سیر تکاملی پاسخگویی اجتماعی سازمان

بدیهی است که هیچ سازمانی یک‌شبه به این بلوغ نمی‌رسد که نسبت به مشکلات اجتماعی به ایفای پاسخگویی اجتماعی بپردازد. باید طرز تلقی‌ها و برداشت‌ها و نگرش‌های جدیدی ایجاد و گسترش یابند. کارهای روزمره جدیدی بایستی یاد گرفته شوند و سیاست‌ها و برنامه‌های کاری نوینی طراحی گردند.

 مرحله خط‌مشی

این مرحله، اولین مرحله آگاهی اجتماعی است. در این مرحله که سازمان قادر به دیدن بخش‌هایی از محیط اطراف خود خواهد بود که از او طلب پاسخگویی می‌کنند. مشتریان ممکن است از معایب محصولات یا خدمات شرکت ناراضی باشند. تقاضاهای فوق خواه قانونی باشند خواه نه در عمل از سازمان می‌خواهند که به نحوی پاسخگو باشد. چنانچه مدیریت عالی سازمان یک خط‌مشی کلی را در رابطه با مسائل جامعه تعیین نماید، پاسخی که نیاز اجتماعی را تأمین کند، اتفاق افتاده است. اعمال خط‌مشی‌های جدید تولید، ممکن است منجر به کنترل کیفیت بهتر برای محصولات عرضه شده به مشتریان شود.

مرحله یادگیری

وقتی‌که مشکل اجتماعی معلوم و یک خط‌مشی عمومی برای آن مشخص شد، سازمان بایستی یاد بگیرد که چگونه به مقابله با مشکل موجود پرداخته، متعاقباً خط‌مشی جدید را به کار گیرد.در این راستا لزوم وجود دو نوع آموزش احساس می‌شود: فنی و اداری. اغلب به این منظور یک متخصص فنی ؛ شخصی که با فرهنگ، الگوهای زندگی و مشکلات اجتماعی آشنا است، برای امر مشاوره با مدیران و کارکنان در شرکت استخدام می‌شود. انجام چنین مشاوره‌ای در مراحل اولیه پاسخگویی اجتماعی مفید است، خصوصاً وقتی‌که شرکت با یک مسئله اجتماعی خاص روبروست که با آن آشنایی ندارد.

آموزش اداری زمانی انجام می‌گیرد که مدیران و سرپرستان سازمان ؛ کسانی که اداره امور روزمره سازمان بر عهده آن‌هاست،  نسبت به کارهای جدیدی که برای مقابله با مشکل اجتماعی لازم است انجام گیرد آگاهی کافی نداشته باشند. در این حالت متخصص فنی می‌تواند در برداشتن گام‌های اولیه به سازمان کمک کند، ولی نمی‌تواند کل کار را به‌تنهایی انجام دهد.

 مرحله تعهد سازمانی

 آخرین مرحله‌ای که برای رسیدن به یک پاسخگویی کامل اجتماعی لازم است، این است که سازمان، خط‌مشی اجتماعی را «نهادی» سازد. و این بدین معنی است که خط‌مشی‌ها و کارهای روزمره در دو مرحله اول به‌خوبی انجام و آموزش داده شده و در کلیه بخش‌های سازمان به‌عنوان بخشی از وظایف کاری مورد پذیرش قرار گرفته است؛ و به‌عبارت‌دیگر، به‌عنوان «رویه‌های کاری» و «معیارهای عملکرد» درآمده‌اند. در این مرحله از منحنی پاسخگویی اجتماعی، کل سازمان به خط‌مشی اجتماعی خود متعهد است.

 مشکلات پذیرش و ایفای مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها

ازجمله این مشکلات، نامشخص بودن حدودوثغور این مسئولیت می‌باشد. مسلماً تا مسئولیت اجتماعی برای سازمان‌ها تعریف نشده و مبهم باشد، مدیران نمی‌توانند در راه تحقق آن گام بردارند.یکی دیگر از مشکلات مسئولیت اجتماعی، محیط رقابت‌آمیز خارج سازمان‌هاست. اگر سازمان‌ها منابع خود را صرف تحقق مسئولیت اجتماعی کنند، مسلماً در صحنه رقابت نخواهند توانست با سازمان‌های دیگر برابری کنند. ما نباید سازمان‌ها را به‌صورت واحدهای مجزا و مستقل که دارای منابع بی‌حدوحصر هستند در نظر بگیریم بلکه آن‌ها در ارتباط با سایر سازمان‌های مشابه خود از جهت منابع و امکانات نیز محدودیت دارند.

مسئله دیگر اینکه، اصولاً در جامعه، سازمان‌ها بر اساس نوعی تقسیم وظیفه به فعالیت مشغول‌اند و هرکدام در یک زمینه خاصی تلاش می‌کنند. به فرض، سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفظ محیط زیست می‌باشد و لزومی نیست که همه سازمان‌ها در این زمینه به‌طور متداخل کار کنند. این مسئله که در مسئولیت اجتماعی، سازمان‌ها را به انجام اموری افزون بر وظایفشان ترغیب می‌نماییم با اصل تقسیم‌بندی وظایف سازمان‌ها در جامعه منافات دارد و نوعی تداخل و دوباره‌کاری و اغتشاش را به ارمغان می‌آورد.

منبع

اسدی،صابر(1393)، ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم اجتماعی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0