خصوصيات افراد با ناتواني اجتماعي
ادراك اجتماعي، توانايي فهم موقعيتهاي اجتماعي و به همان ميزان حساسيت نسبت به احساسات ديگران است. دانشآموزان با نقص ادراك اجتماعي در انواع فعاليتهاي مستقل كه انتظار ميرود كه كودكي كه با سن مشابه انجام دهند ناتوان هستند، آنها از قضاوت در مورد نگرشهاي مردم در محيط اجتماعي ناتوان بوده و نسبت به جو موقعيتهاي اجتماعي غير حساس هستند. آنها تمايل به بروز رفتارهاي نامناسب و ايجاد نگرش نامطلوب دارند.
برخي ازخصوصيات افرادناتوان اجتماعي درزير ارائه شده است:
ضعف در قضاوت:رشد ادراك اجتماعي از برخي جهات با رشد مهارتهاي تحصيلي نظير خواندن و رياضيات مشابهت دارد. در هر دو مورد افراد بايستي ياد بگيرند كه فرايندها را پيشبيني كرد و نتايج واقعي را با نتايج مورد انتظار مقايسه نمايند و نهايتاً براساس چنين بازخوردي رفتار خود را با موقعيت متناسب نمايند. اشخاص با مشكل ادراك اجتماعي در هر كدام از اين قدمها با مشكل مواجه هستند. آنها نميتوانند فرايندهاي اجتماعي ديگران را پيشبيني نموده و قادر به حصول اطمينان نيستند كه آيا رفتار اجتماعي فرد با رفتار پيشبيني شده تطابق دارد يا خير.
علاوه بر اين، آنها قادر نيستند كه رفتار خود را در سايه چنين مقايسههايي تطبيق نمايند و در نتيجه مردم گريز و بيتفاوت به نظر ميرسند. به عنوان مثال به نحو نامناسبي اطلاعات بسيار شخصي را در آشناييهاي اتفاقي وارد كنند و در همين حال ممكن است ندانند كه چطور براي داشتن يك رابطه مطلوب دوستانه با آنهايي كه مايل هستند دوست شوند، سرمايه گذاري كنند.
ناتواني در درك احساسات ديگران: بنظرميرسدافرادباناتوانيهاي اجتماعي نسبت به همسالان خود توجه كمتري به احساسات ديگران دارند و احتمال دارد از نظر كلامي يا رفتاري به گونهاي نامطلوب عمل نمايند. زيرا آنها نميدانند فردي كه به او واكنش نشان ميدهند خوشحال يا ناراحت است، پذيرا يا ناپذير است. علاوه بر اين آنها نسبت به جو عمومي يك موقعيت اجتماعي حساسيت لازم را ندارند. بررسيها نشان ميدهد كه افراد با ناتوانيهاي اجتماعي در كشف و درك سرنخهاي اجتماعي مفيد كه توسط ديگران ارائه ميشود ضعيف هستند. اين چنين عدم حساسيتي ميتواند منشا ايجاد مشكل در برقراري رابطه با همسالان و والدين گردد.
مشكل در اجتماعي شدن و دوست يابي:والدين كودكان با ناتوانيهاي اجتماعي گزارش ميكنند كودكانشان مشكلات قابل ملاحظهاي در دوست يابي دارند در طي اوقاتي كه كودك برنامهاي ندارد مثل ساعات پس از مدرسه، تعطيلات آخر هفته حالت سردرگمي شديدي دارد. مشاهده والدين نشان ميدهد، زندگي اجتماعي كودكانشان با سايرين متفاوت است. هنگامي كه آنها براي تعاملات اوليه اجتماعي تلاش ميكنند، اغلب ناديده گرفته ميشوند. حتي غريبهها نيز ميتوانند پس از مشاهده اين كودكان از طريق نمايش ويديويي، تنها ظرف چند دقيقه آنها را شناسايي كنند.
مشكل در پايهريزي ارتباطات خانوادگي:خانواده جوهره زندگي كودك بوده و او شديداً نيازمند ارضا و اطمينان در خانواده ميباشد. با وجود اين كه كودك مشكلات بياندازهاي در رفتار اجتماعي، زبان و خلقيات دارد حتي ارتباطات خانوادگي نيز به سختي برقرار ميشود. كودك ممكن است از جو خانوادگي ارضا نشده و از طرف والدين هم مانند همسالان و معلمان طرد ميشود.
افراد داراي اختلال بينايي با انواع چالشهاي غير منتظره در گذار از كودكي به بزرگسالي برخورد ميكنند. عمدهترين اين چالشها شامل اطلاعات ناكافي در خصوص جنسيت ، روابط عاطفي و ناتواني در رانندگي، اضطراب در خصوص زندگي آتي ، بيكاري بالقوه و همچنين مشكل دريافتن فعاليتهايي كه بتوانند با همتايان نابيناي خود مشاركت كنند. همانگونه كه اين گروه از افراد با اين چالشها روبرو ميشوند به مراتب بيشتر از دوران كودكي خود دچار كمرويي ميشوند. کودکان داراي مشکلات ناسازگاري اجتماعي، کمبودهايي را در زمينه مهارتهاي اجتماعي مانند برقراري ارتباط، همکاري و روابط با همسالانشان نشان ميدهند. فرد نابينا اغلب مورد ترحم و رفتارهاي مهربانانه كاذب قرار ميگيرد. از اين رو ممكن است دلسوزيهاي مردم جنبه واكنشي داشته باشد. در اين صورت حمايتهاي بيش از حد و پذيرش تصنعي بيشك به تماميت رواني و فرديت نابينا لطمه ميزند. زيرا از يك سو متوجه ميشود كه محبتها و توجهات اطرافيان به اوساختگي است و از طرف ديگر متوجه ميشود كه واجد كفايت اجتماعي آن طور كه بايد باشد، نيست. در نتيجه به تدريج جايگاهش را در اجتماع از دست ميدهد. بدين ترتيب يا با اراده خودش با اجتماع قطع رابطه ميكند يا به خاطر ضعف پذيرش اجتماعي جامعه گريز ميشود.
منبع
یزدیان اصفهانی،سمانه(1390)،اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی برسازگاری ونگرش دختران بانقص بینایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی کودکان بانیازهای خاص،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی اصفهان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید