سنخ شناسی ساختار سازمانی مدرسه
وقتی که ا بعاد بوروکراتیکی وحرفه ای سازمان بایکدیگر ترکیب می شوند ، چهار ترتیب ساختاری برای مدارس ایجادمی کند:
مدرسه نوع اول ، سازمانی است که درآن حرفه ای شدن ودرجه بوروکراتیک مکمل هم بوده وهردودرسطح بالایی قراردارنداین الگو مشابه نوع ایده الی است که ویبر آن را توضیح دادوازاین روآن را ساختار ویبری می نامیم . درمدرسه نوع دوم ، خصائل قوی وخصائل حرفه ای ضعیف است . از این رواختیار براساس مقام و سلسله مراتب قراردارد اطاعت منضبط ازقوانین ،آیین نامه ها و دستورات اصل اساسی کار است قدرت تمرکز یافته ورویه ها بصورت سرد وخشن بکار گرفته می شوند شخص مافوق همیشه حرف آخررا می زنداز بسیاری جهات این ساختار شبیه بروکراسی تنبیه مدار گلدنر، می باشد . این ساختاررااستبدادی می نامیم. درمدرسه نوع سوم که تصمیم گیری مشترک بین مدیران سلسله مراتبی وکارکنان حرفه ای را موردتأکید قرار می دهد به طور خلاصه تصمیمات راکسانی می گیرند که دانش وتخصص کافی برای این کار راداشته باشند این ساختار را ساختارحرفه ای می نامیم.
سرانجام مدرسه نوع چهارم بوسیله درجه پایینی ازبوروکراتیزه وحرفه ای شده مشخص می شودکه ساختار آشوبی نامیده می شود . از این رو بی نظمی وتضاد از مشخصه فعالیت های روزمره است ناسازگاری وتضاد و نا کارآمدی، به طوراحتمالی ساختار آشفته را فرا می گیرد همواره فشارهایی قوی برای سوق دادن سازمان به سوی بالاخواهند گرفت تابه سوی یکی دیگر از انواع ساختارهای حرکت کنند .
این سنخ شناسی ، چهار نوع ساختارمدرسه ای بالقوه راکاملاً متفاوت ازیکدیگر هستند و احتمالاً نتایج متفاوتی برای معلمان ودانش آموزان یکسان دربردارند نشان می دهد . به عنوان مثال هنری کولسار ، دریافت که احساس ناتوانی در دانش آموز به طور قابل توجهی در ساختار مدرسه استبدادی بیشتر از ساختار مدرسه حرفه ای می باشد. وین هوی وایشروود ،نتایج یکسانی رادرمورد معلمان دونوع ساختار مدرسه ای کشف کردند . رویهم رفته احساس ناتوا نی میان معلمان ساختارهای استبدادی خیلی بیشتر از ساختارهای حرفه ای بود . اما معلمانی که از لحاظ اجتماعی وسازمانی سازگار هستند ؛ آنهایی که خودشان رابه ترتیب با ارزشها واهداف سازمان وفامیل ودوستان می شناسند در ساختار استبدادی نسبت به معلمانی که از جهت حرفه ای سازگارند احساس ناتوانی کمتری دارند. نوع ساختار سازمانی مدرسه ممکن است بر موفقیت دانش آموز تأثیر بگذارد . تحقیق براون ، اندرسون ، ومک کی ، پیشنهاد می کند که احتمالاً ساختارهای بروکراتیک سطح بالا ممکن است در موفقیت وابتکار دانش آموز تأثیر منفی داشته باشد . در آخر ، مدرک به افزایش تخصص کردن ( الگوی حرفه ای ) ومتمرکز کردن ( الگوی بروکراتیک ) ادامه می دهد که خفیف هستند اما به طور منفی مرتبط هستند .
تغییر ساختارهای مدرسه : طبقه بندی ساختارهای مدرسه در این چهار نوع ساختاری مفید به نظر می رسد در حقیقت سنخ شناسی می توا ند به عنوان یک اساس برای یک نظریه توسعه مدرسه اجراشود.ساختارهای آشوبی غیر موثر بوده ومورد مناسبی برای عملکرد فوری هستند.هیاتهای آموزش درنظم دادن به بی نظمی موجودهم درداخل وهم درخارج تحت فشارهای زیادی خواهند بودپاسخ ساختارهای آشوبی غیرموثر بوده وموردمناسبی برای عملکردفوری هستند.هیاتهای آموزشنوعی رهبری جدید است که برای بدست آوردن نظم به رویه های کاملاً بروکراتیک استبدادی است و به نظر می رسدکه ساختارهای نامنظم به سوی استبدادی حرکت خواهند کرد . ساختارهای استبدادی مکانیزه هستند قدرت واختیار به شدت دریک ساختارسازمانی به هم پیوسته قرار می گیرند مدیران به تصمیم گیریهای تک بعدی می پردازند و از معلمان هم انتظار می رود که بدون هیچ سوالی از دستورات آنها تبعیت کنند . گام منطقی بعدی درتوسعه تکاملی ساختارمدرسه درجهت ترکیب ساختارویبری است که نیروهای تمرکزی و تخصصی به تعادل می رسند ویژگیهای بروکراتیکی سلسله مراتب، قوانین ،رویه هاو ضوابط سخت وخشک قابلیتهای فنی وتخصصی معلمان راتکمیل می کند . مدیران ومعلمان با تمرکز برروی علایقی که مشترک هردوگروه است وباتعهد به یک مجموعه واحد از اهداف مشترک درتصمیم گیری مشارکت می کنند. تضاد بین معلمان ومدیران محدود می شود تأثیر گذاری مدرسه بالا می رود وعملکرد چنین ساختاری دریک محیط ثابت وساده بیشترین تأثیررا دارد . هراندازه که کار تدریس حرفه ای تر شود ، تعدادکمی از ساختارهای مدرسه ممکن است از ساختار ویبری به ساختار حرفه ا ی تبدیل شوند. ساختار حرفه ای ، بدون انسجام متغیر وغیر رسمی است معلمان رسمی عهده دار تصمیم گیری ها هستند در واقع معلمان منبع اصلی قدرت هستند در نهایت ، تأثیر گذاری چنین سازمان هایی تقریباً فقط بستگی به مهارت ، تعهد و خدمت به معلمان دارد . سازمان های حرفه ای نیروی بالقوه ای برای تأثیر گذاری بالادر یک محیط ثابت و پیچیده دارند .
مفهوم پیوند سست درمدارس توجه به سوی ابهام در اهداف ، تکنولوژی های آموزشی نامشخص ، حضور و مشارکت متغیر، مشکلات هماهنگی وساختاری که اغلب از پیا مد های آموزشی به دور مانده است فرا می خوا ند . ترکیب مجزای بوروکرا سی و ساختاری ، نتایج مهمی را برای عملکرد سازمانی و کیفیت در مدارس به همراه دارد .
جامعه به هیات امنای آموزش وپرورش اعتمادکرده است که آنها هم به نوبه خودبه معلمان اعتمادکرده ا ند.
این مبادله چند طرفه اعتماد با یک اعتماد و اعتقاد دا ئمی به وسیله فراگرد تعلیم وتربیت حمایت می شودکه مقامات رسمی مدرسه نیز بوسیله آن بعنوان حرفه ای ها به رسمیت شناخته می شوند.
فرهنگ وجو مدارس : دودیدگاه معاصر برای آزمودن ویژگی خاص مدارس به شمار می روند ، آنها تا حدودی بایکدیگر رقابت می کنند و تا ا ندازه ای هم مکمل یکدیگر هستند .
فرهنگ مدرسه ای می توانند به وسیله تحلیل نمادها ، حقایق وجودی آنها ، مراسم آداب و تشریفات ، شمایل ها، و قهرمان ها و اسطوره ها ، شعائر مذهبی و ا فسانه های آنها تعبیر و تفسیر شوند .
جو سازمانی مدرسه یک ویژگی نسبتاً پایداری است که در مجموع ادراکات معلمان از رفتار سازمانی آشکار شده است . جومدارس را می توان از چندین نقطه نظر مساعد ملاحظه نمود ؛ سه دیدگاه مفید عبارت از : باز بودن ، رفتار ، سلامت روابط بین اشخاص و ایدئولوژی های کنترل دانش آموز هستند .
آزادی وسلامت یک مدرسه با تعدادی از نتایج مهم سازمانی ارتباط داردکه شامل ادراک ومفاهیم اثربخش مدرسه و پیشرفت دانش آموز می شود.
منبع
ابوالحسنی،مریم(1389)، رضایتمندی دانش آموزان، اولیاء و کارکنان از عملکرد مدارس متوسطه نظری دخترانه هیات امنایی و مدارس عادی ،پایان نامه کارشناسی ارشد ، مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاداسلامی گرمسار
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید