خشونت و باورهای جنسیتی

یکی از مسائل مهم جامعه شناسی معاصر نابرابری های اجتماعی ست این نابرابری ها ناشی از ویژگی های خاص افراد مانند جنس، سن، نژاد، قومیت، و مذهب اند به این معنی که افراد جامعه به سبب جنیست خاص : زن یا مرد یا به علت قرار گرفتن در رده های سنی متفاوت ؛ کهنسالان یا بر حسب نژاد یا قومیتی که دارند ، یا مذهب خاصی که پیرو آن هستند از نظر  پایگاه اجتماعی پایین تر از بقیه قرار می گیرند و  از برخی مزایای اجتماعی محروم  می شوند  امروزه یکی از مباحث مهم نابربری ها، مسئله نابرابری جنسی است . تمایز بین جنس و جنسیت نقطه مشترک بسیاری از پژوهش هاست جنسیت برچسبی اجتماعی است که با انتظارات اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد در حالی که جنس با تکیه بر توصیف زیست شناختی بیشتر بر تفاوتهای زیست شناختی تاکید دارد .

همه جوامع از اعضای خود در مورد رفتار، نگرش ها و ارزش ها انتظاراتی دارند. انتظارات پیرامون تفاوت های مربوط به جنس باعث می شود که افراد بر حسب جنسیت خود: مرد یا زن بودن نقش هایی را ایفا کنند که به آن نقش جنسیتی گفته می شود،  رفتار نقش جنسی که به هویت جنسی مربوط است و تا حدودی از آن منشا می گیرد شامل آن چیزی است که فرد برای شناساندن خود به عنوان یک پسر( مرد) یا دختر( زن) می گوید یا انجام می دهد بنابر این هرچند که عوامل زیستی در شکل گیری نقش جنسیتی تاثیر دارند اما عامل عمده در ترکیب  نقش مناسب با جنس، یادگیری؛  عوامل محیطی  است، خشونت نتیجه یکی از باورهای جنسیتی سنتی بر نظام خانواده است.

هدف اساسی بم، از مطالعه نقش های جنسیتی آفرینش مفهومی از سلامت روان است که از جهت فرهنگی آزاد باشد همچنین بم بیان میدارد که زنان دوجنسیتی اعتماد به نفس بالاتر دارند دوست داشتنی تر هستند و سازگاری بیشتری نسبت به گروه های همتای خود در قالب های جنسیتی سنتی(مردی و زنی) دارند .

کلیشه های جنسیتی تصویر ذهنی یکنواخت و قالب بندی شده ای از رفتارهای خاص مربوط به مردان و زنان بدون بررسی و آزمون است که بدون توجه به تفاوتهای فردی صورت میگیرد کلیشه های جنسیتی در واقع دیدگاه های هستند که افراد باور دارند که در مورد  یک جنس بیش از جنس دیگر صدق می کند به این ترتیب عملا با نادیده گرفتن استعدادهای بالقوه ی فردی و همچنین ایجاد شکاف بین منافع دوجنس بر دامنه نابرابری های جنسی خواهند  افزود در فرهنگ ما این که مرد نباید گریه کند، زن احساساتی است و نمی تواند قضاوت درستی بکند یا اینکه زن ترسو، خرافاتی و نازک دل است و مرد سنگدل، سخت گیر،سلطه گر و پرخاشگر است و آنچه در این میان جلب توجه می کند این است که کلیشه های عمدتا منفی در مورد زنان و شیوع و پذیرش کلیشه های عمدتا مثبت در مورد مردان است و اینکه این کلیشه ها در نهایت به پیشداوری و تبعیض جنسیتی منجر می شود 88 درصد از مادران ایرانی از دوسالگی دختر را به مراتب کمتر از پسر به استقلال، خودکفایی تشویق میکنند مطابق با این نگرش که نقش دختردرآینده عمدتا نقش مادری و همسریست خصوصیاتی چون همکاری با دیگران،حساس بودن به نیازهای دیگران و قبول مسئولیت نسبت دیگران را در او تقویت میکنند .

صفات مردانه صفاتی هستند که  به خصوص در محیط های کاری صفات مطلوب در نظر گرفته می شوند در حالی که در کلیشه های جنسیتی زنانه  زنان با صفاتی به صورت معمول وابسته به کنش های اجتماعی با دیگران مانند دلسوز، شکیبا، مهربان، و یا با ویژگی های ظاهری مانند ظرافت و زیبایی توصیف می شوند که این صفات به طور معمول در محیط های اولیه(خانواده) ارزش دارند.در یک مطالعه بین المللی که در 25 کشور انجام شد صفت های مردانه خیلی با ارزش تر از صفت های زنانه قلمداد می شود .

بلانت ،معتقد است محتوای کتاب های درسی ابتدایی مدارس ایرلند درون یک بافت قدرت(کلاس درس) ارائه می شوند و در راستای تقویت کلیشه های زنانه و مردانه است به طوری که مردان همواره مبارز و هوشمند و  در موقعیت های قدرت و مشاغل مختلف مشاهده می شوند در حالی که زنان وابسته و منفعل و بیشتر در نقش مادری  و موقعیت مراقبت از فرزندان دیده می شود .والترلیپمن، خاطرنشان ساخت که رفتار مردم با دیگران تا اندازه زیادی تحت تاثیر تصاویر ذهنی شان از دیگران است ، اصطلاح عقیده قالبی (کلیشه) برای اشاره به تصورات بیش از حد ساده ما از دیگران است .

بر اساس نظریه ی تهدید کلیشه ای کلود استیل، تعامل های اجتماعی رفتارهای فردی را شکل می بخشند و باورهای نظام دار نسبت به گروه های مختلف به رفتارهای تثبیت شده نسبت به آنها منجر می شود برای مثال باورهای کلیشه ای  درباره زنان و مردان آفریقایی به شکل منفی بر رفتار آنها در حیطه های شناختی اثر می گذارد و برای آنها تهدید کننده می شود تهدید کنندگی کلیشه ها بر  اعضای گروهی که این کلیشه ها در مورد آنها بکار برده می شود سبب راه اندازی همان  رفتارهای منفی مورد نظر کلیشه ها می شود، تهدید کلیشه ای بر رفتار فرد حتی اگر به آن کلیشه ها باور نداشته باشد تاثیر می گذارد و تلاش برای ردکلیشه ها  اضطراب آور است  چرا که این کلیشه ها در فرهنگ ساری و جاری است  و رد کردن آن دشوار است آگاهی زنان و مردان از این تهدید ها  یکی از راه هایی است که آنها می توانند خود را از این نوع کلیشه سازی رهایی بخشند و کلیشه ها و تهدید آنها را بازنگری کنند .

زنان در مقایسه با مردان از کلیشه های تبعیض جنسی بیشتر حمایت می کنند  و بیشتر در معرض تهدید  این باور ها هستند و از اینکه مخالفت آشکار یا پنهان خود را با مردان و کلیشه ها نشان دهند دچار هراس می شوند.در پژوهشی که شیموناکا و همکاران، بر روی802 زن انجام دادند به این نتیجه رسیدند که سنخ دو جنسیت نما نسبت به سنخ نامتمایز از لحاظ سلامت روان در وضعیت بهتری هستند. بنابراین  زنان دارای سنخ دو جنسیت نما دارای سطوح بالاتری از بهداشت روانی و بهزیستی هستند و همینطور پژوهشی که عسگری  در یک نمونه ایرانی انجام داد به این نتیجه رسید که  که بین سلامت روان و آندروژنی بودن در دانشجویان دختر ارتباط معنادار وجود دارد ولی در پژوهشی که وارد در سال 2000  انجام داد که به بررسی مدل و اندازه گیری های آندروژنی پرداخت ارتباط بین دوگانگی جنسیت در زنان با سلامت روان در تحقیقش معنادار نبود.

از نظر نگرش عمومی با وجود دگرگونی های عمده در دهه های اخیر الگوی تقسیم  نقش ها بر حسب جنسیت  هنوز از مقبولیت قابل توجهی برخوردار است طبق بررسی های انجام گرفته در سال 1984 در انگلستان 88 درصد پاسخ دهندگان اعتقاد داشتند که شستشو و اتو کاری  را باید زنان انجام دهند تصور 77 درصد این بود که  که تهیه شام باید به  عهده زن باشد 72 درصد نظافت را کار زن می دانستند و 54 درصد تصور میکردند که زن باید مسئول خریدباشد و 54 درصد فکر میکردند که زن باید مسئول مراقبت ازکودک بیمار را برعهده گیرد .

منبع

یعقوبی،پوران(1393)، سبک های ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت­های خانگی علیه زنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده روان شناسی و علوم تربیتیخوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0