رابطه ی خودتنظیمی یادگیری با مهارت ها و پیشرفت تحصیلی دانشجویان

باانگیزه بودن و دست یابی به موفقیت، خصوصاً در شرایط سخت، یکی از اهداف همیشگی روان شناسان و مربیان بوده است. پیشرفت تحصیلی، علاوه بر این که خود به تنهایی یک هدف به شمار می آید، بلکه درگیرشدن فعال در مدرسه و انگیزه داشتن نسبت به آن، به بسیاری از ویژگی های روان شناختی منجر می شود. مثل عزت نفس، سازگاری، مسوؤلیت پذیری و صلاحیت. در مقابل بی اشتیاقی نسبت به مدرسه، با مصرف و سوء مصرف مواد و الکل، افسردگی، تجربه زود هنگام مسایل جنسی، جنایت و قانون شکنی در رابطه است. انگیزه درونی، رفتارهای تشدید کننده مهم رشدی، مثل جست و جوی چالش ها، تمرین مهارت ها و دنبال کردن رغبت های فردی را تقویت می کند.

نظریه ی خودسامانی ، با مطالعه روی انگیزه در مدلی چندبعدی، برای درک عملکرد بهینه فراگیران مناسب می باشد. سه نوع انگیزه را در پیوستار خود سامانی به نام های تنظیم خودمختار، تنظیم کنترل شده، بی انگیزگی پیشنهاد می کند که در این مطالعه تنها به نوع خودمختار و کنترل شده انگیزه پرداخته می شود.مرجند و اسکینر ، معنقدند که خودتنظیمی یادگیری، افکار، احساسات و اعمال خود منشأ فرد می باشند، که در زمان مورد نیاز برای تأثیرگذاری بر روی یادگیری و انگیزه شخص، طراحی و مناسب سازی می شوند.

راتل و همکاران، معتقدند که برای ارزیابی جهت گیری انگیزشی، تمایز بین انگیزه خودمختار و کنترل شده مهم تر از تمایز بین انگیزه درونی و بیرونی می باشد. انگیزه خودمختار، زمانی مشاهده می شود که رفتار به وسیله ی خود فرد آغاز و سپس مدیریت نشود. در انگیزه خودمختار، فرد خود را به عنوان منشأ رفتارش تجربه می کند، در حالیکه در انگیزه کنترل شده فرد انتخابی را تجربه نمی کند و احساس می کند که به آلت دستی برای آن رفتار تبدیل شده است. تحقیقات در حوزه ی تحصیلی و حوزه های دیگر، نشان می دهد که شاخص های مثبت عملکردهای دانشجویی، با سطوح بالای انگیزه خودمختار در رابطه است، در حالی که مشخصه های منفی آن با انگیزه کنترل شده و بی انگیزگی در رابطه است.

در زمینه ی تحصیل و آموزش، خودتنظیمی خودمختار نه تنها با انگیزه درونی، بلکه با دیگر خصوصیات مهم آموزشی، از قبیل عملکرد مناسب، یکپارچگی شخصیت، رشد اجتماعی و بهزیستی فردی نیز همبستگی دارد. مطالعات متعدد نشان داده است که انگیزه خودمختار، نتایج سازشی از قبیل پیشرفت را به همراه دارد، در حالی که انگیزه کنترل شده و بی انگیزگی عواقبی منفی مثل اخراج از مدرسه را در پی دارد. با توجه به آن چه بیان شد، می توان دریافت که انگیزه و به دنبال آن خودتنظیمی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان نقش به سزایی را ایفا می کنند. پژوهش های انجام شده حاکی از آن است که پیشرفت تحصیلی از تعامل بین متغیرهای موقعیتی مثل برنامه، روش های آموزشی، شرایط عاطفی و فیزیکی محیط تحصیلی، نگرش نسبت به مسایل آموزشی و انگیزه فراگیران تأثیر می پذیرد.

تعداد ملاحظه پذیری از پژوهش ها نشان داده اند که آموزش خودتنظیمی یادگیری می تواند پیشرفت تحصیلی را تقویت کند و انگیزه یادگیری را تسهیل کند. هم چنین براساس نتایج فراتحلیل بیش از سی پژوهش نقش استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در موفقیت دانشجویان را تأیید کرده اند.

از سوی دیگر، پیشرفت تحصیلی، یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش است و می توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً پیشرفت تحصیلی براساس نتایج آزمون های نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار می گیرد و نمراتی را که دانشجویان در دوره های مختلف تحصیلی و در دروس مختلف کسب می کنند، نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آن ها تلقی می کنند. افت تحصیلی، مشروط شدن و به دنبال ان اخراج دانشجو، یکی از مشکلات آموزشی دانشگاه های کشور است. از سوی دیگر، ناآشنایی دانشجویان با روش های مؤثر و کارآمد مطالعه و هم چنین مشکلات مربوط به مهارت های یادگیری، در شکست تحصیلی دانشجویان مؤثر بوده است.

تأثیر روش های مطالعه و دارا بودن مهارت های تحصیلی، در یادگیری درسی و در نتیجه در مهارت های شناختی و عملی و به دلیل رابطه تنگاتنگ آن با پیشرفت تحصیلی، باالطبع در نهایت در سرنوشت شغلی دانشجویان مؤثر می باشد. ایندرحالی است که پژوهش مربوط بخودتنظیمی درزمینه یادگیری ومطالعه وارتباطی که می تواند با مهارت های تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان داشته باشد، بسیار اندک است .

منبع

هاشمی نیا،طاهره(1394)، نقش هوش معنوی و راهبرد های یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی بندرعباس

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0