شیوه فرزند پروری

نخستین نهاد اجتماعی که کودک در آن وارد می شود و زندگی خویش را در آن شروع می کند، خانواده است که هستة اصلی جوامع بشری می باشد. شاید بتوان گفت که خانواده بعد از عامل وراثت، نخستین تشکیل دهنده رفتار و شخصیت آدمی است. پیدایش و گسترش عادات و گرایشهای کودک از خانواده آغاز می شود و او از خانواده اش : پدر و مادر و …. می آموزد که چگونه سخن بگوید، چگونه و چه چیز و چه وقت غذا بخورد، چگونه با همنوعان رابطه برقرار نماید، چگونه حقوق دیگران را در نظر گیرد و چگونه مسئولیتها و وظایف اجتماعی خود را انجام دهد. خلاصه اینکه کودک از خانواده می آموزد که چگونه زندگی گند .تا سه دهه اوايل قرن حاضرروش هاي فرزندپروري تا حدود زيادي خشن و خشك بود و به والدين توصيه مي شد كه فرزندان خود را در آغوش نگيرند و او را لوس نكنند.

اين روش خشك تا حدود زيادي زير نفوذ مكتب رفتارگرايي بود و هدف آن ايجاد عادات خوب و جلوگيري و خاموش كردن عادت و عمل بد بود و هيچ توجهي به انگيزه اين اعمال نمي كردند. اين ديدگاه عيني كنترل شده و غيرعاطفي در زمينه فرزندپروري به شكل اغراق آميزي در نقل قول زير از جان واتسون بنيانگذار مكتب رفتارگرايي به خوبي نمايان است براي تربيت كودك شيوه معقول وجود دارد. با بچه ها طوري رفتار كنيد كه گويي بزرگسال است كه كم سن و سال مي باشد با او به شيوه عيني و با استوار و ملاطفت آميز رفتار كنيد هرگز او را در آغوش نكشيد و روي زانوي خود ننشانيد . و به همين  دليل است كه در تصاوير و نقاشي هاي موجود از آن دوران كودكان لباس هايي مانند بزرگسالان مي پوشيدند و در واقع مينياتوري از بزرگسالان به حساب مي آمدند و تفاوتي بين خردسالان و بزرگسالان قائل نبودند. در دهه 1940 شيوه هاي فرزندپروري در جهت سهل گيري و انعطاف پذيري بيشتر دگرگون شد. در اين دهه نظريه هاي فرزندپروري تحت تأثير مكتب روانكاوي قرار گرفت. مكتبي كه در آن به امنيت عاطفي كودك و زيان هاي ناشي از كنترل شديد تكانش هاي طبيعي او تأكيد مي شد پيروي كنند.

در دهه های اخیر بازشناسی این نکته که خانواده یکی از مهمترین نهادهایی است که در امررفتار اجتماعی کودکان تأثیر قابل توجهی دارد، در بین نظریه های تربیتی و رشدی در حال افزایش است . در میان اعضای خانواده ، مادر نخستین شخصی است که با کودک نه تنها در دوران جنینی، حتی در این جهان رابطة مستقیم و تنگاتنگ دارد. این رابطه، در واقع یک رابطه زیستی یا زیست شناختی است که به تدریج به روابط روان شناختی و جامعه شناختی می انجامد. لذا، از میان عوامل متعدد روابط انسانی مؤثر در رشد و تکامل کودک، شخصیت مادر و نحوة تعامل او با کودک اهمیت اساسی دارد رفتار اجتماعی کودکان تأثیر قابل توجهی دارد، در بین نظریه های تربیتی و رشدی در حال افزایش است .

منبع

محمد زاده،زینب،(1393)، رابطه شیوه های فرزندپروری با پرخاشگری و اضطراب کودکان پيش دبستاني،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0