تعريف سلامت

سلامت مفهوم وسيعي دارد و تعريف آن تحت تأثير ميزان آگاهي و طرز تلقي جوامع با شرايط گوناگون جغرافيايي و فرهنگي قرار مي‌گيرد.ضمن اينكه سلامتي يك روند پويا است و با گذشت زمان نيز مفهوم آن تغيير خواهد كرد . قديمي ترين تعريفي كه از سلامتي شده است عبارتست از بيمار نبودن .در طب سنتي براي انسان چهار طبع مخالف دموي، بلغمي، صفراوي و سوداوي قائل بودند و اعتقاد داشتند كه هرگاه اين چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زماني كه تعادل ميان طبايع چهارگانه مختل شود بيماري عارض مي‌شود. فرهنگ وبستر ،سلامتي را وضعيت خوب جسماني و روحي و بخصوص عاري بودن از درد يا بيماري جسمي مي‌داند. فرهنگ آكسفورسلامتي را وضعيت عالي جسم و روح و حالتي كه اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود مي‌داند .

تعريف سلامت (نرمال) از ديدگاه آماري

معمولاً براساس توزيع فراواني، افراد را به دو جمعيت طبيعي و غيرطبيعي (‌بيمار و سالم) تقسيم مي‌كنند به فراوانترين رويداد يا عادي ترين حالت،طبيعي اطلاق مي‌شود.درالگوي آماري تمام مقاديركمترو بيشتر ازدو انحراف معيارازميانگين،غيرطبيعي است با فرض توزيع نرمال.

معايب تعريف آماري نرمال

  • بايد براي هر جامعه جداگانه تعيين شود ؛خصوصياتي مثل قد و وزن.
  • تمام صفات تابع توزيع نرمال نيستند.
  • گاهي شايع بودن يك صفت ناهنجار بخصوص در بعد رواني و يا اجتماعي باعث مي‌شود كه بعنوان يك وضعيت نرمال و طبيعي تلقي گردد.

مفهوم سلامتي، مطلق نبوده و نسبي است و هر فرد در مقايسه خود با شرايط قبلي اش و يا مقايسه خود با ديگـران آنرا معنـي مي‌كنـد و در زمان‌ها و مكان‌هاي مختلف ممكن است مفهوم آن متفاوت باشد. اگر بخواهيم يك تعريف عملي و عيني از سلامتي ارائه دهيم بايد بگوييم سلامتي عبارتست از فقدان بيماري و داشتن تعادل جسمي و رواني.

تعريف سلامت از ديدگاه سازمان جهاني بهداشت

سلامت عبارتست از برخورداري از آسايش كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه فقط نداشتن بيماري و نقص عضو.جالب توجه است كه حكيم نظامي در كتاب پنج گنج خود، با بهره‌گيري از ايجاز شعر فارسي، تعريف طولاني سازمان جهاني بهداشت را با دو كلمه سلامت = آسودگي (سلامت به اقليم آسودگيست) بيان نموده است.تعريف سازمان جهاني بهداشت از سلامتي، يك تعريف ايده‌آل و عملاً دست نيافتني است زيرا با توجه به اين تعريف نمي توان فردي را پيدا كرد كه در هر سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي كاملاً سالم باشد، در عمل هم نميتوان مرزي بين سلامت و بيماري در نظر گرفت، در حقيقت اين تعريف مشابه قله مرتفعي است كه هيچ كس نميتواند آن را فتح نمايد ولي تلاش همه افراد بايد به سمت آن باشد و از طرفي بايد براي سطح سلامتي، طيفي قائل شد.

طيف سلامت و بيماري

سلامتي و بيماري مرز مشخصي ندارند و در نتيجه بهتر است براي سلامتي طيفي در نظر بگيريم كه يك  طرف آن سلامت كامل و در طرف ديگر مرگ قرار دارد. مسئله مهم اين است كه در طب باليني و بررسي‌هاي اپيدميولوژيك بايد مرز سلامت و بيماري را مشخص كرد، گرچه گاهي در اين مرز بندي ممكن است بعضي از افراد سالم، بيمار و بالعكس عده اي از افراد بيمار، سالم تلقي ‌شوند ولي عملاً ناچار به اين مرزبندي تن داده می شود.

منبع

شهباز فر،رامانا(1393) ، نقش سلامت عمومی و تاب آوری بر تعهدسازمانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0