رابطه بهزیستی روانشناختی با فرسودگی شغلی

بهزیستی روانشناختی یکی از عوامل مهم در پیشگیری از فرسودگی شغلی است ونتایج یک تحقیق نشان داده است که بهزیستی روانشناختی پیش بینی کننده خوبی برای فرسودگی شغلی است؛ به این صورت که پرستارانی که فرسودگی شغلی را تجربه می کنند ممکن است احساساتی مثل خستگی مزمن، تند مزاجی ،بی حوصلگی، خشم نسبت به بیماران، فقدان همدلی و همدردی نسبت به بیمار، کناره گیری روانی از بیمار واز وظایف شغلی را بروز دهند وفرسودگی شغلی در واقع پیامد نهایی استرس شغلی و فشارهای روانی ناشی از کار است که روابط فردی ،شغلی و سازمانی را درگیر می کند.

انواع جهت گیری مذهبی

آلپورت دو دسته جهت گیری مذهبی را مشخص کرده است : اول جهت گیری مذهبی با منشأ بیرونی که در آن فرد از مذهب به منظور خدمت کردن به نیازها و ارزشهای دیگر مانند نیاز به مقام و موقعیت ،حفظ تعادل درخانواده و نظایر آن استفاده می کند . به نظر آلپورت این مذهب قابل اعتماد نیست و مورد انتقاد است. دومین جهت گیری مذهبی از نظر آلپورت جهت گیری درونی یا ذاتی است . این این نوع مذهب به زندگی انسان ثبات و شادمانی می بخشد .افرادی که دارای مذهب درونی هستند ، یعنی معتقدند که مذهب در ذات آنها ریشه دارد در مقایسه با افرادی که مذهب بیرونی دارند ،یعنی مذهب را وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود می دانند از سازگاری بیشتری برخوردارندآلپورت معتقد است مذهب درون سو ،مذهبی فرا گیر ،دارای اصول سازمان یافته و درونی شده است .افراد با جهت گیری مذهبی درون سو به تعالیم مذهبی شان صادقانه اعتقاد دارند و تنها مذهب با بعد درون سو می تواند سلامت روانی را بهبود بخشد. می توان مذهب ومعنویت را به عنوان یک عامل مهم در جهت تعدیل و کاهش مشکلات روانشناختی درافراد در نظر گرفت.آلپورت معتقد است که تفاوت قائل شدن بین مذهب درونی و بیرونی به ما کمک می کند تا کسانی را که دین برای آنها هدف است را از کسانی که دین برای آنها وسیله است  جدا نمائیم . افراد دسته اول به خوب بودن هدف توجه دارند و افراد دسته دوم به خوب بودن وسیله و کسانی که با دین خود زندگی می کنند و دین برای آنها هدف است نسبت به کسانی که دین را وسیله ای برای زندگی کردن و حمایت می خواهند از سلامت روان بهتر و میزان افسردگی کمتر ی برخوردارند .

در واقع مجموع ویژگیهای مطرح شده برای مؤمنان را می توان به عنوان یک عامل محافظت کننده سلامت در نظر گرفت .مذهب با ارائه چارچوبی جامع و کامل که تعریفی همه جانبه از جهان هستی در بر دارد ،ضمن این که می تواند عرضه کننده افکار معنا داری در هنگام مواجهه با رنجها ،تحمل سختی ها و دشواریها باشد ،همچنین می تواند از طریق ایجاد یک فضای حمایتی و منبع وحدت یافتگی اجتماعی، بر میزان سازش یافتگی ،حرمت خود و خود باوری که از عوامل حیاتی در بهداشت روانی و بهزیستی روانشناختی محسوب می شوند بیافزاید .به نظر می رسد برای مقابله با فشار روانی تأثیر مذهب را می توان به دو صورت مطرح نمود : از یک سو نقش مذهب را می توان در فرایند ارزشیابی فشار روانی مد نظر قرار داد .چنان که این نقش مذهب در قران کریم با اشاره به این که مؤمنان به انواع سختیها و بلاها به عنوان عاملی جهت امتحان ورشد و تقویت معنوی می نگرند.همچنین مذهب از طریق عوامل تعدیل کننده پاسخ به فشار روانی مانند ارزیابی موقعیت ،ارزیابی شناختی خود فرد ،راهبردهای مقابله ،و منابع حمایتی بر سبک مقابله با فشار روانی افراد تأثیر می گذارد .

درجهت ارائه تبیینی دیگر می توان به اهمیت هماهنگی ابعاد وجودی انسان در سلامت اشاره نمود . چنان که فرانکل با تعریف دین به عنوان جستجو برای معنای نهایی معتقد است که جوهر وجودی انسان متشکل از سه عامل :معنویت ،آزادی و مسئولیت است و دستیابی فرد به کمال و امور نیک از طریق معنویت میسر است او نقش کلیدی در بهبودی فرد و جامعه را منحصر به هماهنگی سه جانبه جسمانی ،روانی و مذهبی می داند.

به نظر می‌رسد مذهب می تواند به عنوان یک منبع مقابله با تنش های زندگی مورد توجه قرار گیرد . افراد با جهت گیری مذهبی درون سو با تکیه بر سیستم باورها و اعمالی که عواطف ناشی از موقعیتهای دشوار زندگی شان را کاهش می دهد می توانند به میزان بیشتری از امید و بهزیستی روانشناختی دست یابند .و میتوان نتیجه گرفت که رفتارها و عقاید برخاسته از مذهب ،تأثیر مثبتی در معنا دار کردن زندگی در افراد دارد . مکانیسم ایجاد آرامش روانی از طریق مذهب به این صورت است که رفتارهایی مانند توکل بر خدا و عبادت می توانند با ایجاد امید و ترغیب و تشویق به نگرشهای مثبت ،موجب آرامش درونی افراد شوند . کارکرد مذهب در برخورد با موقعیتهای دشوار زندگی از طریق داشتن احساس تعلق به منبع بی کران قدرت ،امیدواری به یاری خداوند ،بهره مندی از حمایتهای اجتماعی و معنوی و داشتن معنا و هدف در زندگی افراد مؤثر است .دین و مذهب موضوعی است که قدمتی دیرینه دارد .دین مورد بحث روانشناسا نی همچون فرویدو یونگ بوده است و پس از آن اندیشمندانی چون آلپورت و استانلی هال به تبیین مذهب پرداخته‌اند . اریک فروم بیان داشت که مذهب جبر گرایانه منجر به اختلالات روانی می گردد ولی دین انسان گرایانه و خوش بینانه باعث رشد استعداد فرد و سلامت او می گردد.

آثار نگرش مذهبی بر زندگی :

در این راستا در قرآن کریم اشاره شده است که ارزیابی مؤمنان از رویدادهای تنشگر به آرامش روانی شان آسیب نمی زند زیرا همواره بر این باورند که چه بسا وقایع نا خوشایند منبع خیر هستند و چه بسا امور دوست داشتنی که منبع شر هستند مؤمنان مشکلات و سختیها را قرین و مقدمه آسایش و گشایش می‌دانند و همواره امید وار هستند.مبانی نظری اسلام یعنی اصول دین از قبیل اعتقاد به  عالم غیب ،خداوند ،عدل الهی ، وحی ،نبوت ،امامت، حیات اخروی ،هدفدار بودن زندگی ،مصنونیت قرآن از تحریف ،در آمیختگی دین با سیاست  ،تعامل علم ودین و….. همچنین مهمترین بخش از فروع دین که همان احکام و اخلاق است از قبیل نماز ،روزه،حج،پوشش اسلامی ، دعا و نیایش و غیره در زندگی افراد مذهبی از جایگاه ویژه ای برخوردارند.

بنا براین بر خلاف تصور اولیه افراد ،عدم پایبندی و التزام عملی نسبت به دستورات دینی و شرعی در بعضی از انسانها نشان دهنده پایین بودن نگرش مذهبی آنان نیست و سایر عوامل مؤثر در این زمینه از قبیل خانواده ،همسالان ،الگوها،معلمان ،رفتار افراد متدین دیگر ،عملکرد مسئولان سیاسی،مدیران جامعه و رسانه های داخلی و بین المللی و غیره را باید در نظر گرفت . از سوی دیگر ،دین و مذهب به شکل خاصی در هر فرهنگ شناخته شده ای وجود دارد .دین را می توان از دیدگاه آیین ها ،شخصیتهای نمادین و انواع دعاها بررسی کرد . فرد دین دار به نوعی با منبع الهی و منبع آفرینش ارتباط بر قرار کرده و این منبع بر زندگی بشر و امور طبیعی تأثیر زیادی دارد.

  1. برای نشان دادن نقش کاربردی دین و نگرش دینی بر زندگی مادی و معنوی به برخی از آثار آن اشاره می شود: معنا بخشیدن به زندگی و زدودن احساس پوچی : به این معنی که یکی از نقشهای کلیدی دین در زندگی این است که به زندگی انسان معنا و مفهوم می بخشد و در نتیجه احساس پوچی و پوچ گرایی را از او می زداید و از رنجها و بیماریهای روحی و خلق حاصل از آن که امروز دامن گیر افراد و جوامع فاقد دین است جلوگیری می کند .
  2. دین پشتوانه اخلاق :اساسأ زندگی انسان و حیات معقول و متعالی تنها در پرتو دین میسر است .
  3. امید واری :انسان مؤمن در صحنه های دشوار و بن بستها به قدرت و کمک لا یزال الهی امیدوار می‌باشد و با توکل و اعتماد به خداوند که بر هر کاری قادر است آینده را روشن می بیند .
  4. بهبود روابط اجتماعی :دین و نگرش دینی با تعهدی که در افراد دین دار و مؤمن نسبت به هم نوعان ایجاد می کند موجب می شود اجتماع و زندگی جمعی سالم و مطلوب شود .

پژوهشها نشان می دهند که گرایشهای مذهبی سبب ارتقای سلامت عمومی ،معنا بخشی و امید به زندگی و بهبود ارتباطات اجتماعی می گردد. مثلأ تروینو بیان می کند که باورهای مذهبی منجر به بهبود سلامت عمومی ،کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس می شود،در حالی که کوئینگ بر اساس پژوهشهای خود در زمینه رابطه سلامت روانی و مذهب بیان می دارد که همیشه باورهای مذهبی منجر به سلامت روانی نمی‌گردند زیرا روانشناسان بالینی گاه با مراجعانی مواجه می شوند که دچار احساس گناه ،نشخوار فکری ،نگرانی و طرد شدگی هستند که این می‌تواند به علت محتوای باورهای مذهبی آنها باشد.معنویت یک تجربه شخصی است که بسیاری از مردم از طریق انجام اعمال مذهبی به آن دست می‌یابند و زمینه های مشترک که در تمام تظاهرات معنوی گسترده اند عبارتند از : دوست داشتن ، کمک کردن به دیگران و تجربه کردن لذت که منجر به داشتن رضایت فرد از زندگیش می شود .

در یک بررسی فرا تحلیلی پیرامون «ارتباط میان باورها و اعمال مذ هبی با بهداشت روان و کارکرد اجتماعی » بیان شده است که مذهب از طریق بالا بردن توانائی در مقابله با استرس ایجاد فضای حمایت اجتماعی ، ایجاد امید و خوش بینی درجهت کمک به ایجاد هیجانهای مثبت مثل زندگی کردن بهتر، رضایت از زندگی و شادکامی اثر خود را بر سلامت روان می‌گذارد و احتمال وجود رضایتمندی از زندگی و امید در افراد مذهبی بیشتر تأئید می‌شود. از طرف دیگر کسانی که مذهب را به عنوان ابزار زندگی مورد استفاده قرار می‌دهند کمتر می توانند از منافع ارزشمند مؤثر در بهداشت روانی دین بهره مند شوند، زیرا کارد کرد اصلی دین را به فراموشی سپرده اند.

مردانی که دارای نگرش مذهبی بالاتری هستند به زندگی خود پایبند تر هستند و تعارض کمتری با همسران خود دارند و در واقع ارتباط با خدا یک نقش تعاملی و جبرانی دارد و وجود اعتقادات مذهبی در فرد باعث می شود که فرد به جامعه و خانواده متعهد تر باشد و نوعی احساس مسئولیت نسبت به خانواده و جامعه ای که در آن زندگی می کند داشته باشند. رویکرد مثبت به آینده و هدف داری جهان و باز خوردهای مثبت آن در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی اعتقاد به مبدأ هستی و حاکمیت خدا محوری از مشخصات افراد دارای نگرش مذهبی هستند.

نقش پیشگیری مذهب از وقوع بیماریهای جسمی و روانی حائز اهمیت است به این صورت که ارزشهای مذهبی و قومی رابطه و همبستگی مثبتی با بهداشت روانی دارند ریرا هر دو رفتارهای اجتماعی مطلوب در فرهنگ را تشویق می کنند ،همچنین ارزشهای مذهبی و ارزشهای بهداشت روانی با هم همپوشی دارند و بسیاری از اشکال مذهب با رشد فرد هماهنگ می باشد ،از جمله پیشرفت ،پایداری و ثبات ،اجتناب از شیوه های زندگی مضر و پیوستگی استحکام خانواده و خود شکوفائی .همچنین مذهب الگوهای رشدی را تشویق می کند که اساسأ به نفع اجتماع بوده و در طول زندگی گسترده اند و تداوم ایمان و مذهب در زندگی مؤید سودمند بودن و سازگارانه بودن آن می باشد و در جهت دار بودن زندگی و هدفمند بودن آن در ایجاد ثبات و استحکام و هدایت انسان مؤثر است.

 قرآن کریم  یکی از عوامل کاهنده فشارهای زندگی را باورهای مذهبی و دینی ذکر کرده است و کسی که قرآن را راهنمای زندگی خویش دانسته ،در تمامی شئون زندگی آن را ناظر بر زندگی خود می داند، به پیشواز مشکلات رفته و انتظار رخداد آن را دارد. مشکلات و ناگواریها را به عنوان امتحان ،خواست و صلاحدید الهی به شمار می آورد ،در برابر عوامل فشار زا ،امید به گشایش و حل آنها در وجودش باقی می ماند و آینده را روشن می‌بیند، برخی از سختی ها را ناشی از گناهان خود دانسته و با اصلاح خویش از آنها پیشگیری می‌کند. و توصیه می‌کند در هنگام رویاروئی با مشکلات از نماز ،صبر (روزه) و یاد خدا کمک گرفته شود و آرامش روانی راخداوند بر قلب مؤمنین فرو می فرستد.(استعینوا بالصبر والصلاه ،الا بذکرالله تطمئن القلوب). به همین علت افراد مؤمن بیان می کنند که انجام فرایض مذهبی و عمل به آنها باعث رضایتشان از زندگی شده و آنها را در زندگی کمک می کند .

منبع

 منزوي چالشتري، حسن (1393)، رابطه نگرش مذهبي با بهزيستي روانشناختي و فرسودگي شغلي، پايان نامه كارشناسي ارشد، روانشناسي عمومي، دانشگاه علامه طباطبائي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0