تأثیر اطّلاعا ت و هوشمندي بر تصمیم گیري استراتژیک
“پورتر و میلار” نشان داده اند که چگونه اطلّاعات، ساختار صنعت را تغییر می دهد و قواعد رقابت را متحول می سازد واضح است که انقلاب تکنولوژي اطلّاعات، به شرکتها مزیت هایی عطا کرده است؛ زیرا راههاي جدیدي براي مقابله با همتایان آنها به وجود آورده واضح است که انقلاب تکنولوژي اطلّاعات، به شرکت هایی عطا کرده است؛ زیرا راههاي جدیدي براي مقابله با همتایان آنها به وجود آورده است. تکنولوژي اطلاعات بر کل فرآیند تولید محصولات؛ تأثیر عمیقی گذاشته است. تکنولوژي اطلاعات در نقطه نقطۀ “زنجیرة ارزش” و “زنجیرة عرضه” بنگاه رسوخ کرده و راههاي ایجاد فعالیتهاي ارزشزا و نیز ماهیت تبادلات بین آن ها را متحول ساخته است. علاوه بر آن، بر فعالیتهاي منفرد تأثیر نهاده و از طریق جریانات اطلاعاتی جدید، توانمندي بنگاه را براي کشف روابط میان فعالیتها، در درون و بیرون بنگاه، ارتقا بخشیده است.باید گفت که تکنولوژي اطلّاعات ، به گسترة رقابت معطوف است و نحوة ارضاي نیازمندي هاي مشتریان را متحول ساخته است؛ اما آنچه در این مقاله در پی آن هستیم، از جنس تأثیرگذاري اطلّاعات و فنآوري اطلّاعات و ارتباطات بر فعالیتها نیست؛ بلکه بررسی تأثیرگذاري اطلّاعات و هوشمندي بر تصمیمگیري استراتژیک است.در ادبیات مدیریت و علی الخصوص مدیریت استراتژیک، نویسندگان متعددي بر اهمیت اطلّاعات و دانش تسهیم شده در استراتژي البته بدون استفاده از اصطلاح هوشمندی رقابتی و هوشمندی تجاری تاکید کرده اند.به طور کلی، یکی از اصول برنامه ریزي استراتژیک، رابطۀ بین شرکت و محیطی است که بر عملکرد استراتژیک شرکت مؤثر است و این بدون تبادل اطلاعاتی بی معنا است.آچارد معتقد است که فرآیند هوشمندي رقابتی، دادهها و اطلاعات را به هوشمندي باید تبدیل کند؛ بدینسان می توان از هوشمندي حاصل، در فرآیند تصمیم گیري راهبردي استفاده کرد. زیرا اگرچه اطلّاعات، محور اصلی در مفهوم هوشمندي رقابتی است هوشمندي رقابتی بسیار فراتر از جمع آوري اطلاعات است. هوشمندي رقابتی در شرایط پیچیدة “فرارقابتی” ، امروزه براي تصمیم گیري در سطح بنگاه یک نیازمندي اساسی است.دو تن از نویسندگان معتقدند که عصارة هوشمندي رقابتی دو چیز بیش نیست: 1. استفادة اخلاقی و قانونی از منابع اطلّاعاتی قابل دسترس براي تهیۀ داده هاي مرتبط با رقبا، رقابت و شرایط محیطی و 2- تبدیل داده ها به اطلاعات قابل استفاده براي پشتیبانی از تصمیمات بهتر.به عقیدة دو محقق دیگر، براي فرموله کردن و اجراي کارایی، استراتژيهاي رقابتی پیروزي بخش شرکتها، براي جمع آوري، تحلیل و انتشار هوشمندي رقابتی داشته باشند. هوشمندي رقابتی سازوکاري رسمی باید مدیران را توانمند میکند تا بفهمند رقبا چه میتوانند انجام دهند و چه میخواهند بکنند و چه زمان و مکانی برنامه شان را اجرایی خواهند کرد .به همین خاطراست که بسیاري از شرکتها بر حرکات رقبا، وضعیت صنعت، نیاز مشتریان و قیمت گذاري[رقابتی] مانند یک “موضوع کلیدي هوشمندي” تمرکز کرده اند.در جمع بندي میتوان گفت: امروزه رقابت پذیري، اساس بقاي شرکت ها است. هوشمندي رقابتی به شرکت ها کمک می کند تا در مورد امور راهبردي، تصمیمات بخردانه اي اتخاذ کنند.هوش رقابتی، فرآیند مداومی است که اطلاعات قابل استفاده اي در اختیار تصمیم گیرندگان می گذارد. هدف نهایی هوشمندي رقابتی، بالا بردن رقابت پذیري شرکت از طریق افزایش کیفیت و سرعت تصمیمات راهبردي است. برآورد کمی تأثیر هوشمندي رقابتی دشوار است. البته برخی از محققان تأثیرات هوشمندي رقابتی را بر ابعاد عملکردي شرکت، از جمله، عملکرد کسب و کار، “کیفیت برنامه ریزي استراتژیک” ، “دانش بازار” و کیفیت محصول سنجیده و کمی کرده اند.
منبع
هزار خوانی ، حسین (1392) ، بررسی تاثیر هوش رقابتی بر فروش محصولات بیمه ایمطالعه موردی: نمایندگان فروش بیمه ایران استان کرمانشاه ، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد اسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید