دیسفوریای جنسیتی

 برای شروع این مبحث لازم است توضیح مختصری در مورد یکسری مفاهیم به شرح زیر داده شود، همچنین شایان ذکر است که در DSM-IV-TR و نسخه های قبلی، به نام اختلال هویت جنسی شناخته می شد که در DSM-V به دیسفوریای جنسیتی تغییر نام پیدا کرده است.

 جنسیت

به الگوی خصوصیات جنسی زیستی، کروموزوم ها، دستگاه تناسلی خارجی، دستگاه تناسلی داخلی، ترکیب هورمونی، غدد جنسی و خصوصیات جنسی ثانویه شخص اطلاق می گردد. در رشد طبیعی، این خصوصیات الگویی منسجم به وجود می آورند به طوری که شخص در مورد جنسیت خود تردیدی ندارد .

هویت جنسی

هویت جنسی به عقیده اصلی از مرد بودن، زن بودن یا جنسیت دیگر ؛ مانند تغییر جنسیت  که معمولا در سال های اولیه زندگی نمود می یابند اشاره دارد . هویت جنسی، اعتقاد راسخ به دختر بودن یا پسر بودن است که در سن هیجده  ماهگی ظاهر می شود و اغلب تا سن 24 تا 30 ماهگی تثبیت می شود .

 نقش جنسی

الگوی رفتاری ظاهری است که بازتاب احساس درونی فرد از هویت جنسی خویش می باشد: من مرد هستم یا من زن هستم . به ویژگی هایی در ظاهر، شخصیت و رفتار افراد اشاره دارند که معمولا مختص یک جنسیت می باشند و در قالب شکل های جنسیت مردانه و زنانه دسته بندی می گردند. رفتاریست که جامعه برای هر جنس به رسمیت می شناسد و شگفت آور نیست که در این زمینه تفاوت های فرهنگی وجود دارد. ممکن است انتظارات جامعه در مورد بازیها، لحن و صدا و ابراز هیجانات و نحوه لباس پوشیدن پسرها و دخترها در جوامع مختلف متفاوت باشد. با این همه برخی شباهتهای عمومی وجود دارد، پسرها بیش از دخترها به بازیهای خشن و پر سر و صدا می پردازند. مادرها بیشتر با دخترانشان صحبت می کنند تا با پسرها و تا زمانی که دو بچه در خانواده وجود دارد پدر بیشتر به پسر توجه می کند. بسیاری از والدین تحصیلکرده طبقه متوسط قصد دارند فرزندانشان را بدون تبعیض جنسی بار بیاورند، از اینکه می بینند فرزندانشان به بازیهای کلیشه ای جنس خود گرایش دارند شگفت زده می شوند: دخترها عروسک بازی را ترجیح می دهند و پسرها با تفنگ بازی می کنند.

 ملال جنسیتی

ویژگی برجسته دیسفوریای جنسیتی، ملال جنسیتی است که همراه با احساس ناراحتی از نقش جنسی فرد و تلاش برای رها شدن از ویژگی های جنسی جنس دیگر می باشد .

 اختلال هویت جنسی

اختلال هویت جنسی(GID ) یا ترنس سکسوالیسم، به تعلق شدید به جنس مقابل همراه با احساس ناراحتی از آناتومی جنسی خویش و نقش جنسیتی مرتبط با آن، گفته می شود. DSM-IV-TR اختلالات هویت جنسی را گروهی از اختلالات می شمارد که ویژگی مشترک آنها ترجیح قوی و مداوم برای اتخاذ وضعیت و نقش جنسی مقابل است . این اختلالات ممکن است در گفتار ظاهر شوند که شامل اصرار و پافشاری مبنی بر تعلق واقعی به جنس مخالف است و یا اینکه به صورت غیر کلامی و یا انجام رفتارهای جنس مخالف خودرا نشان می دهد.

 تاریخچه  دیسفوریای جنسیتی

دیسفوریای جنسیتی ممکن است به قدمت زندگی بشر باشد. مردم شناسان فرهنگی و دانشمندان دیگر، تعدادي از افراد داراي اختلال جنسیتی را در اساطیر وابسته به تاریخ یونان و روم باستان، آسیا و غرب مشاهده کرده اند. هایوسمن، معتقد است که مفهوم این اختلال در سال 1950 به عنوان نتیجۀ تغییرات در تکنولوژي پزشکی به وجود آمد و پیشرفت در علم پزشکی دراوایل نیمۀ قرن بیستم این امکان را به وجود آوردکه افراد بتوانند خودشان را به عنوان فردي از جنس مخالف در نظر بگیرند. استفاده از هورمونها براي تغییر بدن، همچنین پیشرفت تکنیکهاي جراحی، امکان تبدیل شدن مرد به زن و زن به مرد را فراهم کرده است. در نظام طبقه بندي روانپزشکی، ترانس سکسوالیسم ، به عنوان یک بیماري  اولین بار در سال 1980 ظاهر شد. در نسخه هاي جدیدتر این نظام، کلمۀ ترانس سکسوالیسم رها شد و در عوض، کلمۀ اختلال هویت جنسیتی مورد استفاده قرار گرفت.

در مورد تاریخچۀ جراحی هاي انجام شده می توان گفت، اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصلۀ سالهاي1942-1948 میلادي اتفاق افتاد که در آن، دختري به نام لورادیلون تغییر جنسیت داد و پسر شد. در آمریکا سابقۀ تغییر جنسیت به سال 1952میلادي برمی گرددکه با تغییر جنسیت جورج یورگنسن  ،به کریستین یورگنسن،  این مشکل در میان مردم شناخته شد و نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادي اتفاق افتاد. در ایران، در سال 1985 میلادي، مردي به نام فریدون که ترانس سکسوال بود، پیش امام خمینی(ره) رفت و خواهان دریافت مجوز براي تغییر جنسیت شد. امام خمینی(ره) در فتواي خویش براي این فرد چنین نوشت  تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد اشکال شرعی ندار . در واقع، امام خمینی(ره) اولین فقیه و دانشمند مسلمان است که مسائل فقهی و حقوقی تغییرجنسیت را درکتاب تحریرالوسیله بیان کرده است. وي معتقد است که تغییر جنسیت حرام نیست .

در سال 1980، سومین راهنماي تشخیصی و آماري اختلالات روانی (DSM-III) براي اولین بار، اختلال هویت جنسی را در کنار اختلالاتی نظیر پارافیلی ، اختلالات کارکرد جنسی و تحت عنوان کلی اختلالات روانی, جنسی قرار داد. پس از آن در سال 1987 در شکل تجدید نظر شدة چاپ سوم کتابچه تشخیصی و آماري اختلالات روانی(DSM-III-TR) اختلال هویت جنسی در بخش اختلالاتی قرار گرفت که اولین بار در دوران نوزادي- کودکی یانوجوانی مشخص می شوند. چاپ چهارم (DSM-IV) در سال 1994، این تقسیم بندي را تغییر داده و اختلال هویت جنسی را در فصل جداگانه اي آورد و ملاكهاي تشخیصی یکسانی براي کودکان و بزرگسالان ذکر کرد، ودر آن کلمه ترانس سکسوالیسم رها شد و در عوض کلمه اختلال هویت جنسی مورد استفاده قرار گرفت ودر DSM-V آنرا به دیسفوریای جنسیتی تغییر دادند وکلمه اختلال برداشته شد .

 تعریف دیسفوریای جنسیتی

دیسفوریای جنسیتی ، یعنی نارضایتی یا کشمکش با جنس بیولوژیک و جنسیتی که از بدو تولد به انسان می دهند، تا جایی که فرد به مشکل بالینی دچار می شود. باید توجه داشت که سکس جنس، با جندر جنسیت تفاوت دارد. وقتی بچه به دنیا می آید بلافاصله معلوم است که جنسش چیست، پسر یا دختر. اما جنسیت این است که به پسران نام پسرانه و به دختران نام دخترانه می دهند و لباس های مخصوص یکی از این دو جنس را به تنشان می کنند. وقتی آلت جنسی فرد با هویت جنسیتی او همخوانی ندارد، ممکن است دیسفوریای جنسیتی،  ایجاد شود. دیسفوریا یک لغت یونانی است، دیس به معنای بد، و فوریا به معنای حمل کردن، بردن، آوردن است. دیسفوریا یعنی تحمل  و حمل کردن  رنج زیاد، به همراه داشتن ناراحتی یا به طور خلاصه ناراحتی شدید .این پدیده در DSM-IV اختلال هویت جنسی(GID) نام داشت. اما بعد از سالها اعتراض از سوی افراد متعلق به جامعه ترانسجندرها؛ دگرجنسگونه ها، تراجنسی ها  ، انجمن روان پزشکی آمریکا تصمیم گرفت در DSM_5 نام آنرا به دیسفوریای جنسیتی تغییر دهد.

اعضای این جامعه معتقدند که ؛ اختلال هویت جنسیتی  تحقیر آمیز است، در عوض بهتر است که یک دیاگنوز پزشکی دیگر که لیبل ؛ استیگمای کمتری می زند انتخاب شود. گذاشتن یک لیبل پزشکی به شرکت های بیمه و سایر اشخاص و نهادهای ثالث اجازه می دهد تا هزینه ی درمان و جراحی تغییر جنسیت را متقبل شوند، و این لیبل پزشکی به مردم نشان می دهد که مشکلات روانی ,اجتماعی همراه این اختلال ربطی به بیماری روانی ندارند بلکه صرفا به نارضایتی فرد از ظاهر فیزیکی خود مرتبط هستند. افراد متعلق به جامعه ی ترانسجندرها سال ها به این بحث پرداختند که DSM_IV و ویراست های قبلی آن، بی دلیل و بی مناسبت، نارضایتی از اندام فیزیکی را نوعی  اختلال  طبقه بندی کرده اند و این نامگذاری اشتباه سلامت، شخصیت، حرمت، کرامت، وامنیت اعضای این گروه را به خطرانداخته است .

ویژگی های دیسفوریای جنسیتی

طبق معیارهای تشخیصی DSM_5 ویژگی های اصلی دیسفوریای جنسیتی عبارتند از:

  • علاقه شدید و مستمر به همانندسازی با جنس مخالف، بدون اینکه علت آن بهره بردن از امتیازات اجتماعی و فرهنگی مختص آن جنس باشد.
  • وجود شواهد آشکار از ناراحتی مستمر، به علت نقش جنسیتی کنونی و احساس اینکه نقش جنسیتی فعلی هیچ تناسبی با احساسات فعلی ندارد.
  • در نتیجه به وجود آمدن احساس رنج یا نابسامانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینه های عملکردی.DSM_5 دیسفوریای جنسیتی را به دو گروه طبقه بندی کرده است:

دیسفوریای جنسیتی در کودکان        

  • ناهمخوانی شدید بین جنسیتی که فرد تجربه یا ابراز می کند و جنسیتی که به او داده اند این ناهمخوانی حداقل 6 ماه طول کشیده است، و حداقل 6 مورد از موارد زیر نشان دهنده ی آن هستند ؛ یکی از شش مورد باید معیار 1 باشد :
  • فرد به شدت دوست دارد از جنس مخالف باشد یا اصرار می ورزد که از جنسیت مخالف است ،یا از جنسیتی مخالف با جنسیتی است که دیگران به او داده اند.
  • پسران به شدت ترجیح می دهند لباس های دخترانه یا زنانه را بپوشند یا با پارچه و سایر وسایل، ادای لباس های زنانه را به دست می آورند. دختران به شدت ترجیح می دهند فقط لباس های پسرانه یا مردانه بپوشند و در مقابل پوشیدن لباس هایی که مشخصا زنانه هستند به شدت مقاومت می کنند.
  • به هنگام بازی های خیالی با سایر کودکان، به شدت ترجیح می دهند نقش افراد جنس مخالف را ایفا کنند.
  • اسباب بازی ها، بازی ها، و فعالیت هایی را به شدت ترجیح می دهند که مشخصا به افراد جنس مخالف تعلق دارند.
  • کودک همبازی های جنس مخالف را به شدت ترجیح می دهند.
  • پسران اسباب بازی ها، بازی ها ، و فعالیت هایی را که مشخصا متعلق به پسران هستند به شدت رد می کنند و از بازی های زد و خوردی یا بازی هایی که در آنها نوعی ، کشتی وجود دارد به شدت پرهیز می کنند. دختران اسباب بازی ها، بازی ها، و فعالیت هایی را که مشخصا متعلق به دختران است به شدت رد می کنند.
  • کودک از آناتومی جنسی خود به شدت متنفر است.
  • به مشخصه های جنسی اولیه و یا ثانویه ای که با جنسیتی که تجربه میکند مطابقت وعلاقه ی شدیدی دارد.
  • این عارضه با رنج بالینی و شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینه های عملکردی دیگر، یا با افزایش زیاد خطر رنج، مثل دیسترس یا ناتوانی ، معلولیت همراه است.

 دیسفوریای جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان

  •  ناهمخوانی شدید بین جنسیتی که فرد آن را تجربه یا ابراز می کند و جنسیتی که به او داده اند. این ناهمخوانی حداقل شش ماه طول کشیده است و دو مورد  یا بیشتر از موارد زیر نشان دهنده ی آن هستند:
  •  ناهمخوانی شدید بین تجربه ای که فرد از جنسیت خود دارد با جنسیتی که دارد و یا مشخصه های جنسی ثانویه، یا در نوجوانان کم سن تر مشخصه های جنسی ثانویه ای که انتظار می رود فرد به زودی خواهد داشت.
  •  تمایل شدید به خلاص شدن از مشخصه های جنسی اولیه و یا ثانویه زیرا با تجربه ای که فرد از جنسیت خود دارد یا جنسیتی که نشان می دهد ناهمخوانی شدیدی دارند.
  • تمایل شدید به داشتن مشخصه های جنسی اولیه و یا ثانویه جنس مخالف.
  • تمایل شدید به داشتن جنسیت دیگر، یا جنسیتی مخالف با جنسیتی که دیگران به او داده اند.
  •  تمایل شدید به این که دیگران با او به عنوان فردی از جنسیت دیگر،یا جنسیتی مخالف با جنسیتی که دیگران به او داده اند ، است.
  •  اعتقاد راسخ به این موضوع که فرد احساسات و واکنش هایی دارد که متعلق به اعضای جنس مخالفیا جنسیتی مخالف با جنسیتی که دیگران به او داده اند، است.
  • این عارضه با رنج و عذاب بالینی و شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی ، یا سایر زمینه های عملکردی دیگر، یا افزایش زیاد خطر رنج، مثل دیسترس یا ناتوانی ؛ معلولیت، همراه است.

پست_ ترانزیشن، یعنی، فرد به زندگی تمام وقت در جنسیت مطلوب خودگذر؛ ترانزیشن کرده است  با سیر مراحل قانونی لازم برای تغییر جنسیت یا بدون آن  و تحت حداقل یک سری مراحل درمان پزشکی برای تغییر جنسیت قرار گرفته است ، یا در حال حاضر آن را می گذراند ، موضوعی که درمان هورمونی تغییر جنسیت یا جراحی تغییر جنسیت، به منظور اطمینان از دسترسی به جنسیت مطلوب نامیده می شود.

منبع

کرمی،فاطمه(1394)، بررسی همه گیر شناسی پرخاشگری در بیماران دارای دیسفوریای جنسیتی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0