سیروپیش آگاهی اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی ADHD
سیر اختلال کمبود توجه / بیش فعالی به طور عمده ای متغیر است.علایم ممکن است تا نوجوانی یا بزرگسالی پایدار بماند و ممکن است آن علایم در بلوغ کاهش و یا این که بیش فعالی ناپدید شود؛ اما کاهش فراخنای توجه و مشکلات کنترل تکانه هم چنان ممکن است پایدار بماند.
تا قبل از سن 12 سالگی به نظر نمی رسد که بهبودی به وقوع بپیوندد واگر این بهبودی رخ داد این وضعیت بین 12 تا 20 سالگی خواهد بود. بهبودی ممکن است به دنبال یک دوره زندگی پربار نوجوانی و بزرگسالی، روابط ارضا کننده بین فردی و تعداد اندکی از عواقب قابل ملاحظه باشد در حدود 15 تا 20 درصد ازموارد، علایم اختلال مزبور را تا دوران بزرگسالی همراه خوددارند که ممکن است بیش فعالی کمتری نشان دهند، اما تکانشگری و سانحه پذیری کماکان باقی خواهند ماند.
درمان اختلال کمبود توجه-بیش فعالی
هرچند اختلال کمبود توجه – بیش فعالی را نمی توان بطورکامل درمان کرد و کودک را از مشکل هایی که با آن دست به گریبان است رها ساخت. با این وجود به علت وجود نشانه های شدید و آزار دهنده بی شماری که در این اختلال وجوددارد، باید درفرایندی طولانی بطور پیگیر و پایدار مورد مدیریت قرار بگیرد. منظور از مدیریت اختلال آن است که با استفاده از بهترین روش های ممکن و باتوجه به شرایط و وضعیت کودک به او کمک شود.
مهم ترین شیوه های درمانی ADHD عبارتند از :
- دارو درمانی
- رفتار درمانی
- اصلاح شناختی و رفتاری
دربسیاری ازموارد می توان از این شیوه ها به صورت ترکیبی استفاده کرد .
عمدتاً سه نوع دارو برای درمان کودکان مبتلا به ADHD مورد استفاده قرار می گیرد:
محرک ها، آرام بخش ها، ضد افسردگی ها، برای چندین سال پزشکان فکر می کردند که داروهای ضد تشنج که معمولاً برای بیماری صرع به کار برده می شود، برای کودکان مبتلابه ADHD نیز مؤثراست، اما اثر بخشی این داروها برای کودکان مبتلا به ADHD تأیید نشد .
باتوجه به این که نقص دو ماده میانجی نوراپی نفرین و دوپامین عامل بروز «کمبود توجه – بیش فعالی» می باشد.لذا بسیاری از درمان هایی هم که برای این اختلال انجام می شود براساس جبران کمبور این دو ماده است. داروهایی که میتوانند درکنترل این عارضه مؤثرباشند دردرجه اول داروهای محرک هستندکه داروی عمده اش متیل فنیدیت یا ریتالین است و نیز از ترکیبات دکستروآمفتامین ؛ دکسدرین نیز استفاده می شود.
از جمله درمان های غیردارویی این اختلال آموزش روش های برخورد والدین با این کودکان است.
تعامل بین کودک دارای ADHD با والدینش موضوع بسیار مهمی است. مطالعه تعامل کودکان دارای ADHD باوالدینشان نشان می دهد که در روابط بین آن ها، فشار روانی، روابط تحمیلی، افسردگی، محدودیت، ناکامی بالا و توانایی کمتری وجوددارد. هم چنین مطالعه ای توسط علیزاده و همکاران ، در باب تعامل والدین و فرزند ADHD درایران نشان داده است که این والدین بیشتر از والدین فرزندانی معمولی از شیوه های فرزند پروری استبدادی استفاده می کنند. اعتماد به نفس کمتری دارند، از شیوه های تنبهی بیشتری استفاده می کنند و روابط گرم و کمتری با فرزندانشان دارند.
آموزش والدین یکی از اجزاء مهم درمان به حساب می آید به نحوی که آناستاپولوس و همکاران، اظهار می کنند که مهمترین روش درمانی برای این کودکان، در کنار دارو درمانی، آموزش والدین است. براین اساس باید اطلاعاتی پیرامون این اختلال به والدین نشان داده شود تا والدین، این مشکل را به حساب تمرد یا سرکشی فرزند خود نگذارند و آن را به صورت یک مشکل یا حتی معلولیت بپذیرند. گرچه این کودکان معلولیت قابل مشاهده ای ندارند. اما به هر حال در کنترل تکانه ها، سازماندهی و … دچار ضعف هستند و گاه به این علت سرزنش و تنبیه می شوند که باید با آموزش مناسب، روشهای این چنینی تغییر کند. این که متخصص به چه ترتیبی به کودک , نوجوان و خانواده اش در باره تشخیص اختلال ADHD و مشکلات مربوط به آن توضیح دهد. حائز اهمیت است و این که متخصص چگونه خانواده را در گیر فرایند درمان کند و به آن ها درباره ADHD آموزش دهد مثل نگرانی، احساس انزوا، غمگینی، متفاوت بودن، احساس گناه، انکار و … یا ترکیب چندنوع از آن ها. بچه ها احتیاج دارند که احساس استقلال کنند ؛ به خصوص نوجوانان مبتلا به ADHD و برای خود خاص باشند و بدون هیچ دردسر و مشکلی درحالی که این تشخیص، آرزوهای آنان را برباد می دهد و خیلی سخت است که آن را بپذیرند و پذیرش آن باعث صدمه دیدن اعتماد بنفس شان می شود.
متخصص باید اجازه بدهد آن ها احساسات خودرا درباره این موضوع بیرون بریزند و به تدریج وارد پروسه درمان بشوند. مرحله بعدی آموزش آنان درباره مشخصات و مسائل مربوط به ADHD است. باید توجه کرد که پذیرش عاطفی و هیجانی این مسئله احتیاج به زمان دارد و بهتر است ابتداوالدین وارد این مرحله از آموزش شوند و سپس کودک یا نوجوان درمورد اختلال مسائل و مشکلات آن، آموزش ببینند.
رفتاردرمانی یکی از راه های کمک رسانی به کودک با اختلال کمبود توجه – بیش فعالی است. گاتالیب ، اظهار می کند که رفتار درمانی، درکنار مشاور خانواده و روان درمانی فردی، مهمترین روش های مداخله ای درمان بخش هستند. به گفته او در عین حال که دارو درمانی می تواند مشکل های کودک را کاهش دهد. برای افزایش توانمندی کودک می توان ازرفتار درمانی نیز استفاده کرد. این روشها عوارض داروها را نداشته و مسئولیت پذیری شخص نسبت به رفتارش را افزایش می دهد . براساس این دیدگاه هر رفتار زیر تأثیر کنترل کننده های محیطی است. از این رو درمان گران می توانند براساس روش های تغییر رفتار، به خصوص شرطی سازی کنشگر، به کودک کمک کنند. شیوه هایی چون: توجه پاداش و تشویق، بی توجهی و تنبیه و غیره. باتوجه به این که رفتار درمانی براساس نظریات شرطی سازی کلاسیک و کنشگر مطرح شده در یادگیری، پایه ریزی شده است، اصول اساسی آن برای تمامی اختلالات یکسان است. در این رویکرد فرض بر این است که رفتارهای سازگار و ناسازگار استفاده نمود . اختلال بيش فعالي كم توجهي به عنوان يكي از شايع ترين اختلالات روان پزشكي در كودكان و نوجوانان شناخته شده است . مبتلايان به اين اختلال از مشكلات نافذ، طولاني مدت و شديدي در سه حوزه ي توجه، فعاليت و تكانه رنج مي برند و بسياري از اين كودكان به اختلالات همراه رفتاري، هيجاني و يادگيري نيز مبتلا هستند ، بعنوان مثال داپال ، مشاهده نمود كه كودكان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی در سنين پيش دبستاني سطوح بالاتري از عدم اطاعت پذيري را در بسياري از موقعيت هاي ارتباطي ميان كودك و والد نشان مي دهند. تاثير اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی بر روي خانواده ها نيز كاملا بارز و مشخص است. والدين كودكان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی سطوح بالاتري فشارهاي رواني مربوط به فرزندپروري را تجربه مي كنند و احساس عدم كفايت دارند ، تعاملات كودك والد بخصوص در دوران نوجواني در اين خانواده ها بطور مشخص منفي ترو خصمانه تر از ساير خانواده ها ميباشد.همبودی اختلال نافرماني مقابله جويي خطر تعاملات منفي، مادر و كودك را افزايش ميدهد.
خواهران و برادران اين كودكان نيز سطوح بالاتري از تعارضات را در مقايسه با همسالان خود نشان ميدهند . برخي عوامل مانند سطوح بالاي افسردگي مادر، تعارضات زناشويي و افزايش الگوهاي نامناسب فرزندپروری ، تداوم اختلالات رفتاري را در كودكان پيش دبستاني پيشگويي ميكنند. مطالعهي جانستون ، در ارزيابي مشكلات رفتاري كودكان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی نشان دهندهي آن بود كه صرف نظر از شدت اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی والدين اين كودكان در مقايسه با گروه كنترل، بيشتر از راهكارهاي فرزندپروري منفي استفاده مي كنند.
در زمينه اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر روي كاهش اختلال كودكان با رويكرد شناختي- رفتاري تحقيقات فراواني شده است اما در رابطه اثربخشي آموزش مادران بر سلامت عمومي آنان تحقيقات بسيار اندكي انجام شده است،این تحقیق درهمین راستا انجام گرفته است.
منبع
لطفعلیان،فرزانه(1393)، اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی ومشاوره مدرسه ،دانشگاه آزاداسلامی مرودشت
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید