تعارض­ درگذشته­ وحال­( جنبه­ هاي­ مثبت­ ومنفي آن)

در گذشته­ يك ­فرضيه­ عمومي ­مطرح ­بود كه ­تعارض ­را به ­عنوان ­يك ­نيروي ­ويرانگر تلقي ­مي­كرد و مديريت سازمان ­بايد با واكنش­هاي ­منفي­ خود آن ­را از بين ­مي­برد و چنين ­تصور مي­شد كه ­وجود اختلاف­ها، تفاوت‌ها وتعارضات­ موجب ­از هم ­پاشيدگي­ سازما­ن ­و كاهش ­ارزش ­و اعتبار مديريت ­مي­شود. «التون مايوتعارض­ در سازمان ­را يك ­بيماري ­اجتماعي­ مي­دانست ­و در مقابل ­آن­ به ­همكاري ­به­ عنوان ­يك وضع همراه ­با سلامتي ­مي­نگريست. به­ همين­ دليل، اكثر مديران­ در گذشته ­درصدد در نطفه خفه­ كردن هر گونه تفاوت ­و مقابله­ و سركوب­ عاملان ­تعارض­ برمي­آمدند» پيشرفت­هاي­ بعدي ­در علوم­ رفتاري نشان ­داد كه ­تعارض ­پيامد منطقي ­و بديهي ­هر سازمان ­است­ چرا كه افراد مختلفي ­كه ­در سازمان­ها به ، هر كدام­ داراي­ ويژگي­هاي­ شخصيتي، اجتماعي وفرهنگي­ خاصي ­هستند كه بروز تعارض­ را در سازمان­ها اجتناب ­ناپذير كرده ­است . بنابراين ­وجود تفاوت و اختلاف، الزاماً زيان­آور و مخاطره­آميز نيست. «مري پاركرفالتز اولين ­كساني ­بود كه ­به ­مسأله ­تعارض ­به عنوان ­يك ­موضوع­ الزاما ًبد كه ­بتواند در مديريت اختلال ­بوجود آورد نمي­نگريست .او مي­گفت ­كه ­مي­توان با روابط ­انساني ­مطلوب ­از تعارض­در راه پيشبرد اهداف ­سازمان ­استفاده ­كرد‌». «ايوان نيز در مقاله­اي ­اعلام ­مي­كند كه ­نبايد تعارض ­را به­ صورت­ يك جانبه نفي ­كرد و آن ­را مضر دانست ­زيرا مضر يا مفيد بودن­ تعارض ­بستگي­ به ­افراد، سازمان ­و موقعيت­ و روش‌هاي  ­مديريت ­دارد»«فوردي بيان­ مي­دارد كه ­تعارض ­در سازمان ­سبب ­انتقال­ سبك­ رهبري ­از روش­ مشاركتي ­و آزادي­ خواهانه به­ روش­خودكامه ­مي­شود. دليل ­آن ­اين­ است ­كه­ گروهي­ كه ­تحت ­فشار و يا در حال ­تعارض­است، نياز به هدايت ­و كنترل ­مستقيم­ و محكم­تري­ دارد، كه ­اين­ خود مي­تواند مدير را به ­سمت­ خودكامگي­ سوق دهد». «به ­عقيد ه­تاننبوم برخورد درست ­با تعارض ­بايد صورت ­پذيرد زيرا تعارض ­ممكن ­است ­مانند سدي­ جلو ارضاء نيازها ­را بگيرد و موجب­ كاهش ­علاقه ­و انگيزش ­كاركنان ­در سازمان شود». «بارون تعارض ­را چون شمشيري ­دولبه ­مي­داند كه ­مثبت ­ و يا منفي ­بودن­ آن ­وابسته ­به ­چگونگي ­بكارگيري اينكه ­چه ­كسي ­آن را بكار مي­بردارد؛ او پيدايش ­احساسات ­و نگرش­هاي ­منفي، فشار و موانع ­ارتباطي كاهش ­اثر بخشي ­سازمان را از عواقب­ منفي ­تعارض­ مي­داند». بنابراين ­چنانچه ­مديريت ­بتواند از نيروها، اختلاف ­نظرها و تفاوت­هاي موجود با مديريت ­درست ­بهره­گيري ­كند ، همين ­تفاوت­ها موجب ­رشد افراد و سازمان ­­مي­شود، همين نگرش ­سبب ­پيدايش­ بحث­ جديدي ­تحت عنوان­ مديريت­ تعارض شد.

منبع

کوچی ، علی (1394) ، بررسی تاثیر تعارض در محیط کار بر افسردگی شغلی با توجه به نقش جو سازمانی کارکنان گمرک شهرستان مهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد اسلامی ایلام

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0