رابطه بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان با کارتیمی
آموزش عالی محور اصلی توسعه انسانی در سراسر جهان است. دانشگاهها محور کلیدی نظامهای آموزشی هستند که با ایجاد توانمندیهای لازم زمینه را برای توسعه فراهم میکنند. و همچنین به عنوان یکی از مهمترین سازمانهای اجتماعی، رسالت و پرورش انسانهای خلاق، مبتکر و مسؤولیت پذیر را بر عهده دارد و به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار باید گامهای اساسی و مهمی در جهت توسعه و تحول بردارد. امروزه مؤسسات آموزش عالی مانند سایر سازمانها رو در روی چالشهای جدیدی قرار گرفتهاند و برای ادامه حیات و انطباق با محیط پیرامون نیاز به تغییر و تحول اساسی دارند. از این رو برای همگام شدن با تغیر و تحولات، شناخت متغیرهایی مانند مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان نقش بهسزایی در پیشبرد اهداف سازمانی ایفا می کند.
مسؤولیتپذیری اجتماعي سازمان براي حكومتها جذاب است؛ زيرا آنها را قادر ميكند تلاشها، برنامهها وسياستها را تكميل و يا قانوني كنند و مكمل نقش سنتي دولت، در تدوين سياستگذاري اجتماعي كارا باشند. امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان به مراتب فراتر از حوزه فعالیت و تاثیر خود در گذشته که انسان دوستی بود گام می نهد، مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان در عرصه کسب و کار برای رسیدن به توسعه پایدار، در مورد ارائه راهحلهای پیشگیرانه برای چالشهای اجتماعی و زیست- محیطی و عرصههایی از این دست نقش و جایگاه خود را پیدا کرده است. کارول زمینههای مختلف از مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان را به منظور ارائه یک مدل با هم ترکیب کرد و در چهار بعد، مسؤولیت اقتصادی، قانونی، اخلاقی، و اجتماعی تقسیم کرد.
از طرف دیگر مفهوم، نسبتآْ جدید دیگری که می تواند بیانگر تغیر تمرکز سازمانها به سوی افراد باشد، مفهوم کار تیمی است. در واقع با توجه به ضرورت انطباق با تغیرات محیطی و اینکه بسیاری از فعالیتهای پیچیده و تخصصی در سازمانها خارج از طاقت روال معمول و کار فردی است، باعث شده که سازمانها به مفهوم نسبتآ جدیدی به نام کار تیمی روی آورند. برای همین مدیران سازمانها به تدریج به این نتیجه رسیده اند که برای اجرای فعالیتهای پیچیده سازمان، نیازمند کارکنانی هستند که که در قالب تیمهای چند نفره با تخصصهای مکمل، در جهت پیشبرد اهداف سازمانعمل کنند. كار تيمي به عنوان مفهومي بازتوليد شده از واحدهاي گروه سنتي كار، از مشخصه هاي اصلي نظريه ها و رويكردهاي نوين مديريت امروز است. كار تيمی هنگامی تحقق مییابد که تعداد معدودی از افراد، كه از نظر اجتماعی، ساختاری و فنی به یکدیگر و به سازمان بزرگتر وابستهاند، برای تحقق هدفی مشترک تلاش می كنند.
اعضای هیأت علمی با تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص جامعه، جزو، تاثیرگذارترین عوامل بر نظامهای آموزشی کشور محسوب می شود و کمیت و کیفیت وظایف آنها تاثیر مستقیم بر عملکرد و کارایی آموزش عالی دارد و به همین دلیل رشد حرفهای اعضای هیأت علمی، یکی از وظایف اصلی آنان به شمار میرود. توسعه حرفهاي اعضای هیأت علمی، يك نقش حياتي در كوششهاي اصلاحي مراکز بازي مي كند. بنابراين اگر كوششهاي اصلاحي ميخواهند موفق شوند، بايد وقت بيشتري به يادگيري کارکنان و برنامه هاي آنها اختصاص دهند و اتو توسعه حرفهاي بايد به عنوان يك فرايند مداوم در نظر گرفته شود و بتواند تمامي كاركنان مراکز را در بر بگيرد. توسعه حرفهاي بايد در زمينه بهبود تمامي مراکز مورد حمايت قرار گيرد و رشد فردي رابرانگيزد.
اكنون يكى از واقعیتهاى جهان شمول اين است كه افرادى كه از توانايیها و مهارتهاى حرفهاى و تخصصى بيشترى بهرهمند هستند، براى حل مسائل جارى، انگيزههاى قوىترى دارند، مسئوليت بيشترى را مى پذيرند، و در نهايت، موجب افزايش بهرهورى در سازمان میشوند. انسان يكى از عوامل مهم براى ايجاد تحول در سازمان و تحقق اهداف و رسالتهاى مورد نظر است. در واقع، اگر در سازمانها از وجود انسانهاى دارای توسعه حرفهای، دانشگر و تبيين نگر بىبهره باشيم، بسيارى از فرصتها را از دست خواهيم داد. این موضوع به ویژه برای اساتید دانشگاه، که با دانشجویانی با نیازها، مسائل و درخواستهای گوناگون در ارتباط هستند، بیشتر حائز اهمیت است. زیرا اساتید باید در قبال ارائه خدمات به دانشجویان و درخواست تقاضاهای آنها احساس مسؤولیت نموده، به مطالعات منطقی آنها پاسخ مثبت دهند.
از آنجایی که عدم توجه به مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کار تیمی و توسعه حرفهای اعضای سازمان باعث عملکرد ضعیف در سازمان، کاهش مشروعیت و مقبولیت سازمان، خلل در قدرت رقابتی سازمان در مقابل سازمانهای دیگر، کمبود تخصص و توانایی افراد درسازمان و دانش فنی ضعیف کارکنان سازمان، اثر بخشی کم سازمان ها، و نبود برنامههایی توسعهای که از نشانههای ضعف و بیمار بودن یک سازمان است را منجر می شود. لذا این پژوهش قصد دارد وضعیت این متغیرهای حیاتی را اندازهگیری و راهکارهای لازم را برای بهبود و ارتقاء آنها در سازمان ارائه دهد و خلاء های ناشی از کمبود مطالعات در این زمینه را پر کند.
در نتیجه، با توجه به نتیجه حاصل از این تحقیق برای اینکه نشان داده شد که متغیرهای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کارتیمی و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی رابطه مثبتی با هم دارند و تاثیر در متغیر مسئولیتپذری اجتماعی سازمان میتواند هم کار تیمی و هم توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در سازمان را تحت تاثیر قرار دهد و از آنجا که برای رقابت در بین سازمانهای امروزی توجه به متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان بسیار ضروری است، آموزش عالی به عنوان یکی از سازمانهای تاثیر گذار در جامعه باید ضمن شناخت این متغیرها با استفاد از تحقیق شرایطی را فراهم کند که با کنترل این متغیرها در دانشگاه علوم پزشکی همدان بتواند به نحو موثری برای پیشبرد اهداف سازمان از آنها استفاده کند.
منبع
بازی، قاسم(1394)، رابطه بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان با کارتیمی و توسعه حرفه ای، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه بوعلی سینا
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید