رضایت زناشویی و مدل های سازگاری

ازدواج رابطه ای انسانی، ظریف و پویا و در عین حال پیچیده است. این پدیده یکی از مهمترین وقایع زندگی هر انسان پس از تولد محسوب می شود. رابطه زناشویی به عنوان مهمترین واساسی ترین رابطه انسان توصیف شده است، زیرا ساختاری اولیه را برای بنا نهادن رابطه خانوادگی و تربیت کردن نسل آینده فراهم می سازد .یک جنبه ی مهم سازگاری با موضوع ازدواج و احساس رضامندی از زندگی زناشویی مرتبط است. ازدواج و زندگی زناشویی مستلزم وجود سطح پایداری از سازگاری از جانب زوج ها است و احساس رضایت از ازدواج نقش مهمی در میزان کارکردهای بهنجار خانواده ایفا می کند. الیس  معتقد است سازگاری زناشویی عموماً به عنوان احساسات عینی خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده از طرف همسر با در نظر گرفتن همه جنبه های زناشویی تعریف شده است. این مفهوم به وضوح یک متغیر نگرشی است.

بنابراین رضامندی زناشویی مفهومی ایستا و ثابت نیست و اگر زوج ها طی زندگی مشترک خود تغییرات جزئی را در میزان رضامندی تجربه می کنند و در نتیجه آن ها همواره ناگریزند خود را فعالانه با جنبه های گوناگون و تغییرپذیر فیزیکی، اجتماعی و روانی محیط خود سازگار کنند.رضایت زناشویی حالتی است که از جنبه ي درون فردي با تجارب ذهنی خوشایند و از جنبه ي بین فردي با هماهنگی میان انتظارات یک طرف با رفتارهاي طرف مقابل خود را نشان می دهد و در زمینه هاي گوناگون چون سبک زندگی، ارتباط با اطرافیان، رابطه جنسی، درآمد، تصمیم گیري وقت آزاد با دوستان نمود دارد. خانواده یک نهاد اجتماعی اولیه و حیاتی است که تثبیت و تضمین سلامت فرد و بقاي جامعه در این کانون شکل می گیرد.

فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی، بلکه از نظر عاطفی-روانی و شخصیتی نیز تحت تأثیر خانواده قرار دارد، چرا که خانواده جایگاهی است که فرد می تواند با تکمیل شخصیت خویش رضایت زناشویی یکی از فاکتورهاي مهم مؤثر بر سلامتی زنان و از مهم ترین شاخص هاي رضایت از زندگی است که بر میزان سلامت روانی زوجین نیز تأثیر می گذارد. عوامل متعددي بر رضایت مندي زناشویی همسران تأثیر دارد که می توان به میزان تحصیلات، نوع انتخاب همسر، نقش زوجین در انتخاب طرف مقابل، نزدیکی فرهنگی و اقتصادي همسران و همچنین رضایت مندي جنسی زوجین اشاره کرد. از سوي دیگر ناسازگاري زناشویی موجب اختلال در روابط اجتماعی، گرایش به انحرافات اجتماعی و افول ارزش هاي فرهنگی بین زن و شوهر می شود. جهت تداوم و استحکام زندگی زناشویی، رضایت جنسی مورد نیاز است .

اهميت تشكيل خانواده در رضایت زناشویی

خانواده به عنوان یک گروه اجتماعی دربرگیرنده بیش ترین، عمیق ترین و اساسی ترین مناسبات انسانی است و علاوه بر آن که منبع نیازهای اساسی فرد فرد محسوب می شود. موقعیت های متعدد را برای یادگیری و شکل گیری نگرش ها و تشکیل باورهای اساسی یک فرد را فراهم می آورد که برای زندگی اجتماعی و بهره وری از میراث فرهنگی و انتقال آن حائز اهمیت است. خانواده به عنوان یک واحد و سازمان اجتماعی دارای نقش ها و وظایف متعددی است. یک خانواده می تواند نقش تولیدی و نیز خدماتی را برای خود و تعدادی از افراد اجتماع ایفا می کند. نقش آموزشی و تربیتی خانواده نیز مشخص و مسلم است همچنین در رفع نیازهای جسمانی و روانی اعضایش نقش غیرقابل انکاری به عهده دار .آنچه مهم است برآورده شدن نیازهای افراد در چهارچوب زندگی مشترک و ارتباط متقابل با اعضای خانواده است. در یک خانواده متعادل و سازگار بودن زن و شوهر عامل حفظ نظام و تقویت حیات روانی خانواده می شود .

مدل های سازگاری ؛ رضایتمندی  زناشویی

 جنبه ی مهم سازگاری با موضوع ازدواج و احساس رضامندی از زندگی زناشویی مرتبط است. ازدواج و زندگی زناشویی مستلزم وجود سطح پایداری از سازگاری، از جانب زوجها است و احساس رضایت ازدواج نقش مهمی در میزان کارکردهای بهنجار خانواده ایفا می کند. برای تعریف مفهوم سازگاری یا رضایمندی زناشویی شیوه های زیادی وجود دارد. برای مثال، از دیدگاه الیس سازگاری زناشویی عموماً به عنوان ؛ احساسات عینی خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده از طرف همسر، با در نظر گرفتن همه جنبه های زندگی زناشویی اش تعریف شده است. این مفهوم به وضوح یک متغیر نگرشی است و در نتیجه ویژگی شخصیتی یک زوج محسوب می شود و ساگاری با سایر جنبه های زندگی احتمالاً رضامندی زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهد. این متغیر به صورت یک پیوستار تصور می شود که از رضامندی بسیار تا نارضایتی بسیار امتداد دارد. نتایج پژوهش های اغلب محققان نشان داده است که هم عواملی مانند موضوعات رشدی درون فردی شامل ویژگی های شخصیتی، بازخوردها، باورها، ارزش ها و انتظارات و هم موضوعات رشدی بین فردی مانند عشق، صمیمت، تعهد، عواطف و رابطه ی جنسی، الگوهای ارتباطی، موضوعات اجتماعی بر میزان رضامندی زناشویی موثرند.

نکته ی اساسی این است که چنان که  اظهار کرده اند، سازگاری زناشویی تحت تأثیر عوامل بسیاری است که این عوامل ممکن است از زوجی به زوج دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشد. با توجه به سازه های نظری و یافته های عینی پژوهش در حوزه ی سازگاری زناشویی، این موضوع پذیرش عام یافته است که رضامندی زناشویی یک مفهوم چند بعدی است و در برگیرنده ی عوامل گوناگونی است که همگی در رضایت یا عدم رضایت عمومی در روابط، سهم دارند. گرچه زوج ها از روابط خود انتظارات متفاوتی دارند، اما می توان گفت در این که چه چیزی یک ازدواج؛ رابطه ی شاد را تشکیل می دهد، اتفاق نظر وجود دارد. بنابراین می توان چنین بیان کرد که سازگاری ؛ رضامندی زناشویی مفهومی ایستا و ثابت نیست و اکثر زوج ها طی زندگی مشترک خود تغییرات جزیی را در میزان رضامندی تجربه می کنند و در نتیجه آن ها همواره ناگریزند خود را فعالانه با جنبه های گوناگون و تغییرپذیر فیزیکی، اجتماعی و روانی محیط سازگار کنند

منبع

نبی پور خمامی،زهرا(1393)، رابطه بین خودتوصیف گری بدنی و مهارت های ارتباطی با رضایت زناشویی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0