مفاهیم ومبانی خلاقیت

از اين كه دانشمندان معتقدند كه همه ي انسان ها از نيروي خلاق و نوآور برخوردار هستند به دست مي آيد كه تاريخ اين نيرو به در ازاي طول عمر انسان بر مي گردد اما به تدريج به تكامل و به عمل به كار گرفته شدن مانند دستاوردهاي فرهنگي بشر در قالب هاي هنر، ادبيات، فلسفه و تجهيزات و وسايل كه لوازم زندگي انسان‌ها را تشكيل مي دهند. يكي از جالب ترين زمينه ابداع بشري، نوآوري در استفاده از زبان است .

مفهوم خلاقيت

كه در كتاب هاي لغت اين گونه بيان شده: اسم، وضع يا كيفيت خلاق بودن ؛ نشانه هاي خلاقيت از همان كودكي در او نمايان بود، خلاق صفت آفريننده ،خلاق عالم  داراي نيرو يا استعداد و آفرينش ؛ذهن خلا ق موجب پيدايش چيزي تازه :فكر خلاق، كار خلاق. خلاقيت آفريدن، آفريدگي، قوه ابتكار، قدرت ايجاد آثار نو . خلاقيت: خلق كردن آفريدن، به وجود آوردن است.در زمينه خلاقيت، تعاريف متعدد و متنوعي ارائه شده است. خلاقيت واژه اي عربي است كه ريشه آن ؛ خلق  به معني آفريدن است. در لغت نامه دهخدا، خلاقيت به معناي خلق كردن و به وجود آوردن است و فرد خلاق شخصي است كه داراي عقايد نو باشد. در فرهنگ و بستر ؛ خلاقيت، قدرت و توانابي خلق و ايجاد مفاهيم يا به كارگيري آن در شكل جديد از طريق مهارت هاي ذهني تعريف شده است . خلاقيت، توانايي كاربرد دانش حل مسئله و نوآوري است. خلاقيت همواره شامل ايده هاي جديد نيست بلكه گاهي مي تواند درباره انتقال دانش موجود به موقعيت هاي جديد و قرار دادن آن ها در موقعيت متفاوت باشد و يا مي تواند در مرتبط ساختن روش هايي كه قبلا وجود نداشته اند، به كار گرفته شود.

خلاقيت عبارت است از خلق كردن مفهوم و چيزي تازه و منحصر به فرد، به گونه هايي كه مناسب و مفيد، موجب حل يك مسئله، سوال يا نياز علمي، صنعتي يا اجتماعي شود. خلاقيت از ديدگاه هاي مختلفي : فلسفي، علمي، روان شناختي اجتماعي، عصب شناسي، روان سنجي، بوم شناختي  بررسي شده است.خلاقيت توانايي فرد توليد پاسخي به طور كامل نوين در مواجهه با مسائل است و پاسخ خلاف، نخست نبايد شامل تكرار چيزي باشد كه فرد در گذشته ديده يا شنيده است و دوم پاسخ بايد مسئله را به گونه اي مناسب و سودمند حل كند.گيلفورد ، نيز با نگاهي بر اساس ويژگي هاي شخصيتي فرد خلاق،‌ خلاقيت را مجموعه اي از توانايي ها و خصايص مي داند كه موجب تفكر خلاق مي گردد .

فرايند خلاقيت در تعامل فرد با محيط شكل مي گيرد؛ محيط منجر به تحريك فيزيكي و اجتماعي مي شود و خلاقيت را در اعضا تقويت مي كند در حال حاضر خلاقيت منجر به كسب مزيت رقابتي براي سازمان مي‌شود و سازمان ها براي پرورش كاركنان خلاق در مسير توسعه محصولات و خدمات جديد با هم رقابت مي كنند. خلاقيت، نقش مهمي در توسعه آتي كشورها ايفا مي كند. مطالعات قبلي در مورد خلاقيت، بر اين ديدگاه تاكيد دارد كه خلاقيت، عامل مهمي در توانايي رقابت و توسعه ملي است.

از اوايل دهه 1950 به بعد، تصور و باور سنتي و غير علمي از خلاقيت به عنوان نبوغ، جاي خود را به ديدگاه جديدي داد كه حاصل تحقيقات و پژوهش هاي علمي و نظام مند صاحب-نظران خلاقيت از جمله مكينون، تيلور، مازلو، بارون، تورنس و آلتشولر است .امروز خلاقيت و نو آوري و ايجاد تغيير و دگر گوني در سازمان ها و موسسات يك امر ضروري است، چرا كه جامعه و سازمان ها همه در حال تغيير و تحول هستند. اين تغيير و تحولات در سازمان هاي آموزشي و تعليم و تربيت به مراتب حساس و با اهميت است و باعث شده كه آموزش و پرورش اهداف، گرايش ها و علايق خود را جهت به كارگيري خلاقيت و نوآوري هدايت كند يكي از مولفه هاي اساسي آموزش و پرورش رشته پيوند بين دو مفهوم ياد گيري و ياد دهي نظام ارزشيابي تحصيلي است. صاحبنظران اين رشته يادگيري تاثير به سزايي دارد. تربيت كودكان- معتقدند كه ارزشيابي تحصيلي در ايجاد توانايي آفرينندگي، خلاقيت و نوآوري در فرآيند ياددهي مبتكر و خلاق يكي از اهداف مهم نظام هاي آموزشي است و بي شك روشهاي آموزشي، محتواي دروس، نقش معلم، طرح ها و شيوه هاي ارزشيابي فراهم كننده بستر مناسبي جهت تحقق اين هدف است در سال هاي اخير نظام هاي آموزشي دستخوش تغيير و تحولات زيادي شده است و چون آموزش و پرورش يك نظام و سيستم است، پس تغيير در يك قسمت، قسمت هاي ديگر مثل ارزشيابی  را نيز متحول ساخته است.

اين تغيير و تحولات نتيجه طرح و انديشه هاي تازه و نويي است كه اصطلاحا آن را خلاقيت و نوآوري مي نامند. نظام ارزشيابي آموزشي نيز همچون ساير قسمت هاي ديگر نظام آموزشي به دور از اين تغييرات نبوده است. در دنياي امروز نيازمند سيستم هايي از سنجش و ارزشيابي هستيم كه به هر دانش آموز به ديده حرمت نگاه مي كند بازخوردي مثبت و تكاليفي رشد دهنده به او ارائه كند و باور داشته موهبت هاي طبيعي و انساني او را بيشتر از آزمون هاي سنتي نشان دهد باشد كه هر دو دانش آموز قابليت رشد و پيشرفت مداوم را دارد،در چنين رويكردي دانش آموز تبديل به فردي خلاق، ريسك‌پذير، مبتكر و محقق مي شود كه به طور دائم از تدريس بهره مي گيرد. در اين فرآيند شايستگي فرد رشد مي‌كند و اعتماد به نفس او افزايش مي يابد و دانش آموز به خوبي ياد مي گيرد كه چگونه آموخته ها را در وضعيت هاي دشوار و ناآشنا به كار گيرد. اين امر توان خلاقيت، ابتكار و نوآوري را در فرد رشد مي دهد و اين هدف مهم آموزش و پرورش است رويكردهاي نوين سنجش و ارزشيابي آموزشي بحث تازه و نويي است كه در سال هاي اخير چالش هايي را براي نظام آموزشي ايجاد كرده است.

توجه به موضوع خلاقيت و نوآوري در ارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، به دليل نقايص و كاستي هايي كه در نظام ارزشيابي سنتي و رايج و نارضايتي هايي كه از نظام ارزشيابي موجود در محافل تربيتي به همراه داشت، مطرح شد. بر اين اساس برنامه ريزان و متصديان امر آموزش بر آن شدند تا اصلاحاتي بنيادي در حوزه ارزشيابي آموزشي به وجود آورند كه طرح دو نوبتي كردن امتحانات، بر جسته كردن نقش ارزشيابي مستمر و بالاخره طرح ارزشيابي توصيفي ويژه پايه هاي اول، دوم و سوم ابتدايي را مي توان از جمله نوآوري هاي نظام ارزشيابي آموزشي بر شمرد البته اين خود مسائل جديدي ايجاد مي كند و آدمي را به حل و رفع آنها فرا مي خواند. بروز و ظهور اين مسائل و مشكلات در حوزه آموزش و پرورش و راه حل هاي جديد و متناسب با آنها را مي طلبد؛ مشكلاتي از قبيل تاكيد زياد بر نمره به عنوان ملاك خوب بودن، تاكيد بيش از حد بر هوش و حافظه فرا گيران، مقاومت در پذيرش ايده هاي جديد، به روز نبودن اهداف و محتواي كتاب هاي درسي، عدم آگاهي و شناخت معلمان از اطلاعات و دانش روز و….همه از مسائل مبتلا به نظام آموزشي امروز است. اين مسائل يكي از انگيزه ها و عوامل سوق دهنده جدي دست اندركاران آموزشي كشورمان است كه به آموزش و ياد گيري علمي، خلاق، كاربردي، مساله محور، نوآور و مشكل گشا بينديشيد و به دنبال فلسفه آموزش و روش هاي آموزشي باشند كه به نحوه و چگونگي انديشيدن، حل مساله، فرآيندهاي فكري، تفكر نقاد، خلاقانه و….مي پرادزند چنين نظام آموزش و يادگيري مستلزم نظام سنجش و ارزشيابي ويژه و مختص به خود است.

به همين منظور از دهه 80 و به ويژه دهه نود ميلادي سعي در ابداع و ارائه نظام هاي نوين سنجش تحصيلي و روش هاي نو براي اندازه گيري عملكرد فراگيران و سنجش فرآيندهاي فكري و شده است….مهارت هاي حل مساله، تفكر انتقادي و ارزشيابي توصيفي اين طرح را مي توان يكي از نوآوري هاي مهم حوزه تعليم و تربيت كشورمان خواند كه قادر است با ارائه چهره جديدي از اهداف و ابزارهاي ارزشيابي، تحولي جديد در نظام آموزش و تحولات بنيادين و گسترده اي را در مولفه هاي ديگر آموزش و پرورش ايجاد كند. ارزشيابي توصيفي از وضعيت يادگيري آنها ارائه مي دهد كه موجب اصلاح، بهبود و توسعه مهارت‌ها، دانش ها و نگرش هاي دانش آموزان مي شود.ارزشيابي توصيفي با سوق دادن روند ياددهي- يادگيري از توجه به محفوظات و انباشت ذهني دانش آموزان به يادگيري عميق، ماندگار، كاربردي و توصيف آن با كمك روش هاي متنوع كيفي به بهبود كيفي، يادگيري منجر مي شود. همچنين با جلوگيري از فشارها و رقابت هاي زيان آور در كلاس و مدرسه، محيط يادگيري را براي يادگيري هر چه مطلوب دانش آموزان آماده مي سازد ارزشيابي پرونده اي در اين نوع ارزشيابي نمونه هايي از كارهاي هر دانش آموز كه طي يك دوره زماني كامل شده است، در يك پرونده يا پاكت نگهداري مي شود.

معلم، اين مجموعه را در حكم سندي براي قضاوت خود در مورد ارزشيابي پيشرفت تحصيلي تك تك دانش آموزان به كار مي برد. اين نوع در اين صورت معلم از ارزشيابي زماني مفيد است كه هدف آموزش از قبل تعريف شود و معيارهاي ارزشيابي از آموخته ها نيز مشخص باشد طريق اين پرونده ها پيشرفت تحصيلي هر دانش آموز را بر مبناي معيارها مشخص مي نمايد. اين نوع ارزشيابي علاوه بر تاخير در قضاوت مي تواند امكان ارزشيابي از كار خود را بر اساس مراحل رشد و تكامل فعاليت براي هر يك از دانش آموزان فراهم آورد. رستگار،بيان مي دارد پوشه مجموعه اي سازماندهي شده از مدارك مستندي است كه معلم و دانش آموز با استفاده از آن، ميزان پيشرفت دانش آموز را در حيطه هاي مختلف دانش، مهارت و نگرش در موضوعات معين درسي، به نمايش مي گذراند. به بياني ديگر پوشه كار مجموعه اي از كارهاي مشخص، هدفدار و آگاهانه دانش آموز است كه به او امكان مي دهدتا توانايي هاي خود را از جهات مختلف به نمايش بگذارد.

منبع

حصاری،مرتضی(1394)، رابطه انگيزش و خلاقيت با عملكرد شغلي دبيران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی ،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0