تعریف و اهمیت مهارت های زندگی
سازمان بهداشت جهانی در سال 1994 مهارت زندگی را این گونه تعریف می کند : مهارت های زندگی یعنی توانایی لازم برای رفتار مثبت و سازگارانه که به فرد توان رویارویی موثر با چالش های زندگی روزانه را می دهد. طبق نظر بروکز ، مهارت های زندگی رفتارهای آموخته شده و اکتسابی هستند که برای زندگی اثر بخش که شامل آگاهی و ایجاد شرایط لازم جهت رشد چنین رفتارهایی می باشد ، ضروری اند.اگر چه دو اصطلاح مهارت های زندگی و مهارت های اجتماعی هر دو بر اهمیت مهارت های رشدی اساسی زندگی تاکید دارند . اما بین آنها تمایز عمده وجود دارد .
مهارت های اجتماعی زیر مجموعه مهارت های زندگی است و شامل عملکرد بین فردی می باشد که از دو بخش درون فردی و بین فردی تشکیل شده است . از جمله این مهارت های اجتماعی ، مهارت جرات ورزی و حل مساله می باشند . عده ای دیگر مهارت های اجتماعی را بر حسب اصلاحات رفتاری قابل مشاهده مانند تماس چشمی و ارتباطات کلامی و غیر کلامی مطرح می کنند.
اهمیت مهارت های زندگی از لحاظ سلامت روانی
رشد انسان در زمینه های روانی ، اجتماعی ، جسمانی ، جنسی ، شغلی ، اخلاقی و عاطفی صورت می گیرد . هر یک از این زمینه ها نیازمند مهارت و توانایی می باشد . در واقع می توان گفت که تکامل مراحل رشدی وابسته به مهارت و برتری در مهارت زندگی است زمانی که افراد مهارت های زندگی اساسی را کسب نمایند در عملکرد بهینه خود پیشرفت کنند آموزش مهارتها نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا می کند و زمانی که در یک مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجسته ای خواهد داشت . به طور یقین می توان گفت که بسیاری از نوروزها و سایکوزها ناشی از نقص در رشد مهارت های اساسی زندگی است . در واقع آموزش مهارت زندگی نقش درمانی دارد.
آموزش مهارت هاي زندگي ،در برنامه هاي گوناگوني موثر و مفيد بوده است، از جمله : برنامه هاي پيشگيري از سوء مصرف مواد بارداري نوجوانان ، ارتقاي هوش ، پيشگيري از بي بند و باري جنسي ، پيشگيري از ايدز آموزش صلح و ارتقاي اعتمادبه نفس و عزت نفس . بنابر اين اهميت و ارزش آموزش مهارت هاي زندگي با اهداف گوناگون پيشگرانه و افزايش سطح سلامت ،نمايان مي گردد. در تحقيقي از ، افزايش مهارتهاي زندگي در پيشگيري از خودكشي موثر نشان داده شد. همچنين ، دريافت كه آموزش مهارت هاي زندگي بر كودكان داراي ناتواني هاي يادگيري موثر است .
برخي مطالعات نشان مي دهد كه نوجوانان بزهكار در مقايسه با جوانان غير بزهكار، نقص هاي مهارتي بيشتري را نشان مي دهند .از دير باز اين موضوع روشن شده است كه بزهكاري ناشي از نقص در رشد مهارتهاي زندگي است. بدين معني كه مهارت هاي لازم جهت زندگي موثر هنوز رشد نيافته است. نقص در رشد كامل مهارت هاي زندگي در يك يابيش از يك جنبه رشد انسان مي تواند در نتيجه عوامل مختلفي اتفاق افتد از جمله ناشي از مشكلات يادگيري (مانند ناتواني هاي يادگيري، اختلال كمبود توجه) و يا محيط هاي يادگيري مشكل زا (مانند فقدان الگوهاي مناسب) بر اساس اين تبيين مداخلاتي جهت قوت بخشيدن به مهارت هاي موجود كه موجب پيشگيري از بزهكاري هاي آينده مي شوند،تعيين مي گردند. مراحل مداخله از طريق آموزش، تمرين مهارت ها، پسخوراند مربوط به انجام مهارت و اجراي طرح مداخله اي مي باشد.
پژوهش های متعدد نشان داده است که مهارت های زندگی در زمینه های زیر اثر گذاشته است :
- افزایش سلامت روانی وجسمانی :
- تقویت اعتماد به نفس و احترام به خود (خود ارزشمندی )
- مقابله با فشارهای اجتماعی و روانی
- کمک به تقویت و ارتباطات بین فردی دوستانه
- افزایش سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی
- پیشگیری از مشکلات روانی ، رفتاری و اجتماعی :
- کاهش مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر
- کاهش اضطراب و افسردگی
- کاهش آزار جسمانی دانش آموزان در محیط مدرسه و خانه
- کاهش تمایلات و افکار خودکشی
- کاهش افت تحصیلی
یکی از مولفه های اساسی آموزش مهارت های زندگی ، بحث های گروهی است . بحث های گروهی موجب می شود که دانش آموزان استعدادها و توانایی های فردی خود را کشف کنند در ضمن از طریق مشکل گشایی گروهی راه حل هایی را برای مشکلات زندگی روزمره تجربه می کنند . حتی در این روش دانش آموزان احساس می کنند که مورد پذیرش همسالانشان هستند . از جمله تاثیرات مثبت دیگر گروهی افزایش توانایی خود رهبری ، خود کنترلی ، توانایی تصمیم گیری ، خوداثر بخشی ، منبع کنترل درونی و شایستگی های رفتاری اجتماعی دانش آموزان می باشد.
در مطالعه ای نیز که توسط کلینگمن انجام گرفت اهمیت مهارت های زندگی در زمینه هایی مانند برقراری ارتباط صمیمانه ، مسائل تحصیلی و شغلی ، رفتارهای خود تخریبی ، چاقی ، زندگی اجتماعی و بهداشت ، توسط نوجوانان دانش آموز ، اثر بخش تلقی گردید . در واقع این موارد ، نگرانی های آنان بود که امید داشتند از طریق آموزش مهارت های زندگی کمبودها و نقص ها جبران شوند و به پیشرفت نائل شوند.
آموزش مهارت های زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش ها ، ارزش ها و نگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند . مهارت های زندگی توانایی هایی است که فرد را قادر می سازد ، انگیزه و رفتار سالم داشته باشد و فرصت و میدان انجام چنین رفتارهایی را نیز ایجاد نماید . آموختن و به کارگیری مهارت های زندگی ، بر احساس فرد از خود و دیگران ، به اندازه ادراک دیگران از وی اثر می گذارد . مهارت های زندگی بر ادارک فرد از کفایت خود و اعتماد به نفس و عزت نفس اثر دارد . و بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد . همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزه فرد در مراقبت از خود و دیگران ، پیشگیری از بیماریهای روانی ، پیشگیری از مشکلات بهداشتی و مشکلات رفتاری افزایش می یابد.
انواع مهارت های زندگی
سازمان بهداشت جهانی بر این عقیده است که : آموزش مهارت های زندگی در زمینه ارتقاء و افزایش سلامت کودکان و نوجوانان می باشد و مشتمل بر چندین مهارت های اساسی است که عبارتند از :
1– توانایی تصمیم گیری : این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو موثری در مورد مسائل زندگی تصمیم گیری کند . اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری نمایند . جوانب مختلف انتخاب ها را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند . مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت .
2– توانایی حل مساله : این توانایی فرد را قادر می سازد ، تا به طور موثری مسائل زندگی را حل نماید. مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمانی منجر می شود .
3– توانایی تفکر خلاق : این نوع تفکر هم به حل مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حل های مختلف مساله و پیامدهای هر یک از آن ها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد ، تا مسائل را از روی تجارب مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکل وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست . باسازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد .
4– توانایی تفکر انتقادی : تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند .
5– توانایی ارتباط موثر : این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند بصورت کلامی یا غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت ، خود را بیان نماید . بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید . مهارت تقاضای کمک و راهنمایی در موقع ضروری ، از عوامل مهم ایجاد یک رابطه سالم است .
6– توانایی روابط بین فردی : این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر فرد با انسان های دیگر کمک می کند . یکی از این موارد ، توانایی حفظ روابط دوستانه است که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی به عنوان یک منبع حمایت اجتماعی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد .
7– توانایی خود آگاهی : توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قوت ، خواسته ها ، ترس و انزجار می باشد . رشد خود آگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط روابط بین فردی موثر و همدلانه است .
8– توانایی همدلی: یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد ، درک کند . همدلی به فرد کمک می کند تا بتواند انسان های دیگر را ، حتی وقتی با آن ها بسیار متفاوت است ، بپذیرد و به آن ها احترام بگذارد . همدلی ، روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.
9– توانایی مقابله با هیجانات : این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد . نحوه تاثیر هیجان ها را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود ، این هیجان ها تاثیر منفی بر سلامت جسمانی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت .
10– توانایی مقابله با استرس : این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تاثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تاثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیرهای خود ، فشار و استرس را کاهش دهد .
بروکز یک نقش اساسی و مهم را در رشد تئوری مهارت های زندگی ، به وسیله تحقیقش که منتج به یک طبقه بندی از مهارت های زندگی مبتنی بر رشد انسان شده است ، ایفا نموده است . وی پس از مرور تئوری های رشدی مربوط به عوامل عاطفی ، شناختی ، اخلاقی ، هوشی ، جسمانی ، جنسی ، روانی ، اجتماعی ، شناختی ، اجتماعی و شغلی به 305 نوع مهارت زندگی در قالب چهار طبقه و متناسب با سنین مختلف ( کودکی ، نوجوانی و بزرگسالی ) دست یافت که کاربردهای بسیار موثری در امر مشاوره دارد .
بنابراین بر اساس مدل طبقه بندی بروکز ابعاد مهارت های زندگی شامل موارد زیر می باشد :
- مهارت های مربوط به ارتباط بین فردی / روابط انسانی
- مهارت های مربوط به حل مساله / تصمیم گیری
- مهارت های مربوط به سلامت جسمانی / حفظ سلامتی
- مهارت های مربوط به رشد هویت / هدف در زندگی
طبق نظر بروکز این طبقات کلی با هم ارتباط دارند . در ضمن دارای ماهیتی پویا هستند بطوری که تغییر در یکی از زمینه ها و ابعاد می تواند تاثیر مثبت یا منفی روی زمینه های دیگر داشته باشد.
منبع
رحمان پور،محمد(1389)، تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس، پایان نامه کارشناسی ارشد، روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید