تعريف خانواده
کارشناسان به طور روز افزوني خانواده را به صورت گروهي از افراد صميمي تعريف ميکنند که داراي گذشته و آيندهاي مشترک هستند و پيوندهاي قوي عاطفي و وفاداري و حسي از هويت گروهي و تعهد دارند. نظريهي سيستمهاي خانوادگي، خانواده را نظامي ميداند که هر بخش آن بر بخشهاي ديگر تأثير گذاشته و از آن ها تأثير مي پذيرد . بر اين مبنا، ساماني، خانواده را سيستمي پويا تعريف ميکند که شامل چند عنصر ،حداقل دو نفر با رابطهاي ويژه ،که سيستم خانواده را از سيستمهاي ديگر متمايز ميکند و توليداتي ويژه در بافتي معين است. برونفن برنر، در رويکرد بوم شناختي خود، خانواده سيستمي در نظرميگيرد که درون سيستمهاي اجتماعي بزرگتر همچون محله، جامعه، خرده فرهنگ و فرهنگ هاي وسيعتر قرار گرفته و از آن ها تأثير ميپذيرد.استو، علاوه بر سيستمهاي ارزشي, عقيدتي که خانوادهها را در محيط اجتماعي آنها تعريف ميکنند، خانوادهها از لحاظ مجموعههاي ثابت انتظارات، عقايد و هنجارهايي که در بين اعضاي آنها مشترکند، نيز از يکديگر متمايز هستند. اين مجموعههاي ثابت انتظارات، عقايد و هنجارها با جهانبيني، يا ديدگاه مشترک اعضاي خود نسبت به دنيا ، الگوهاي خانوادگي يا طرحوارهها گفته ميشوند.تأثير الگويهاي خانوادگي بر رفتارهاي فرد در هيچ حيطهاي به اندازهي حيطه رفتارهاي ارتباطاتی نيست .
مفهوم ارتباطات
تعريف دقيق ارتباطات بسيار مشکل است. دليل اين مشکل را دامنهي گستردهي رفتارهايي ميدانند که ميتوانند تحت اين عنوان گنجانده شوند. بروکس و ديکسون، ارتباطات بين فردي را فرايندي تعريف ميکنند که افراد به وسيلهي آن اطلاعات، افکار و احساسات خود را از طريق رد و بدل پيامهاي کلامي و غيرکلامي با يکديگر در ميان ميگذارند. اکثر نظريه پردازان ارتباطات انساني را هرگونه خلق نماد درارتباط بين افراد به صورتي که ديگران بتوانند به اين نمادها توجه کنند و معناي آنها را بفهمند، تعريف ميکنند . در نتيجه، در حداقل ممکن، نظريههاي ارتباطاتي بايد مشتمل باشند بر نمادها، فرايندهايي شناختي که نمادها به وسيلهي آنها ايجاد و تعبير و تفسير ميشوند و قواعدي اجتماعي که بر روابط نمادها و مرجعهاي خود حاکم هستند.
مفهوم ارتباطات خانواده
از ربع آخر قرن بيستم، فعالان در زمينهي ارتباطات بين فردي توجه خود را معطوف به مطالعهي نحوهي ارتباطات موجود در روابط مختلف کردهاند. يکي از اين روابط، رابطه هاي موجود در خانواده است. خانواده از بسياري جهات براي ارتباطات انساني بافتي منحصر به فرد است. به جاي معرفي استعاره وار خانواده به عنوان يک سيستم يا يک گروه پردازش اطلاعات يا مجالي براي بده بستان اجتماعي بين اعضاي آن، بسياري از متخصصان خانواده را به عنوان نوعي مکالمه و گفت و شنود معرفي ميکند.ارتباطات خانواده شيوهايست که از طريق آن اطلاعات کلامي و غيرکلامي بين اعضاي خانواده رد و بدل ميشود. و فرزندان به وسيلهي آن نحوهي ارتباط برقرار کردن با ديگران، تعبير و تفسير کردن رفتارهاي آنها، به شيوهي خاصي در روابط خود با آنها عمل کردن و تجربهي عواطف را ياد ميگيرند. انگيزهها و شيوههاي ارتباطاتي والد – فرزندي مدلي از رفتار را فراهم مي آورد که به مهارتها و رفتارهاي ارتباطاتي فرزندان شکل ميدهد. بعضي از متخصصان به محيطهاي ارتباطات خانواده به صورت طرحواره نگاه ميکنند. اين طرحوارهها ساختارهاي دانشي هستند که نشان از دنياي درون خانواده دارند و براي تعبير و تفسير اينکه اعضاي خانواده چه ميگويند و چه ميکنند، مبنايي فراهم ميآورند. هر طرحواره شامل مجموعهاي از عقايد، نگرشها و فلسفهها در مورد زندگي خانوادگي است و هر کدام به وسيلهي رفتارهاي ارتباطاتي بسيار خاصي مشخص ميشود. طرحوارههاي ارتباطات خانواده توجه، ادراک، حافظهي پيامها، برداشتهاي ارتباطاتي ناشي از رفتارهاي و پيامدهاي رواني اجتماعي را تحت تأثير قرار ميدهند.
منبع
مرادی،مهناز(1394)، بررسي نقش تعديل کنندگي منبع کنترل در رابطه بين ابعاد الگوهاي ارتباطي خانواده و گرايش به تفکر انتقادي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید