برنامهی آموزش برای همه
با وجود پیشرفت هایی که نظام های آموزشی در دهه های پایانی قرن بیستم در توسعه فعالیتهای آموزشی و تحت پوشش بردن لازم التعلیم ها و واجدین شرایط استفاده از خدمات آموزشی داشتهاند، نشانگرهای آموزشی که حاکی از عملکرد فعالیت های آموزشی می باشند، در حوزه های برابری فرصتهای آموزشی، دست یابی به آموزش، وضعیت سواد، کیفیت آموزش، آموزش های مادام العمر و… وضعیت نگران کننده ای را به ویژه در کشورهای در حال توسعه نشان می دهند. آسیب شناسی نظام های آموزشی به منظور بررسی عوامل به وجود آورنده این وضعیت حاکی از آن است که مهمترین عامل، حاشیه ای شدن فعالیتهای آموزشی در مقایسه با فعالیت های اقتصادی و صنعتی است.
ایجاد تغییرات قابل توجه در نشانگرهای آموزشی حتی در کشورهای توسعه یافته نیز مستلزم تغییر برخی زیر ساختهای عملکردی نظام های آموزشی و فعالیت های مربوط به آن می باشد. بدین ترتیب عمده کردن مسائل آموزش و پرورش و ضرورت بسیج امکانات عمومی یک کشور برای حل معضلات آموزشی و ارتقاء کارکردهای آن، تفکر ایجاد هسته های آموزش برای همه را به وجود آورد و تمامی کشورهای عضو یونسکو متعهد شدند تا در زمینه توجه به گروه های هدف، فعالیت های آموزشی و ارتقاء کیفیت فعالیت ها همکاری نمایند. بر این اساس کنفرانس آموزش برای همه که در سال 1369 شمسی برابر با 1990 میلادی در جامتین تایلند به همت پنج سازمان بین المللی یونسکو، یونیسف، صندوق جمعیت سازمان ملل، بانک جهانی و برنامه عمران ملل متحد با هدف گسترش سواد در جهان، افزایش فرصت های یادگیری برای همگان و بهبود کیفیت یادگیری برگزار شد، یکی از پر اهمیت ترین گردهمایی های قرن گذشته به شمار می رود.
در سال 1379 شمسی برابر با 2000 میلادی ارزیابی برنامه آموزش برای همه با پشتیبانی پنج سازمان یاد شده در سطح جهان انجام شد. نتایج ارزیابی ملی کشورها در شش اجلاس منطقه ای مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آن ها چارچوب عمل منطقه ای تدوین شد. در اجلاس جهانی آموزش برای همه در داکار سنگال ، چارچوب های منطقهای، اساس تهیه اعلامیه نهایی اجلاس داکار قرار گرفت و سران و وزیران آموزش و پرورش کشورها، جملگی متعهد شدند که با بسیج تمامی توان خود، در راه دستیابی به اهداف این اعلامیه بکوشند و تا سال 1394 شمسی برابر با 2015 میلادی تمامی مفاد آن را در کشورهای خود جامه عمل بپوشانند.
اعلامیه داکار اهداف مهمی از جمله افزایش و گسترش مراقبت و آموزش جامع در اوان کودکی، افزایش پوشش تحصیلی، رسیدن به آموزش کیفی، پایان دادن به نابرابری های جنسیتی در آموزش، یادگیری متناسب با مهارت های زندگی، ریشه کنی بی سوادی در چهار گروه هدف: قبل از دبستان، آموزش پایه( ابتدایی- راهنمایی)، بزرگسالان و کودکان خارج از مدرسه ر ا مورد تأکید قرار داده است. برای دستیابی به این اهداف، دولت ها و سازمان ها، مؤسسه ها و انجمن هایی که در اجلاس جهانی آموزش حضور یافتند، خود را متعهد دانسته اند تا در زمینه برنامه آموزش برای همه تعهداتی قوی در سطح ملی و بین المللی بوجود آورند، سیاست های این برنامه را با راهبردهای فقرزدایی پیوند دهند، مشارکت متعهدانه جامعه مدنی را در تنظیم، اجرا و نظارت بر راهبردهای توسعه آموزشی تضمین نمایند.
اهداف و چهارچوب برنامه ریزی آموزشی در برنامه ملی آموزش برای همه:
یکی از اهداف این برنامه افزایش و گسترش مراقبت و آموزش جامع در اوان کودکی به ویژه برای آسیب پذیرترین و محروم ترین کودکان در جای جای دنیاست. همه ی کودکان خردسال باید در محیطهای امن قرار بگیرندتا با توجهی که به آن ها می شود بتوانند سالم و هوشیار بزرگ شوند. نتایج تحقیقات زیادی نشان داده است که مراقبت و آموزش با کیفیت در سال های اولیه زندگی کودک چه در خانواده و چه در محیط های سازمان یافته مانند مراکز مراقبت و آموزش، تأثیر مثبت زیادی بر بقاء، رشد و پرورش کودکان و استعداد یادگیری آن ها دارد. چنین برنامه هایی باید جامع باشند و همه نیازهای کودکان را محور توجه خود قرار دهند. یعنی بهداشت، تغذیه، درمان، امنیت و پرورش تمامی ابعاد رشد یعنی رشد شناختی، عاطفی، جسمانی و اجتماعی را در بر گیرد. مشارکت میان دولت، سازمان های غیر دولتی، جوامع محلی و خانوادهها می تواند تضمین کننده ی مراقبت و آموزش کیفی به ویژه برای کودکان محروم و آسیب پذیر جامعه باشد. حمایت از خانواده های این کودکان به نوعی می تواند کمک به کودکان محسوب شود. زیرا حمایت از کودکان صرفاَ جذب آن ها به مراکز سازمان یافته نیست بلکه آموزش والدین را نیز می تواند در بر گیرد.
این آموزش شامل مشاوره های قبل از ازدواج، پیش از بارداری، مراقبت های حین بارداری، بعد از زایمان ودر طول رشد کودک می باشد. هدف مهم دیگر این برنامه تضمین این است که تا سال 2015 میلادی همه کودکان به ویژه دختران و اطفالی که در وضعیت دشوار اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی قرار دارند و کودکان اقلیت های قومی و مذهبی به آموزش ابتدایی اجباری و با کیفیت خوب و کامل دسترسی داشته و دوره مذکور را به پایان برسانند. همه ی کودکان حق دارند از آموزش با کیفیت در مدارس یا برنامه های جایگزین مدارس در هر سطحی از آموزش برخوردار باشند. هیچ کودکی نباید به دلیل فقر مالی فرصت اتمام آموزش ابتدایی را از دست بدهد. کار کردن کودکان نباید مانعی برای تحصیل آن ها باشد. کودکانی که نیازهای ویژه دارند؛ معلولین جسمی و ذهنی- مهاجرین، اقلیت های دینی،… باید در پیکره نظام آموزشی دیده شوند. علاوه بر حضور همه ی کودکان در بدنه نظام آموزشی، بهبود و دوام کیفیت آموزش باید مورد توجه باشد.
برای جذب کودکان بازمانده از تحصیل به کارگیری روش های منعطف توصیه می شود. هم چنین محتوای آموزشی مناسب، جذاب و متناسب با نیاز های آن ها نیز در جذب و نگهداری آن ها در سیستم آموزشی مؤثر می باشد. تضمین این که نیازهای یادگیری همه کودکان، نوجوانان و بزرگ سالان از طریق دسترسی آنها به برنامه های مناسب و آموزش مهارت های زندگی برآورده شود. برای همه کودکان، نوجوانان و افراد بالغ باید فرصت کسب دانش، نگرش و مهارت های مورد نیازی که آن ها را قادر می سازد ظرفیت خود را برای کار کردن، مشارکت در زندگی اجتماعی و ادامه ی یادگیری در طول زندگی افزایش دهند، فراهم آورد.در بسیاری از کشورها کودکان به ویژه دختران با تهدیدهایی مانند کار دشوار، نبود اشتغال، کشمکش و خشونت، اعتیاد به مواد مخدر و بیماری هایی مانند ایدز مواجه هستند. در چنین شرایطی برنامههای آموزشی باید به گونهای تنظیم شوند تا در آنها اطلاعات، مهارت و نگرش لازم رادر برخورد مناسب با این تهدیدها ایجاد نموده و آن ها را در برابر این تهدیدها محافظت نماید. رسیدن به 50 درصد پیشرفت در سطح سواد بزرگسالان تا سال 2015 میلادی به ویژه برای زنان و دسترسی برابر و یکسان به آموزش پایه و مداوم برای همه بزرگسالان. همه ی بزرگسالان حق دارند از آموزش پایه برخوردار شوند. آموزش آنها بایستی مستمر و متنوع باشد.
باید به آن ها در تبدیل شدن به یک شهروند فعال و افزایش کیفیت زندگی کمک شود. در حال حاضر 880 میلیون نفر بی سواد در جهان هستند که دو سوم آن ها را زنان تشکیل میدهند. شکننده بودن سواد نوآموزان نیز مسئله را غامض تر می سازد. با توجه به نقش سواد و یادگیری مادام العمر افراد و اهمیت آن در معیشت، گسترش بهداشت، مشارکت فعال تر در جامعه و بهبود کیفیت زندگی، آموزش بزرگ سالان باید با گسترش کمی و کیفی بیشتری مورد توجه قرار گیرد. نقش زنان در توسعه بسیار مهم بوده ودر جذب دختران نیز به سیستم آموزشی و ایجاد فرصت های برابر آموزشی مؤثر است. در این بخش وجود منابع کافی، محتوا و روش های مشارکتی آموزش، نیروی انسانی با کفایت، مورد تأکید قرار می گیرد. حذف نابرابری های جنسیتی در آموزش ابتدایی و راهنمایی تا سال 2005 میلادی برابر با 1384 شمسی و دستیابی به تساوی جنسیتی در آموزش و پرورش تا سال 2015 میلادی برابر با 1394 شمسی، با تضمین این که دختران به آموزش پایه با کیفیت وخوب، دسترسی یکسان و برابر داشته باشند.
تبعیض جنسیتی یکی از محدودیت ها در تحقق حق آموزش است و بدون غلبه بر این مانع، آموزش برای همه، فعلیت نمی یابد. در نظام های آموزشی بسیاری از کشورها ی در حال توسعه هنوز تبعیض جنسیتی وجود دارد. و اکثر کودکان خارج از مدرسه را دختران تشکیل می دهند.گر چه در تعدادی از کشورها این پسران هستند که در وضعیتی بدتر قرار دارند. صرف دست یابی دختران به آموزش قانع کننده نیست، زیرا ناامن بودن محیط آموزشی، نامناسب بودن رفتار معلمان، نامناسب بودن محتوای آموزشی و روش تدریس غالباً به پایین آمدن نرخ های تکمیل یک دوره تحصیلی می انجامند. افزایش سواد زنان یکی از عوامل مهم در ترویج آموزش دختران می باشد.
بهبود تمام جنبه های کیفی آموزش و پرورش و تضمین اعتلای آن برای همه، به طوری که کلیه نتایج یادگیری قابل اندازه گیری و مشخص به خصوص در سواد، خواندن و نوشتن و حساب کردن و مهارتهای اساسی زندگی و شهروندی برای همه به دست آید. قلب آموزش و پرورش را کیفیت آن تشکیل می دهد. آن چه که در کلاس درس و سایر محیط های یادگیری اتفاق می افتد دارای اهمیت اساسی برای بهبود آینده کودکان است. آموزش برخوردار از کیفیت، آموزشی است که نیازهای اساسی یادگیرندگان را برآورد سازد. کیفیت آموزش در عرصه هایی چون تربیت نیروی انسانی، توسعه مواد و وسایل آموزشی، شفافیت و قابل تحقق بودن هدف های یادگیری یا نتایج یادگیری در ابعاد دانش، نگرش و مهارت، جذاب و کاربردی بودن محتوای آموزشی و تناسب آن با نیازهای فرد و جامعه، روشهای مشارکتی درمدیریت و تدریس و توجه به تفاوتهای قومی و فرهنگی و منطقه ای، نمایان می شود.
تدوین برنامه آموزش برای همه:
در تدوین سند برنامه ملی آموزش برای همه در سطح کشور یا استان معمولاً مراحلی که برای تدوین سند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به کار می رود استفاده می شود:
- تحلیل وضع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کنونی و آینده
- بیان ضعف ها، قوت ها، تهدیدها، فرصت ها و منابع
- بیان اهداف؛ کیفی و کمی و تعیین شاخص ها و چشم اندازها برای گروههای هدف درسه جنبهی دسترسی، برابری و تساوی، کیفیت، ارتباط برنامه درسی، کارایی درونی، کارایی بیرونی، هزینه و امور مالی.
- تعیین سیستم ارزشیابی
متداولترین جنبه ها و شاخص های مربوط به آموزش پایه رسمی از نظر سازمان یونسکو که در برنامه آموزش برای همه مورد استفاده قرار می گیرند بدین شرحند:
- جنبه های دسترسی(ملی، استانی): شاخص ها: میزان پذیرش، میزان ثبت نام و انتقال، نرخ کل ثبت نام در سطح ابتدایی، میزان توجه و حضور
- جنبه های برابری( تساوی)( ملی، استانی) شاخص ها: پذیرش، ثبت نام، انتقال و میزان فارغ التحصیلی و تکرار پایه، نمرات امتحانی، مصرف امکانات مدارس.
- جنبه های کیفیت( ملی، استانی) شاخص ها: هزینه سرانه، مدرک تحصیلی معلمان، کتب درسی، نسبت دانش آموزان به معلمان و کلاس های درس، کیفیت روند تدریس- یادگیری، کفایت محتوای در حال تدریس).
- جنبه های ارتباط برنامه های درسی( ملی، استانی) شاخص ها: مطالعات طرح فارغ التحصیلان، اعطای مدارک دانشگاهی به فارغ التحصیلان خارج از کشور، بازخورد بازار کار در مورد فرصت های شغلی فارغ التحصیلان.
- جنبه های کارایی درونی: شاخص ها: نرخ ارتقاء، مردودی، ترک تحصیل، ماندگاری، ضریب کارایی، ……
- جنبه های کارایی بیرونی: شاخص ها: میزان بازگشت به آموزش.
- جنبه های هزینه و امور مالی: شاخص ها: میانگین هزینه سرانه دانش آموز و برای هر فارغ التحصیل، هزینه مصارف آموزشی، بودجه های آموزشی، هزینه های دولتی در برابر هزینه های خصوصی .
برنامه ملی آموزش برای همه در ایران:
نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران روندهای متفاوتی را در طول دهه های گذشته تجربه کرده و برای هر یک از دوره های خاص خود، نظام برنامه ریزی ویژه ای را مورد استفاده قرار داده است. به نظر می رسد، سه دهـه پس از پيروزي انقـلاب اسلامي، دوران رشـد كمي و كيفي جمعـيت دانشآموزي طي دورههـاي مختلف تحصيـلي شرايط متفاوتي را پشت سر گذاشته است. با تغييرات ايجاد شده در هرم جمعيتي و كاسته شدن از ثبات منفي نرخ رشد جمعيت، تعداد دانشآموزان كشور نيز رو به كاهش نهاد. از سوي ديگر، با ورود به هزاره سوم و تغييرهایي كه در سطح جهاني در حوزه آموزش بهعمل آمده و جامعه جهاني مأموريتهاي جديدي را براي اين حوزه قايل شد، نظام آموزش و پرورش و رويكردهاي برنامهريزي به آن با فضاي جديدي روبهرو شد، زيرا علاوه بر اينكه فرصت ناشي از كاهش روند روبه رشد جمعيت دانشآموزي در اختيار قرار گرفته است، تغيير نگرشهايي نيز در حوزههاي ملي و بينالمللي متوجه بخش آموزش و پرورش شده است.
در بعد ملي، رويكردهاي برنامههاي توسعه برگذر از روشهاي برنامهريزي كمي به برنامهريزي براي ارتقاي كيفيت آموزش متمركز شد و در بعد بينالمللي، جنبههاي جديدي از تمركز بر برنامهريزي آموزشي در قالب برنامههاي درازمدت آموزش براي همه و اهداف توسعه هزاره به وجود آمد كه جمهوري اسلامي ايران متعهد به تدوين و اجراي سياستهاي مربوط به آنها شده است. وجه مشترك هر دو برنامه جهاني، تأكيد بر توسعه كمي آموزشهاي همگاني و تحقق اهداف آموزشي براي همه افراد جامعه هدف در وهله اول و ارتقاي كيفيت آموزشي پس از اطمينان از ايجاد فرصتهاي آموزشي در وهله دوم است.
برای عمل به تعهدات داکار در جمهوری اسلامی ایران در سال 1380، ستاد پی گیری برنامه آموزش برای همه با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش در حوزه معاونت آموزش و پرورش عمومی تشکیل شد و مسئولیت اجرا، هماهنگی، پی گیری و ارزیابی اقدامات مربوط به مفاد اعلامیه آموزش برای همه را بر عهده گرفت و اقدامات زیر را به عمل آورد:
برای تسهیل زمینه های قانونی برنامه آموزش برای همه در کشور و تعیین ساختار اجرایی آن، گزارشی از روند برنامه آموزش برای همه از سال 1369تاسال1381 تهیه و از سوی وزیر آموزش و پرورش به رئیس جمهور ارائه شد. نتیجه بررسی های هیأت وزیران، تصویب مصوبه ای بود که به موجب آن لحاظ نمودن برنامه آموزش برای همه در برنامه های چهارم و پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و ضرورت همکاری سازمان ها و وزارتخانه های ذیربط در اجرای برنامه آموزش برای همه مورد تأکید قرار گرفت. هم زمان با طرح موضوع در هیأت دولت، در وزارت آموزش و پرورش؛ کارگروه ملی برنامه آموزش برای همه با حضور نمایندگان وزارتخانه ها و سازمان های زیر تشکیل گردید:
وزیر آموزش و پرورش، معاونان ذیربط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کشور، سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، نماینده مرکز آمار ایران، رؤسای سازمان بهزیستی، سازمان ملی جوانان، مرکز امور مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، دفتر منطقه ای یونسکو، نماینده تشکلهای غیر دولتی ذی ربط به انتخاب وزیر آموزش و پرورش.رئیس کارگروه ملی، وزیر آموزش و پرورش و دبیر آن، معاون آموزش و پرورش عمومی است. در ذیل کارگروه ملی برنامه آموزش برای همه ، دبیرخانهای ایجاد شد که در معاونت آموزش و پرورش عمومی فعالیت می نمود. دبیرخانه، کلیه امور مربوط به برنامه آموزش برای همه اعم از برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و… را بر عهده داشت.
از جمله وظایف دبیرخانه، می توان به طراحی تشکیلات مربوط به برنامه آموزش برای همه ، تنظیم شرح وظایف و مسئولیتهای هر بخش، تشکیل کمیته های فنی، هماهنگی فعالیت کمیته ها، برقراری ارتباط بین کمیته ها و گروه تلفیق و هماهنگی برنامه ها اشاره نمود.لازم به ذکر است که مدت اجرای برنامه ملی آموزش برای همه به مدت چهارده سال از سال2003-2002 تا 2016-2015 طی سه مرحله به اجرا در می آید. شروع این برنامه در کشور ما به صورت اجرا در استان ها و تدوین سند استانی برای آن از سال83-82 مصادف با 2005-2004 بوده است. که پس از دو سال برنامه ریزی در سال 84-83 برای اجرا به استانها ابلاغ می شود. یعنی همزمان با برنامه توسعه چهارم دومین برنامه ملی آموزش برای همه در استانها اجرا شده است. در مرحله ی اول برنامه، کشور در گیر دوران بازسازی بوده و تقریباً مجالی برای پرداختن به این موضوع به صورت جدی نبوده است. مرحله ی سوم نیز از سال 2012-2011شروع شده و در سال 2016-2015 در جهان به پایان می رسد.
منبع
باقری،بابک(1391)،بررسی کارآیی درونی آموزش ابتدایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،برنامه ریزی آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی دزفول
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید