تعریف ارتباط
فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آنها.ارتباط، تعاریفی متعدد دارد بهطور کلی، ارتباط را میتوان شکلی از کنش متقابل دانست که از طریق نمادها صورت میگیرد. نمادها ممکن است اشارهای، تصویری، تجسمی و لفظی باشد که به منزله محرک رفتار عمل میکنند . در دنياي متحول امروز فرستنده پيام درپي آن است که ادراک مشترکي از يک پيام براي هرگيرنده پيامي به دست آورد. بنابراين هدف ارتباطات، دستيابي به اقدام هماهنگ بين پيام دهنده وگيرنده پيام مي باشد. اين بدين معناست که مفهومي که از درون فردي برخاسته است به ميان ديگران راه يافته و توسط ديگران برداشت مي شود. يعني درواقع ارتباطات، برخي ازمفاهيم وتفکرات ومعاني ويا به عبارت بهترپيام ها را به ديگران تفهيم مي کند. براين اساس ،ارتباطات را انتقال مفاهيم ويا انتقال نشانه ها ونيزانتقال ويا تبادل پيامها مي دانند.
- ارتباطات بيانگر فراگرد ايجاد معني است .
- ارتباطات فراگرد تفهيم وتفاهم وتشريک مساعي است .
- ارتباطات به گونه اي وسيع وگسترده تجارب مشترك تعريف شده است.
در فرهنگ لغت وبستر، واژه ارتباط با معادل هایی نظیر رساندن،بخشیدن، انتقال دادن، آگاه ساختن، مکالمه و مراوده داشتن، معنا شده است.فرهنگ فارسی معین، ارتباط را به معنی ربط دادن، بستن، پیوند، و …بهکاربردهاست.
حوزههای تخصصی ارتباطات به مسایل مختلفی میپردازند از جمله: ارتباطات جمعی, ارتباطات توسعه, مطالعات رسانه ای, ارتباطات سازمانی, زبان شناسی اجتماعی, تحلیل گفتمان, زبان شناسی شناختی, معنی شناسی, پیدایش و گسترش اندیشه های جامعه شناختی ارتباطات پیدایش و گسترش اندیشه های جامعه شناختی ارتباطات. در تعریف ارتباط اندیشمندان تاکیدات گوناگونی به کار برده اند. گروهی از اندیشمندان در تعریف بر ترغیب و اقناع یا همانندی و اشتراک فکر با ابعاد گسترده تر و به صورت تاثیر مطرح کرده اند.عد ای بر پاسخ و بازتاب تاکید بیشتری کرده اند. عده دیگری از اندیشمندان بر عنصر پیام تاکید کرده اند.
نظریه ارتباط از نظر ارسطو:
ارسطو فیلسوف یونانی اولین دانشمند شناخته شده ای است که 2300 سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباطات سخن گفته است. او در کتاب مطالعه معانی بیان که معمولا آن را مترادف ارتباط می دانند، در تعریف ارتباط می نویسد: ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل وامکاناتموجودبرایترغیبواقناعدیگران.
روبرت گوير ، در کتاب فراگرد ارتباط مىگويد:
ارتباط عبارت است از روشى که حداقل متضمن چهار عنصر باشد: – توليدکنندهاى که – علامت يا نمادى را – براى حداقل يک دريافتکننده طرح کند- و او را درک معنى کند.
نظریات مکتب شیکاگو
نظریه لاسول
از جمله نظریات اندیشمندان مکتب شیکاگو می توان به نظریات لوین، لاسول و لازارسفلد، اشاره نمود. البته در بسیاری از پژوهش ها ی لازارسفلد ، وی با مرتون همراه بوده است و بنابراین اندیشه مرتون نیز دراینبخشآوردهمیشود.لاسول ، همه چيز را در جريان محتواي پيام متمرکز مي ساخت. وي در اثرش ؛ ساخت و کارکرد ارتباط در جامعه، به ساخت پذيري ارتباطات و حتي تشابه جامعه انساني از اين ديدگاه با ديگر موجودات اشاره دارد. به زعم لاسول وسايل ارتباط جمعي مجموعه اي به هم پيوسته تشکيل مي دهند و با هم تنسيق مي شوند. اين مجموعه با نام الگوي لاسول معروف است و شامل پنج عنصر: چه کسي، چه مي گويد، از کدام مجرا، با چه کسي، با کدام نتيجه مي باشد.
به نظر لاسول با توجه به عناصر تشکيل دهنده ارتباطات، مي توان ساخت يابي آنان را پيش بيني کرده، تحقق پذير ساخت. از ترکيب غايي عناصر ارتباط، مجموعه اي حاوي دو نوع ساخت شامل زير ساخت ها و رو ساخت ها فراهم مي آيد.زير ساخت ها يا ابزار تکنولوژيک ارتباط، مجموعه اي به هم پيوسته و متشکل هستند که با نيرويي همساز عمل کرده و در جامعه انساني اثراتي ويژه بر جاي مي گذارند. رو ساخت ها يا عناصر غير تکنولوژيک حاوي سازمان ها، مقررات و انديشه ها و افکار مرتبط با ارتباطات است که در رابطه اي تعاملي با زير ساخت قرار دارد. بدين ترتيب از نظر لاسول هر دو نوع ساخت ، زير ساخت ها و رو ساخت ها ، در تأثير از يکديگر هستند.
لاسول در زمينه کارکرد هاي ارتباطات اجتماعي در پروژه معروف خود ؛ ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه ، سه دسته کارکرد شامل؛ نظارت، همبستگي و جامعه پذيري بر مي شمارد. به نظر لاسول در صورتي که انسان قابليت درک بيشتر ارتباطات انساني و جامعه انساني را دارا باشد، متوجه مي شود که کارکرد ها معمولاً با گذشت زمان و مکان تغيير نمي کنند، اما داراي تفاوت هاي بسيار کوچک، ظريف و حتي ضروري هستند. لاسول عقيده دارد که در بررسي جامعه جهاني و فرايند ارتباطبه سه نوع متخصص بر مي خوريم:
- گروهي از متخصصين که به بررسي محيط سياسي پيرامون و دولت به عنوان يک کل مي پردازد.
- گروهي که به تنظيم پاسخ دولت به محيط مي انديشند. نويسندگان و گويندگان وسايل ارتباطي پاسخ دروني را تنظيم و تصديق مي کنند.
- گروهي که الگوهاي پاسخ را از پيران به جوانان منتقل مي سازند. مربيان و والدين مسئول انتقال ميراث اجتماعي ؛ به نسل جوان ، هستند.به عقيده لاسول تمام اين گروه ها بايد در يک مجموعه متشکل قرار گيرند تا شناخت و پاسخ هماهنگ شوند. کل جامعه پيامي متشکل و همگن يابد و به طور کلي رابطه انسانها در خلال زمان نيز صورتي متفرق، ناهماهنگ و تجزی يافته نداشته باشد. اين امر را ؛ ساخت ارتباطي، مي خوانيم.
شرام معتقد است لاسول کمک هاي زيادي در فرآيند انديشه پردازي در مطالعات ارتباطي داشته است که مي توان در سه بخش طبقه بندي کرد.ارائه روش پژوهشي تا جايي که مي توان وي را از حيثی پايه گذار واقعي پژوهش هاي ارتباطي دانست.ارائه نگاهي ژرف به تبليغات: وي می گفت تبليغات ؛ نظارت بر عقايد، توسط نمادهاي ارزشمند است… و اين مانند داستان ها، شايعات، گزارش ها ، تصاوير و ديگر اشکال مختلف ؛ ارتباطات اجتماعي ، است. به باور لاسول کارکردهاي اين اشکال توسط اشارات و توهم سريع به قدرت منتهي ميشود. سومين خدمت لاسول به حوزة مطالعات ارتباطي اين بود که نقش سياسي ارتباطات را فراتر از آنچه که اعمالي چون امتناع و مبارزات انتخاباتي نشان مي دادند، آشکار ساخت.
اندیشه دیگری که در این بخش بررسی می گردد اندیشه لازارسفلد به همراه مرتون است. لازارسفلد، را شايد نتوان نظريه پردازي بزرگ دانست اما تاثیر گذاری برجسته ای در این زمینه داشته است. پژوهش های وی خلاقيت عجيبي داشته است. وي درحوزه پژوهش بازار يا بازار پژوهی بسيار برجسته بوده است. آثار به جاي مانده از او پژوهش های وی و نیز کارهاي مشترک وي با دانشجويانش مي باشد. لازارسفلد به همراه مرتن در زمره اولين دانشمنداني بودند که نظريه تأثير گذاري بي حد و حصر رسانه اي را مورد ترديد قرار دادند. از ديد آنان اثر گذاري رسانه ها، در صورتي که ساختار محيط کلان و يا افواه مناسب و موافق پيام رسانه اي نبا شد، با تنگنا روبرو خواهد بود.
نظریه لازارسفلد و مرتون
لازارسفلد و مرتون بر اين عقيده اند که براي اثر بخشي رسانه سه شرط: انحصاري کردن، جهت دهي به ارزشها و اجتناب از تغيير ارزشهاي اساسي و ارتباط چهره به چهره تکميلي لازم است. اين دانشمندان با بررسي مقايسه اي تبليغات در زمينه مصرف و تبليغات سياسي نتيجه مي گيرند که گر چه رسانه هاي جمعي در سمت دادن نگرش هاي اساسي اثر بخش بوده اند، شواهد کمي وجود دارد که نشان دهد به تنهايي موجب تغيير نگرش شده باشند.
چنانچه پيام ارتباطي حاوي نکاتي باشد که در محيط پيرامون قابل جذب نباشد، يا با امکانات عملي محيط سازگار نباشد و يا آنکه با عقايد و ارزش هاي رايج محيط پيرامون تنافر داشته باشد، ممکن است فرد در آغاز تحت تأثير پيام قرار گيرد، ليکن به زودي و بعد از خارج شدن از اثرات خلسه ناشي از پيام جذاب وسيله ارتباطي، دچار تحير و سرگرداني مي شود.
نظریه کورت لوین
کورت لوين ؛ نظریه پرداز دیگر مکتب شیکاگو و از تاثیر گذاران بر بحث ارتباط جمعی کارکرد نظريه را توصيف آن چيزي که مي دانيم و نیز مسير اصلي جهت کسب معرفت جديد مي دانست. وي نظريه ميداني را به عنوان پايه اي مطلوب براي مفهوم ؛ فضاي زندگی و تحليلي؛ مکان شناسي از جنبه منطق رواني به بهترين وجه ارائه نمود. مفهوم اصلي که لوين بر اساس آن سعي در انساني کردن ، نظريه ميداني داشت، فضاي زندگي ناميده مي شد. از نظر وي کل محيط روان شناختي يعني واقعيات، روابط، نيروها و تجارب انساني همه در يک زمان معين پديد مي آيند و همواره بر هم تأثير مي گذارند. اين عوامل شامل نيازها، اهداف، تأثيرات ضمير ناخود آگاه، خاطرات، اعتقادات، رويدادهاي سياسي، اقتصاد و شرايط طبيعي- اجتماعي و هر چيز ديگري است که احتمالأ مي تواند بر روي رفتار نيز تأثير مستقيم داشته باشد. از نظر لوين روابط درون فضاي زندگي پديد آوردند يک ؛ نظام است و براي تبيين وقايع درون اين نظام مفاهيمي چون فيزيک و رياضي شامل انرژي، تنش، نياز، جاذبه و بردار همواره کارساز خواهد بود.
نظریه های رسانه شناسی در ارتباطات
اینیس و مک لوهان عقايد اولية مک لوهان ، در مورد رسانه ها بر اساس کار دوست مجرب و قابل اعتمادش، هارولد آدامز اينيس ارائه شد. اينيس و مک لوهان رسانه هاي ارتباطي را به عنوان عصارة تمدن مي شناسند و هر دو نفر معتقدند تاريخ توسط رسانه هاي غالب در هر عصر و زماني هدايت مي شود. اينيس معتقد است رسانه هاي ارتباطي در واقع توسعة ذهن انسان هستند و علاقة اوليه و اصلي هر دورة تاريخي نوعي تعصب است که از رسانه هاي غالب مورد استفاده ناشي مي شود. به عبارت ديگر، رسانه ها آنچه را در يک دورة تاريخي اتفاق مي افتد و با اهميت به نظر مي رسد تعيين مي کنند. رسانه هاي سنگيني نظير پوست، خاک و گل يا سنگ تداوم زيادی دارند و بنابراين به دليل اين که اين رسانه ها ارتباط را از نسلي به نسل ديگر آسان مي سازند، نسبت به سنت تعصب دارند. در مقابل، رسانه هايي نظير کاغذ سبک هستند و حمل و نقل آن ها آسان است. بنابراين این نوع رسانه ها ارتباط را از مکاني به مکان ديگر آسان مي سازند و باعث تشويق امپراتوري، ديوان سالاري گسترده و نظام مي شوند.
گفتار به عنوان رسانه به خاطر اين که يک صدا، در زماني خاص و يک بار توليد مي شود، افراد را تشويق مي کند تجربياتشان را بر اساس توالي زماني سازمان دهند، گفتار همچنين به دانش و سنت نياز دارد و بنابراين جامعه و رابطه را حمايت مي کند. رسانه هاي نوشتاري که به صورت فضايي مرتب و تنظيم مي شوند، نوع متفاوتي از فرهنگ را توليد مي کنند.تأثير محدود به فضايي بودن نوشته در مقامات سياسي علاقه ايجاد مي کند و باعث رشد امپراتوري هايي در جهان مي شود .مک لوهان در بحث ساختار رسانه ها، پا را فراتر نهاده است. اساسي ترين نظرية مک لوهان اين است که مردم از طريق تعادلي با نسبت احساسات با محيط سازگار مي شوند و رسانة اصلي عصر باعث مطرح شدن نسبت حسي ويژه اي مي شود که همين باعث تحت تأثير قرار دادن درک مي شود. مک لوهان تمام رسانه ها را توسعة يک توانايي ذهني انساني و غلو و اغراق حس مي داند.
مک لوهان انديشمند کانادايي معاصر هر وسيله اي در زندگي را در امتداد عضو يا حسي از انسان قرار مي دهد. چرخ در امتداد پا، لباس امتداد پوست بدن و …. در زمينه وسايل ارتباطي نيز هر وسيله در امتداد يکي از حواس انسان است. خط امتداد چشم، راديو امتداد شنوايي و …. مک لوهان به اميد شرايطي است که با ابداع يا اختراع وسيله يا وسايلي ديگر حواس سخت بر حواس ديگر پيشي نگيرد و موجبات بر هم خوردن نظم و تعادل در حيات انساني نشود.مک لوهان ارتباط را مدار هستي اجتماعي دانسته و حرکت تاريخ را از نظر ارتباط در دوران هاي تمدن باستاني بدون خط، تمدن داراي خط يا بصري و تمدن مبتني بر وسايل ارتباطي الکترونيک مورد بررسي قرار مي دهد.
مک لوهان در بسياري از آثارش به منطق موزائيکي نظر دارد. اين انديشه را مي توان در امتداد انديشه هاي پيکر بندي و گشتالت دانست. از ديد مک لوهان چيدن و ديدن تمامي عناصر کنار يکديگر موجب مي شود فرد از تک بيني، ديدگاه هاي محدود و انحصاري فراتر رفته و هر عنصر را در بستر محيطي آن مورد نظر قرار دهد.مک لوهان در زمينه اهميت وسايل ارتباطي آنها را تنها وسيله انتقال محض پيام نمي داند بلکه وسايل ارتباطي مظهر و پيام يک عصر است که با آن دنيايي ديگر و انسانها يي ديگر پديد مي آيد. مک لوهان در تأييد اين نظر خود تا بدانجا پيش مي رود که معتقد است محتواي واحد در هر يک از وسايل ارتباط جمعي مي تواند اثري متمايز بر جاي گذارد.
مک لوهان مي گويد، اهميت تأثير رسانه ها ناشي از شکل و قالب تکنولوژي آنهااست ونه ازمحتواي آنها. قبل از اختراع صنعت چاپ، قبيله ها اصولاً ارتباط گران شنيدار بودند و از نظر احساسي و عاطفي و اجتماعي نزديک بودند، براي افراد قبيله ؛ شنيدن همان اعتقاد بود، اما اختراع مطبوعات چاپي، تمامي آن را تغيير داد. عصر گوتنبرگ، حس جديدي را بوجود آورد که در آن ديدن مسلط بود: ظهور چاپ در فرهنگ غرب، مردم را مجبور به نوعي درک و دريافت خطي، منطقي و مقوله اي ساخت. براي مک لوهان استفاده از الفبا، عادت و دريافت تمام و کل محيط در واژگان ديداري و فضايي را مخصوصاً بر حسب فضا و زماني که هم شکل هماهنگ متداوم و متصل هستند تقويت و ترغيب کرد.بر اساس عقيدة مک لوهان، ما وارد عصر جديدي شده ايم. فن آوري الکترونيک سلطة شنيداري را بر گردانده است.
فن آوري گوتنبرگ باعث انفجار در جامعه شد و افراد را از هم جدا ساخت، اما عصر الکترونيک باعث نزديکي شد و دنيا را در «دهکده جهاني» جمع کرد. در نتيجه اين امر ما را وادار مي سازد هر تفکر، عمل و نهادي را که قبلاً بديهي مي دانستيم مجدداً مورد توجه قرار دهيم و به طور عملي دوباره ارزيابي کنيم. مک لوهان اين تأثير را اين گونه شرح مي دهد. جريان الکتريسيته به طور عميق انسان را به هم مرتبط مي سازد. اطلاعات به طور هميشگي و مستمر به ما داده مي شود. به محض کسب اطلاعات، خيلي سريع آن ها به وسيلة اطلاعات به طور هميشگي و مستمر به ما داده مي شود. به محض کسب اطلاعات، خيلي سريع آن ها به وسيلة اطلاعات جديدتر جايگزين مي شوند. دنياي ما که به طور الکترونيکي شکل گرفته، ما را مجبور ساخته از عادت طبقه بندي داده ها به سمت تشخيص الگو حرکت کنيم. ديگر نمي توانيم به طور جزء به جزء قسمت و قسمت و قدم به قدم بسازيم، زيرا ارتباط آني تضمين مي کند که تمامي عوامل محيط و تجربه حالت کنش و واکنش موجود باشند.
منبع
برهان یزدانی، محمد حسین(1393)، تاثیر ارتباطات درون سازمانی با میزان رضایت شغلی پرسنل، پایان نامه کارشناسی ارشد، علوم ارتباطات اجتماعی،دانشگاه آزاداسلامی
دیدگاهی بنویسید