خانواده و پیشرفت تحصیلی
بخش بزرگی از تغییرات پیشرفت درسی به ویژه تغییرات تواناییهای کلامی کودکان ناشی از تفاوتهای محیط خانواده است. اگر چه مختصات خانواده از ابعاد گوناگونی چون ساختار ارزشهای حاکم، نحوه انتظارات و توقعات والدین، روشهای تربیتی، پایگاه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، شخصیت و منش والدین میتواند بر پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبت داشته باشد. اما مطالعات طولی بلوم ، حکایت از این دارد که آنچه والدین در تعامل خود با کودکان درخانواده انجام میدهند. عامل اصلی تعیین کننده ویژگیهای شخصیتی هستند، نه سطح درآمد یا میزان تحصیلات یا سایر خصوصیات مربوط به پایگاه اجتماعی آنان .
ارزشی که والدین برای قلمروهای مختلف قائلاند، ارزشهای فرزندان را تحت تاثیر قرار میدهند. هم چنین ادراک والدین از تواناییهای فرزندان در احساس کارآیی و انتظارات آنها تاثیر مستقیم دارد .اگر انتظارات والدین با واقعبینی همراه باشد نه تنها اختلالی در رفتار کودکان به وجود نمیآورد بلکه در اغلب موارد به عنوان محرک اساسی، کودکان را به خلاقیت وا میدارد و بالعکس .
هم چنین نگرش والدین در شکلگیری نگرش کودکان نسبت به تحصیل موثرند اینکه والدین با دانشآموزان چگونه برخورد میکنند در نگرش آنها تاثیر میگذارد. والدین از طرق مختلف میتوانند در پیشرفت تحصیلی فرزندان خود تاثیرگذار باشند. مهمترین نقش آنها، ایجاد محیطی (روانی یا عاطفی) آرام و مساعد و فراهم آوردن امکانات آموزشی مناسب است.
یکی دیگر از عوامل مهم و موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی، روش تربیتی والدین است. انگیزش و پیشرفت دانشآموزانی که والدین آنها روش انضباطیشان براساس تنبیه است و فرزندان خود را با اعمال و قواعد و مقررات سخت کنترل میکنند، کمتر از فرزندان والدینی است که با استفاده از تشویق و ترغیب فرزندان خود را هدایت میکنند .
هر شیوه تربیتی که به فردیت کودکان تاکید دارد، به نظر میرسد موفقیت تحصیلی آنها را افزایش میدهد. وقتی که روابط بین والدین و کودک موجب تشویق خوداتکایی و صمیمت شود، کودک هم خودش را در موقعیتهای خارج از مدرسه فردی شایسته و کارآمد، احساس میکند و این منجر به استقامت و پشتکار در همه جنبههای زندگی میشود.
استینبرگ، خاطر نشان میکند که شیوههای فرزندپروری هم چنین بر نگرش و نوع تجزیه و تحلیلی که کودکان نسبت به موفقیتها و شکستهای خود در مدرسه دارند تاثیر میگذارد.کودکان خانوادههای اقتداری، نگرش مثبتتری دارند، آنها مدعی هستند که با پشتکار و سختکوشی میتوانند موفق شوند. آنها عدم موفقیت خود را به سعی و تلاش کم نسبت میدهند. و وقتی که در مدرسه یا خارج از آن با یک موقعیت چالشی روبرو میشوند بیشتر احساس اطمینان میکنند که میتوان آینده را کنترل کرد.
اما کودکان، والدین دارای شیوههای فرزندپروری استبدادی و سهلگیر، موفقیتها و شکستهای خود را به شرایط پائین، تواناییها و شانس نسبت میدهند. این کودکان در مواقع مشکلات، نسبت به نتایج، بسیار نگران و عصبی میشوند و در انتخاب یک موقعیت سخت و آسان با تکلیف سخت و انتظار کم، نسبت به کودکان خانوادههای اقتداری بیشتر موقعیت آسان و انتظارات کم را برمیگزینند.والدینی که شیوه تربیتی اقتداری را برای تربیت فرزندانشان به کار میگزیند و بیشتر گرم و حمایت کننده هستند تا تنبیه کننده، و در امور تحصیلی فرزندانشان مشارکت میکنند، فرزندان بسیار موفق در امور تحصیلی خواهند داشت.
محیط آموزشی و پیشرفت تحصیلی
با توجه به اینکه ممکن است آموزش به وسیله نهادهای مختلف اجتماعی، چون خانواده، وسایل ارتباطی جمعی و هم چنین از طریق تجربیات متنوع زندگی در اجتماع انجام گیرد، آموزش منظم عموماً به وسیله مدارس و دانشگاهها به یادگیرندگان داده میشود. وظیفه اساسی آموزشگاههای سراسر دنیا تعلیم و تربیت جوانان است. با آن که مقاصد و محتوای این تعلیم و تربیت در میان ملتها و نیز در درون یک ملت متفاوت است، اما فرآیندهای آموزشی همه مدارس بسیار شبیه به هم است.
معلم تاثیر انکارپذیری بر دست آوردهای دانشآموزی دارد. انتظارات واقعگرایانه معلم به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمک موثر میکند. شانک، معقتد است که وجود تناسب بین انتظارات معلم و توانایی دانشآموزان برای پیشرفت تحصیلی لازم است و از طرف دیگر فقدان تناسب باعث ایجاد این برداشت در دانشآموزان میشود که توقع معلم با توانایی او قابل انطباق نیست و در نتیجه انگیزه پیشرفت و به تبع آن سطح عملکرد پایین میآید .
عوامل مخل در پیشرفت تحصیلی
عوامل مخل در پیشرفت تحصیلی شامل: الف) شرایط جسمی و روحی و روانی. ب) شرایط خانوادگی. ج) شرایط حاکم بر مدرسه.
- شرایط جسمی و روحی و روانی: شامل بیماریهای دانشآموز، نقصهای جسمانی، ضعف سلامت عمومی، مشغولیتهای ذهنی.
- شرایط خانوادگی: شامل متارکه والدین، اعتیاد، فقر نظرات ناخوشایند والدین، جرو بحثهای والدین….
- شرایط حاکم بر مدرسه: رفتار کارکنان مدرسه، تشویقها و تنبیههای بیجا، عدم موفقیت در یادگیری ارتباط بین معلم و دانشآموز، ارتباط همسالان با یکدیگر.
اهمیت بررسی پیشرفت تحصیلی
در شرایط کنونی در جامعه ما پیشرفت و موفقیت تحصیلی هم برای خانوادهها و دانشآموزان و هم برای جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین شناخت جنبههای روانشناختی دانشآموزان و واکنشهای آنها در شرایط خاص میتواند همانند یک ابزار کمک آموزشی قدرتمند عمل کند، به افزایش تاثیر ابزارهای آموزشی منجر شود و برای دانشآموز، معلم و نظام آموزش و پرورش از نظر اقتصادی سودمند باشد . شناخت علل و عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی میتواند کمکی موثر در کاهش افت تحصیلی و در نتیجه بهبود وضعیت جسمی، روانی و آموزشی دانشآموزان باشد.
رابطه خودتنظیمی و باورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی
پژوهشهای انجام شده درباره راهبردهای یادگیری نشان دادهاند که با استفاده از این تدابیر، پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان را بهبود میبخشد. پژوهش پینتریج و دیگروت ، به منظور بررسی خودکارآمدی، ارزشگذاری درونی، اضطراب امتحان و خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان انجام شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی و ارزشگذاری درونی به طور مثبتی با درگیری شناختی و عملکرد تحصیلی رابطه دارند.
زیمرمن ، در مطالعهای تاثیر خودتنظیمی و باورهای انگیزشی را بر روی گروهی از دانشآموزان دبیرستانی بررسی کرد او مشاهده نمود که یکی از مهمترین عوامل موثر در موفقیت دانشآموزان دبیرستانی دارا بودن مهارت خودتنظیمی و باورهای انگیزشی است.
دانشآموزانی که از این راهبردها بیشتر استفاده میکردند. و به تمام مراحل یادگیری خویش نظارت و کنترل داشتند، میدانستند که چگونه برای مطالعه یک درس در خود ایجاد انگیزه نمایند و از چه شیوهای برای فهم مطالب و به یادداشتن آنها استفاده کنند. این دانشآموزان موقع انجام تکالیف درسی احساس سرزندگی و شادکامی بیشتری داشتند. بندورا ، نیز معتقد است که اثر مثبتی از خودکارآمدی بر عملکرد تحصیلی وجود دارد.
منبع
جلالی، فاطمه(1392)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی وباورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی بندرعباس
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید