تعاملات اجتماعی(کنش متقابل اجتماعی) و عادت رسانهای
هرگاه عملی از شخصی سرزند که با پاسخ از سوی فرد دیگر همراه باشد اصطلاحاً به این عمل متقابل دوسویه تعامل اجتماعی یا کنش متقابل اجتماعی گفته میشود. دراین صورت میان این دو شخص یک رابطه اجتماعی برقرار می گردد. همچنین لازم به ذکر است که در زمینه ایجاد و شکل گیری تعامل اجتماعی حضور و وجوداشخاص دیگر ضروری و مهم میباشد به طوری که شخص در رابطه با دیگران باید حضورآنهارا مد نظ رقراردهد. مثلااگر دو کودک در کنار یکدیگر به فعالیتی کاملا مستقل بپردازند در این وضعیت بین این دو شخص هیچگونه رابطه اجتماعی برقرار نگردیدهاست. ازطرف دیگرلازم به ذکراست که درهنگام پاسخ به کنش اجتماعی لازم است که مخاطب معنای کنش فرد را به نحو مطلوب فهمیده باشد. به عبارت دیگر فرد با رفتار خود نشان میدهد که انتظارات فرد اول را متوجه شدهاست. برآیند کنش متقابل اجتماعی منجربه شکل گیری مفهوم دیگری به نام گروه اجتماعی میشود.
در جامعه گروههای مختلفی رامی توان شناسایی نمود. به نخستین نوع گروه به هرگونه گردهم آمدن و جمع شدن معمولی و تصادفی افراد اصطلاحاً “تجمع” اطلاق میشود. مانند مسافران یک اتوبوس و تماشاگران یک بازی ورزشی. گروه دوم به تعدادی ازافراداطلاق میشودکه دارای برخی ویژگیهای مشترک باشندو اصطلاحاً به عنوان رده نامگذاری میشوند. مانند گروه مردمی، قومی، نژادی، شغلی وجنسی. نوع سوم گروه به تعدادی ازافرادگفته میشودکه در الگوی کنش متقابل بطور منظم و مستمر سهیم هستند.
به عبارت دیگرپس ازآنکه بین افراد تعامل اجتماعی شکل گرفت آنها سعی کرده تا موارد مشترک را یافته و تقویت نمایند با توجه به اشتراکات موجود رفته رفته این مجموعه از افراد تشکیل یک مجموعه واحد را داده که از آن تعبیر به “ما” می شود درصورتی که مای تشکیل شده سطحی و زودگذر باشد رابطة بین افراد به سرعت ازبین میرود یعنی نوع اول ازگروه (تجمع)اما اگر میزان شباهتها به درجهای باشد که موجبات تحکیم روابط افراد را فراهم سازد مای تشکیل شده تعمیق میگردد و تعامل افراد بایکدیگر تداوم و استمرار می یابد و در این صورت به این تجمع افراد اصطلاحاً گروه اجتماعی گفته میشود. لذا گروه اجتماعی به معنای تجمع مجموعهای از افراد است که دارای تعامل نسبتا مستمر و پایدار بوده و نسبت به یکدیگر دارای احساس پیوند باشند از اینرو کنش متقابل پایدار، احساسات وعواطف مشترک، دارابودن هدف یا اهداف مشابه ومشترک ازجمله مهمترین گروههای اجتماعی، گروه نخستین و گروه دومین است.
برای شناخت این دوگروه لازم است دومفهوم “گماین شافت” و”گزل شافت”را که توسط جامعه شناس آلمانی تونیس مطرح شدهاست، تعریف کرد تا میان دونوع روابط اجتماعی تفکیک ایجاد شود. روابط گماین شافت با پیوندهای نزدیک عاطفی صمیمانه حس متقابل مشخص میشود. اما در روابط گزل شافت تاکید بر روابط رسمی مبتنی بر رقابت ونفع شخصی استوار می باشد. بهترین نمونه روابط گماین شافت را میتوان در میان اعضای یک خانواده یافت که معمولاً روابط صمیمانه داشته و در کنشها ی متقابل با یکدیگر به همکاری میپردازند. نمونههای دیگری ازاین روابط رامی توان دربین گروههای هم بازی و باشگاههای کوچک جستجوکرد. روابط گزل شافت درمیان اعضای یک موسسه نهاد وسازمان اداری، نظامی و… وجوددارد.
ازاین رو گفته شدهاست روابط گروه نخستین یا اولین را می توان همانند روابط گماین شافت و روابط گروه ثانویه یا دومین را همانند روابط گزل شافت درنظر گرفت . از این روی ویژگیهای بنیادین گروه نخستین عبارت است ازتماس مستقیم روابط صمیمانه و رو در رو و چهره در چهره و پیوندهای عاطفی نیرومند و به تعبیر دیگربه گروهی از افراد که بایکدیگررابطه نزدیک صمیمی شخصی وغیررسمی دارند، گروه نخستین را تشکیل میدهند.برخی ازویژگیهای گروه دومین عبارت است از روابط غیرشخصی، رسمی، عدم تعلق خاطربه گروه، پیوندهای عاطفی اندک، گردهم آمدن اعضای گروه برای انجام یک وظیفه شغلی معین و لذامی توان گفت گروه از افراد که یکدیگر را از نزدیک کمتر می شناسند و عمدتاً روابط غیرصمیمی ورسمی دارند تشکیل یک گروه دومین را میدهند و لذااین گروه معمولاً گروه های کاری وشغلی میباشند.
منبع
بیگلری، آرزو(1394)، عادت رسانه ای مخاطبان و تعیین اثربخشی فعالیت های تبلیغاتی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید