خنده از نظر علم روانشناسی

 زندگی روزانه و حوادث و اتفاقاتش باعث ایجاد عکس العمل هایی در انسان می گردد که گاه شرایط زمان و مکان اجازه بروز آنها را نمی دهد و در نتیچه مقدار انرژی در بدن ذخیره می گردد؛ این تعداد انرژی زائد عصبی به جای آنکه صرف ایجاد معادلاتی از افکار و هیجانات جدید گردد ، به دلیل موانع موجود تولید جریانی در اعصاب حرکیت در گروههای مختلف عضلات نموده و سبب ایجاد حرکات نیمه تشنجی می گردد که آنها را خنده می نامیم.

با توجه به تعریف فوق ، پی می بریم که خنده ا زنظر روانشناسی بازتاب یا واکنشی است که به منظور تخلیه هیجانات به کار می رود. به عبارت دیگر ، روانشناسان معتقدند که چون مقدار زیادی انرژی ذخیره شده و واپس زده روانی به دلیل شرایط مختلفی چون کنترل شدید محیط ، حوادث اتفاقی و بازداری های ذهنی راهی به بیرون نمی یابند، از طریق خندیدن از ذهن و بدن تخلیه می گردند. در واقع به دلیل همین تخلیه هیجانی است که همیشه پس از خنده احساس آرامش به وجود می آید که با خود تمرکز فوق العاده ای به همراه دارد.

زیگموند فروید، روانپزشک نامی اتریش و بنیان گذار روانکاوی، با تعریفی که از خنده ارائه می کند نشان می دهد که وی خنده را برای تخلیه انرژی های ذخیره و کسب لذت می داند.  خنده عبارت از رها کردن قوای ذخیره شده است و این رها شدن ایجاد لذت می کند . به این ترتیب ، می توان ملاحظه کرد که روانشناسان به خنده به عنوان سوپاپ اطمینان آنها ایفا می کند. به همین دلیل ، خنده از نظر علم روانشناسی دارای جایگاهی ویژه و پردازش ، عنصری است که به برقراری تعادل روانی در انسان کمک می کند و زمینه سلامت روانی او را فراهم می نماید. نقش ویژه ای که خنده در تخلیه فشار های روانی به عهده دارد باعث گردیده که روانشناسان به متولیان امر توصیه کنند که محیط های کاری ، آموزشی و خانوادگی را به محیط های شاد و پرخنده تبدیل سازند .

نظریه های خنده:

درباره علل خندیدن افراد ، نظریه های متعددی وجود دارد، با وجود رویکردهای نظری وسیع و قابل بحث ، چهار نظریه عمده دی دیگاه امروزی وجود دارد که عبارتند از : نظریه برتری، نظریه عدم تجانس یا ناهمخوانی، نظریه رهایی و نظریه الوهیت .

نظریه برتری:

 بر اسسا این نظریه هیجان گرا، ما زمانی به لطیفه ای می خندیم و یا صحنه ای ما را به خنده می اندازد که بتوانیم ناخودآگاه به فرد با گروهی که بر ما برتری دارند، چیره شویم. در واقع ، عکس ـ العمل برتری موقتی انسان بر فرد یا گروه مسلط بر اوست .

در این نظریه ، یک موقعیت وقتی خنده دار است که در آن موقعیت ، فرد احساس برتری کند. بنابراین ، خنده راهی برای بالا بردن خود و حس خود ارزشی در افراد است. از طرفی ، مطالبق با این نظریه خنده همیشه تحقیر کننده نیست، بلکه گاهی خوشایند و همدلانه نیز می باشد. به عبارت دیگر ، گاهی خنده به افراد کمک می کند تا به دسته های اجتماعی که در گروه ها وجود دارد ،ملحق شوند. بنابراین ، خنده در این نظریه به عنوان یک حرکت صلح جویانه در ایجاد شوخی تلقی می شود .

نظریه عدم تجانس یا ناهمخوانی:

 بر اساس نظریه عدم تجانس ، چیزی خنده دار است که با انتظارات فرد ناهمخوان بوده و موجب تلاش های مکرر او برای درک این ناهمخوانی شود. بنابراین تا زمانی که حل نشود، موقعیت خنده دار خواهد بود. در این نظریه ، بچه ها در ابتدا فقط خنده را در ناهمخوانی ادراکی درک می کنند. با افزایش سن و بوجود آمدن توانایی درک ناهسمانی های منطقی و انتزاعی تفکر، آنها می توانند خنده را در دامنه وسیعی از ناهمخوانی ها ، درک کنند. برخی از صاحبنظران ، ناهمخوانی را به عنوان تنهاترین شرط برای درک و ارزیابی خنده می پذیرند ، در حال یکه عده ای دیگر ، ناهمخوانی را به عنوان شرطی لازم ، اما نه کافی برای درک خنده در نظر می گیرند.

نظریه رهایی:

 بر اساس این نظریه ، شوخی و خنده روش قابل قبولی از نظر اجتماعی ، برای آزاد سازی تنش و فشارهای عصبی است. چگونگی عمل سیستم عصبی در آزاد سازی تنش در این نظریه چندان مورد حمایت قرار نگرفته است . اکثر تحقیقات روانپزشکی حاکی از این مهم است که خنده بهترین شیوه کنار آمدن با هیجانات عصبی و موقعیت های مربوط به آن می باشد. استرس و فشار روانی جزیی از زندگی همه انسانهاست؛ ولی گاهی هیجانات و فشارهای درونی مفرّی برای تخلیه نمی بینند و واپس زده می شوند، خنده می تواند جایگزین آنها شود .

مطابق با این نظریه ، خنده و شوخی کاری است که به کمک آن می توان عقده های سرکوب شده را دوباره بیدار کرد و با آزاد شدن این انرژی ذهنی، مخاطب به رهایی می رسد. در واقع طبق نظریه فروید، پرچمدار این نظریه ، خنده و شوخی نوعی سازکار دفاعی بخش ناخودآگاه ذهن است و اثر روانی خنده از این رو اهمیت دارد که می تواند انرژی سرکوب شده ذهن را دوباره آزاد کند و ارضای روانی ـ ذهنی به ارمغان آورد. فروید، سه منشأ متفاوت برای خنده قایل است. لطیفه گویی، موارد خنده دار و شوخ طبعی ، که تمامی آنها نوعی ذخیره سازی انرژی روانی هستند که بعدها توسط خنده تخلیه خواهد شد، در موارد خنده دار ، انرژی شناختی مورد استفاده برای حل کردن چالش های عقلی ذخیره شده و آزاد می شود.

نظریه الوهیت:

 جدید ترین نظریه در مورد خنده و شوخ طبعی ، نظریه ای است که به اصطلاح نظریه الوهیت ( الهیات) نامیده می شود . بر اساس این نظریه ، خنده و شوخی توانایی است که باعث رها شدن فرد از آشفتگی ، ازایش وحدت ، اتحاد فرد با دیگران از طریق با هم خندیدن ما بر ملا کردن حقیقت بی شایبه یک موقعیت و تعبیر روح و روان فرد می شود. در اصل خنده و شوخی در این نظریه به عنوان هدیه یا موهبتی ا زجانب خداوند برای انسان می باشد .

 رابطه خنده با سلامت روان:

یکی از مزایای خنده تأثیر بر سلامتی است، زیرا خنده می تواند به عنوان یک میانجی در روابط اجتماعی عمل کند خنده تأثیر مستقیمی بر میزان سطح استرس دارد، فرآیند های فیزیولوژیکی نیز تحت تأثیر خنده قرار می گیرند. برای مثال ، خنده تنش ماهیچه ای را کاهش می دهد و سرانجام حالات مثبت هیجانی را تحت تأثیر قرار می دهد که نشان دهنده سلامت روانی است . امروزه اهمیت خنده ، شعف ، حس بذله گویی ، طنز و نظایر اینها در امر سلامت روان خوشبختی و همچنین تقویت قوای روانی انسان برای مقابله با پیچیدگی ها و مسائل و مشکلات دنیای امروز نیز کاملا امر شناخته شده ای است  . به نظر آلپورت اگر فرد روان رنجور خندیدن به خود را یاد بگیرد، ممکن است این راهی برای مدیریت خود و به دنبال آن درمان او باشد.

منبع

دین پرست،آرزو(1394)، رابطه خنده درمانی یوگایی و سلامت روان دختران و پسران جوان ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0