توصیف نقاشی توسط پیاژه
پیاژه،از نقاشی بعنوان سر چشمه مدارک لازم برای نظریهای که در باره باز نمایی رشد یابنده جهان توسط کودک داشت استفاده کرد. نقاشی از نظر پیاژه،در نیمه راه بین بازی نمادین وتصویرهای ذهنی قرار داشت. به گفته پیاژه، بخشی از نقاشی کودک،از لحاظ کیفیت انجام شدن محض خود عمل نقاشی وفراهم آوردن فرصت هایی برای درون سازی وجه مشترک دارد به همین دلیل، پیاژه خط خطی کردن های اوّلیه کودکان بسیار نورسیده را بازی محض به شمار آورد. در اینجا می توان متذکر شد که توجیه استفاده از هنر برای درمان ،به توجیه درون سازی توسط پیاژه شباهت داردتا جایی که کودکان از نقاشی خود برای باز آفرینی رویدادی مهم از لحاظ خودشان استفاده میکنند. پیاژه، نقاشی را برخلاف دیگر شکلهای بازی، تلاش برای باز نمایی دنیای واقعی و نیز می دانست که به همین علت دارای وجوه مشترک بسیاربا شکل گیری وظهور تصویرهای ذهنی است.
تفسیرهای فرافکنانه نقاشی کودکان
همه صاحبان نظر در زمینه نقاشی فرافکنانه، دراین مورد توافق دارندکه اندازه نقاشی ازپیکره انسان،از بیشترین اهمیت برخوردار است وارزشی را که شخص برای خود قایل است مستقیماًمنعکس می سازد پیکرهای بزرگترازحد متوسط رامیتوان نشانهای از پارهای خصوصیات شخصیتی همانند خشونت یا خود بزرگ پنداری دانست.نقاشی های ریز و خیلی کوچک تراز حد متوسط قابل برای گروه سنی کودک، ممکن است نشانه از بی کفایتی،احساس حقارت،احترام اندک بخود،اضطراب یاافسردگی باشند.این تعادل ظاهراً ساده اندازه پیکره بااحترام به خویشتن را،حتی براساس نظریه روانکاوی،نمیتوان پایدار نگه داشت.نقاشی بزرگ از پیکره انسان ممکن است حاصل بی کفایتی دروجود شخص نیز باشد، که درآن صورت نقاشیهایی بزرگ بازتابی ازدفاع جبرانی خواهد بود.نقاشی هایی که در آنها بردهان تاکید میشودغالباً بعنوان تجسمی ازشهوت دهانی تفسیر می شود.حذف دهان ازنقاشی رامیتوان نشانهازعلا قه به ارضای دهانی احتمالاً انکارهوس پر خوری تلقی کرد.
منبع
آروند،هدایت اله(1393)، نقاشی درمانی برسلامت روان دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی مشاوره وراهنمایی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید