سازماندهي از نظر اسلام

در مديريت خدا گونه کارکنان يک ارگان بايد در چارچوب وظيفه که به آنها محول شده از مدير مربوط به خود فرمان بگيرد و فرمانبرداري نمايند و به نوبه خود مديران هر قسمت از ما فوق خود فرمانبرداري نمايند چرا که اگر کثرت فرماندهي وجود  داشته باشد ،کارکنان ممکن است در تضاد فرمانها قرار بگيرند و نتوانند کار محوله را تشخيص وانجام دهند . قران نيز اين سياست را که اهميت دادن به گروه هاي کوچک و سازماندهي ميان انهاست در ضمن سرگذشت قوم موسي به ما مياموزد.

حضرت محمد(ص)نيز چون زمام امور مدينه را بدست گرفتند براي ايجاد نظم و عدالت و توزيع عادلانه در قانون اساسي مدينه،مردم را به اقوام گوناگون تقسيم کردند و هر قوم و قبيله اي را مسئول تامين افراد حل مشکلات و کمبود هاي انان قرار دادند. در حال حاضر تقسيم حجاج به کاروانها نمونه خوبي است براي توزيع عادلانه مواد ميان انها. دين مبين اسلام دين تشکيلات است. در اين دين که ايين دعوت به خير و نهي از منکر از ارکان ان است وجود تشکيلات منظم ضرورت دارد.دستورات ديني ما بايد هويت و ساختار هماهنگ و يک پارچه به خويش بگيرد و فعاليت ثمر بخش با شيوه بازدهي بيشتر داشته باشد .با کمي دقت در زندگي پيامبر اکرم(ص)متوجه ميشويم که روش دعوت آن رهبر الهي نه تنها با شيوه سازمان دهي و تشکيلات بيگانه نبوده بلکه همواره با نظم سازماني و تشکل همراه بوده است. يکپارچه کردن و هماهنگ نمودن فعاليت هاي تبليغي براي اشاعه دين مبين اسلام همسو کردن انها و بر گزيدن شيوه اي بارور تر و ثمر بخش تر در جهت ايجاد فضاي تشکيلاتي نه تنها در عصر ما مجاز و مشروع است بلکه جنبه و جوب ولزوم نيز به خود مي گيرد .

با بررسي دقيق اين مطلب روشن خواهد شد که سازماندهي در سطوح مختلف مورد توجه رهبران اسلام بوده است. حضرت علي (ع)در نهج البلاغه  مي فرمايد:(هر يک از کارگذاران را عهده دار مسئوليت مشخص به همراه شرح وظايف بگردان چرا که اين عمل موجب پيشگيري از کاهلي و سستي و فرار از مسئوليت است .با سازمان دهي مسير راه افراد سازمان تبيين مي شود و از کحرويها و انحرافات از خط مشي سازمان جلوگيري ميشود در واقع پيروي از راه هاي ديگر و افتادن در مسيرهاي غير مستقيم به علت ناهمخواني هاي با اهداف سازمان انسجام گروهي را از بين مي برد . پس بايد راه روشن باشد و اين امر در سايه سازماندهي دقيق صورت مي پذيرد.(و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لا تتبعو السبل فتفرق بکم عن سبيله ذلکم وصيکم به لعلکم تتقون)(انعام ايه 53)اين است راه راست از ان پيروي کنيد و از راه هاي ديگر که موجب تفرقه و پريشاني شماست جز از راه خدا مطابعت نکنيد و اين است سفارش خدا به شما که پرهيزکار شويد.

علي (ع)فرمود:الامورالممنتظمه يفسد ها الخلاف)کارهاي منظم را کارهاي نا منظم و نامرتب نابود مي کند .با دقت در مفهوم فرمايش حضرت مشخص ميشود که نه تنها تشکيلات لازم و ضروري است  که نبود ان مضر است .البته توجه به اين نکته لازم است که فعاليت و سازماندهي اسلامي با سازماندهي غير اسلامي تفاوت زيادي دارد که اين ريشه در تفاوت ماهيت و طبيعت و جوهر ايدئولوژي اسلام و ساير مکاتب دارد.در تشکيلات و سازماندهي اسلامي افراد و دست اندرکاران نظام در جهت رسالت گام برداشته نه رسالت انسانيروي از خدا و رسول خدا وجود دارد نه هر چيز غير ان. در اين تشکيلات تلاش گران پاداش و مزد خود را از دستان هميشه گسترده پروردگار مي گيرند نه انسان هايي که افريننده او هستند .

در تشکيلات و سازماندهي غير اسلامي برتري و توفق افراد تابع موضوع و مرتبت انها در تشکيلات است.اوامر و دستورات فقط بر اساس سلسله مراتب صورت مي پذيرت اما برتري در سازماندهي اسلامي بر اساس برتري در پيشگاه الهي است (ان اکرمکم عند الله اتقيکم)ملاک تقوي الهي است.جامه ما از حيث پشتوانه تشکيلات نيز غني است و منابع و امکانات فراواني براي استفاده و بهره جويي داريم که اولين ان قران و سپس احاديث و روايات و سخنان ارزشمندي است که جمع آوري شده يا مندرج است در کتاب گرانقدر نهج البلاغه (خطبه158)که دستور عمل عملي و عيني براي مديران است.(في صفه القران الا ان فيه علم ما ياتي و الحديث عن الماضي ودواء دائکم و نظم ما بينکم.)امام در توصيف قران مي فرمايد :در ان علم ودانش فراوان و انچه بيايد وجود دارد و سخن در مورد گذشتگان و داوري درد شما و نظم انچه ميان شما مي باشد.

در سازماندهي گروه انچه مهم است اموزش براي بهبود سازماندهي است. براي اموزش مداوم اجزا به منظور تداوم و تقويت ساختاري که روش هاي مختلف اموزش مي توان استفاده کرد . يکي از اين روش ها اموزش اجزاي گروه به دست افراد گروه خودي است .پس سازماندهي با اموزش مداوم همگون بوده و همخواني دارد و از ملزومات ان است. (کونوا ربابيين،بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون)خداشناس و خداپرست باشيد چنان چه اين حقيقت را به ديگران مي اموزيد خود نيز ياد مي گيريد .(ال عمران ايه 79)رباني در اين ايه منظور دانشمندان و علمايي هستند که مسئوليت تربيت و پرورش افراد جامعه را بر عهده آنهاست .اين علما مانند شمعهاي فروزان روشني بخش راه و مسير انسانها هستند.

آموزش همنوايي و همبستگي را در سازمان تقويت مي کند در سازماندهي گروه زماني ميتوان انتظار همبستگي و همنوايي داشت که براي اعضا بينات و دلايل و ادله متعارف وجود داشته باشد در غير اين صورت فقدان موفقيت سازماندهي موجب از هم گسيختگي گروه خواهد شد .(و لاتکونوا کالذين تفرو و اختلفوا من بعد ما جاءهم الينات)و مانند انان نباشيد که س از ان ايات و ادله روشن برشان آمد تفرقه و اختلاف نمود (ال عمران ايه 105)اهميت سازماندهي بدان حد است که امام علي (ع)عمل به ان را يکي از نشانه هاي خردمندي مي داند . در پاسخ به اين سوال که از ايشان در خواست کردند فرد خردمند را برايشان وصف کند فرموند:(هو الذي يضع الشيء مواضعه فکان ترک صفته صفته له،اذ کان بختلاف وصف العاقل.)همين کار را هم کردم يعني که نادان به خلاف خردمند هر چيزي را در جاي خودش قرار نمي دهد.

همان طور که امام علي (ع)مي فرمايد :کار هيچ کدام به ثمر نخواهد رسيد مگر با همکاري ديگري .اين بحث امروزه تحت عنوان ارتباط و تعامل سازمانها از يکديگر مطرح مي شود .در اين خصوص تحقيقات و بررسي هاي زيادي صورت گرفته که براي اطلاع بيشتر رجوع به کتاب هاي در خصوص سازمان و مديريت توصيه مي شود.حضرت علي(ع)مي فرمايد:(اوصيکم عباد الله يتقوي الله ونظم امرکم.)(من وصيةلاميرالمومنين (ع)الحسن والحسين عليهم السلام لما ضربةابن ملجم لعنت الله.اوصيکما و جميع ولدي واهلي ومن بلغه کتابي،بتقوي الله و نظم امرکم.)از وصيت اميرالمومنان به حسن وحسين عليهماالسلام هنگامي که ابن ملجم ملعون ايشان را ضربه زده بود:سفارش مي کنم به شما دو نفر و تمام فرزندان و خانواده ام و کساني که نامه من به انها ميرسد به تقوي خدا و نظم در کارتان.

حداکثراستفاده ازحداقل منابع 

در مديريت امروزي با تمام ويژگي هاي ان دارا بودن منابع مالي  و مادي و مادي و انساني يک بحث است و چگونگي استفاده از اين منابع و استفاده بهينه از اين منابع بحث ديگري است .در بحث سازماندهي استفاده ناصحيح و همچنين استفاده نا به هنگام مي تواند سازمان را از حرکت بازداشته يا حد اقل حرکت  حرکت ان را کند نماييد که اين نيز مانع رشد خواهد شد.اين رشد در همه ي زمينه ها قابل تعميم است مثل بعد رشد اقتصادي ،سياسي،اجتماعي و غيره موانع سد راه رشد هم بازدارنده اند و موجب شکست (ان الله يامرکم ان تودو االامانات الي اهلها و اذا حکمتم بين ناس ان تحکمو ا بالعدل (نساءايه58)خدا به شما امر مي کند که امانت را به صاحبش باز دهيد و چون حاکم بين مردم شويد به عدالت رفتار کنيد.

انجام هر کاري به جاي خود

باسازماندهي از دوباره کاري ها و تقسيم غير منطقي کارها ميان واحد ها و قسمت هاي مختلف جلوگيري خواهد شد .علي(ع)خطاب به مالک مي فرمايد :(و اياک و العجلة بالامور قبل اوانها او التسقط فيها عند امکانها او اللحاجه فيها اذا تنکرت ،او الوهن عنها اذا استوصحت فضع کل امر موضعه و او قرع کل امر موقع.)اي مالک از شتاب در راه رسيدن پيش از زمان ان و از سهل انگاري در انجام دادن ان وقتي که امکان انجام دادن ان را دارد بپرهيز و نيز از پا فشاري در امور هنگامي که وجه درست ان نامشخص است يا سستي در انجام دادن ان زماني که درستي ان روشن است . يعني هر کاري را در جاي خود به جاي آر.

ايجاد وحدت و يک پارچگي

خداوند متعال در سوره حجرات ايه9 مي فرمايد :(و ان طائفتان من المومنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احديهما علي الاخري فقاتلو التي تبغي حتي تفيء الي امر الله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطو ان الله يحب المقسطين)اگر دو طايفه از اهل ايمان با هم به قتال و دشمني بپردازند البته شما مومنان بين انها صلح بر قرار داريد و اگر قومي بر ديگري ظلم کرد با ان تايفه ظالم قتال کنيد تا به فرمان خدا باز ايد پس هر گاه حکم حق برگشت با حفظ عدالت ان ها را صلح دهيد و هميشه عدالت کنيد زيرا خداوند بسيار اهل داد و عدل را دوست مي دارد خداوند متعال مومنان را موظف مي داند که يکديگر را اصلاح کنند.

استفاده از مهارت متخصصان و کارداني خبرگان

يکي از اصول عمده در مبحث سازماندهي ،اصل تفويض اختيار است.با واگذاري اختيارات اعضاي سازمان مسئوليت مي پذيرند و نسبت به مسئوليت خويش پاسخ گو هستند .تفويض اختيار عبارت است از انتقال اختيار و مسئوليت رسمي از مافوق به زير دست براي انجام دادن وظايف خاص.واگذاري اختيار و مسئوليت موجب مي شود که سازمان به شکل موثر تري فعاليت کند زيرا هيچ ما فوقي نمي تواند شخصا همه ي وظايف سازمان را به طور کامل انجام دهد .تفويض اختيار و مسئوليت از بالاترين رده مديريت اغاز مي شود و معمولا به انتقال قدرت قانوني از رئيس به مرئوس اطلاق مي شود . با وجود اين بسياري از رهنمود هاي تفويض اختيار بر اصول کلاسيک مديريت استوار است .با تقسيم کار وظايف و مسئوليت هاي ويژه ي هر قسمت و مقام سازماني مشخص مي شود .حضرت علي (ع)در نامه 53 به مالک اشتر مي فرمايد:(و اجعل لراس کل امر من امورک راسا منهم لا يقهره کبيرها و لا يتشتت عليه کثيرها)اي ما لک بايد براي هر نوع از کارهايت يک رئيسس انتخاب کني .رئيسي که کارهاي مهم وي را مغلوب نسازد و کثرت کارها او را پريشان و خسته نکند.

اصول و مفاهيم کلي سازماندهي (organizing)

سازمان بر مبناي وظيفه (هدف):در اين نوع سازماندهي ، واحدها برحسب وظيفه و کاري که بایدانجام دهند تقسيم بندي مي شوند .

سازمان بر مبناي نوع عمليات (تخصص) : در اين روش، مبناي تقسيم کار عبارت است از: نوع فعاليت، تخصص و آگاهيهاي يکسان به اين ترتيب، حرفه و تخصص افرادي که کار را انجام مي دهند، ملاک تقسيم بندي واحدهاي سازماني خواهد بود، مثل سازمان نظام پزشکي يا ستاد خدمات کامپيوتري.

سازمان بر مبناي مشتري (ارباب رجوع):  در اين روش ، به دريافت کنندگان خدمات سازمان ، توجه  مي شود و سازماندهي بر اساس گروههاي مختلف مشتريان و ارباب رجوع صورت مي گيرد .

سازمان بر مبناي قلمرو عملياتي ( محل جغرافيايي): در اين نوع سازماندهي، محل و مکان عمليات، ملاک قرار مي گيرد و کليه فعاليت هايي که در يک منطقه صورت ميگيرند، تحت نظارت يک واحد متشکل مي شوند.

سازمان بر مبناي محصول ( نوع توليد ) :  در اين روش ، مبناي گروه بندي وظايف و تقسيم کارها ، نوع کالا يا محصولي است که قرار است توليد شود.

سازمان بر مبناي پروژه : در سازمانهايي که اين امکان وجود داشته باشد تا هدف و ماموريت آنها را در قالب پروژه ها و برنامه هاي تقريبا مستقلي اجرا کرد، مي توان به تعداد پروژه هاي موجود در سازمان، واحد هاي مستقلي را به وجود آورد و به اين ترتيب، سازماندهي را بر اساس پروژه هاي موجود، انجام داد .

سازمان ماتريسي : سازمان ماتريسي، تلفيقي از سازمان بر مبناي وظيفه و سازمان بر مبناي پروژه است. به اين ترتيب که جريان اختيار در واحدهاي تخصصي به صورت عمودي و در واحدهاي اجرايي، به صورت افقي است و از تلاقي اين دو محور، يک ماتريس به وجود مي آيد.

سازمان با ساخت آزاد يا ادوهکراسي :اين نوع سازماندهي، ساختن موقت، في البداهه و استعجالي دارد و براي رسيدن به هدف معيني، بدون طرح و نقشه قبلي به وجود مي آيد. اين ساخت شباهت زيادي به سازمان ماتريسي دارد که از نيروهاي اطلاعاتي و تخصصي، بنا به مقتضاي موارد مطرح شده، مناسبترين استفاده هاي تخصصي و عملياتي را به وجود مي آورد.

سازمان يا گروه هاي متداخل يا سازمان حلقوي : اين ساخت ، در قالب گروههايي که به وسيله اعضاي مشترک ، با هم در ارتباط مي باشند ، شکل مي گيرد . يک فرد در گروهي به عنوان مدير ، در گروه ديگر به عنوان مرئوس و در گروه سوم به عنوان مشاور ميتواند انجام وظيفه کند . به اين ترتيب روابط گروهي ، در اين ساختار ، مورد تاکيد قرار مي گيرد .

ساخت سازماني مدولار ؛ ماجولار : در اين نوع سازماندهي،سازمان ازواحدهاي مختلفي تشکيل مي شود که هرواحد با ضوابط اجرايي مشخص وماموريتي که خود،مينياتوري ازماموريت کل سازمان است،بطورمستقل،غير متمرکزوخودکفا به فعاليت ادامه مي دهد.در اين نوع ساختار ،هر يک ازواحدها بعنوان يک مدل ؛ واحد خود کفا،برمبناي معيارها وضوابط اجرايي معين ، عمل ميکند .

ساختهاي ترکيبي :هر يک از روشهاي سازماندهي داراي محاسن و محدوديتهايي هستند که بايستي با در نظر گرفتن ويژگيهاي زماني و مکاني و مقتضيات موقعيتي و شرايط حاکم ، آن را برگزيدند که بيشترين سود و کمترين زيان را عايد سازد .

در امر سازماندهی مدیریت به طراحی شغل ، تصریح ماموریتها ،توضیح سیاستهای سازمان، بنا نهادن قوانین و دستوالعملها ،گسترش روابط با مشتریان ،حفظ روابط با سرپرستان ،مشتریان ،افراد ،کارمند یابی، ارزشیابی ،تضمین منابع و غیره می زند که برای انجام مناسب و صحیح امور در جهت ارتقای موفقیت سازمان و بهره وری فردی آن نیازمند به مهارتهایی چون مهارتهای تکنیکی ،مهارت در استخدام بهینه افراد ،ترفیع انتصاب آنها ، مهارت سازماندهی و غیره را دارد.

منبع

فروردین،علیرضا(1390)، عوامل مدیریتی موثر بر بهره وری سازمان از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0