سبب شناسي اختلال اضطراب اجتماعي
عوامل ژنتيکي
در حال حاضر شواهد مناسبي مبني بر نقش عوامل ژنتيکي در بروز اضطراب اجتماعي در کودکان و بزرگسالان در دست است. مطالعات اوليه نرخ بالاي اضطراب اجتماعي را در اعضاي نزديک خانواده مبتلايان به اضطراب اجتماعي نشان ميدهد . کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعي در مقايسه با همتايان غير مبتلا به احتمال بيشتري داراي والديني واجد ملاکهاي اضطراب اجتماعي بودند. همچنين فرزندان والدين مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي در معرض خطر افزوده براي ابتلا به اين اختلال قرار داشتند . مطالعات دوقلوها نيز که با روششناسي قابل قبول و حجم نمونه بزرگ انجام شده است تاثير معنادار اما متوسط عوامل ژنتيک را بر رشد اضطراب اجتماعي و اختلال اضطراب اجتماعي حکايت دارد . بيتي و همکاران ، در مطالعه متاآناليز خود براي توارثپذيري اختلال اضطراب اجتماعي رقم 65 درصد را گزارش کردند. کندلر و همکاران ، گزارش ميکنند که توارث پذيري در قالب عوامل ژنتيک صرف نظر از جايگاه عوامل محيطي 30 درصد اين اختلال را تبيين ميکند. برخي از مطالعات نيز به بررسي اثرات ژنتيکي بر سازههاي مرتبط با اضطراب اجتماعي از قبيل خجالت، ترس از ارزيابي منفي و بازداري رفتاري پرداختهاند. استين و همکاران ، در مطالعهاي روي 437 جفت دوقلوي بزرگسال نشان دادند که نرخ توارث پذيري ترس از ارزيابي منفي معادل 48 درصد است. وارن و همکاران ، اثرات ژنتيکي را بر اضطراب دوره کودکي در 326 جفت دوقلوي 7 ساله بررسي کرده و دريافتند که نرخ توارث پذيري علائم اضطراب اجتماعي معادل 34 درصد و متغير مذکور ضمن استقلال از اثرات محيطي با خجالت رابطه نزديکي دارد. همين يافتهها در مورد توارث پذيري صفات سرشتي از جمله بازداري رفتاري نيز مشاهده ميشود. براي نمونه دانيلز و پلومين، دريافتند که بين خجالت در کودکان 24 ماهه و ميزان معاشرت پذيري مادران بيولوژيکشان ارتباط وجود دارد .
عوامل شناختي
مشخصه اختلال اضطراب اجتماعي، سوگيري و تحريف در پردازش اطلاعات اجتماعي و افکار، نگرشها و باورهايي است که تصور ميشود هيجان و اضطراب اجتماعي را برانگيخته و تداوم ميبخشند. کلارک و مک مانوس، مرور جامعي بر پيشينه پژوهشي مربوط به فرآيندهاي شناختي در اختلال اضطراب اجتماعي انجام دادهاند. آنها معتقدند اختلال اضطراب اجتماعي از طريق يک دور باطل تداوم مييابد. افراد درگير مجموعهاي از فرآيندهاي شناختي قبل و بعد از تعامل ميشوند که منجر به توليد اضطراب شده و ممکن است به عملکرد اجتماعي فرد آسيب برساند. اجتناب اجتماعي متعاقب و پيامدهاي اجتماعي منفي آن، فرصت پيشرفت رواني- اجتماعي را از فرد باز پس گرفته و اين مفروضه را که پديدههاي اجتماعي همواره نتايج منفي در پي دارند استحکام ميبخشد. اسپنس و همکاران، در مطالعات خود دريافتند که کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعي در مقايسه با ساير کودکان پيامدهاي منفي بيشتري را پيشبيني ميکردند و عملکرد خود را منفي ارزيابي مينمودند. رفتارهاي اجتماعي اوليه چه تحت نفوذ عوامل وراثتي باشند و چه محيطي يا هر دو ، بر پاسخدهي به ديگران تأثير ميگذارند. به نظر ميرسد يک الگوي ثابت از پيامدهاي اجتماعي منفي يا تجارب اجتماعي آسيبزا ميتواند لااقل بخشي از واريانس شکلگيري اضطراب انتظاري در موقعيتهاي اجتماعي را توضيح دهد. مطالعات پس رويدادي روي بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي شواهدي در مورد اثرات تجارب اجتماعي منفي دوران کودکي بر شکلگيري اختلال اضطراب اجتماعي بزرگسالي ارائه نموده است. بزرگسالان دچار اختلال اضطراب اجتماعي مکرراً خاطراتي را در مورد انتقاد شدن، تحقير و تمسخر و ديگر پيامدهاي اجتماعي ناخوشايند گزارش ميکنند و معتقدند که سايرين اساساً انتقادگرند . رپي و اسپنس ، اظهار ميدارند که ما واقعاً نميدانيم که باورهاي منفي از کجا نشأت ميگيرند. نظريهپردازان شناختي معتقدند که کودکان در فرآيند رشد بهنجار بهتدريج از خود يک بازنمايي رواني آنگونه که توسط مخاطب ديده ميشوند، ميسازند اما دليل اهميت يافتن ارزيابي مثبت و منفي ديگران يا ميزان تهديد منتسب به مخاطبين نيازمند بررسي بيشتر است.
نقص مهارتهاي اجتماعي
مدلهاي سببشناسي موجود از عملکرد اجتماعي آسيب ديده بهعنوان يک عامل نگهدارنده مهم ياد ميکنند . براي نمونه رپي و اسپنس ، بين عملکرد اجتماعي گسيخته که به اضطراب بالا مربوط ميشود با مهارتهاي اجتماعي ضعيف که مربوط به نقص در مهارتهاي اجتماعي پايهاي است ؛مثل مهارتهاي مربوط به مکالمه، فقدان جرأتورزي، منفعل بودن، سلطهپذيري تفاوت قائل ميشوند. کلارک و بک ، به رفتارهاي بازدارنده مختلفي اشاره ميکنند که ناشي از تجربه اضطراب در حضور ديگران است از جمله اجتناب از خيره شدن، صداي لرزان ، لرزش دست، رفتار غير دوستانه با ديگران، اجتناب از خود افشايي و موارد مشابه. شکي نيست که تجربه اضطراب زياد در موقعيتهاي ارزيابي اجتماعي بهطور معنادار عملکرد را معيوب ميکند اما مشخص نيست که آيا افراد مبتلا، از کمبود دانش اجتماعي رنج ميبرند يا اينکه دچار نقص توانايي در کارکردهاي اجتماعياند که منجر به رشد اضطراب اجتماعي ميشود. اين بيماران خود را در مقايسه با افراد غير مضطرب از نظر اجتماعي غير مؤثرتر ادراک ميکنند. هنگامي که عملکرد آنها توسط مشاهدهگران بيروني درجهبندي ميشود، به نظر ميرسد که گرمي و علاقمندي کمتري را نشان داده و به وضوح مضطربترند، تسلط کمتري داشته، رفتارهاي کلامي مثبت کمتري ابراز مينمايند و بهطور کلي در مقايسه با گروه غير مضطرب عملکرد کلي ضعيفتري دارند. ليکن صرف نظر از ايرادات فوق، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعي، عملکرد اجتماعي خود را منفيتر از مشاهدهگران بيروني ارزيابي ميکنند. اين در حالي است که ثابت شده اين افراد هميشه دچار رفتار اجتماعي ناسازگار نيستند. آلدن و تيلور ، يادآور ميشوند که وقوع رفتارهاي ناسازگار، وابسته به بافت اجتماعي است يعني افراد از نظر اجتماعي مضطرب، هنگام پيشبيني موقعيت ارزيابي يا شرايط مبهم به احتمال بيشتري از خود عملکرد اجتماعي ضعيف نشان ميدهند. در واقع نقايص عملي در مهارتهاي اجتماعي در سببشناسي اضطراب اجتماعي نقش مهمي دارند ليکن اضطراب بالا و بازداري رفتاري اتوماتيک نيز ميتواند پيامدهايي چون بيمهارتي اجتماعي داشته باشد. در اين ميان نظريهپردازاني چون کلارک و بک ، بر نقش عوامل شناختي بيش از نقائص رفتاري تأکيد ميکنند.
نظريههاي اوليه اضطراب اجتماعي تأکيد ويژهاي بر نقش نقص مهارتهاي اجتماعي داشتند. ليکن برخي از نظريهپردازان بهتدريج پذيرفتند که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعي دچار ضعف مهارتهاي اجتماعي ميباشند. ناتواني در کاربرد مهارتهاي اجتماعي مؤثر ضرورتاً به اين معنا نيست که فرد دچار ناتواني بنيادي در پرداختن به رفتار مورد تقاضا است. نقص عملکرد ممکنست نشانگر بازداري پاسخ در نتيجه اضطراب افراطي باشد .
بنظر ميرسد که نقص مهارتهاي اجتماعي نقش مهمي در شکلگيري و تداوم اضطراب اجتماعي کودکان داشته باشد تا بزرگسالان. در بزرگسالي افراد طيفي از مهارتهاي اجتماعي جبراني و راهبردهاي از عهدهبرآيي را ميآموزند مثل تمرين مکرر تکاليف اجتماعي و همين راهبردها آنها را قادر ميسازد تا بتواند با آنچه از آن ميگريزند چالش نمايند. رپي و ليم، گزارش ميکنند که بزرگسالان مبتلا به اضطراب اجتماعي هميشه در مقايسه با گروه کنترل غير باليني در تکاليف اجتماعي ضعيفتر نبوده و در مواردي حتي ممکن است بهتر عمل کنند. لذا به نظر ميرسد در مورد اين افراد، مهارتهاي اجتماعي به جاي نقص، دچار بازداري شده است. شواهدي نيز وجود دارد که نشان ميدهد افراد مبتلا به اضطراب اجتماعي دچار نقائصي در ارتباطات کلامي و مهارتهاي ادراک اجتماعي ميباشند. درک ناقص حالات رواني مخاطب در تعامل اجتماعي و مهارت ضعيف در راهبردهاي بيان خود، بخشي نتيجه تمرکز افراطي بر خود است که مانع توجه به سرنخهاي اجتماعي و اکتساب دانش اجتماعي ميشود . ملفسن و فلورين ، دريافتند که در بيماران مبتلا به اضطراب اجتماعي شناسايي هيجانات و عواطف از طريق تظاهرات چهرهاي ضعيفتر از گروه گواه غير بيمار است. يکي از تبيينهاي احتمالي آن است که سطوح بالاي تمرکز بر خود همراه با اضطراب اجتماعي منجر ميشود که منابع توجهي فرد از سرنخهاي اجتماعي بيروني منحرف شود. از سوي ديگر اين افراد در انجام انواع رفتارهايي که احتمال دستيابي به پيامدهاي اجتماعي موفقيتآميز را افزايش ميدهند مهارت کمتري دارند. آسيب عملکردي در تکاليف اجتماعي نقش کليدي در شکلگيري دور باطلي دارد که شامل پيامدهاي اجتماعي منفي، اضطراب، شناختهاي غير انطباقي، رفتارهاي اجتنابي و مهارتهاي اجتماعي ناقص است. مدلهايي از اين نوع پيشنهاد ميکنند که دور باطل بهواسطه الگوهاي تکراري پيامدهاي شکست و عدم موفقيت در تعامل با ديگران تقويت شده است و تداوم مييابد و در نهايت بر قضاوت ديگران از فرد و جايگاه و صلاحيت اجتماعي وي نزد ديگران اثر منفي خواهد داشت. اين تجارب طيفي از فرآيندهاي شناختي ناسازگارانه از قبيل شکست، خود اثر بخشي پايين، تمرکز افراطي بر خود و حساسيت زياد به بازخوردهاي ديگران در پي دارد. تجربههاي شکست اجتماعي در کنار فرآيندهاي شناختي غير انطباقي به اضطراب نسبت به موقعيتهاي اجتماعي مشابه در آينده، ميانجامد. انزواي اجتماعي، رفتارهاي اجتماعي و طرد از جانب ديگران فرد را از فرصت يادگيري اجتماعي و کسب چيرگي در تکاليف اجتماعي کليدي محروم ميسازدوفرآيندهاي شناختي سودار بقا مييابند. نقص در مهارتهاي اجتماعي هم علت و هم پيامد اختلال اضطراب اجتماعي محسوب ميشود که ميتواند در نقش عامل سببساز اوليه يا با عنصر نگهدارنده علائم ظاهر شود .
منبع
دهقان،منیره(1392)، پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس مؤلفههای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی شاهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید