تفکر انتقادی
تفکر نهایت چارهجویی انسان است. کیفیت آینده ما تماماً به کیفیت تفکر ما بستگی دارد. این نکته هم در سطح فرد، هم در سطح جامعه و هم در سطح دنیا مصداق دارد . بطور کلی تفکر قابلیتی است که فرد بتواند به وسیلهی آن مسالهای را حل کند و یا حقیقتی را درک نماید .
در ارتباط با تفکر دیدگاههای مختلفی وجود دارد و متخصصین، هر یک نظرات خاصی در مورد چگونگی آن ارائه میدهند. برخی از این دیدگاهها انواع مختلفی برای تفکر کردهاند که عبارتنند از: تفکر شهودی، تفکر تحلیلی، تفکر اخلاق و تفکر انتقادید .
در بیست سال گذشته شاهد اقدامات اولیهی جنبشی عظیم و نوین به حمایت گسترش خردورزی بودهایم. این جنبش به تفکر انتقادی یا مهارتهای تفکر نام گرفته است .
لغت انتقادی برگرفته از دو واژهی یونانی « kriticos » به معنای قضاوت ظریف و باریک بینانه و « kriticos» به معنای استاندارد است. این واژه از لحاظ ریشه شناختی دارای معنای ضمنی «قضاوت کردن و تشخیص بر اساس استاندارد هاست. در لغت نامه نیز واژه انتقادی « critical» به این صورت تعریف شده است قضاوت و تجزیه و تحلیل دقیق است و در توضیح آمده است و واژهی انتقادی در مفهوم خاص آن به معنای تلاش در رسیدن به ارزیابی مزایا و معایب است .
یک ادعای بدون اختلاف آن است که تفکر انتقادی مستلزم آگاهی از اندیشیدن خود ؛ تفکر فرد دربارهی چگونه اندیشیدن خود و تعمق در تفکرنسبت به خود و دیگران بعنوان یک هدف شناختی محسوب میگردد. در ساده ترین تعریف، تفکر انتقادی را میتوان توانایی فکر کردن به شیوهای روشن و منطقی دانست. تفکر انتقادی به معنای مجادله یا انتقاد نسبت به دیگران نیست. بلکه نوعی مهارت است که به ما کمک میکند تا به کمک فراگیری دانش، نظریههای خود را بهبود بخشیده و به استدلالهای قوی دست یابیم. شامل: تامل روی معنای عبارات، بررسی شواهد و استدلالهای ارائه شده و قضاوت راجب واقعیتها است. اساس تفکر انتقادی را ارزشهای عقلانی تشکیل میدهند؛ ارزشهایی همچون: تیزبینی، دقت، مدلل بودن، تمامیت و بیطرفی را دارا است.
تعریفی که انجمن روانشناسی آمریکا ارائه کرده این است، ما تفکر انتقادی را این گونه درک میکنیم که باید قضاوت خود ساخته و هدفمندی باشد که منجر به تفسیر یا تحلیل، ارزیابی و استنباط شود وتوضیحی را در برمیگیرد، متکی به دلیل و مدرک، توضیح مفهومی، منظم و قانونمند با ملاحظات مبتنی، که بر پایه آن قضاوت انجام شده است .
مارازینو و همکاران، تفکر انتقادی را تفکری میدانند که به ارزشیابی و قضاوت درباره راهبردها و تولیدات فکری میپردازد. تفکر انتقادی میتواند سبب توسعه فرآیندهای فکری از طریق گذر به فراتر از نگرشها و تصورات فرد محورانه و توسعه دادن تجربهی دانشآموزان و آشنا کردن آنها با ارزشها و تصورات نوین است . امروزه افراد با استفاده از رسانههای الکترونیکی در مقابل حجم عظیمی از دادهها و اطلاعات قرار میگیرند و ارزیابی و شناخت صحیح از سره یا ناسره بودن این اطلاعات برای افراد مشکل و یا حتی غیرممکن میشود. برای رفع این معضل تقویت تفکرانتقادی به عنوان راهحلی مطلوب پیشنهاد میشود زیرا ارزشیابی و قضاوت و راهحل جدیدی میپردازد و این چیزی است که دنیای امروز به آن نیازمند است .
به اعتقاد استرنبرگ، تفکر انتقادی یکی از جوانب تفکر است که شامل فرآیندهای ذهنی، استراتژیها و تصورات افراد است و کاربرد آن، برای حل مسائل، تصمیمگیری و یادگیری مفاهیم جدید است.
وی سه فرآیند را جهت تقویت تفکر انتقادی نام میبرد:
- فرامولفهها : فرآیندهای ذهنی سطح بالایی برای طرحریزی، کنترل وارزیابی آنچه که میخواهیم انجام دهیم .
- مولفههای اجرا: قدم هایی که برمیداریم و خط مشیهایی که اجرا میکنیم.
- مولفههای کسب دانش: فرآیندهای مرتبط ساختن مواد قدیم و جدید و به کارگیری مواد جدید .
آنچه اطراف ماست از جزییترین مسائل عادی زندگی تا مهمترین ابداعات و ابتکاراتی که به تسخیر فضا منجر شده است همه دستخوش دگرگونی و تغیر هستند و زندگی در چنین فضایی نیازمند تفکر و به خصوص تفکر انتقادی است. با حجم گسترده و همه جانبه اطلاعات در دنیای رو به رشد امروز میبایست در جستجوی روشی کارآ در جهت غربال کردن اطلاعات بود تفکر انتقادی این را برای فرد میسر میسازد تا حقیقت را در میان به همریختگی حوادث و اطلاعات جستجو کند و به هدفش که رسیدن به کاملترین درک ممکن است، دست یابد.
تفکر انتقادی بمنزلهی مهارت اساسی برای مشارکت عاقلانه در یک جامعهی دموکراتیک شناخته شده و در دنیای مدرن تجارت به منزلهی مهارت ضروری مورد حمایت است .
مایرز، مراحل رشد تفکر انتقادی را در چهار مرحله مورد نظر قرار میدهد:
- ثنویت : در این مرحله افراد جهان را به دو قسمت خوب و بد تقسیم میکنند.
- تعدد: افراد میدانند که در مورد راهحل مسائل و مشکلات یقینی در کار نیست و در صورت تنوع عقاید و ارزشها به وجود میآید.
- نسبیگرایی:افراد میپذیرندزمینهها ونظرات متفاوت وجود داردوبافت مسئله به تعیین راهحل کمک میکند.
- تعهد: فرد به رغم نسبیگرایی و پیچدگی در حال رشد، آگاهانه ارزشها را انتخاب میکنند و مسئولیت انتخاب خود را میپذیرد. مرحلهی انتقال از ثنویت به تعهد مرحلهی رشد در تفکر انتقادی است .
مفروضهی زیربنایی تفکر انتقادی، ساختنگرایی است در این دیدگاه معرفت، ساخته ذهن آدمی است که در فرآیند تجربه حاصل میشود. پوپر، در نظریه عقلانیت انتقادی مبانی فلسفی این نظریه که بر اساس اصل خطاپذیری در معرفت شناسی استوار است، فضا را برای انتقادپذیری و عدم پذیرش فوری و قطعی مسائل باز میکند. در این رویکرد به فاعل در شناسایی علم اهمیت بالایی داده شده است انتقادگرایی اجتماعی دانش یک موضع فعال، حساس، پویا و منطقی در مسائل اجتماعی است که اطاعت کورکورانه را نفی میکند. زیرا مهارتهایی چون تفکر انتقادی در یک فرایند اجتماعی تضمین کنندهی جامعهی مبتنی بر عقلانیت و احساس مسئولیت و آزادی است.
منبع
رشیدی،ریحانه(1393)،ارتباط بین سبک های هویت وسلامت اجتماعی بانقش واسطه گری به تفکر انتقادی دردانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه خوارزمی
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید