زندگی کامل چیست؟
مفهوم اساسی در نظریه روانشناسی مثبتگرا درباره شادکامی و سعادت آدمی، زندگی کامل است. بر اساس دیدگاه سلیگمن زندگی کامل ترکیب سه زندگی خوب است. این سه زندگی خوب که به تعبیری مسیرهای دستیابی به شادمانی و خشنودی از زندگی هستند عبارتند از:
- زندگی لذت بخش و شاد
- زندگی با اشتیاق (درگیرانه)
- زندگی با معنا
زندگی لذت بخش
بر اساس نظر روانشناسان مثبتگرا زندگی شادمانه آن نوع زندگانی است که فرد در آن با تمسک به هیجانهای مثبت در بارهی گذشته، حال و آینده به سعادتمندی را پی میگیرد. مشخصه زندگی شادمانه هیجانهای مثبت است و به رویکرد لذتگرایانه زندگی خوب نزدیک است.
وجوه سه گانه زندگی لذت بخش
هیجانهای مثبت سه دستهاند:
- هیجانهای مثبت معطوف به گذشته مثل رضایتمندی از گذشته، قناعت، صفا و صمیمیت
- هیجانهای مربوط به حال خود به دو دسته تقسیم میشوند الف) لذایذ آنی و ب) خشنودی
لذایذ آنی خود به دو دسته تقسیم میشوند 1- لذایذ بدنی و 2- لذایذ سطح بالاتر.
لذاید بدنی هیجانهای لحظهای و آنی هستند که از حواس آدمی سرچشمه میگیرند مثل لذت حاصل از خوردن یک غذای خوشمزه و لذیذ یا لذت ناشی از یک بوی خوش و… لذایذ سطح بالاتر نیز آنی و زود گذرند ولی ناشی از وقایع و رویدادهایی پیچیدهتر بوده و بیشتر یادگرفتنی هستند تا حاصل حواس مثل احساسات ناشی از راحتی، سرخوشی، مزاح و شوخی، تن آرامی و … خشنودی لذایذ حاصل از فعالیتهایی هستند که عمر پایدارتری در مقایسه با لذایذ دارند مثل خشنودی حاصل از خواندن یک کتاب یا …
زندگی با اشتیاق (زندگی درگیرانه)
راه دیگر دستیابی به زندگی کامل توسل به عوامل خشنود کننده (ترضیه نفس) است. این نوع دیگری از زندگی است که پیچیدهتر از زندگی شادیبخش است.عوامل خشنود کننده گروه دیگری از هیجانهای مثبت درباره حالند که بر خلاف لذتهای زودگذر احساس نیستند، بلکه فعالیتند مثل کوه رفتن، ورزش کردن، بازی و …ویژگی اصلی مسرتبخشها آن است که این فعالیتها انسان را کاملاً غرق خود میسازند و به نوعی از خود بی خود میسازند به گونهای که گذشت زمان را احساس نمیکنیم. این فعالیتها موجب بروز حالتی میشوند که در متون روانشناسی مثبتگرا از آن به عنوان غرقهگی یاد کرده اند. مسرتبخشها را نمیتوان به دست آورد یا اگر هم به دست آورد نمی توان حفظشان کرد مگر به توانمندهای اخلاقی(ذاتی) و فضیلتهای شخصی. توانمندیها و فضایل راههای کسب ترضیهی نفس و به این ترتیب وسایل حصول به یک زندگی خوبند.
پترسون و سلیگمن در کتاب توانشها و فضایل میگویند “ ما بالاترین توانمندیهای شخصی را توانمندیهای منشی(ذاتی) نامیدهایم. این نظر قدمتی دیرینه دارد به دیرینگی ارسطو و در دیدگاههای نوین روانشناسی موارد مشابه آن را میتوان در ایدهی انسان با عملکرد کامل راجرز، مفهوم خود شکوفایی مزلو و نظریهی خود تعیینگری رایان و دسی دید.
توانمندیها و فضیلتها
آن چه که در روانشناسی مثبتگرا در باره فضیلتها گفته میشود در واقع همان دیدگاه ارسطوست.شش فضیلت اخلاقی عبارتند از
- حکمت و خردمندی: خلاقیت، کنجکاوی (نوجویی،علاقه و گشودگی نسبت به تجربه)، وسعت نظر(سعهی صدر)، عشق به یادگیری
- خردورزی
- شجاعت: رشادت، استقامت و پشتکار، یکپارچگی(صداقت و اصالت)، شور و نشاط و سرزندگی
- انسانیت: عشق، مهربانی و شفقت (نوعدوستی، مراقبت، دوست داشتن دیگران و خیرخواهی)، هوش اجتماعی(هوش عاطفی، هوش شخصی)
- عدالت: شهروندی (مسئولیت اجتماعی،کار گروهی و وظیفه شناسی)، انصاف و داد و دهش، رهبری
- ورع و خویشتنداری: عفو و بخشش، اعتدال و میانهروی، دور اندیشی و حزم(مآل اندیشی)، تنظیم خویشتن(خود نظم بخشی و کنترل خود و کف نفس)
- تعالی : اقرار به جمال و برتری (جبروت،حیرت و اعجاب، رفیع بودن جایگاه)، شکر گذاری، امید (خوش بینی، آینده نگری، آینده بینی)، مزاح و شوخ طبعی معنویت (مذهبی بودن، عقیده و ایمان داشتن و هدف داشتن در زندگی).
زندگی با معنی
سومین نوع زندگی از نظر روانشناسان مثبتگرا داشتن قصد یا معنی در زندگی و دنبال کردن قصد و هدفی خاص در زندگی است. این شامل استفاده از توانمندیها و استعدادها به منظور پیوستن به چیزی است که فرد به آن ایمان دارد و آن را بزرگتر از خودش میداند. در این زمینه به ویژه نهادهای اجتماعی مفهوم مییابند نهادهایی که در این نحله به آنها نهادهای خوب گفته میشود، مانند مذهب، خانواده، اجتماع و ملت.
منبع
ترابی، حمیدرضا(1392)، تأثير آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی، پایان نامه کارشناسی ارشد، روان شناسی کودکان استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید