خلاقیت شناختی

خلاقیت شناختی توانایی و ظرفیت فرد برای تولید ایده ها، آثار و محصولات نو و ابتکاری را نشان می دهد. به عبارت دیگر خلاقیت موجب می شود تا فرد انطباقی جدید با شرایط و موقعیت های محیطی به گونه ای غیر مرسوم ولی مفید پیدا کند.از این رو باور صاحب نظران بر این است که خلاقیت ضمن داشتن توانایی های استدلالی در درون خویش با تخیل و واگرایی همراه است.

خلاقیت یک جنبه ی مهم از حل مسئله است و خلاقیت شناختی به شخص کمک می کند در انجام کارها قدرت تمییز داشته باشد، تحلیل کند و در هنگام مواجهه با مشکل اعمال خود را براساس دانش پایه ریزی کند .بحث های زیادی پیرامون این مسئله مطرح است که آیا مفهوم خلاقیت شناختی یک مهارت است یا یک ویزگی شخصیتی.خلاقیت هر فرد به توانایی های فکری او بستگی دارد و توجه به این مسئله که توانایی های شناختی افراد به شخصیت آن ها نسبت داده می شود بسیار مهم است. تحقیقاتی که بر تحلیل خلاقیت شناختی تمرکز دارند از آن به عنوان یک ویژگی شخصیتی یاد می کنند نه یک مهارت. و حقایق و شواهد تجربی زیادی نیز در اثبات این مسئله وجود دارد.

 بر اساس عقیده صاحب نظران مختلف میزان خلاقیت افراد را فرآیندهای تفکر او تعیین میکند. همچنین عوامل تأثیرگذار دیگری نیز وجود دارند از جمله فرهنگ، توانایی فردی و محیط. مدل های نظری در تحلیل و فهم خلاقیت شناختی از ارتباط و روانشناسی گشتالت استفاده می کنند.بر اساس نظریه های ارتباط(تعاملی) خلاقیت از طریق پاداش دادن به نمایش اعمال خلاقانه بهبود می یابد و احتمال اعمال خلاقانه بعدی را نیز افزایش می دهد. از سوی دیگر بر اساس دیدگاه گشتالت گرایی خلاقیت به فرآیندهای درونی ویژه و کشاننده ها نسبت داده می شود. مکانیسم هایی نظیر ارتباط، قضاوت، ادراک و استدلال  در تنظیم شناختی تأثیر می گذارد و به تنظیمات عاطفی نیز کمک می کند.

ابعاد خلاقیت شناختی

 توجه به نظر آوریل خلاقیت یک حالت ذهنی است که همه ی اعمال هوشمندانه انسان را یکپارچه می کند؛ اعمال هوشمندانه انسان را ممتاز می سازد. او 5 جنبه برای خلاقیت در نظر گرفت که شامل خیالی بودن، داشتن سبک و روش، دستیابی به هدف، ابتکارداشتن و ارزشمند بودن.

ابعاد متفاوت سیالی، انعطاف پذیری، بسط، اصالت و پیچیدگی تفکر نیز از شاخص ها و ملاک های خلاقیت شناختی است که در مدلهای متفاوت به آنها توجه شده است:

  • سیالی: توانایی تولید ایده ها و پاسخ های متفاوت است.
  • انعطاف پذیری: توانایی کشف پاسخ های متفاوت است.
  • بسط: توجه به جزئیات مربوط به یک ایده است.
  • اصالت: توانایی تولید یک محصول جدید است.

مراحل خلاقیت شناختی         

خلاقیت شناختی را پژوهشگران و نظریه پردازان از دیدگاه های متفاوتی بررسی و تعریف کرده اند؛ برخی تعاریف فرآیندمدار (نوعی خاص از تفکر)، برخی تولید مدار (پدیده های دیدنی و محسوس) و برخی دیگر شخص مدار (صفات و ویژگی های فرد خلاق) هستند. در این راستا مدل های متعددی نیز از جمله مدل های اولیه، مدل های حل مسئله خلاق، مدل های چرخشی، مدل های تیز هوشی، مدل های صفتی و مدل های نظام یافته ,عناصر و ابعاد خلاقیت شناختی را تبیین کرده اند.

در بین کلیه مدل ها مراحل آمادگی به معنای کسب اطلاعات(تعریف موضوع،مشاهده و مطالعه)، مرحله نهان یا کمون(توجه نکردن به مسئله در یک فاصله زمانی)، مرحله روشنگری (ظهور ایده جدید) و در نهایت بازنگری (بررسی محصول ذهنی) مشترک است.

آمادگی

انگیزه تأثیر مهمی دارد چرا که برای شروع فرآیند خلاق وجود انگیزه ضروری است. در این مرحله فردتمام اطلاعات ضروری را دستچین می کند و جنبه های گوناگون مسئله را مورد بررسی قرار می دهد. دراین مرحله او آزادانه می اندیشد، مواد لازم را گرد می آورد، جستجو می کند، به پیشنهادات گوش فرا می دهد و اجازه می دهد تا ذهن سرگردانی داشته باشد.

یک دانشمند یا هنرمند، پیش از خلق اثر خویش باید ابعاد مختلف زمینه ی کاری خویش آشنا باشد. علاوه بر آمادگی  عمومی یک نوع آمادگی خاص نیز  ضروری است. منظور از آمادگی خاص، بررسی، جست و جو و مطالعه و جمع آوری مدارک در خصوص موضوع مورد نظر است. یکی از روش های مفید در این زمینه مطالعه ی عقاید و نظریات دیگران است. از این طریق فرد می تواند بسیاری از واقعیت ها و مشکلات کار خود را بهتر درک کرده و سپس برای رشد افکار خویش نظریه های دیگر را رها کند.

نهفتگی

در این مرحله ظاهراً نوعی توقف در کار دیده می شود و فرد هیچگونه  تلاشی برای رسیدن به نتیجه انجام نمی دهد. در این مرحله ممکن است  دانشمند یا هنرمند در خصوص مسئله فکر هم نکند. بعضی از روان شناسان معتقدند در این مرحله ذهن ناخودآگاه شروع به فعالیت میکند.

دردورة نهفته فرد خودآگاهانه با مسائل روبرو نمی شود. این مرحله ممکن است از چند دقیقه تا چند سال طول بکشد و درآن مواد جمع آوری شده در ذهن فرد ذخیره می گردد و دریک حالت انفعالی قرار دارد. شاید با شیوه های نامعلومی که برما مکشوف نیست مواد گرد آوری شده تحت یک سازمان دهی درونی قرار می گیرند تا زمانی  که مرحلـﺔ اشراق آغاز می شود و فرد راه حل مسئله خود را می یابد.

روشنگری

این مرحله جایگاه خاصی در فرآیند خلاقیت دارد؛ چرا که تفکر در آن شکل گرفته و حل مسئله مشخص می شود.اغلب متفکران ظهور این مرحله را ناگهانی می دانند. فرد خلاق در طول کار طبیعتاً با موانعی برخورد می کند که کار را دچار وقفه و امکان هرگونه پیشرفت را از فرد سلب می کند؛ ولی ناگهان موضوع روشن می شود و فرد می تواند موانع را از سر راه بردارد.

بازنگری          

در این مرحله فرد خلاق آن چه را به دست آورده است(اعم از اختراع، اکتشاف یا نظریه ی تازه) ارزیابی می کند، شواهد آن را دوباره می سنجد و از لحاظ منطقی آزمایش می کند. به عبارت دیگر در این مرحله اهمیت و ارزش کار به وسیله ی بازبینی مشخص می شود.

منبع

قنبری،فرزانه(1393)، اثر آموزش توانمندسازی روانشناختی بر خلاقیت هیجانی و خلاقیت شناختی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0