تعهد وتعهدسازمانی

تعهد از زمره واژه هائی است که تعاریف زیادی برای آن ازدیدگاه های مختلف ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان ،اخلاق کاری وغیره باوجود داشتن تفاوت های مفهومی معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند. از نظر ویلیا مسون واندرسون،تعهدعبارتست ازشدت وگستردگی مشارکت فرد در سازمان،احساس تعلق به سازمان وشغل واحساس هویت ، وجود احساس های مزبور به افزایش وابستگی گروهی،رفتارهمکاری منجرخواهد شد. سالانسیک ، تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به اعمال واقدامات فردی وی می داند.این تعریف که خود ازتعاریف ارائه شده توسط کیزلدوسامکو مورا،اقتباس شده،تعریف عملیا تی این واژه است. منظورکلی آنست که تعهد سازمانی واقعیت می یابد که فرد نسبت به رفتار واقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید.

شاخص های تعهد

عنصر اصلی تعهد ویژه از دیدگاه رفتاری عبارتست از رفتار واقدام،بنابراین هر اقدامی با میزان تعهد متفاوتی همراه است که برحسب  شاخص های تعهد عنوان می شود.یکی از مهمترین توصیف ها در این رابطه توسط سالانسیک،مطرح شده است.وی مهمترین عامل تعهدراتقلید یا پیوند فرد بااقدام خود می داندوچهارویژگی رادراین رابطه بیان می کند که عبارتنداز:

صراحت وآشکار بودن عمل : این ویژگی شامل حدومیزانی است که می توان گفت عملی در واقع رخ داده وبراحتی به آن اشاره می شود. دوعامل اصلی که به آن افزایش صراحت می انجامد عبارت است از قابلیت مشاهده وعدم ابهام وروشن بودن عمل یا اقدام است. برای مثال ، بعضی از اقدامات براحتی قابل مشاهده وروشن نیستند وبا تردید ودودلی همراهند وفرد نسبت به آن ها فکرمی کند.

قابلیت تجدید نظر وقابل فسخ بودن عمل : بعضی از اقدامات می تواند براساس آزمون وخطاست پذیرد ودرصورت مناسب بودن ان ها را تکرار کرد. درصورت عدم تناسب آن ها تکرار نشده وذهنیت وتصور نسبت به آن ها تغییر می یابد. براساس این تحلیل ، بعضی از اقدامات قابل فسخ وعدم تکرار است وشخص می تواند براحتی تعهد خود را منتقی نماید مانندپس دادن کالای خریداری شده ، طلاق ، استعفاء ازشغل ، غیره.از سوی دیگر ، انجام بعضی از اقدامات بخودی خودتعهدآوربوده ونمی توان ازخودعمل وازآثار شریا خیر رهاشدمانند : قتل ، کتک زدن مصرف غذا وشکستن یک چیزی. این اعمال قابل فسخ نیستند ، گرچه قابل بخشش ویا عذرخواهی می باشند.

اراده : تعریف اراده نسبت به دوویژگی قبل سخت است وغالبابا مفاهیم آزادی ومسئولیت شخصی ارتباط پیدا می کند.عبارت دیگریاراده همیشه با مفهوم آزادی با مسولیت شخصی همراه نیست. چه بسا که باوجود محدودیت ها شخص بر اساس اراده خود عمل کند وچه بساکه علیرغم وجود آزادی ، اراده ی فرد محدود باشدوتحت تاثیرنیرو های خارجی قرار داشته باشد.اراده هم چنین به معنای پذیرش مسئولیت نیز نمی باشد. برای مثال ، مدیری که براساس اراده خویش تصمیمی را اتخاذ نموده است. چناچه تصمیم ناگوارباشد ، سعی می کندآنرا به دیگران نسبت دهد. درطیف مقابل ، وضعیتی را می توان مجسم کردکه نتیجه خوبی مانند افزایش فروش حاصل شده وتصمیم مدیر نیزدر این میان تاثیر نداشته است ، ولی مدیرسعی می کندافزایش نتیجه را به نبوغ وکارائی خودش نسبت دهد. بهرحال ، اراده از مهمترین عوامل در این زمینه که خود تحت جهار عامل توانتخاب ، وجودفشارها وخوداسته های خارجی ، وجودمبانی برای عمل ووجودسایرمشوق ها می باشند.

شهرت عمل : این ویژگی اقدام وعمل فرد را با زمینه وبافت اجتماعی آن پیوند می دهد.منظور از شهرت آنست که دیگران از عمل وعامل چه می دانند وچه می خواهند.هرچه توقعات دیگران از فردبیشترباشد.اهمیت کارزیادباشد،میزان تعهد نیز بیشتر خواهدبود.تعهدسازمان درفرهنگ لغت آکسفورد، تعهداین گونه تعریف شده : تعهدالزامی است که آزادی عمل را محدود می کند.تعهدسازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوت تعریف شده است.معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان درنظرمی گیرد. براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهداست،هویت خودرا ازسازمان می گیرد.درسازمان مشارکت داردوباآن درمیآمیزدوازعضویت درآن لذت می برد.

پورتر وهمکارانش،تعهدسازمانی را پذیرش ارزش های سازمان ودرگیرشدن درسازمان تعریف شده می کنند ومعیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه،تمایل برای ادامه کار وپذیرش ارزش های سازمان می دانند. چاتمن واورایلی، تعهد سازمانی را به معنی حمایت وپیوستگی عاطفی با اهداف وارزش های یک سازمان ، به خاطر خود سازمان ودور از ارزش های ابزاری آن وسیله ای برای دستیابی به اهداف دیگر تعریف می کنند. تعهد سازمانی عبارت از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان نه شغلی که درآن  مشغول به کارند. درتعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد وازطریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار می دهد.

شهیدمطهری،درباره تعهدچنین می گوید : تعهد به معنی پایبندی به اصول وفلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آنها معتقداست وپایدار به آنها است.فردمتعهد کسی است که  بر عهد وپیمان خودوفادارباشد واهدافی را که بخاطر آنها وبرای حفظ پیمان بسته است ، صیانت کند. شلدون  تعهد سازمانی را چنین تعریف می کند : نگرش یا جهت گیری که هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته می کند.

کانتر ، تعهد سازمانی را تمایل عاملان اجتماعی می داند.به عقیده سالانسیک ، تعهد حالتی است درانسان که در آن فرد با اعمال خود وازطریق این اعمال اعتقاد می یابد که به فعالیت ها تداوم بخشد ومشارکت موثرخویش را درانجام آنها حفظ کند. بوکان تعهد را نوعی وابستگی عاطفی وتعصب آمیز به ارزش ها واهداف سازمان می داند ، وابستگی به نقش فرد ورابطه با ارزش هاواهداف وبه سازمان فی نفسه جدااز ارزش ابزاری آن.

بنظر لوتانز وشاو، تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش اغلب اینگونه تعریف شده است:تمایل قوی به ماندن درسازمان،تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای سازمان واعتقاد قوی به پذیرش ارزش ها واهداف.وجه اشتراک تعاریف بالا این است که تعهد حالتی روانی است که رابطه فرد را   با سازمان مشخص کند ، تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طورضمنی درخود دارد.

آلن ومایر، تعهد سازمانی را به صورت زیر تعریف نموده اند:

  1. اعتقاد به اهداف وارزش های سازمان
  2.  تمایل به تلاش قابل ملاحظه ای به خاطر سازمان
  3. آرزو وخواست قوی وعمیق برای ادامه عضویت با سازمان.

با توجه به تعاریف تعهد سازمانی، بزعم پژوهشگر تعهد سازمانی اغلب بدین صورت تعریف شده است : تمایل قوی برای بقای عضویت دریک سازمان خاص ، تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان ، باور قاطع در قبول ارزش ها واهداف سازمان ، به عبارت دیگر ، تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان ویک فرایند مستمر است که به واسطه مشارکت افراد تصمیمات سامانی ، توجه افرادبه سازمان وموفقیت ورفاه سازمان را می رساند.

اجزای تعهد سازمانی

ازتعهد سازمانی تعاریف متعددی به عمل آمده است.تعهد سازمانی اغلب با عبارات زیر تعریف شده است :

  1. تمایل قوی برای بقا عضویت در یک سازمان خاص.
  2. تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان.
  3. باورقاطع درقبول ارزش ها واهداف سازمان.

بیکر، معتقداست که تعهد عبارت است از : پیوستن به سازمان وانجام شغل برحسب سه جزء :

  1. اطاعت وپیروی یا سازگاری وهمنوایی با سازمان از طریق   مکانیزم های پاداش وتنبیه
  2. احساس هویت وشناسایی یا تمایل به تعلق خاطر ووابستگی
  3. درونی کردن یاتجانس ارزش فرد،اهداف وارزشهای سازمان.

البته اجزای دیگری نیز مطرح شده است که اساسا شبیه موارد سه گانه فوق است.درپژوهشی که توسط بارهیم وبرمن، انجام گرفت ، تعداد1299نفر از چهارسازمان عمده صنعتی درمدت سه سال مورد مطالعه قرارگرفتند.تعهد نگرشی حاکی ازطرفداری کارمندان ازسازمان،تمایل زیاد به عضویت وتمایل بسیار کمتر به ترک خدمت است.بنابراین همانطور که تعهد رفتاری بیشتر شاخص پیش بینی ترک خدمت بود.تعهد نگرشی نیز پیش بینی کننده رضایت شغلی است. وجه افتراق قابل توجه رضایت شغلی با تعهد نگرشی آن است که رضایت شغلی بیشتر جنبه های مثبت ومفید محیط شغلی است.بنابراین درتعهد نگرشی توجه به اهداف وارزش های سازمان است.این دونگرش به طور کلی می توانند پیش بینی کننده رفتارفرد باشند.

تعهد سازمانی نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان ویک فرایند مستمرست که بواسطه مشارکت افراددرتصمیمات سازمانی، توجه افراد به سازمان وموفقیت ورفاه سازمان رامیرساند.تعهدسازمانی ناشی ازعوامل ومتغیرهای مختلفی است که نتایج مختلفی به دنبال دارد.درارتباط با تعهدسازمانی مطالعات مختلفی صورت گرفته که یکی ازمهمترین این مطالعات بوسیله می یروآلن،صورت گرفته ومدلی سه بعدی ارائه شده است.

ابعاد این مدل عبارتنداز :

  1. تعهد عاطفی : شامل وابستگی عاطفی کارکنان به تعیین هویت باسازمان ودرگیرشدن درفعالیت های سازمانی است.
  2. تعهد مستمر : شامل تعهدی که مبتنی بر ارزش نهادن به سازمان است وکارمند در زندگی سازمان سهیم می شود.
  3. تعهد هنجاری : شامل احساسات افراد مبنی برضرورت ماندن در سازمان است.

بطورکلی تعهد سازمانی منجر به نتایج مطلوب سازمانی ، همچون عملکرد بالاتر ، ترک خدمت کمتر وغیبت کمتر خواهد شد که تحقیقات متعددی نیز صحت آن را تایید کرده است. عراقی به نقل از لوتانز،اظهار می دارد که متون تحقیقی اخیر ، نگرش کلی تعهدسازمانی ، عامل مهمی برای درک وفهم رفتار سازمانی وپیش بینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن درشغل آورده است. تعهد وپایبندی مانند رضایت ، دوطرزتلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی وغیبت اثرمی گذارند، تعهد وپایبندی می تواند پیامدهای مثبت ومتعددی داشته باشند،کارکنانی که دارای تعهد وپایبندی هستند،نظم بیشتری درکارخوددارند،مدت بیشتری درسازمان می مانند وبیشتر کارمی کنند.

مدیران بایدتعهد وپایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند وبرای این امربایدبتوانند بااستفاده ازمشارکت کارکنان درتصمیم گیری وفراهم کردن سطح قابل قبولی ازامنیت شغلی برای آنان ، تعهد وپایبندی را بیشترکنند.  اندیشه تعهد موضوعی اصلی درنوشته های مدیریت است.این اندیشه یکی ازارزشهای اساسی است که سازماندهی برآن متکی است وکارکنان براساس ملاک تعهد ، ارزشیابی می شوند.اغلب پرسش هایی به عمل می آید ، ازقبیل : آیا اضافه کارخواهدکرد؟ آیا روزهای تعطیل برسر کارخواهد آمد؟آیا دیرمی آیدیازود می رود؟ اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد برای اثربخشی سازمان ضرورتی تام دارد.شهید مطهری،اظهارمی دارد : اگر شخص لیاقت ، شایستگی و تعهدحداکثر بهره برداری از امکانات وسرمایه راداشته باشد،لیاقت مدیرشدنرا داردواگرچنین تعهدوشایستگی رانداردنبایدچنین مسئولیتی به اومحول  شود.

منبع

حقیری،هاشم(1392)،رابطه هوش فرهنگی با تعهد سازمانی معلمان، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0