بررسی شروع  اختلالات بدشکلی بدن

 اختلال بدشکلی بدن معمولا به تدریج شروع می‌شود. بسیاری از مبتلایان هیچ ماشه چکان خاصی را در شروع نشانه‌هایشان گزارش نکرده اند.ولی در حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از افراد گزارش می‌کنند که اختلال به طور ناگهانی در یک هفته شروع شده است. برای بعضی افراد به نظر می‌رسد که واقعا راه انداز‌ها باعث شروع شدن اختلال بدشکلی بدن می‌شود. احتمالا، حادثه‌های راه انداز اختلال بدشکلی بدن، تنها در افرادی که قبلا نسبت به این اختلال آسیب پذیر هستند باعث شروع اختلال می‌شود. مثلا در همه افراد مورد تمسخر قرار گرفتن در مورد زیبایی ظاهر، باعث شروع این اختلال نمی‌شود. بلکه احتمالا فقط در افرادی که نسبت به اختلال آسیب پذیر هستند باعث شروع بیماری می‌شود. موقعیت‌هایی که فرد مجبور است بدن خود را در معرض دید دیگران قرار دهد، یا وقتی که فرد تجربه ارزیابی منفی توسط دیگران داشته باشد، یک تصویر منفی در او شکل می‌گیرد که همانند طرحواره عمل می‌کند. رویداد‌های برانگیزاننده خاص این گونه طرحواره‌ها را فعال می‌سازد.

این میزان احتمالا ناشی از هر دو عامل محیطی _ ژنتیکی می‌باشد. به عبارت دیگر اختلال بدشکلی بدن احتمالا به این خاطر است که ژن‌های مشترک اعضای خانواده خطر ابتلا به آن را افزایش می‌دهد. علاوه بر این اگر خانواده‌ای برای زیبائی ظاهر ارزش زیادی قایل شود ممکن است احتمال ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد که می‌توان این را به عامل محیطی نسبت داد. نیاز به مطالعات مربوط به دوقلو‌ها و فرزند خوانده‌ها احساس می شود تا تاثیر عوامل محیطی جدا گردد. اما تا به حال چنین پژوهشی صورت نگرفته است .

فیلیپس و همکارانش در یک مطالعه مقدماتی به این نتیجه رسیدند که شکل معینی از یک ژن که گیرنده GABAA-Y2 نامیده می‌شود در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی نسبت به افرادی که مبتلا نیستند شایع‌تر است .ممکن است ژن‌های معینی شانس به وجود آمدن صفت شخصیتی معینی را افزایش دهد و یا مدارهای مغزی معینی را بیش فعال کند و یا خصوصیات دیگری که ممکن است در آینده خطر رشد اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد را به وجود آورد. قبل از اینکه در مورد ژن‌ها بحث گردد ما نیاز داریم بدانیم که آیا اختلال بدشکلی بدن در خانواده‌ها وجود دارد یا نه؟ این میزان سه تا شش برابر بیشتر از نسبتی است که در جامعه عادی وجود دارد. این یافته‌ها، در حالی که نیاز به تکرار دارند، در نوع خود جالب می‌باشند. همچنین مطالعه ای در مورد موش‌ها نشان می‌دهد که این ژن‌ها با رفتارهای مشخص کننده اضطراب و حالات شبیه خلق افسردگی رابطه دارند.

محققان کشف کردند که حتی بعضی حیوانات هم تناسب و زیبایی را در جفت خود ترجیح می‌دهند. نظریه داروین درباره زیبایی می گوید که انتخاب جنسی بر اساس تنها صفاتی انجام می‌شود که در مقابل عفونت مقاوم و موجب سلامتی ژنی است. شواهدی وجود دارد که حیوانات و انسان تقارن را ترجیح می‌دهند، زیرا از نظر بیولوژیکی کیفیت بهتری را دارد و افراد زیبا و سالم به عنوان شریک جنسی در برابر بیماری‌ها و عفونت‌ها مقاوم تراند. روبرویی با انگل‌ها، آلودگی و دمای بالا موجب کاهش تقارن و ایجاد ناهماهنگی می‌شود. مثلا نوعی از پرنده ژاپنی که بالهای متقارن تری، دارد جفت بیشتری خواهد داشت و چنین موردی را، در سایر پرندگان نیز می‌توان مشاهده کرد. شانس پرنده سارنر برای یافتن جفت، با ناهماهنگی در دم کمتر خواهد بود و در انسان، زنان با سینه‌های یکسان بارور‌تر هستند .تناسب و پوست زیبا و هموار ممکن است پایه‌های زیستی و تکاملی داشته باشد و علامتی از شایستگی باروری یا سلامت و یا نبود بیماری باشد. در دنیای حیوانات، بدن بزرگ بعضی امتیازات را برای آن‌ها به بار می‌آورد. حیوانات بزرگ بیشتر به سلطه‌گری گرایش دارند. در واقع، یک مدل تکاملی در مورد سلطه‌گری و سلطه پذیری اجتماعی در مقابل دیگران وجود دارد و بیان می‌دارد که ممکن است احساس حقارت و کمرویی در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن با این مدل در ارتباط باشد.همچنین رفتارهای خاص بعضی حیوانات  ممکن است نشانه‌هایی در ارتباط با پایه‌های عصب – زیست‌شناختی این اختلال ارائه دهد. برای مثال، سگ‌ها در یک شرایط خاص که مشهور به سندرم آکرال لیک است، رفتارهای وسواسی لیس زدن و دستکاری پوست خود را انجام می‌دهند که بعضی اوقات باعث جراحت و عفونت می‌شود. این علائم شبیه رفتارهای آرایشی وسواس گونه و افراط در نظافت در اختلال بدشکلی بدن است. بعضی پرنده‌ها هم به طور وسواسی پرهای خود را آرایش می‌کنند که شبیه وسواس‌های آرایش کردن و دستکاری پوست در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن می‌باشد . ویژگی‌های جنسی ثانویه که در طول بلوغ به وجود می‌آید برای رتبه بندی زیبایی مهم است، برای به وجود آمدن صفات جنسی ثانویه در طول بلوغ در مردان سطح بالای تسترون ضروری است. سطح بالای تسترون با پایین بودن نقص ایمنی در بدن ارتباط دارد و فقط یک ارگانیسم سالم به چنین سطح بالایی از تستسترون دست می یابد. آرواره، چانه و استخوان‌های گونه بزرگ، نمونه‌ای از صفات ثانویه جنسی در صورت هستند که نتیجه سطح بالای تستوسترون در مردان است و زنان چنین ویژگیهایی را جذاب می‌دانند و این ویژگی‌ها، افزون بر جذاب بودن با نقص در ایمنی تعارض دارد. زیبایی زنان مخالف این ویژگی‌ها است، صورت‌هایی که جهت انتهایی کوچک دارد. لبهای بزرگ و آرواره‌هایی که باریک و کوچک هستند، سطح بالای استروژن در این تغییرات نقش دارد و نقص در ایمنی را کاهش می‌دهد.

نابهنجاری‌هایی در سطح پیش سیناپسی انتقال دهنده سروتونین وجود دارد ، علاوه بر سروتونین احتمالا انتقال دهنده‌های عصبی دیگری هم در اختلال بدشکلی بدن درگیر هستند. یکی از این انتقال دهنده‌ها دوپامین است که ممکن است با سروتونین ترکیب شود و به ویژه در شکل هذیانی اختلال بدشکلی بدن مهم باشد. از دیگر انتقال دهنده‌های عصبی GABA است.گاما آمینو بوتیریک اسید یک انتقال دهنده عصبی آرام بخش می‌باشد که فعالیت عصبی در مغز را مانند یک عایق بازداری می‌کند .این ماده در رشد اختلالات اضطرابی و اختلال بد شکلی بدن نقش مهمی دارد.

حدود یک چهارم افراد در مطالعات فیلیپس علت اصلی علائم اختلال بدشکلی بدن خودشان را تمرکز رسانه بر روی زیبایی ظاهر می‌دانند. بدشکلی هراسی عضله به نظر می‌رسد، نتیجه فشار اجتماعی-فرهنگی باشد و تبلیغات رسانه ها تا همین چند سال پیش خیلی کمیاب بود، ولی پیام‌های کنونی رسانه برای اینکه مردان بهتر است که بزرگ عضلانی باشند باعث شده است تا بروز و آسیب پذیری به این نوع اختلال بدشکلی بدن افزایش پیدا کند.اگرچه نارضایتی بدن ممکن است از قدیم به عنوان یک مشکل غربی محسوب شده باشد، اما افزایش تبلیغ فرهنگ غرب به وسیله رسانه ها ممکن است تغییراتی را در ارزش‌های فرهنگی جوامع و کشورهای شرقی ایجاد کند، تحقیقاتی که بین دانشجویان زن و مرد چین انجام شده، نشان داد که افزایش تاثیر فرهنگ غرب ممکن است لاغری و کم کردن وزن در شرق را تحریک کند .با این حال، فشارهای رسانه‌ای و اجتماعی- فرهنگی نمی‌تواند تنها علت اختلال بدشکلی بدن باشد چرا که اختلال بدشکلی بدن از سال های قبل توصیف شده و بنابراین وجود داشته است، بدون اینکه رسانه‌ها و آگهی‌های خبری قدرت امروزه را داشته باشد. علاوه بر این، اختلال بدشکلی بدن حتی در اجتماع‌هایی که رسانه‌ها کم رنگ و حتی وجود ندارد هم دیده می‌شود. به هر حال به دلیل پیچیدگی اختلال بد شکلی بدن و این حقیقت که این بیماری قرن‌ها قبل از افزایش توجه رسانه‌ها و آگهی‌های رسانه‌ای وجود داشته است در اینکه بتوان رسانه ها را عامل تاثیر گذار مستقیمی بر افزایش اختلال بدشکلی بدن دانست .

 منبع

جمالی ،سمیه(1393) ،تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن بااختلال افسردگی اساسی،وسواس فکری علمی ،اظطراب اجتماعی و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه شیران وعلوم پزشکی شیراز ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشاسی بالینی ،دانشگاه شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0