رویکرد زیست شناختی خنده
خنده ، از نظر رفتار شناختی، نوعی الگوی رفتاری ثابت است. الگوهای رفتار ثابت ، مجموعه های پیچیده ای از رفتارها هستند که به صورت رشته ای از حرکات پیاپی سازماندهی شده اند. پایان هر واحد رفتاری در این مجموعه ، محرکی است که رفتار بعدی را راه اندازی می کند، و به این ترتیب با ورود محرکی که نخستین حلقه ی این زنجیره را آغاز کند ، کل الگوی رفتاری اجرا می شود. اطلاعات مربوط به کلیات هر کدام از حلقه های این زنجیره ی رفتاری توسط برنامه ای ژنومی رمزگذاری می شود و به صورت پیش تنیده بر دستگاه عصبی سوار می گردند.
این الگوهای رفتاری ثابت د ر جانوار و انسان مشترک هستند و به شکلی ناخودآگاه و خودکار در برابر محرکهای خاص محیطی آزاد می شوند. رفتار تار تنیدن در عنکبوت ، راه رفتن خرچنگ، یا حرکات متناوب چشم به هنگام رویا دیدن از زمره ی این الگوهای ثابت هستند. لبخند و خنده نیز در کلیت خود نوعی الگوی رفتاری ثابت هستند. ساده ترین سطح بررسی چنین رفتاری، مشاهده ی عینی و تجربی چگونگی ظهور خنده و لبخند در سطح عضلانی , حرکتی است.
نخست : عضلاتی که به هنگام خنده منقبض می شوند ، عبارتند از :
الف) عضلات صورت ، به ویژه در محور دور دهانی ـ دورچشمی ، که مهمترینشان عبارتند از : عضله حلقوی دور چشم ، که پلک و اطراف حدقه را در بر می گیرد. جمع شدن این عضله باعث چین خوردن پلکها می شود و بر اثر انقباض آن چشم حالت نیم بسته پیدا می کند. اگر انقباض این عضله خیلی شدید باشد، بخش اشکی آن هم فشرده می شود و اشک بر روی کره چشم جاری می شود.
ب) عضله گونه ای بزرگ که در گوه به قوس زیگوماتیک متصل می شود و تا لب بالا ادامه می یابد. این عضله با انقباض خود زاویه دهان را به بالا و عقب می کشد و شکل خاص دهان را به هنگام خنده ایجاد می کند. این مهمترین عضله ی تولید کننده خنده است .
پ) عضله حلقوی دهان که در اطراف دهان به صورت بیضوی قرار گرفته. انقباض آن باعث جمع شدن و چین خوردن لب می شود و لب بالا را به زاویه بالایی دندانهای نیش نزدیک می کند. این عضله تنها به عنوان همکار با زیگوماتیک بزرگ عمل می کند.
ت) عضله بینی که تا پره بینی ادامه دارد و انقباض اش به چین خوردن کناره بینی و بازو بسته شدن پره بینی می انجامد. همه ی عضلات نام برده توسط شاخه های مختلف عصب پنجم مغزی ،عصب سه قلو عصب دهی می شوند و از راه هسته های سه قلوی موجود در پیاز مغز دستورات خود را دریافت می کنند. به این ترتیب حالت چهره به هنگام خنده به انقباض عضلات سطحی صورت بستگی دارد، که خود از راه اعصاب سه قلو فرامین هسته های پیاز مغزی را اجرا می کنند. مجموعه ی این حرکات عضلانی ، همان است که تظاهرات عاطفی صورت را تولید می کند.
دوم: عضلات سینه ای ـ شکمی ، به ویژه عضله شکمی بزرگ که باعث فشرده شدن شش و حفره شکمی می شود. تخلیه ی شش صدای خاص خندیدن را همراه دارد و فشردگی حفره شکمی همان است که در صورت تداوم ، دل درد ناشی از خنده را به وجود می آورد.
سوم: عضلات صاف پوشاننده حفرات داخلی بدن مانند مثانه. انقباض این عضله به هنگام خنده ی شدید می تواند به دفع خودکار ادرار بینجامد.
چهارم: برخی از عضلات نگهدارنده بدن، مانند عضلات پا و نگهدارنده پشت به هنگام خنده به طور متناوب منقبض و منبسط می شوند. این توالی باعث خم و راست شدن بدن به هنگام خنده می شود. به هم خوردن تونوس عضلانی که پیامد آن است ، باعث می شود که « آدم از زور خنده روی پایش بند نشود»
تلاشهای زیادی برای رده بندی انواع گوناگون خنده و لبخند بر مبنای الگوی انقباضات عضلانی چهره انجام گرفته است. گرانت یکی از اولین تلاشهای موفق در این زمینه را انجام داد و بر مبنای درجه ی کشیده شدن لبها به سمت خارج و بالا ، و محل لبهای زیرین و زیرین نسبت به دندانها، به شاخصهایی برای تفکیک انواع خنده ها ازهم دست یافت. بر مبنای این دو شاخص اصلی ، هشت نوع خنده را می توان از هم تفکیک کرد. شاخصهای مورد نظر گرانت در فاصله ی سالهای بعد از سوی سایر پژوهشگران هم برای دستیابی به رده بندی های جدیدی ا زانوع خنده مورد استفاده قرا رگفتند. مشهورترین کارها در این زمینه ، رده بندی گرانت را ته ده نوع خنده ی متفاوت بسط داده بود. یا آن را در سه گروه لبخند ، نیشخند و خنده ی بیحال یا حالت انقباضی ؛ خنده و انبساطی ؛ لبخند خلاصه کرده بود.
در این تحقیق اخیر دو الگوی عمومی از بیان حالات روانی در همه ی نخستین های عالی تشخیص داده شده بود. یکی که با انقباضی عضلات چهره همراه بود و دندانهای نیش بالا را به دلیل کنار رفتن لب بالا عریان می سازد. این حالت در انسان همتای خنده است و به دلیل حالت خاصش با عبارت چهره ی دندان نما برچسب خورده بود. دیگری با انبساط عضلات چهره و حالتی آرام با دهان باز، نمایش داده می شد و با لبخند انسانی هم ارز بود.
دقیقترین رده بندی در این میان ، به اکمن و فریزن تعلق دارد که نظامی سنجش پذیر از انقباظات عضلات چهره را برای تفکیک حالات چهره از هم تدوین نمودند. این چارچوب با عنوان نظام رمزگذاری فعالیت چهره ( FACS) شهرت یافته است. در این سیستم چهل و چهار واحد حرکتی متفاوت در حالات چهره تشخیص داده شد که هر یک با انقباض مجموعه ای از عضلات پیوند داشتند.
شاخصهای اصلی تفکیک این واحدها از هم عبارتند از :
شدت انقباض در عضلات مهمی مانند زیگوماتیک که در پنج پله ی متفاوت اندازه گیری می شود، جانبی بودن یا متقارن بودن انقباض عضلانی در سوی راست و چپ چهره ، مدت انقباض ؛ از زمان آغاز تا اوج شدت و جایگیری زمانی و ترتیب انقباضها در یک واحد حرکت . اکمن و همکارانش بر مبنای این متغیرها، پنج نوع متفاوت از خنده را از هم تفکیک کردند. زمان بندی ظهور خنده هم حالتی قانونمند دارد. اصولا خنده رفتاری انفجاری و ناگهانی است. نشان داده شده که بلافاصله پیش از آغاز خنده مجموعه ای از انقباضات عضلانی د رچهره پدیدار می شوند که می توانند به عنوان پیش درآمد خنده در نظر گرفته شوند. جالب آن که این انقباضات در واقع نوعی اخم کردن هستند و با حالت چهره به هنگام خشم شباهت دارند. در نوزادان، لبخند برخی از عناصر حرکتی این مجموعه را در بر می گیرد و می تواند به عنوان تمرینی برای خنده و انفجاری عارض می شوند، تمام عناصر مقدماتی یاد شده را با زمان بندی یکسانی در خود دارند. به همین دلیل هم هست که این دو را می توان نوعی الگوی ثابت رفتار در نظر گرفت.
در مقابل ، خنده و لبخندی که زورکی و ارادی پدید آمده باشند، از نظر الگو با این حالت پیش تنیده تفاوت می کنند. مهمترین تفاوت، به زمان ظهور این رفتارها مربوط می شود. خنده و لبخند خودجوش ، 7/0 ـ 4 پس از برخورد با محرک خنده دار ظاهر می شوند، و مدتی طول می کشد تا به اوج حالت لبخند یا خنده ، یعنی بیشترین شدت انقباض عضلانی چهره برسند.
لبخنده و خنده زورکی خیلی دیرتر از این زمان ظاهر می شود و با سرعت زیادی به اوج می رسند و مدت بیشتری هم در اوج می مانند. همچنین زدوده شدن خنده و لبخند طبیعی به شکلی منظم و تقریبا معکوس روند پدیدار شدنش انجام می گیرد. در حالی که در شرایط ارادی و نمایشی، روند حذف انقباضات چهره نامنظم و آشفته می شود.
یک دسته ی مهم از عضلات درگیر در عمل خنده، به سیستم تنفسی ارتباط دارند. به هنگام خنده، زمان بازدم به طور مشخصی نسبت به دم افزایش می یابد و هوا با انقباضاتی سریع و شدید از شش ها تخلیه می شود. هر یک از این بازدم های اغراق آمیز، حدود 75 هزارم ثانیه طول می کشد، و با فاصله زمانی 210 هزارم ثانیه به بازدم بعدی متصل می شود. شدت این بازدم ها چنان زیاد است که می تواند در خنده های دراز مدت نارسایی تنفسی ایجاد کند و حتی در خنده های عادی هم چندین چرخه ی تنفسی طول می کشد تا نفس کسی که خندیده سرجایش برگردد.شدت انقباض عضلات شکمی درگیردر این کار, تنها در زنها , با درجه ی خنده دار بودن جوک نسبت مستقیم دارد.
این بازدم های شدید، هنگامی که د رجریان خنده به طور پیاپی ظاهر شوند، صدای خاص « قاه قاه خندیدن» را تولید می کنند. الگوی تولید صدا در هنگام خنده نیز می تواند به عنوان شاخصی مفید برای سنجش ساختار کلی این رفتار به کار اید. صدای خنده در اثر بیرون دادن پیاپی هوا به صورت گسسته انجام می شود. صداهای دیگر خنده که از نقلی خندیدن، ریسه رفتن و … ایجاد می شود، توسط شکلی تغییر یافته از همین الگوی پایه ی انقباض شش پدید می اید.
هر واحد از صدای خنده ، علاوه بر ساختار همگن و درازای زمانی مشخصی که دارد، به هنگام ترکیب با یکدیگر هم از نظمی خاص پیروی می کنند. سیلابهای پیاپی مورد نظر، همه یکسانند. یعنی هر خنده عبارت است از تکرار نتی مشابه. مثلا صدای خنده به صورت « هاهاها» و « هوهوهو» و « هی هی هی » داریم ، ولی هیچکس با صدای « هاهو هاهو » نمی خندد. تنها مورد استثنا در این مورد، به نت آخر بعضی از صداهای خنده مربوط می شود. در مواردی استثنایی ، دیده شده که آخرین سیلاب خنده ی آدم از نظر نت با بقیه فرق می کند، بنابراین گهگاه صدایی مانند « هاهاهاهو» را هم می توان در خنده برخی از افراد دید.
خنده ، در کل یک پدیده صوتی آهنگین است. بسامد پایه آن بین 276 تا 502 هرتز است و در مردان میانگین آن بالاتر از زنان است. اگر فواصل زمانی سکوت موجود در میان سیلابهای خنده در دامنه ای کم و زیاد شود، کماکان صدای آن طبیعی به نظر می رسد، و مهمتر از همه اینکه اگر نوار صدای خنده را از آخر به اول پخش کنیم، باز صدایش طبیعی می نماید. به بیان دیگر، صدای خنده نسبت به محور زمان و محور سکوتهای بینابینی اش متقارن است.
در انسان ، شش یکباره پر از هوا می شود و بعد به تدریج این هوا در جریان ایجاد چند سیلاب تخلیه می شود، به دلیل همین کاهش فشار هوا، شدت صوت خنده از اول تا آخرش به نحو منظمی کاهش می یابد. این نوع صدا به اصطلاح موسیقدانان ، نوعی Decrescendo محسوب می شود. در شامپانزه هم خنده با الگوی مشابه با آدم دیده می شود، ولی در این جانور هموا به هنگام تولید هر سیلاب یکبار به درون کشیده شده، مشکل کمبود فشار هوا را رفع می کند. به بیان دیگر، خنده آدم عبارت است از یک دم عمیق و چنده بازدهم پیاپی و صدادار ، ولی در شامپانزه این صدا عبارتست از چندین دم و بازدم پیاپی . پس در برابر خنده ی آدم که صدایی مانن « هاهاها» را تولید می کند ، صدای خنده ی شامپانزه شبیه « آه آه آه » است. آنچه که در مورد خنده شامپانزه گفتیم، در مورد سایر نخستیهای عالی هم صدق می کند. به این ترتیب گوریل ها، اورانگ اوتان ها، بابونها و بقیه ی میمونها همگی می خندند و با این خنده دسته جمعی، خودبینی فلاسفه ای را که آدم را تنها موجود خندان می دانستند، به مسخره می گیرند.
خنده ، تنها حالت علامتی مشترک در میان انسان و جانوران دیگر نیست. شواهد فراوانی در مورد شباهت عمومی تظاهرات احساسی انسان، با علامتهای حرکتی چهره ی سایر پستانداران دارد. مهمترین نمایش احساسی چهره در پستانداران غیر نخستی، به خشم و تهدید مربوط می شود، و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تمام حالات کنونی چهره در انسان و سایر میمونها، از همین الگوی پایه سرچشمه گرفته اند. در انسان شواهد فراوانی برای تایید این فرض وجود دارد. مثلا نشان داده شده که تشخیص چهره یک آدم عصبانی و خشمگین ، از چهره یک آدم خوشحال و راحت آسانتر است. اگر به آزمودنی ها تصویری را نشان دهیم که ده ها چهره را شامل شود، آن چهره هایی که حالت خشمگین دارند بلافاصله از میان چهره های دیگر تشخیص داده می شوند.
گزارش حسی آزمودنی ها چنین است که انگار چهره خشمگین از میان زمینه ای از صورتها ـ با احساسات مختلف دیگر ـ می درخشد و توی چشم می زند. به سادگی می توان دید که این توانایی تشخیص چهره ی خشمگین ، برای اجداد ما که همواره در معرض حمله ی همنوعان خشمگین خود بوده اند. ارزش زیادی در راستای حفظ بقا داشته است و به همین دلیل هم در مسیر تکامل گزینش شده است. برای همین هم حالات گوناگون چهره ی خشمگین و تهدید کننده در پستانداران گوناگون بسیار پیچیده شده و در موجوداتی مانند نخستی ها سیستم کاملی از رمزگذاری حالات روانی را در قالب الگوهایی گوناگون ولی همریختی ـ از انقباضات عضلات چهره پدید آورده است. در میمونها، به سادگی با نگریستن به حالت چهره می توان طیفی وسیع از حالات مختلف مرتبط با خشم و تهدید را تشخیص داد که همگی درجات مختلفی از یک الگوی یکتای انقباضی را در بر می گیرند.
نکته ی جالب آن است که خود خنده هم یکی از همین مشتقات حالت خشم و تهدید است. در تمام خنده ها، لب بالا کنار می رود و دندانهای نیش آشکار می شود، و صدایی « هوهو» مانند تولید می شود. و اینها همه نشانگر الگوی کلی تظاهرات خشم و تهدید در پستانداران است. هر پنج نوع خنده ی استخراج شده از پژوهش اکمن و فریزن در واقع مشتقاتی از همین حالت پایه ی خشمگین محسوب می شوند. با این وجود، خنده نوعی ابراز دوستی است، و از نظر رفتارشناسی با رفتارهایی مانند بازی در یک رده قرار می گیرد.
منبع
دین پرست،آرزو(1394)، رابطه خنده درمانی یوگایی و سلامت روان دختران و پسران جوان ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید