درك خودكارآمدي افراد از یادگیری

دانشگاه ها بستر اصلي تدارك و تأمين نيروي انساني كارآمد براي رفع نيازهاي جامعه به شمار مي آيند.در اين راستا، دانشگاه هاي علوم پزشكي،رسالت مهمي در تكامل نقش حرفه اي دانش آموختگان خود دارند.در آموزش باليني علوم پزشكي، علاوه بر هدف هاي شناختي، هدف نهايي كسب تبحر باليني است.تبحر به معناي قابليت هاي دانش آموخته است كه مي تواند او را در ارائه نقش هاي حرفه اي آينده ياري رساند. تبحر باليني و يا شايستگي باليني در عرصه آموزشي عبارت است از ايجاد و تكامل مهارت ها، دانش،نگرش مناسب و كسب تجربه براي ايفاي نقش موثر و موفق در عرصه شغل و حرفه خاص.

شايستگي باليني بر توانايي دانش آموزان در انجام وظايف و درك آنها و سازگاري رفتارهاي آموخته شده با موقعيت هاي جديد باليني دلالت دارد. به عبارتي ديگر ، صلاحيت  باليني كه در منابع گوناگون از آن به عنوان شايستگي و تبحر باليني نيز ياد مي شود، عبارت است از بكارگيري مدبرانه و هميشگي مهارتهاي تكنيكي و ارتباطي،دانش،استدلال باليني، عواطف و ارزش ها در محيط هاي باليني به منظور پاسخ گويي به موقعيت هاي باليني.شايستگي باليني مفهومي پيچيده و مبهم است كه در سال هاي گذشته از ابعاد و ديدگاه هاي مختلفي مورد بحث وتوجه قرار گرفته است.يكي از مهم ترين اين اطلاعات، باور و درك فردي افراد نسبت به  كارآمد بودن خود است.

اين متغير ميتواند عامل پيش بيني كننده مطمئني براي مهارت و شايستگي باليني دانش آموز باشد. بر همين اساس، در مطالعه اي به منظور معرفي ابزار سنجش خودكارآمدي باليني به عنوان ابزار جديد و مكمل در ارزشيابي باليني افراد، چنين بيان شده كه توجه به اعتقادات خودكارآمدي دانش آموز، مكمل مفيدي براي ارزشيابي دقيق مهارت هاي باليني است چرا كه ارزيابي افراد  از كارآمدي خود، راهنماي مناسبي براي  پيش بيني مهارت باليني آنهاست .چنان كه بين خودكارآمدي و عملكرد افراد رابطه مثبت و معني داري ديده شده است .

خودكارآمدي يكي از مفاهيم كاربردي در نظريه يادگيري شناختي-اجتماعي بندورا ، مي باشد. او واژه خودكارآمدي را بعنوان عقايد يك شخص در مورد توانايي خويش براي سازگاري با موقعيت هاي خاص تعريف كرده است.طبق نظريه وي، افراد با باور كافي به كارآمدي خود، بهتر قادر به سازگاري با نيازهاي موقعيت خاص مي باشند، در حالي كه افرادي كه از خودكارآمدي كافي برخوردارنيستند، در ارائه فعاليت هاي خاص با مشكل روبه رو ميشوند .تجربه باليني و آموزش مناسب ، عامل مهم تعيين كننده در ايجاد اطمينان باليني در افراد مي باشد.افرادی كه از كارآمدي بالاتر برخوردار هستند، در رويارويي با چالش هاي آينده، افراد مؤثر و خودتنظيم به  حساب مي آيند.

دنياي كنوني نيازمند فراگيران خودتنظيم است.فرد خودتنظيم، فردي است كه بر پايه درك كارآمدي خود و به منظور دستيابي به اهداف علمي، راهكارهاي اختصاصي براي يادگرفتن پيداو اجرا مي كند. نتايج مطالعات نشان داده اند كه موفقيت انسان در رويارويي با چالش ها، ناشي از درك مطلوب نسبت به خودكارآمدي فردي است. افرادي كه داراي درك بالاتري از كارآمدي خود هستند، قدرت بيشتري براي تحمل كردن موانع و شكست ها در وظايف سنگين دارند. هر قدر فردي خودتنظيمي و خودكارآمدي بالاتري داشته باشد، مي توان پيشبيني كرد كه عملكرد شغلي بهتري خواهد داشت .خودارزيابي افراد نسبت به كفايت و شايستگي باليني شان، بخش مهمي در ارزيابي دانشجویان رشته هاي باليني و علوم پزشكي به حساب ميآيد.

خود ارزيابي افراد، اطلاعات ارزشمندي را در مورد مجموعه برنامه ها واقدامات انجام شده در راستاي اهداف آموزشي در اختيار برنامه ريزان قرار داده و مشكلات و كاستي هاي برنامه را مشخص مي كند . قابليت دانش آموزان پزشكي بازتابي از عملكرد آموزش پزشكي را در روند آموزش و يادگيري فراهم مي كند و سنجش آن، مي تواند وضعيت دانش آموزان در حال دانش آموختگي را از نظر صلاحيت هاي عمومي كسب شده روشن كند.مشخص شدن موارد مثبت و نقاط ضعف دانش آموختگان مي تواند شواهدي را براي بازنگري در فرايند اجراي برنامه آموزش پزشكي فراهم نمايد .

قرارداد يادگيري

تئوري يادگيري بالغينبيان مي كند كه بزرگسالان در صورتي كه اهداف يادگيري واضح، واقعي و مهم داشته باشند و اين اهداف در راستاي نيازهاي شغلي، حرفه اي و شخصي آنها باشد؛ يادگيري بهتر و پايدارتري خواهند داشت.همچنين اين تئوري مطرح مي كند كه بزرگسالان عمل گرا و مسأله محور بوده و يادگيري شان بيشتر دروني است و در يادگيري آنها روش هاي تجربي نسبت به روش هاي غيرفعال مؤثرتر است . در طي دهه هاي گذشته،استادان براي حركت به سوي يادگيري خود-راهبرد، روش هاي مختلفي را مورد استفاده قرار داده اند. براين اساس،يادگيري مشاركتي شكل گرفته و در كشورهاي زيادي معمول شده است .يادگيري مشاركتي؛ فعاليت هاي آموزشي را با نيازهاي يادگيرندگان تطبيق مي دهد.

به طوري كه دانش آموزان بتوانند مسئول يادگيري خود باشند. يكي از ابزارهايي كه بر پايه آموزش بزرگسالان و رويكرد يادگيري خود راهبر و همچنين با درنظر گرفتن تفاوت هاي فردي طراحي شده، قرارداد يادگيري است.قرارداد يادگيري، توافقي نوشتاري بين مدرس و دانش آموز است كه شامل مراحل متعددي است و بايد آنچه كه توسط مدرس به دانش آموز آموزش داده شود را مشخص كند . قرارداد يادگيري، محيط يادگيري مشاركتي را رشد مي دهد.نقطه روشن يادگيري مشاركتي تغيير حركت از انتقال دانش به توليد دانش است.افراد از نظر توسعه يادگيري فردي ارزشيابي شده و تمركز بر يادگيرنده به طور فردي است.اغلب حاميان روش قرارداد يادگيري به منفعت هاي فردي سازي فرآيند يادگيري، ارتقاي عدم وابستگي و استقلال يادگيرنده، توسعه رفتارهاي يادگيري مادام العمرو مشاركت فعال يادگيرنده تأكيد دارند ، به اعتقاد برخي صاحب نظران باتوجه به تغييرات سريع دانش و نيمه عمر كوتاه آن، مهم ترين مسئوليت سيستم آموزشي در حيطه مشاغل بهداشتي اين است كه استادان از ارائه دانش نظري به تنهايي پرهيز كنند و فرصت ايجاد فعاليتهاي خود-راهبر را در محيط هاي دانشگاهي فراهم نمايند .

حدود 25 سال پيش گيبون بيان كرد كه تغييراتي در آموزش از تدريس به يادگيري و از استاد به فراگير ايجاد شده است. اين تغييرات چالش هايي را در آموزش ايجاد كرد.نياز براي تغيير از سبك هاي استاد محور تدريس به سبك هاي دانش آموزمحور، كه به دانش آموز اجازه مشاركت فعال در تجارب يادگيري را مي داد، به مدت طولاني بخش باارزشي از آموزش شد. تشويق به نقش يادگيرنده فعال، يادگيري عميق را پرورش داد و ظرفيت خود هدايتي و ابتكار را بالا برد كه در نهايت باعث افزايش اعتماد به نفس و موفقيت فراگير شد.قرارداديادگيري به عنوان ابزاري براي ايجاد تغيير در آموزش بالینی ابداع شد.استفاده از قرارداد يادگيري تا قبل از 1986 به درستي مشخص نيست و نوشته هاي خيلي كمي در مورد استفاده از قرارداد يادگيري در آموزش بالینی وجود دارد، اما از آن زمان به بعد، مطالعه در اين زمينه به ميزان قابل توجهي افزايش يافته است.

قرارداد يادگيري، برنامه نوشته شدهاي است كه آنچه را يك فرد ياد خواهد گرفت توصيف مي كند و آن را به عنوان نتيجه فعاليت يادگيري خاص مي داند.قراردادهاي يادگيري بعنوان راه حلي براي مشكلات آموزشي، مورد حمايت قرار گرفته اند.بارينگتون واستريت ، به نقل از برگر، از قرارداد يادگيري بعنوان سند موافقت ثبت شده توسط يادگيرنده، با جزئياتي در مورد آنچه كه ياد گرفته خواهد شد،چگونگي انجام آن، زمان يادگيري و معيارهاي خاص ارزشيابي كه براي قضاوت در مورد تكميل يادگيري استفاده خواهد شد،نام میبرد.اغلب تعريف هايي كه براي اصطلاح  قرارداد يادگيري  ارائه شده شامل مشخصه هايي مربوط به ترجيح انتخاب فعاليت ها توسط يادگيرنده، اهداف يادگيري يا برنامه هاي يادگيري و انسجام و هماهنگي بين يادگيرنده و استاد راهنمااست.

قرارداد يادگيري شامل ا جزاء اساسي شامل:

  • اهداف عيني يادگير
  • منابع و راهبردهاي يادگيري
  • شواهد تكميل
  • دستيابي به اهداف

معيارها و مقاصد براي رواسازي شواهد و مسير زماني دستيابي به اهداف است. براي اين كه قرارداد يادگيري مؤثر باشد، بايد مشخصه هايي مثل: رسمي بودن توافق و ثبت قراردادها، تنظيم واضح آنچه ياد گرفته خواهد شد،چگونگي كسب يادگيري و چگونگي ارزشيابي، نيز درنظر قرار گرفته شود. در قرارداد يادگيري ميزان سطح حمايت توسط استاد راهنما فرصت هايي كه براي يادگيري مستقل بايد فراهم شود و در دسترس بودن منابع براي ايجاد تجربه يادگيري نيز مورد توجه قرار مي گيرد.توافق نوشته شده يا قرارداد بطور ضمني برانجام فعاليت هاي يادگيري كه داراي اهميت هستند، دلالت دارد. قرارداد يادگيري يك سند متصل به قانون نيست بلكه استفاده از كلمه  قرارداد به اهميت تعهد براي همه كساني كه در حركت به سمت دستيابي به اهداف نهايي ذكر شده در قرارداد، دخالت دارند؛ اشاره مي كند.

قرارداد يادگيري ميتواند براساس نقاط قوت و ضعف فراگير طراحي شود به طوري كه در اين روش مدرس و فراگير در مورد نقاط قوت و ضعف آموخته هاي فراگير، بحث و تبادل نظر مي كنند و سپس در محتواي قرارداد يادگيري و استراتژي مناسب براي تقويت نقاط قوت و اصلاح نقايص به توافق مي رسند و در نهايت قرارداد به صورت مكتوب نوشته مي شود و طرفين آن را امضا مي كنند.  علي رغم جنبه هاي مثبت قراردادهاي يادگيري، تي سانگو همكاران به چند مشكل در اجراي قراردادهاي يادگيري در حرفه كار درماني در هنگ كنگ اشاره كرده اند. تعدادي از يادگيرندگان نوشتن قراردادهاي يادگيري را سخت مي دانستند و بسياري از يادگيرندگان قراردادهاييرا نوشتند كه از نظر قالب و محتوا شبيه هم بودند. همچنين تعدادي از دانش آموزان اهداف عيني پايين تري نسبت به ديگران، به دليل اين كه از گذراندن واحد درسي و كسب نمره مطمئن شوند، نوشتند.

بر طبق نظر تي سانگو همكاران ، نتايج منفي ممكن است از اختلاف فرهنگي بين ادراك دانش آموزان غربي با دانش آموزان منطقه آسيا نسبت به مدرسين، ناشي شده باشد. تي سانگ و ديگران، نتيجه گرفتند كه با آموزش كافي استادان راهنما يا ارشد هاي باليني و مشاوره و مربي گري مناسب يادگيرندگان، با اين روش يادگيري خود-راهبر تسهيل شده و مي تواند تجربه مثبتي براي صاحبان فرآيند به دنبال داشته باشد.در مطالعه اي ديگر، اعضاي هيأت علمي دريافتند كه دانش آموزان تمايل به نگارش قراردادهاي يادگيري در قالب و محتواي يكسان دارند، لازم است استادانو دانش آموزان قبل از شروع آموزش قراردادي باهم در مورد اهداف آموزشي بحث نمايند. برخي صاحب نظران پيشنهاد ميكنند كه قراردادهاي يادگيري بدليل درنظرگرفتن اختلافات گسترده شخصي بين يادگيرندگان، راهبرد ايده آلي است.

منبع

موسویان،سیدحامد(1394)، بررسی سبک های یادگیری،تاب آوری و مهارت های حل مسئله در شطرنجبازان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی گیلان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0