بررسی کمی در مقابل بررسی کیفیت
کیفیت زندگی یک مفهوم ذهنی است که در ان درک خود فرد از توانایی کنونی و استانداردهای ممکن درونی نقشی اساسی دارد. برای مثال ممکن است بیماران طی بیماری انتظارات و استانداردهای متفاوتی را نسبت به قبل از بیماری بیابند. لذا شاید یک رویکرد کیفی که در آن میتوان از سوالات عمیقتری استفاده نمود نمای با ارزشی از دادههای بیماران فراهم نماید؛ اگرچه این کار برای بیماران وقتگیر و پر زحمت است. در ابزار کمی زمان کوتاهتری صرف میشود و در عمل اجرا و تحلیل آسانتری دارد. به هر حال توصیه میگردد در انتهای هر ابزار کمی یک یا چند سوال باز نیز گذارده شود به شکلی که ترکیبی از رویکرد کمی و کیفی به شکل توام به کار رود.
ابزارهای وابسته به سلامتی در مقایسه با ابزارهای کلی
کیفیت زندگی وابسته به سلامتی مستقیماً اثرات بیماری یا درمان آن را بررسی میکند و به تاثیرات دورتر مانند سلامت محیط، وضعیت استخدامی، رضایت بیمار از خانواده و سلامت اجتماعی که در ابزارهای کلی مورد توجه واقع میشوند، توجه ندارد. پرسشنامههایی مانند اس اف-36 از جمله ابزار وابسته به سلامتی و ووکل-بریف نمونهای از ابزارهای کلی هستند. پرسشنامههای کلی به سایر جنبههای کیفیت زندگی مانند محیط، امنیت و وضعیت مالی افراد نیز علاوه بر کیفیت زندگی وابسته به سلامت میپردازند. لذا میتوانند جهت ارزیابی برنامههای بهداشتی با محیطی و نیز تجزیه و تحلیل اجتماعی ـ اقتصادی که کاهش بهرهوری و سایر تعیینکنندههای کیفیت زندگی را میسنجد نیز به کار رود. به طور کلی در مواردی که پیامدهای بیماریها مورد ارزیابی قرار میگیرند بهتر است از ابزارهای وابسته به سلامتی که به تغییرات سلامتی حساستر هستند استفاده گردد. در عوض در مواردی که مداخلات اجتماعی و محیطی مد نظر باشند طبعاً استفاده از ابزارهای کلی مانند ووکل-بریف مفیدتر خواهد بود. این پرسشنامهها (اس اف-36 و ووکل-بریف) هر دو برای جمعیت ایرانی مورد روانسنجی قرار گرفته است.
کیفیت زندگی و ارتباط آن با تندرستی
ضرورت وجود مقیاسهای کیفیت زندگی در مراقبتهای پزشکی و پیشرفتهای درازمدت که باعث ابداع ابزارهای مناسب یعنی تفکیک نتایج مربوط به زمینههای مختلف شده است، دلیل ارائه شیوههای سنجش کیفیت زندگی مرتبط با تندرستی میباشد.
در حال حاضر ارزیابی کیفیت زندگی بعنوان شیوه استاندارد در بررسی نتایج پزشکی حاصل از پیشرفت تکنولوژی مراقبت پزشکی محسوب میگردد. هفت رویکرد مختلف نسبت به این موضوع وجود دارد از جمله:
- علائم بالینی
- نشانههای بالینی از جمله درد، این در رویکرد اولیه، «الگوی پزشکی» را تشکیل میدهند.
- کارکرد تشخیص ویژه
- انجام کار یا فعالیتهای روزمره
- کارکرد نقش اجتماعی
- وضعیت عاطفی یا احساس (کارکرد روانشناختی)، از جمله درد
- رضایت از زندگی، خوشبختی یا رضایت خاطر
هر کدام از این مولفهها در سنجش کیفیت زندگی مرتبط با تندرستی فرد دخیل هستند: اولاً هر کدام از آنها خوبی یا بدی زندگی فرد را از لحاظ تاثیر مراقبتهای پزشکی بر بهبود زندگی وی تخمین میزند. ثانیاً هر مولفه برآورد میکند که تا چه حد تغییرات ناشی از تکنولوژی مراقبتهای پزشکی به ایدهآلترین و بهترین تعریف ما از خوبی نزدیک میشود. بعنوان مثال، رضایت خاطر حتی با دقیقترین مقیاسهای سنجش تغییرات ناشی از مراقبتهای پزشکی قابل سنجش نمیباشد، مثلاً علائم، نشانهها، کارکرد تشخیص ویژه و عملکرد شغلی ممکن است به نحوی تغییر کند که چندان بر رضایت فرد از زندگی موثر نباشند .
در ارزیابی کیفیت زندگی، استفاده از مقیاسهای کاربردی (کارکرد تشخیص ویژه، عملکرد شغلی) مشکلاتی را به بار دارد، زیرا اهمیت نقص کارکردی در اشخاص مختلف، بسیار متفاوت است. بدون بررسی دقیق ارزشگذاری کارکردها و نقشهای مختلف نمیتوانیم بفهمیم که عملکرد شغلی کارآمد یا کمتر کارآمد برای فرد به چه معناست. میخواهیم در ارزیابی کیفیت زندگی شیوهای را که بوسیله آن فرد توانایی بیشتر یا کمتر در اجرای کارها و نقش را تجریه میکند، لحاظ کنیم.
منبع
یکتایی،فرحدخت(1393)، اثربخشی آموزش تابآوری روانی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان ناشنوا،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی رشت
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید