تعریف استرس

تعریف واحدی از استرس که قبول عام یافته باشد در دست نیست. در سطوح زیر موضع گیری مؤلفان مختلف در حد خطوط کلی مطرح می شود. پاره ای از استرس به عنوان یک محرک در نظر گرفته اند. از این دیدگاه ، استرس چیزی است که از خارج به فرد تحمیل می شود و ناراحتی های جسمانی و روانی به همراه دارد. در روی آورد دوم ، استرس به عنوان یک پاسخ توصیف شده است . این الگو که بر نشانگان  عمومی سازش ( سلیه و همکاران، 1956) مبتنی است. استرس را یک فرایند پاسخ دهی می داند. روی آورد سوم، بر چگونگی ادراک فرد از موقعیت تأکید می ورزد و استرس را به شبکه وسیع عواملی مانند محرک، پاسخ، ویژگی های فردی، ارزشیابی ها و سبک های سازش نسبت می دهد که بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. از این دیدگاه ، موقعیت ها به خودی خود استرس زا نیستند بلکه استرس ، ناشی از عدم موازنه ای است که بین ادراک فرد از الزام های محیط پیرامونی  و ارزشیابی وی از توانایی خویشتن در پاسخدهی به آن ها به وجود می آید. بنابراین تنها زمانی  که فرد نتواند با خواسته های محیط پیرامونی مقابله کند یا به عبارت دیگر، بین موقعیت بیرونی و ظرفیت واکنش عینی یا فاعلی نسبت به آن ها ناهمگرایی وجود داشته باشد، حالت استرس و استیصال ایجاد می شود. اغلب دانشمندان اتفاق نظر دارند که بروز استرس فرد را وادار می کند که در جهت تغییر موقعیت خودیا سازش یافتگی با آن ها گام بر دارد.سازش یافتگی ای که می تواند مؤثر یا غیر مؤثر باشد.

استرس  پاسخی غیر اختصاصی است که بدن در مقابل درخواستهای که با آن مواجه می‌شود، از خود بروز می‌دهد. سلیه معتقد است که فشار روانی به وسیله‌ی یک «سندرم» یعنی یک سری جریانها و حوادث پشت سر هم، به وجود می‌آید که نام آن را  سندرم سازگاری عمومی، نامید. او معتقد است که این سندرم دارای سه مرحله به قرار ذیل می‌باشد:

  1. مرحله آماده باش یا واکنش هشدار دهنده

زمانی است که فرد به طور ناگهانی در معرض یک عامل زیان بخش یا محرک که از نظر کمّی و کیفی با آن سازگاری ندارد، قرار می‌گیرد. بنابراین دچار تغییر در جریان خون، بافت لنفوئید و رتیکولواندوتلیال، زخم معده، کاهش وزن می‌شود. این مرحله از چند دقیقه تا 24 ساعت تداوم دارد.

  1. مرحله‌ی مقاومت

زمانی است که ارگانیزم به مدت طولانی در معرض محرکهای زیان بخش قرار می‌گیرد و از خود واکنشهای غیر اختصاصی بروز می‌دهد. در واقع، در مقابل عامل هشدار دهنده مقاومت می‌کند. در این مرحله فرد ممکن است با استرس خاصی تطبیق یابد ولی نسبت به سایر استرسها حساس تر می‌شود.

  1. مرحله‌ی تحلیل رفتگی، تخلیه یا درماندگی

زمانی است که ارگانیزم قدرت سازگاری خود را در مقابل محرک از دست می‌دهد و واکنشهای غیر اختصاصی بدون سازگاری بروز می‌کند.

منبع

تیموری، ناهید(1394)، نقش واسطه ای نظم جویی شناختی  هیجان در رابطه با استرس و اضطراب  با سلامت روان زنان متأهل، پایان نامه کارشناسی ارشد  روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی.

از فروشگاه بوبوک دیدن فرمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0