رابطه نگرش سيستمي با نگرش هاي پيشين خود
بايد دانست نگرش سيستمي با نگرشهاي كلاسيك و نئوكلاسيك تعارض ندارد بلكه تكاملي است از مجموع دو نگرش فوق به عبارت ديگر نوعي تركيب وكل نگري است كه شناخت اجزا را نيز ضروري ميداند.در واقع اينطور نيست كه هر كدام نظريههاي كاملاًجداگانه و به طور كلي متفاوت داشته باشند زيرا اولاًمشخص است كه در همه دربارهي سازمان يعني شرايط كار جمعي، چيزي كه متشكل از انسان وابزار و وسائل است و براي رسيدن به اهدافي صورت مي گيرد، نگرش خاص خود را دارند يعني عنصر اصلي مطالعه در واقع يكي است فقط نوع نگرشها متفاوتند ثانياً هريك از نظريهپردازان سازماني در بسياري از موارد تحت تاثير محققين و دانشمندان سلف خود بودهاند واز نظريه ها ومفاهيم وعقايد آنها استفاده كردهاند. ثالثاً جامعه شناسي وفن مديريت سازمان هر كدام مفاهيم و اصطلاحات و روش دستهبندي امور مخصوص به خود دارند كه نظريه پردازان سازماني از هر دو شاخهي اين علوم در تبيين سازمان وساخت واهداف آن استفاده كردهاند كه بالطبع مشابهي در انواع نظريه ها را موجب گرديده اند.
نگرش سیستمی فون برتالنفی، یک نظریه برتر ارائه داد که تمامی تئوریهای دیگر را با هم تلفیق کرد ونظریهای که با قوانین واصول مربوط در تمام علوم تکمیل شد و نظریهای که با حرکت بیرونی و درونی، یک منطق کاملاً قابل قبول برای دخالت ارزشهای انسانی در کار علمی را ارائه نمود.ارزشها شاید همیشه اجزاء خاص یک سیستم را تحت تاثیر قرار ندهند، به ویژه زمانی که سیستم هیچ جز انسانی نداشته باشد و به ویژه موقعی که مثلاً سیستم یک ماشین باشد، ولی ارزشها مسلماً بر روابط متقابل سیستم با محیط خارجی که خود بخشی از آن محیط است، تاثیر میگذارد. محیط خارجی که در حال حاضر باید مد نظرقرار گرفته شود.
اهميت نگرش سيستمي
نگرش سيستمي از آن جهت توصيه شده است كه براي درك پيچيدگيهاي سازمان هاي زنده به صورت بالقوه مفيد واقع مي شود. نقطه نظرات ديدگاه سيستمي، چهارچوب مفيدي ارائه مي دهدكه به مدد آن دانشجويان مي توانند مفهوم سازمان را درك كنند. ديدگاه سيستمي به مديران حال وآينده اجازه مي دهد كه سازمان رابه عنوان يك كل مشتمل به سيستم هاي فرعي متعدد واجزا مرتبط بهم است مورد توجه قرار دهند. ديدگاه سيستمي ايده برخي مديران سطوح پائين سازمان را كه مشاغل خود را عناصر مجزا، ايستا و فاقد نقش در حيات سازمان مي پندارد رد مي كند.
ديدگاه سيستمي همه مديران را ترغيب مي كند تا محيطي را كه بر فعاليتهاي سيستم آنها تاثيري ميگذارد مشخص نموده وآنرا بشناسد. همچنين به مديران كمك مي كند تا سازمانها را به عنوان الگوهاي با ثبات همراه با مرزهاي مشخص ببينند و در خصوص اينكه چرا سازمانها در برابر تغييرات از خود مقاومت نشان مي دهند اطلاعاتي رابه دست آورندنهايتاًاينكه توجه مديران را به دادههاي مختلف پردازش دادهها به صورتي گوناگون به منظور نائل شدن به اهداف هدايت ميكند .
رويكرد سيستمي نسبت به اثر بخشي چنين اظهار مي دارد كه سازمانها متشكل از قسمتهاي فرعي مرتبط بهم هستند اگر قسمتي از اين سيستم ضعيف عمل كند، اثر عملكرد آن بر عملكرد كل سيستم موثر واقع ميشود. اثربخشي مستلزم آگاهي وتعاملات موثر با عوامل محيطي است . نظريه سيستمها بر اين اصل استوار است که:
در عمق تمام مسائل، يک سري اصل و ضابطه موجود است که بطور افقي تمام نظامهاي علمي را قطع ميکند و رفتار عمومي سيستمها را کنترل مينمايد. يعني مي توان به يک سري از اصول و ضوابط اوليه دست يافت که تعريف کننده رفتار عمومي سيستمها صرفنظر از نوع آنهاست. اين بدان معنا نيست که يک تئوري عمومي بتواند جايگزين تئوري هاي خاص نظامهاي علمي مختلف گردد، بلکه فقط سعي دارد بصورت يک هدايت کننده (مانيتور) عمل نمايد. کوشش براي ديدن کل، اصل ادعايي است که روش سيستمها در برخورد با مسائل براي خود قائل است.
نگرش سيستمي را با هر هدف و در هر كجا كه به كارگيريم، از پديده ها در كليتي نظام مند با ارتباطات متقابل عوامل و اجزاي تشكيل دهنده، به همراه محيط پيراموني و بازخوردهاي آن صحبت به ميان مي آورد و اين ناشي از اتفاق نظري است كه درباره تعريف سيستم به شكل اعم وجود دارد و آن عبارتست از: سيستم مجموعه اي از اجزا مرتبط با هم است كه در رابطهاي تعريف پذير،هدف خاصي را دنبال مي كنند. طبق اين نگرش براي هر موضوع مورد مطالعه به روش سيستمي، حداقل مواردي همچون محيط، درون داد، فرايند، برون داد، و باز خورد در ارتباط با هم ديده ميشوند .
مشخصات مهم تئوري هاي مدرن.
- بينش سيستمي
- پويايي
- سطوح وابعاد چندگانه ومتقابل
- تعدد انگيزش
- احتمال پذيري
- تعدد ريشه هاي علمي
- توصيفي بودن
- تعدد متغيرها
- وفاق وسازواري.
دو جنبش نگرش سيستم
نگرش سيستمي با رشد وتوسعه دو جنبش جداگانه -كه تقريباً هدف واحدي را دنبال مي كردند- هويت مستقل پيدا كرد:
- نظریه عمومي سيستمها
- علم كنترل وارتباطات.
تالكوت پارسونز، با استفاده از مفاهيم سيستمي نظريه عمومي سيستمي رابيان مي كند.هدف نظريه ي عمومي سيستمها، كشف قوانين و نظم ذاتي انواع پديده هاست از اين رو مي توان آن راسيالترين نظريهي سيستمي به شمار آورد زيرا در چارچوب نظري آن هيچ نظريهي قاطعي ارائه نشده است.علم كنترل و ارتباطات در حيوان وماشين اندكي بيش از نظريه عمومي سيستمها مطرح شده است. اين علم ماهيتي ميان رشتهاي دارد واز علوم مهندسي، كامپيوتر، رياضيات و… بهره وافر برده است تا اصول و قوانيني كلي را تنظيم كند كه بتواند بر اساس آنها پديده ي كنترل وارتباطات را خواه در موجودات زنده وخواه در سیستمهای بيجان بررسي و مطالعه كند. نوربرت وينراز پايه گذاران اصلي اين علم آنرا علم كنترل و ارتباطات در حيوان وماشين ناميده است .ويژگيهاي منسوب به سیستمهای سايبرنتيك عبارتند از: پيچيدگي، پويايي، احتمال گرا بودن، وابسته به يكديگر بودن و باز بودن.
انواع نظريه سيستمي
چالز وست چرچمن ، در بحث از نظريه ي سيستمي معتقد است كه فقط يك نظريه سيستمي وجود ندارد بلكه نظريه ها متعددند. چهارنوع انديشه ي مختلف را مطرح مي كند كه در واقع مباني سيستمي را ارائه ميدهند:
الف. نظريه طرفداران كارايي در بررسي سيستم.طرفداران اين نظريه معتقدند بهترين طريقه بررسي سيستم سازماني آن است كه ابتدا نقاط مسئله خيز آن را شناسايي كنيم و بعد از شناسايي قدم پيش گذاشته عوامل مسبب عدم كارايي را از ميان برداريم.
ب. نظريه طرفداران كاربرد دانش در بررسي سيستمها. طرفداران اين نوع نظريه ادعا دارند كه براي بررسي وتوصيف كار يك روش علمي واصولي استفاده كرد و مدل ويژه ي آن سيستم را ارائه داد. دانشي كه در اين راه به كار ميگيرند گاهي رياضيات، زماني اقتصاد وزماني علم رفتار از قبيل روانشناسي وجامعه شناسي است.
ج. نظريه نوع دوستان ؛توجه به عواطف واحساسات انساني. اين دسته را عقيده بر اين است كه سيستمها همان انسانها هستند و اصوليترين نظريه ي سيستمي، آن نظريه اي است كه در وهله اول به ارزشهاي انساني يعني آزادي، حرمت، شان و مقام انسان توجه بيشتري مبذول دارد. علاوه بر آن نظريه ي سيستمها بايد از تحميل هر نوع طرح وهر نوع مداخله خودداري كند.
د. نظريه مخالفين طرح ؛ ضد طرح ها. ارائه دهندگان اين نظريه معتقدند تهيه هر نوع طرح شخصي يا به اصطلاح منطقي، كاري بيمعنا، خطرناك و نادرست است. از نظر آنها نظريه ي صحيح سيستمها زندگي در آنها وعمل بر اساس تجربه ي شخصي است به شرط آنكه نخواهيم با طرحهاي رياضي تغييري در آنها به وجود آوريم. مخالفان طرح را دسته هاي مختلفي تشكيل ميدهند ولي اكثريت با كساني است كه معتقدند تنها نشان مديريت واقعي درسازمان تجربه و زيركي مديرست .
سازمانها بعنوان سيستم
كليد درك سازمان به عنوان سیستمهای باز شناخت اين موضوع است كه سازمانها با محيط خود در تعاملند موضوع متداولي كه در تئوري سازمان وجود داشته اين است كه اگر سازمان خواهان بقا وافزايش اثر خود است بايد خودرا با محيط تطبيق دهد. يكي از تعاريف عمومي محيط را به عنوان تركيبي از موسسات يا نيروهايي كه برعملكرد سازمان تاثير گذاشته وسازمان كنترل كمي بر آنها دارد ويا اينكه اصلاً كنترلي بر آنها ندارد تعريف كردهاند .
اختصاصات سازمان اداري در تحليل سيستمي به شرح زير است.
- سازمان سيستمي است مركب از تعدادي زير سیستمهای بهم وابسته مرتبط.
- سازمان يك سيستم باز وپويا است.
- سازمان در جهت تعادل راه مي پويد.
- سازمان سيستمي است باهدفها،مفادوكاركردهاي متعدد،بعضاًباهم در تعارضند.
ويلفردبراون وانواع نظريه هاي سيستم سازماني.
ويلفرد براون،پژوهشگر علوم اجتماعي كه داراي تجربيات فراوان در سازمانهاي صنعتي است معتقد است كه اصول تشكيلات اجتماعي يك سازمان حاصل تلفيق سه سيستم اجتماعي بايكديگر است كه عبارتنداز : سيستم اجرايي، سيستم نمايندگي وسيستم قانوني.سيستم اجرايي نمايانگر تشكيلات سازماني است با نمودار و چارت سازماني، سلسله مراتب، نقشها و مقامهاي آن مشخص ميگردد. نظريات شخصي دخالتي در سازمان ندارد.سيستم نمايندگي. وقتي سيستم اجرايي پياده شد در بطن اين سيستم، سيستم نمايندگي به وجود ميآيد. سيستم نمايندگي انتقال دهندهي نظريات اعضاي سازمان به كادر رهبري است.
سيستم قانوني، اين سيستم از چهار گروه سازماني تشكيل شده: سهامداران، مديران، مشتريان و نمايندگي كاركنان. بر اثر تركيبي از اقتدار واختيارات چهار گروه فوق شركت، موسسه يا كارخانهاي به وجود مي آيد وشروع به كار ميكند. تدوين مقررات وآئين نامه هاي سازماني بستگي مستقيمي به نظرات چهارم گروه دارد .
سازمانها به مثابه سیستمهای حقوقي(منطقي)- سازمان ازآن نوع مشاركت بين انسانها بوجود ميآيد كه هوشيارانه وبا قصدوهدفمند است. سازمانها واحدهاي اجتماعي ؛ گروه هاي انساني هستند كه با قصد خاص بنا شده تا به هدفهاي معيني نايل آيند . سازمانها جمعهایي هستند كه در جهت نيل به هدفهاي نسبتاً مشخص و نشان دادن ساختارهاي اجتماعي كه از ميزان نسبتاً زيادي از رسمي بودن برخوردارند هدايت ميشوند.سازمانها ابزاري هستند كه براي رسيدن به هدفهاي خاص طراحي شدهاند.
واژه منطقي به معناي محدود منطقي بودن فني وعملكردي به كارمیرود وبه حد سازمانيابي يك سري عمليات به نحوي كه با حداكثر كارايي به هدفهاي ازپيش تعيين شده هدايت شوند اشاره دارد.در اين نوع از سيستمها دو ويژگي براي سازمانها وجود داردكه آنها را با ديگر انواع جمعها متمايز ميسازد.
- هدفمندبودن: هدفمندي كه فعاليتها و تعامل ميان افراد سازمان را جهت حصول به هدفهاي مشخص هماهنگ ميسازد هدفها آنقدر مشخص ميشوند كه بتوانند تعريفي روشن، خوب وشاخصي بدون ابهام براي انتخاب فعاليتها فراهم کنند.
- شكل رسمي داشتن :همكاري افراد آگاهانه واز روي قصد است. نقشها و روابط آنها مستقل از ارزشهاي شخصي صاحبان مشاغل درون آن ساختار توصيف مي شوند و شكل رسمي به خود ميگيرد. قوانين ناظر بر رفتار میشود. رسمي شدن را ميتوان كوششي در نظر آورد كه به قصد قابل پيشگويي كردن رفتار توسط معياربندي و تنظيم آن انجام ميگیرد.
مكاتبي كه دراين طبقه جاي می گیرند: مديريت علمي، مديريت اداري، بوروكراسي و مباحثات سايمون درباره رفتار اداری. سازمان ها به مثابه سیستمهای حقيقي (طبيعي)- سازمان جمعهايي هستند كه افرادشان در يك گرايش مشترك براي بقاي سيستم مشاركت دارند و اين اعضا در فعاليتهاي جمعي كه بطور غير رسمي به وجود ميآيند براي تامين بقاي سيستم دست اندركار مي باشندوتوجه به ساختار رفتاري دارند. سازمانها به عنوان سیستمهای پوياييند كه دروجودشان،تلاش براي بقاوحفظ خودبعنوان يك سيستم عجين گشته است.توسعه ساختارهاي غير رسمي از ابزارلازم براي حصول به چنين هدفي است.جمع را قادر ميسازد تااز منابع انساني اعضاي خودبهره مند شود .
نكات بارز سیستمهای حقيقي
- پيچيدگي هدف: توجه به هدفهای سازماني ورابطه آنها با رفتار اعضاي سازمان. توجه به اين رابطه بيشتر از این روست كه تحليلگران سيستم حقيقي بيشتر توجه خود را بر رفتار سازماني متمركز مي سازند و به رابطه بين ساختارهاي رسمي رفتار سازماني اهميت ميدهند. نظر كلي آنها در مورد اهداف سازماني اين است كه الف:بين اهداف بيان شده رسمی و هدفهاي عملياتي تفاوت وجود دارد. ب:تاكيد بر اينكه اگر هدفهای بيان شده واقعاً دنبال شوند آنها هرگز تنها هدفهايی نخواهند بود كه بر رفتار افراد سازمان حاكم باشند. به اين نكته توجه دارند كه سازمانها را نميتوان صرفاً تنها ابزار حصول به هدفهاي مشخص دانست. سازمانها متشكل از گروههاي اجتماعي هستند كه ميكوشند خودرا با شرايط ويژهای كه در آن به سر ميبرند، وفق دهند و حفظ كنند. حفظ بقا هدف عمدهای است كه بر سازمانها حاكم هستند.
- ساختار غير رسمي: تاكيد دارند كه تاثير ساختار سازماني بر رفتار افراد آن بيش از قوانين و مقررات جاري است.آنها معتقدند كه ساختارها به شدت متمركزورسمي شدن غير موثر است و حجم بسياري از گرانبهاترين استعداد سازمان يعني هوش وابتكار عمل اعضاي خودرا به تباهي ميكشند.ساختارهاي غير رسمي عملكردهاي مثبت دارندوبه اصلاح نارسايهاي سيستمهاي رسمي كمك ميكند.
- تحليل وظيفهای: اين الگو فرض ميكند كه يك واحد اجتماعی (سازمان) نيازها وپيش نيازهایی دارد كه اگر بخواهد در حفظ موجوديت خودبه شكل موجود راسخ باشد بايد آنها را برطرف كند.هر ساختاري دامنه ای از وظايف را انجام میدهد وقتي يك ساختار معين بتواند عملكردي را مناسب با وظيفه انجام دهد ميتوان گفت براي آن وظيفه متناسب است .
مكاتب برگزيده:مكتب روابط انساني،بارنارد،سلزنيك،سيستم اجتماعی.
سازمانها به مثابه سیستم های باز. تعريفهاي پيشين سازمان را به شكل يك سيستم بسته يا يك سيستم جدا از محيط خود و متشكل از مجموعهاي از افراد ثابت وكاملاًمشخص مورد توجه قرار مي دهد.ولي سازمانها سیستمهایي بازند وبه جريان افراد، اطلاعات ومنابع از خارج وابسته اند.محيط به سازمان شكل مي دهدواز آنها حمايت و يا تهديد و در آنها نفوذ ميكند. ديدگاه سيستم باز به سازمان نه به عنوان ساختار رسمي و نه به عنوان موجوديتي پويا بلكه به به عنوان سيستمي مركب از فعاليتهای مرتبط مينگرد. سازمانها سیستمهایی از فعاليتهای مرتبط هستند كه ائتلافهای در حال تغيير از يك موقعيت به موقعيت ديگر را كه توسط افراد به وجود ميآيد پيوند ميدهند. سيستمها در محيط دائم در حال مبادله با آن قرار دارند و در آن كار ميكنند.
ازالگوي سيستم باز اين بينش اساسي حاصل ميشود كه سازمانها كامل نيستند و همگي متكي به تبادلات با ديگر سيستمها هستند همگي در برابر تاثيرات محيطي به عنوان شرطي براي بقاي خود باز هستند. چشم انداز سیستم های باز درباره ساختار سازماني بر پيچيدگي وتغيير پذيري هر يك از اجزا وهمچنين بر ضعيف بودن پيوندهاي ميان آنها تاكيد دارد نگرش به اجزا بر اين اساس است كه آنها ميتوانند به طور نيمه مستقل عمل كنند. محيط بعنوان منبع نهايي براي موادوانرژی واطلاعات درك ميشودكه همگي براي دوام سيستم ضروري است .
مكاتب برگزيده:طراحي سيستمها، نظريه اقتضا،الگوي و يك در سازماندهی.
منبع
خاندانی ،سعید(1392)،بررسی میزان آگاهی مدیران از اهداف مدیریت آموزشی وارتباط آن باموفقیت شغلی آنها، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید