي علمي ديگرشامل دو جزء اصلي است:

  • جزء نرم افزاري (محتوايي)؛ شامل روشها، دستورالعملها، الگوها، راهبردها، طبقه بنديها
  • جزء سخت افزاري؛شامل ابزار، وسايل، دستگاهها و رسانه هاي آموزشي.

در اين جا بخش سخت افزاري تکنولوژي آموزشي مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. يادآوري اين مطلب نيز لازم است که رسانه هاي آموزشي به عوامل، وسايل يا ابزاري گفته مي شود که کل محتواي آموزش را به فراگيران منتقل مي کند ولي وسايل کمک آموزشي شامل آن دسته از اشياء ابزار و وسايلي است که تنها در بخشي از آموزش از آنها استفاده مي شود. و هر چقدر کاربرد اين وسايل غني تر باشد، امر ياددهي – يادگيري با سهولت بيشتري انجام مي شود. تحقيقات نشان مي دهد که رسانه ها به صرف رسانه بودن تفاوتي با هم ندارند و يادگيري بيشتر تحت تأثير موضوعي است که آموزش داده مي شود نه وسيله. که از طريق آن آموزش ارائه مي گردد. همچنانکه پيشتر بدان اشاره شد اگرچه نتايج پژوهش ها در مورد مقايسه رسانه ها حاکي از اين است که تفاوت معني داي بين آنها نيست، با اين وجود بايد به اين نکته توجه داشت که هر موضوعي قابل ارائه با هر رسانه اي نيست. بدين معني که در مواردي، نوع آموزش (موضوع) و يا ويژگيهاي فراگيران، انتخاب نوع خاصي از رسانه را ايجاد مي کند.رسانه هاي جديد، در صورتي که براي اولين بار به فراگيران ارائه شود، تنها به علت بديع، نو و ناآشنا بودن شاگرد با آن، علاقه او را جذب مي کند، ولي اين برانگيختگي در صورت عادت به يک رسانه شش تا هشت هفته است و بعد از اين مدت، فراگير نسبت به رسانه جديد رفتار خاصي از خود بروز نمي دهد.

منبع:

مرادی، مزربان(1395)، تاثیر آموزش به شیوه چند رسانه ای بر میزان رشد استدلال اخلاقی و هوش اجتماعی  درس مطالعات اجتماعی در میان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 95-1394، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0