تربیت اخلاقی

تربیت اخلاقی فرایند زمینه‌سازی و به‌کارگیری شیوه­هایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها، آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب غیراخلاقی در خود آسان با دیگری است.در این تعریف نکاتی لحاظ شده است که با دقت در آن‌ها ویژگی­های تربیت اخلاقی آشکار می­گردد،تربیت اخلاقی فرایند و جریان مستمر و دائم است و به‌ویژه درزمینه ایجاد صفات و ملکات اخلاقی و از بین بردن صفات رذیله، نیاز به تلاش و مجاهدت مستمر دارد و انتظار این است که این در مدت کوتاه و بدون تلاش فراوان در خرد ایجاد شود و یا از بین برود، انتظار تابه جایی است.در تربیت اخلاقی همچنین نیاز به زمینه‌سازی و برطرف کردن موانع داریم و با از طریق آموزش مستقیم و غیرمستقیم، شناخت به خوبی­های اخلاقی را در فرد ایجاد نماییم و عوامل منفی محیطی و غیر محیطی و نیز موانع متعلق شدن را برطرف و زمینه تخلق فرد به صفات، رفتارها و آداب اخلاقی را فراهم کنیم.

در تربیت اخلاقی سه نوع تلاش متصور است: یک شکوفاسازی است که ناظر به صفات و ملکات فطری اخلاقی است، یعنی طبق این دیدگاه که صفات اخلاقی ریشه فطری دارند و برخی آیات قرآن در روایات هم آن را تأیید می­کنند. در مرحله دیگر، آن صفات و رفتارهای اخلاقی کم‌رنگ و مقطعی برای ثبات و دوام بیشتر تقویت یابند رفتارهای ضد اخلاقی اصلاح و تغییر گردد و در مرحله آخر، برای ایجاد صفات و فضائل اخلاقی و زدودن رذایل نیاز به کوشش و تلاش جدی است.تربیت اخلاقی هم جنبه خودسازی دارد و جنبه دیگر سازی دارد .با این بیان که وقتی فرد در خود تأثیر می­گذارد که در هر دو صورت تربیت اخلاقی مطرح می­گردد.ابعاد تربیت اخلاقی بسته به تعریف و اهدافی است که فرد یا مکتبی برای تربیت اخلاقی در نظرمی­گیرد عده­ای کوشیده‌اند که شعاع تأثیرگذاری ارزش‌های اخلاقی را به قلمرو زندگی اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تعمیم دهند. برخی هم تربیت اخلاقی را ویژه هدایت فرد در ابعاد معنوی و فردی شخصیت و تنظیم روابط فرد باخدا می­دانند.عده­ای دیگر به سه بعد شخصیت انسان یعنی بعد شناختی، عاطفی و رفتاری در تربیت اخلاقی توجه می­کنند و برای هریک، زمینه­ها و ابزار­های خاصی را تدارک می­بینند و با توجه به این ابعاد افق دیدشان را در درک درست و کامل‌تر تربیت اخلاقی گسترده­تر می­کنند.عوامل مؤثر بر تربیت اخلاقی می­توان به هوش، عاطفه، میل باطنی و ازیک‌طرف و شرایط و عوامل خانوادگی در زمینه­ های اقتصادی و اجتماعی ، فرهنگی . دینی از طرف دیگر اشاره نمود.

تربیت اخلاقی از دیدگاه امام علی (ع)

از منظر حضرت تربیت اخلاقی مشتمل بر دو عرصه خودسازی است . آنچه از روایات و بیانات حضرت امیر (ع) برمی‌آید اهمیت به هر دو عرصه هست .ولی امام علی(ع) تقدم خودسازی می­فرماید : (( من نصب نفسة للناس اما ما فلیبد بتعلیم قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه و معلم نفسه و مودبها احق بالا جلال من معلم الناس و مودبهم)) آن خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد و پیش از آنکه بر گفتار، تعلیم دهد، به کردار ادب نماید و آن را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته‌تر به تعظیم است از آن‌که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.))

ازنظر امام علی(ع) انسان قبل از اینکه به تربت دیگران بپردازد به تزکیه نفس و درون خویش باید بپردازد. حضرت نفس را به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در گرایش انسان به بدی‌ها یادکرده و فرموده­اند: (….فان النفس اماره بالسوء الامارحم الله)) به درستی که این نفس از خود دارای از نافرمانی بسی دور است و پیوسته صاحب خود را در آرزوی باطل به سوی نافرمانی می­کشاند)) .از دید حضرت برای تربیت اخلاق و تهذیب نفس بایستی به‌حساب خویش رسید و به کارهای ناپسند خویش را مورد ارزیابی قرار دهد. حضرت می­فرماید: (( عبادالله زنوا انفسکم کن قبل ان توزنوا و حاسبوها من ان تحاسیوا….)) بندگان ! کردار و گفتار خود را بسنجند ، پیش از آنکه به حسابتان برسند.)). همچنین به‌سختی انداختن نفس خویش را از دیگر شیوه­های خودسازی می­داند چراکه به نفس انسان از سختی­ها و ناملایمات ناخوشایند است و تمایل به رهایی از آن را دارد و راه مبارزه با این تمایل، تحمل نمودن این حالت بر آن است.

علی(ع) خطاب فرزندش امام حسن(ع) می­فرماید : (( یا بنی… وعود نفسک التصبو علی المکروه….، فرزندم! خود را به شکیبایی در آنچه ناخوشایند است عادت بده)) از منظر امام علی(ع) برای اینکه عقل را از نفس رها کرد بایستی به تهذیب نفس و تزکیه آن پرداخت.همچنین امام در تربیت اخلاقی  اشاره به تقوا ، زهد،صبر احسان و بخشش حسن خلق، امانت­داری، تواضع، رفق . مدارا، حسن طن و حیا اشاره نموده است.

((تربیت اخلاقی فرآیند زمینه­سازی و به‌کارگیری شیوه­هایی جهت شکوفا­سازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضدّ اخلاقی در خود یا دیگری است)).با تأمل در این تعریف، مشخص می­شود که تربیت اخلاقی دو رکن دارد: یکی شناخت فضائل و رذایل و رفتارهای اخلاقی و ضدّ اخلاقی و دیگری به‌کارگیری شیوه­ها جهت تقویت یا تضعیف آن‌ها. از این تربیت اخلاقی حیطه­ای است که وام­دار دو حوزه ((اخلاق)) و (( تربیت)) است؛ به این بیان که در رکن اول، از اخلاق و در رکن دوم از تربیت مدد می­جوید و ازآنجاکه در اخلاق بیش­ترین تأکید بر خودسازی و در تربیت بر دگرسازی است، تربیت اخلاقی نیز خودسازی و دگرسازی را شامل می­شود.

خودسازی و دگرسازی : انسان مسلمان در حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی دو مسئولیت دارد: یکی مسئولیت توجه به خود و تلاش جهت کسب فضایل و دفع رذایل و دیگری توجه به دیگران و تأثیرگذاری مثبت در اعضای جامعه اسلامی. به این بیان که مسلمانی که در جامعه اسلامی و در میان جمع زندگی می­کند، خواسته یا ناخواسته و کم یا بیش بر دیگران تأثیرمی گذارد؛ چه؛ هم در فرضی که فرد به‌صورت رسمی مربی و معلم است یا مسئولیتی از این نوع دارد و هم؛ درصورتی‌که چنین مسئولیت­هایی ندارد، در هر دو حالت، گفتار رفتار و موضع­گیری­های او به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم موردتوجه دیگران قرارگرفته و اطرافیان را تحت تأثیر قرار می­دهد. تربیت اخلاقی مشتمل بر دو عرصه (( خودسازی)) و (( دیگرسازی)) است؛ اما باید پرسید کدام عرصه بر دیگری تقدم و اولویت دارد و دیدگاه امام علی(ع) در این زمینه چیست؟ آنچه از برسی نهج‌البلاغه به دست می­آید، این است که خودسازی مقدم بر دگرسازی است و امام علی (ع) به این نکته تصریح کرده­اند: ( من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه و معلّم نفسه و مؤدّب‌ها احق بالا جلال من معلّم النّاس و مودّبهم)

انسان کامل : امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در توضیح ویژگی‌های انسان کامل در قالب شرح‌حال یکی از برادران دینی‌شان چنین فرمود: «درگذشته، برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود؛ چون دنیای حرام در چشم او بی‌ارزش می‌نمود و از شکم‌بارگی دور بود، پس آنچه را نمی‌یافت، آرزو نمی‌کرد و آنچه را می‌یافت زیاده‌روی نداشت. در بیشتر عمرش ساکت بود؛ اما گاهی که لب به سخن می‌گشود، بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش‌کنندگان را فرومی‌نشاند. به‌ظاهر، ناتوان و مستضعف می‌نمود؛ امّا در برخورد جدّی، چنان شیر بیشه می‌خروشید، یا چون مار بیابانی، به حرکت درمی‌آمد… آنچه عمل می‌کرد، می‌گفت و بدان چه عمل نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت… پس بر شما باد روی آوردن به این‌گونه از ارزش‌های اخلاقی و رقابت با یکدیگر در کسب آن‌ها».

توجه به ارزش‌ها و فضیلت‌ها : از دیدگاه نهج‌البلاغه کسی انسان کامل به شمار می‌رود که نسبت به همه ارزش‌ها و فضیلت‌های اخلاقی توجه داشته باد و سعی و تلاش فراوان در جهت تقویت آن‌ها، به خرج دهد و روز و شب، از یاد خدا و شکرگزاری از نعمت‌های بی‌کرانش غفلت نورزد.  امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در توصیف پرهیزکاران که برجسته‌ترین نمونه انسان‌های کامل‌اند، چنین فرمود:«از نشانه‌های پرهیزکاران این است که او را این‌گونه می‌بینی: در دین‌داری نیرومند، نرم‌خو و دوراندیش است؛ دارای ایمانی سرشار از یقین؛ حریص در کسب دانش؛ با داشتن علم، بردبار؛ در توانگری، میانه‌رو؛ در عبادت، فروتن؛ در تهی‌دستی، آراسته؛ در سختی‌ها بردبار؛ در جستجوی کسب حلال؛ در راه هدایت، شادمان و از آزمندی به دور است. اعمال نیکو انجام می‌دهد و ترسان است. روز را به شب می‌رساند با سپاسگزاری و شب را به روز می‌آورد با یاد خدا. شب می‌خوابد اما ترسان؛ وبرمی خیزد؛ شادمان. ترس برای اینکه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است».

پرهیز از دنیاپرستی : دنیاپرستی، بزرگ‌ترین عامل سقوط انسان و انحراف او از مسیر کمال و سعادت است. در روایات اسلامی علاقه و محبت به دنیا، ریشه و اساس همه گناهان شمرده شده است. از این‌رو، پرهیز از دنیا و دوری از ظواهر فریبنده آن، سیره و روش اصلی انسان‌های کامل است. امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در این باره فرمود: «گروهی از مردم  دنیا پرست نیستند؛ در دنیا زندگی می‌کنند، اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند. در دنیا، با آگاهی و بصیرت عمل می‌کنند و در ترک زشتی‌ها، از همه پیشی می‌گیرند، بدن‌هایشان به‌گونه‌ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرت‌اند. اهل دنیا را می‌نگرند که مرگِ بدن‌ها را بزرگ می‌شمارند؛ امّا آن‌ها مرگِ دل‌های زندگان را بزرگ‌تر می‌دانند».

بصیرت و آگاهی : بصیرت و آگاهی، یکی از ویژگی‌های انسان کامل است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی، خواه‌ناخواه انسان را از مسیر حق دور می‌کند و فطرت حق جو، عدالت‌خواه و کمال طلب را در انسان کمر رنگ جلوه می‌دهد. امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند: «انسان بینا کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ سپس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت. سپس، راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه‌ها و گم‌شدن در کوره راه‌ها، دوری کرد و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان، جای اعتراض باقی نگذارد که در حق سختگیری کند یا در سخن حق، تحریف روا دارد و یا از گفتن سخن راست، بترسد. پس به هوش باش، ای شنونده! از خواب غفلت بیدار شو، از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می‌باشی و راه فراری وجود ندارد».

گام در مسیر هدایت : فراگیری علم و دانش و شناخت راه هدایت، نخستین مرحله برای انسان، در راه رسیدن به کمال است؛ پس از آن، به‌کارگیری دستورات الهی در زندگی و دوری از غفلت زدگی و پرهیز از آرزوهای دروغین و استقامت در مسیر هدایت و فاصله نگرفتن از آن، بزرگ‌ترین عامل برای دستیابی انسان به سعادت و کمال است، امیر مؤمنان علی علیه‌السلام فرمود: «خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فراگیرد، و چون هدایت شود، بپذیرد. دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد، مراقب خویش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نیکو انجام دهد، ذخیره‌ای برای آخرت فراهم آورد، با خواسته‌های دل، مبارزه کند، آرزوهای دروغین را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدایت قدم بگذارد و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد، چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد، پیش از آن‌که مرگ او فرارسد خود را آماده سازد و از اعمال نیکو، توشه آخرت برگیرد»(همان).

مناجات‌های شبانه : شب زنده داری، یکی از ویژگی‌های بندگان شایسته خداست. شب هنگام که سکوت و آرامش و خواب، همگان را فرامی‌گیرد، پرهیزکاران و صالحین، سجاده نماز می‌گشایند و با معبودشان به مناجات می‌پردازند. قرائت قرآن و تأمّل در آیات نورانی آن و بهره‌وری از آموزه‌ها و نکات اخلاقی آن نیز بر فضیلت و ارزش این شب زنده داری می‌افزاید. پیشوای پرهیزکاران در این باره می‌فرمایند: «پرهیزکاران، در شب، برپا ایستاده، مشغول نمازند. قرآن را  جزء و با تفکر و اندیشه می‌خوانند. با قرآن، جان خود را محزون و داروی درد خویش را می‌یابند. وقتی به آیه‌ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت، به آن روی می‌آورند و با جان پر شوق، در آن خیره می‌شوند؛ گمان می‌برند که نعمت‌های بهشتی، برابر دیدگانشان قرار دارد. هرگاه به آیه‌ای می‌رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‌سپارند و گویا صدای بر هم خوردن شعله‌های آتش، در گوششان طنین‌انداز است؛ پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک سائیده و از خدا، آزادی خود را از آتش جهنم می‌طلبند».

ترس از خدا : یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان خداجو، ترس از خداوند است. حضرت علی علیه‌السلام با توجه دادن همگان به این امر چنین فرمودند: «از خداوند، چون خردمندی بترسید که دل را به تفکّر مشغول داشته و ترس از خدا، بدنش را فراگرفته و شب زنده داری، خواب از چشم او ربوده و به امید ثواب، گرمیِ روز را با تشنگی گذرانده، با پارسایی، شهوت‌ها را کشته و نام خدا، زبانش را همواره به حرکت درآورده… چیزی او را مغرور نساخته و مشکلات و شبهات، او را نابینا نمی‌سازد. مژده بهشت و زندگی کردن در آسایش و نعمت سرای جاویدان و ایمن‌ترین روزها، او را خشنود ساخته است. با بهترین روش از گذرگاه دنیا عبور کرده، توشه آخرت را پیش فرستاده و از ترس قیامت، در انجام اعمال صالح، پیش‌قدم شده است. ایّام زندگی را با شتاب، در اطاعت پروردگار گذرانده، در فراهم آوردن خشنودی خدا، با رغبت تلاش کرده، از زشتی‌ها فرار کرده، امروز، رعایت زندگی فردا نموده و هم‌اکنون آینده خود را دیده است».

پرهیزگاری : دقت در ویژگی‌های پرهیزکاران که بهترین نمونه انسان‌های کامل‌اند، انسان را با مسیر صحیح زندگی آشنا می‌کند و از انحراف و گمراهی بازمی‌دارد. برخی از ویژگی‌های پرهیزکاران در نگاه امام پرهیزکاران، امیر مؤمنان علی علیه‌السلام بدین شرح است:«پرهیزکاران، در دنیا دارای فضیلت‌های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه‌روی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده می‌پوشانند و گوش‌های خود را وقف دانش سودمند کرده‌اند. در روزگار سختی و گشایش، حالشان یکسان است. خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت‌های آن به سر می‌برند و جهنّم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند».

استفاده از فرصت : استفاده درست و کامل از فرصت‌ها و استعدادها، بزرگ‌ترین عامل کامیابی و خوشبختی انسان است. انسان کامل، انسانی است که در مدّت کوتاه عمر خویش، با بهره‌گیری از امکاناتی که در اختیار اوست، زمینه را برای زندگی سعادتمندانه در آخرت فراهم کند و پیش از آنکه فرصت‌ها را از دست بدهد و ناتوانی و سستی وجودش را فراگیرد، بار سفر آخرتش را به بهترین وجه ببندد. امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در این باره فرمود:«ای جمعیّت انسان‌ها! پروا کنید، حال که تندرستید، نه بیمار؛ در حال گشایش هستید، نه تنگدست؛ در آزادی خویش، پیش از آنکه درهای امید بسته شود، بکوشید. در دل شب‌ها، با شب زنده داری و پرهیز از شکم‌بارگی، به اطاعت برخیزید. با اموال خود انفاق کنید، از جسم خود بگیرید و بر جان خود بیفزایید، و در بخشش بخل نورزید!».

رابطه‌های خدایی : انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، کسی است که در روابط اجتماعی خویش با دیگران بر اساس ارزش‌های خدا پسندانه رفتار کند. حضرت علی علیه‌السلام درباره ویژگی‌های انسان کامل در روابط اجتماعی فرمودند: «مردم را با لقب‌های زشت نمی‌خواند، همسایگان را آزار نمی‌رساند، در مصیبت‌های دیگران شاد نمی‌شود، در کار ناروا دخالت نمی‌کند و از محدوده حق خارج نمی‌شود. اگر خاموش است، سکوت او اندوهگینش نمی‌کند و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمی‌شود. اگر به او ستمی روا دارند، صبر می‌کند تا خدا انتقام او را بگیرد. نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسایش‌اند. برای قیامت، خود را به‌زحمت می‌افکند، ولی مردم را به رفاه و آسایش می‌رساند. دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی و نزدیک شدنش با بعضی دیگر، از روی مهربانی و نرمی است. دوری او از روی تکبّر و خودپسندی و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست».

محبوب‌ترین بندگان : خودسازی، یکی از ویژگی‌های بارز انسان‌های شایسته است که در آن، نه تنها با رذایل اخلاقی نفس خویش به مبارزه می‌پردازند، بلکه سجایا و اخلاق نیکو را در خویش، تقویت می‌کنند. حضرت علی علیه‌السلام درباره بهترین و دوست داشتنی‌ترین بندگان، چنین فرموده است: «ای بندگان خدا، همانا بهترین و محبوب‌ترین بنده نزد خدا، بنده‌ای است که خدا او را در پیکار با نفس، یاری داده است؛ کسی که جامه زیرین او اندوه، و لباس رویین او ترس از خداست، چراغ هدایت در قلبش روشن شده و وسایل لازم برای روزی او فراهم آمده و دوری‌ها و دشواری‌ها را بر خود نزدیک و آسان ساخته است. حقیقت‌های دنیا را با چشم دل نگریسته، همواره به یاد خدا بوده و اعمال نیکو، فراوان انجام داده است.»

یاد خدا و آخرت : یاد خدا و آخرت، یکی از ویژگی‌های برجسته انسان‌های کامل است. حضرت علی علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند: «همانا مردمانی هستند که یاد خدا را به جای دنیا برگزیدند. هیچ تجارتی یا خرید و فروشی، آن‌ها را از یاد خدا باز نمی دارد. با یاد خدا، روزگار می‌گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود، از کیفرهای الهی می‌ترسانند. به عدالت فرمان می‌دهند و خود، عدالت گسترند. از بدی‌ها نهی می‌کنند و خود، از آن‌ها پرهیز دارند. با اینکه در دنیا زندگی می‌کنند، گویا آن را رها کرده، به آخرت پیوسته‌اند. سرای دیگر را مشاهده کرده، گویا از مسائل پنهان برزخیان و مدت طولانی اقامت­شان، آگاهی دارند. گویا قیامت، وعده‌های خود را برای آنان تحقق بخشیده است! آنان پرده‌ها را برای مردم دنیا برداشته‌اند. می‌بینند آنچه را که مردم نمی‌نگرند و می‌شنوند آنچه را که مردم نمی‌شنوند».

حسابرسی اعمال : چه خوب است که انسان، در پایان هر روز، به حساب اعمال خویش برسد و بر گناهانی که در آن روز مرتکب شده، استغفار کند و تصمیم بر ترک آن بگیرد و اگر عمل نیکی انجام داده‌اند، تصمیم بر استمرار آن داشته باشد. این ویژگی، یکی از ویژگی‌های انسان‌های صالح و پرهیزکار است که با آن، توانسته‌اند قله‌های کمال را یکی پس از دیگری، فتح کنند، امیرمؤمنان، علی علیه‌السلام در این باره فرمودند: «اگر اهل ذکر را در اندیشه خود آوری و مقامات ستوده آنان و مجالس آشکارشان را بنگری، می‌بینی که آنان، نامه‌های اعمال خود را گشوده، و برای حسابرسی آماده‌اند که همه را جبران کنند. همواره در این اندیشه‌اند که در کدام یک از اعمال کوچک و بزرگی که به آنان فرمان داده‌شده، کوتاهی کرده‌اند؛ یا چه اعمالی را که از آن نهی شده بودند، مرتکب شده‌اند. بار سنگین گناهان خویش را بر دوش نهاده و دربرداشتن آن ناتوان شدند، گریه در گلویشان شکسته و با ناله و فریاد می‌گریند و یا یکدیگر گفتگو دارند و در پیشگاه پروردگار خویش، به پشیمانی اعتراف دارند.»

کامل و ایده آل : انسان کامل، انسانی است که زندگی او در تمامی ابعاد، کامل و شایسته باشد. در اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی، دستورها و آداب دین اسلام را مدنظر داشته باشد و فراز و نشیب‌های زندگی، او را دچار ضعف اخلاقی و اعمال و رفتار ناشایست نکند. فروتنی، خوش اخلاقی، دوری از حرف‌های بیهوده، کسب و کار حلال، دوری از اذیت و آزار مردم، ویژگی‌هایی است که امیر مؤمنان علی علیه‌السلام درباره انسان کامل و ایده آل، به آن‌ها اشاره فرمودند:«خوشا به حال آن کس که خود را کوچکم بشمارد و کسب و کار او پاکیزه است و جانش پاک و اخلاقش نیکوست؛ مازاد بر مصرف زندگی را در راه خدا بخشش می‌کند، زبان را از زیاده‌گویی باز می دارد و آزار او به مردم نمی‌رسد. سنّت پیامبر صلی‌الله علیه و آله او را کفایت کرده، بدعتی در دین خدا نمی‌گذارد.»

بهای انسان : خودشناسی، مهم‌ترین عامل خوشبختی انسان در دنیا و آخرت است. بزرگان علم اخلاق، با توجه به روایات و آموزه‌های دینی، از خودشناسی به‌عنوان سودمندترین علوم یاد کرده و آن را نخستین مرحله در سیر و سلوک اخلاقی برشمرده‌اند و همان‌گونه که در روایات اسلامی آمده است، خداشناسی هم از خودشناسی آغاز می‌شود. آری! کسی که خود را شناخت و ارزش و بهای این روح ملکوتی که خداوند به او عطا نموده است را فهمید و دانست که قابلیت آن را دارد که در مقام اشرف مخلوقات، به جایگاهی برتر از فرشتگان برسد، دیگر فریفته ظواهر دنیا نمی‌شود و دل و جانش را اسیر این دنیای بی‌ارزش نمی‌کند، امیر مؤمنان، حضرت علی علیه‌السلام در سخن کوتاهی درباره دنیا و ارزش و بهای والای جان انسان، چنین می‌فرمایند: «آیا آزاد مردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست؛ پس به کمتر از آن نفروشید!»

آثار تقوا در انسان : تقوا، برجسته‌ترین ویژگی بندگان شایسته خداوند است و یکی از اساسی‌ترین مباحث علم اخلاق به شمار می‌رود که در آیات قرآن و روایات اسلامی، نسبت به آن بسیار سفارش شده است؛ چرا که اگر تقوا در وجود انسان جا گرفت، فضایل اخلاقی دیگر نیز به دنبال آن، تقویت و غفلت زدگی و ارتکاب به گناه هم کم رنگ خواهند شد. در این هنگام، رحمت و برکات الهی به انسان روی می‌آورد. امیر مؤمنان علی علیه‌السلام درباره آثار تقوا در انسان چنین فرموده است: «سپس کسی که تقوا را انتخاب کند، سختی‌ها از او دور گردند، تلخی‌ها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتی‌ها برطرف خواهند شد. مشکلات پیاپی و خسته کنند آسان گردیده و مجد و بزرگی از دست رفته، چون قطرات باران بر او فرو می‌بارند. رحمت بازداشته حق بازمی‌گردد و نعمت‌های الهی، پس از فرونشستن، به جوشش می‌آیند و برکات تقلیل یافته، فزونی گیرند.»

منبع

هاشمی طامه  ، منصوره سادات (1393) ، تربیت اخلاقی کودکان از دیدگاه امام علی (ع) ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن فرمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0