تاريخچه ي الگوهاي ارتباطات خانواده

با مطالعه­ي ارتباطات خانواده، چفي و همکارانش، مک لئود و واکمن، با ابتکار خود نظريه­اي را مطرح کردند که بيان مي­کرد الگوهاي ارتباطات خانواده شيوه­هايي را منعکس مي­کنند که به وسيله­ ي آنها خانواده واقعيت اجتماعي را تعبير و تفسير کرده، اعضايش را در آن تعبير و تفسير سهيم مي­سازد. چفي و همکارانش ،بيان کردند در مواجه اعضاي خانواده با يک واقعيت مشترک، يک راه مورد بحث قرار دادن باورها و مفاهيم به منظور رسيدن به معنايي مشترک است. آنها اين شيوه را ،جهت­گيري مفهومي،ناميدند. راه ديگر، رو آوردن به والدين براي راهنمايي گرفتن است که آن را،جهت­گيري اجتماعی ناميدند. بر حسب ارتباطات خانواده، جهت­گيري مفهومي به وسيله­ي بيان راحت عقايد و درگيري فعالانه در بحث و تبادل نظر مشخص مي­شد. در حالي که ويژگي جهت­گيري اجتماعي تلاش براي حفظ و نگهداري روابط همگون و همساز،  والد , فرزندي بود.

خانواده­اي که در جهت­گيري اجتماعي زيادي نمره­ي بالايي داشت، روابط همساز والد ,فرزندي را در مورد عقايد ترجيح مي­داد؛ در حالي که خانواده­اي که از جهت­گيري مفهومي زيادي برخوردار بود، خود عقايد موجود در رابطه را ترجيح مي­داد. در خانواده­هايي که داراي گرايش مفهومي بودند، والدين به در نظر گرفتن همه­ي جوانب يک مطلب قبل از اتخاذ يک جنبه و بيان عقيده­ي فرد حتي اگر مغاير با عقايد ديگران باشد، تأکيد داشتند. برعکس، در خانواده­هاي داراي گرايش اجتماعي، والدين تأکيد داشتند که فرزندان آنها بايد از تعارض و مغايرت با جمع اجتناب کنند؛ وقتي در بحثي با ديگران اختلاف نظر دارند، تسليم آنها شوند؛ به بزرگترها احترام بگذارند و به طورکلي جلوي مسايل بين فردي را بگيرند. ابعاد جهت­گيري مفهومي و جهت­گيري اجتماعي و ابزار معروف الگوي ارتباطات خانواده براي سال­هاي زيادي در دهه هاي 1970و 1980 مطالعه ي خانواده و تأثيرپذيري از رسانه ها را تحت­الشعاع خود قرار داد.

ابعاد جهت­گيري مفهمومي و جهت­گيري اجتماعي بعدها توسط ديويد ريچي توضيح داده شدند و دوباره روي آنها کار شد. ريچي،چندين يافته­ي تحقيقاتي ناهمخوان با چهارچوبي که توسط مک لئود و چفي ، بيان شده بود، متذکر شد و دو بعد زيربنايي اين الگوها را به اين منظور که ويژگي­هاي رفتاري خود را بهتر به دست آورند، از نو نام­گذاري کرد. از آنجا که جهت­گيري مفهومي بر اهميت عقايد تأکيد داشت، جهت­گيري گفت و شنود ناميده شد تا توجه به بحث و تبادل نظر باز و پذيرنده­ي عقايد بين والدين و فرزندان را منعکس کرده باشد و از آنجا که جهت­گيري اجتماعي بر پيروي تأکيد داشت، جهت­گيري همنوايي ناميده شد. علاوه بر نام­گذاري مجدد اين دوبعد زيربنايي، ريچي و فيتزپاتريک ،در ابزار الگوهاي ارتباطات خانواده نيز با افزودن چند گويه براي افزايش روايي و پايايي آن تجديد نظر کردند. اين ابزار، ابزار تجديد نظر شده­ي الگوهاي ارتباطات خانواده خوانده شد.

ابعاد الگوهاي ارتباطات خانواده

پيش از اين گفته شد که ریچی،ابعاد جهت­گيري مفهومي و جهت­گيري اجتماعي را از نو نام­گذاري کرد و اين ابعاد به ترتيب، جهت­گيري گفت و شنود و جهت­گيري همنوايي ناميده شدند. فيتزپاتريک و ريچي،جهت­گيري گفت و شنود و جهت­­گيري همنوايي را به عنوان باورهاي اساسي که تعيين مي­کنند چقدر اعضاي خانواده افکار و احساسات خود را با يکديگر در­ ميان بگذارند، مفهوم­­سازي کرده­اند و در ادامه به مفهوم اين ابعاد پرداخته مي­شود.

منبع

 مرادی،مهناز(1394)، بررسي نقش تعديل کنندگي منبع کنترل در رابطه بين ابعاد الگوهاي ارتباطي خانواده و گرايش به تفکر انتقادي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0