سرمایه فرهنگی

مفهوم سرمایه فرهنگی را برای اولین بار پیر بوردیو، برای تحلیل این‌که چگونه فرهنگ و تحصیلات تعامل دارند و در بازتولید اجتماعی سهیم هستند، به‌کار برده است . بوردیو ،در اوایل دهه­ی 1960 مفهوم سرمایه فرهنگی را به کار برد تا نشان دهد که برای تبیین نابرابری­های آموزشی تنها استفاده از سرمایه اقتصادی کافی نیست بلکه بیشتر از عوامل اقتصادی، عادت­واره­های فرهنگی و خصلت­های به ارث برده شده از خانواده هستند که نقش بسیار مهمی در موفقیت­های مدرسه دارند . بوردیو برداشتی از طبقه را ارائه می‌دهد که فراتر از مفهوم طبقه از دیدگاه مارکس است. وی بر خلاف مارکس، که طبقه را نظامی از حقوق مادی می‌داند، برداشت پیچیده‌ای از طبقه مطرح می‌کند که انواع سرمایه، یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی را در بر می‌گیرد. از نظر بوردیو سرمایه فرهنگی قابل تفکیک به سه مقوله‌ی، سرمایه فرهنگی لحاظ شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده است . ویژگی بارز نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، تحلیل ساز و کار موفقیت‌های تحصیلی با عنایت به میزان برخورداری گروه‌ها و طبقات اجتماعی از این سرمایه می‌باشد. دانش‌آموزانی که سرمایه فرهنگی بیش‌تری دارند­ – دانش‌آموزان خانواده‌هایی که مهارت و برتری‌های فرهنگی مسلط را در اختیار دارند بهتر می‌توانند قواعد بازی را رمزگشایی کنند و مهارت‌ها و برتری‌های فرهنگی را که در مدارس پاداش می‌گیرند در خود پرورش دهند، بنابراین بهتر می‌توانند به سطوح بالای تحصیلی برسند . از نظر بوردیو ، سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود . بوردیو سرمایه‌ی فرهنگی را دارای سه مؤلفه می‌داند؛ این مؤلفه‌ها عبارتند از :

  1. سرمایه فرهنگی محاط شده: نشان‌دهنده‌ی چیزهایی است که افراد می‌دانند و می‌توانند انجام دهند. توانایی‌های بالقوه که به تدریج بخشی از وجود افراد شده‌اند.
  2. سرمایه فرهنگی عینی: مثل کالاهای فرهنگی و اشیای مادی از قبیل کتاب، نقاشی و آثار هنری.
  3. سرمایه‌ی فرهنگی نهادینه‌ شده: مانند صلاحیتهای تحصیلی در قالب مدارک و مدارج تحصیلی نمود عینی پیدا می‌کنند،به آنها از نظر قانونی و عرفی ارزش اجتماعی و تعریف شده می‌دهد .

بوردیو ، نیز همچون برنشتاین دیدگاهی دورکیمی در فرهنگ داردکه منبع نابرابری در جامعه بیشتر ماهیت فرهنگی دارد تا اقتصادی و فاصله بین فرهنگ مدرسه وخاستگاه اجتماعی_اقتصادی کودک، عامل مهمی در تعیین موفقیت کودک درنظام آموزشی محسوب می­شود.برنشتاین، بیشتر به مسئله­ قدرت وشیوههای انتقال آن توجه داردبوردیو،بیشتر بشرایط ساختاری که انتقال قدرت درچارچوب صورت می­گیرد .

مفهوم سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو را تنها زمانی می­توان به خوبی درک کرد که آن را در دستگاه نظری وی در نظر بگیریم. محرک اصلی نظریه بوردیو، علاقه­اش به از میان برداشتن آن چیزی است که خودش ضدیت کاذب میان عینیت­گرایی و ذهنیت­گرایی و یا به تعبیر او ضدیت بیهوده میان فرد و جامعه می­انگارد. وی به جای مفاهیم سنتی جامعه­شناسی مثل ساختار و عاملیت مفاهیم میدان و عادت­واره را به کار می­برد. به عقیده وی میان میدان و عادت­واره رابطه دیالکتیکی وجود دارد و در حالی که عادت­واره در ذهن کنشگر وجود دارد، میدان در خارج از ذهن آن­ها جای دارد . مفهوم سرمایه و مخصوصأ سرمایه فرهنگی تنها در کنار مفهوم میدان معنی می­یابد. میدان عرصه­ای اجتماعی است که مبارزه­ها با تکاپوها بر سر منابع و منافع و دسترسی به آنها در آن صورت می­پذیرد. میدان نظام ساخت­یافته موقعیت­هایی است که توسط افراد یا نهادها اشغال می­شود که ماهیت آن تعریف کننده­ی وضعیت برای دارندگان این موقعیت­هاست . میدان­ها بازارهایی برای سرمایه­های خاص هستند که در آن­ها عاملان اجتماعی بنا بر استعدادهای خاص خود در انواع سرمایه­ها می­اندیشند و عمل می­کنند. سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاه­ها، ایده­ها و گرایش­ها تعریف می­شود و اغلب مکانیسم مهمی در بازتولید سلسله ­مراتب اجتماعی در نظر گرفته می­شود . این سرمایه نقش بسیار مهمی در اندیشه­های بوردیو ایفا می­کند. سرمایه فرهنگی شامل: سلیقه­های خوب، شیوه و راه و رسم پسندیده، پیچیدگی شناختی و شناختن و توانایی پذیرش محصولات مشروع از قبیل هنر، موسیقی کلاسیک، تئاتر و ادبیات و تسلط یافتن بر هر نوع از نظام نمادین است . بوردیو ، تأثیر سرمایه فرهنگی بر مصرف، فعالیت و سبک زندگی فرهنگی افراد را با توسل به نظریه­ی تمایز بیان می­کند. مطابق این نظریه دارندگان سرمایه فرهنگی زیاد، خود را با فرهنگ و هنر متعالی از بقیه جدا می­کنند. داشتن سرمایه فرهنگی بیشتر، به معنای داشتن توان شناختی بالاتر است و چنان­که ورفهوست نشان داده است گرایش به فرهنگ و هنر متعالی ناشی از شایستگی ارتباطی بیشتر دارندگان این ظرفیت شناختی و کنجکاوی بیشتر ایشان برای رمزگشایی از محصولات فرهنگی است. بدین ترتیب سرمایه فرهنگی، از مسیری فردی- ذهنی و نه بر اساس راهبردهای اجتماعی- مبارزه­جویانه سبب گرایش افراد به سبک زندگی خاص می­شود.

منبع

درفشان،مریم(1392)، پیش­بینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانش‌آموزان دبیرستانی پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0