زبان و ادبیات فارسی

بدون اغراق  ایرانیت ، هرکسی را می توان با نسبت ، علاقه ، آشنایی و سلوک وی با زبان و ادبیات فارسی سنجید و محک و معیار ایرانیت اورا با این گنجینه بی بدیل دانست . در جهان امروز آنچنان نسبتی استوار و پیوندی مستحکم میان هویت ا یرانی – هم در حوزه هویت فردی و هم در عرصه هویت اجتماعی – و مواریث زبان و ادبیات فارسی رشته شده است که می توان تار و پود هویت امروزی  ایرانیان با مایه های زبان و ادبیات فارسی رشته شده است و ادبیات فارسی شالوده هویت امروزی ایرانیان به نظر می آید .

از یکی از دوستان و شاگردان جلال آل احمد نقل است که آن مرحوم ،روزی برای تدریس فارسی عمومی به دانشکده فنی دانشگاه تهران رفته بود، پس از مدتی دریافت که دانشجویان نسبت به زبان و ادبیات فارسی بی رغبت اند. آل احمد از آنان پرسید : ساعتهایتان ساخت کجاست ؟ همه به ساعتهایشان نگاه کردند . هیچ کدام ساخت ایران نبود.ایشان گفتند : پس معلوم می شود همه وارداتی است . سپس آل احمد پرسید : چقدر از صنعت ما وارداتی و چقدر از خودمان است و چه صنعتی برای عرضه به دنیا داریم ؟جواب منفی بود . آل احمد اندکی تامل کرد و گفت :تنها یک چیز برای عرضه به جهان داریم که اتفاقا پرمشتری هم هست و کمتر ملتی یا هیچ ملتی مشابه آن را ندارد که بتواند عرضه کند و آن هم با زبان و ادبیات فارسی است که باید از طریق یادگیری و آشنایی و آمیختگی با آن حفظش کنیم .ایرانیان هویت ملی [ایرانیت ]خودرا از برکت زبان و در جان پناه زبان فارسی نگه داشته اند .

علاقمندی به علم و دانش:

پیامبر اکرم درباره ایرانیان می فرمایند : دانش اگر در ثریا باشد ، مردانی از فارس بدان دست می یابند.تاسیس جندی شاپور ، یکی از بارزترین مراکز علمی و آموزشی دوره ساسانی می باشد .در این دانشگاه از تجارب گوناگون ملل مختلف چون طب ایرانیان و هندوان و یونانیان و اسکندریان و سریانیان استفاده می شد . بعلاوه تدریس و تحقیق طب و فلسفه و حکمت و ریاضیات و نجوم نیز در دانشگاه جندی شاپور از جایگاه مهمی برخوردار بود .استادان و روسای دانشگاه جندی شاپور از میان بهترین فرزانگان و مشهورترین عالمان انتخاب می شدند . در این دانشگاه علاوه بر استادان معروف ایرانی از استادان غیر ایرانی هم دعوت می شد تا برای تدریس به جندی شاپور بیایند .

غنیمه می گوید : غالب پادشاهان ایرانی ( قبل از اسلام ) چون خسرو انوشیروان ، وزیر او بزرگمهر به علم دوستی و علاقه به فلسفه شهرت داشتند ، در جمع آوری کتب علمی و ادبی حتی در بلاد هند اهتمام ورزیدند .ویل دورانت ، در این باب می گوید :  من از دارالعلمی که در اوایل قرن چهاردهم میلادی در جنوب تبریز توسط صدر اعظم بزرگ رشیدالدین ایجاد گردید سخن به میان نمی آورم . این صدر اعظم بزرگ که در عالم اسلام فقط می توان اورا با خواجه نظام الملک طوسی مقایسه کرد می نویسد : هیچ خدمتی  عالی تر و پر ارج تر از این نیست ، که تحصیل علم و تحقیق را تشویق ، وسائل دانشمندان را فراهم کنیم که با آرامش خیال و فارغ از اندیشه فقر و تهیدستی به کار خود ادامه دهند.

ارنست ، مستشرق فرانسوی اعتراف می کند که : اگر نمی بودند  دانشمندان  ایرانی ، و آثار جاویدان ایشان از قبیل فارابی ، ابن سینا ، غزالی ،خواجه نصیرالدین طوسی ، زکریای رازی ، زمخشیری ، سیبویه ، فخر رازی ، ابن مقفع ، ابوبکر خوارزمی و عمر خیام و هزاران هزار مانند ایشان ، که در خدمت به علوم دین و معارف اسلامی و فرهنگ و ادب عرب پرچمدار هستند و حظ و نصیب بسیار در این خدمت پر افتخار دارنده تمدن اسلامی به  اوج اعلای خود نمی رسید و در صورت زیبای کنونی که چشم جهان را خیره می کند نمی بود .

غرور ایرانی  :

بر اساس نظریه ماریزیو ویرولی ، که آن را در سال 1995مطرح کرد ، غرور ملی مفهومی است با دو ظرفیت : مثبت  مثل:  ارزیابی مطلوب از دستاوردهای کشور  و منفی مانند: دیدگاه منفی به سایر کشورها و همچنین قضاوت های مثبت افراطی دربارۀ کشور خودی که به این اعتقاد منجر شود که کشور من از کشورهای دیگر برتر است .غرور ملی مثبت یا همان میهن دوستی به توسعه اشکال شهروندی و سیاست های باز توزیعی در جامعه کمک می کند .

بین اقلیت های قومی و فرهنگی یکپارچگی ایجاد میکند . باعث گسترش مشارکت مدنی می شود و نیاز جوامع امروز را به شهروندان فعال و متعهد فراهم می آورد .در رویکرد میهن دوستانۀ غرور ملی فرد هم نسبت به مملکت خود احساس غرور می کند ، هم برای دیگر ملت ها احترام قائل است و هم اجازه نمی دهد غرور بیجا نسبت به مملکتش مانع از دیدن ضعف ها و نارسائی های جامعه شود . همچنین میهن دوستانه ای ، تعهد در برابر ملت و مشارکت فعال افراد میهن دوست در امور جامعه را در پی دارد .

منظور از غرور ملی ناسیونالیستی ، نوعی از آگاهی به عضویت در ملیت  یا وابستگی به ملت است که اغلب پدید آورندۀ وفاداری و شور و علاقۀ افراد به عناصر تشکیل دهندۀ ملت و نژاد ، زبان ، سنت ، عادات ، ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و به طور کلی فرهنگ است ؛ گاهی هم تجلیل فوق العاده از این عناصر و اعتقاد به برتری آن ها بر مظاهر و عناصر دیگر ملت ها را در بر دارد .

امروزه یکی از راههای تسلط بیگانگان بر هر ملت و کشور ، ابزار و فشارهای روحی و روانی است که مستکبران از سالها قبل به ویژه در قرون اخیر دنبال می کنند . در راس این شیوه ، ایجاد عقده های حقارت جمعی در هر قوم و ملت است …..این عقده به آسانی راه  تسلط بیگانه را هموار می کند  و خود باختگی جمعی را در روح و روان هر ملت می دمد .  از دیگر سوی بدون شک تاریخ ملت ایران نه تنها موجب تفاخر هر ایرانی است ، بلکه نشانه ای از اصالت مندی بشریت نیز هست و تنها راه جلوگیری از هضم در فرهنگ ها و حفظ فرهنگ و اصالت خود ، شناخت خود است . شناخت خود جز با آگاهی یافتن از میراث فرهنگی و ارزشهای سنتی دیرینه میسر نیست .

میراث فرهنگی و ارزشهای کهنی که وجود هر ایرانی را در هرجای دنیا که باشد سرشار از غروری زیبا می کند ، به نام غرور  ایرانی ، به خود بالیدن از اینکه ایرانیست  ، بزرگانی به بزرگی تاریخ دنیا دارد . کشوری که به جامانده از متمدن ترین و کهن ترین تمدنهای جهان است . احساس سربلندی که هنگام  به اهتزاز درآمدن پرچم سه رنگ کشور ، کسب موفقیتهای  هم میهنانانش در هر جای دنیا و سرافراز ی کشورش سراپای وجود را فرامی گیرد .

منبع

رستگاری یزدی،مینا(1391)، بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت ایرانی – اسلامی در دانش آموزان دوره ابتدایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0