بررسی افسردگي اساسی و ویژگی های آن
افرادي كه خلق پايين دارند (افسردگي) با كاهش انرژي و علاقه، احساس گناه، اشكال در تمركز، بياشتهايي و افكار مرگ و خودكشي مشخص ميشوند (ساير علايم و نشانه ها عبارتاند از تغيير در سطح فعاليت، تواناييهاي شناختي، تکلم و اعمال نباتي- ايمني مانند خواب، اشتها، فعاليتهاي جنسي و ساير ريتمهاي بيولوژيك). اين اختلالات معمولاً هميشه منجر به اختلال در عملكرد شغلي، روابط اجتماعي و بين فردي ميگردند.
تاريخچه افسردگي
مردم موارد افسردگي را از زمانهاي قديم ثبت كردهاند. توصيفهايي از آنچه امروزه اختلالات خلقي ميخوانيم در بسياري از منابع طبي قديم وجود دارد. داستان عهد عتيق شاه سائول و داستان خودكشي آژاكس درايلياد هومر، هر دو يک سندرم افسردگي را توصيف كردهاند. حدود 400 سال قبل از ميلاد، بقراط اصطلاح ماني ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني به كار برد. در حدود سال 30 ميلادي، سلسوس پزشك رومي در كتابش، ملانكولي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود (از ريشه يوناني Melan (سياه) و Chole (صفرا). همچنين آرتيوس پزشك يوناني در ابتداي قرن اول ميلادي دريافت که ماني و افسردگي كه بعضي اوقات در يك فرد رخ ميدهند به نظر مي رسد كه از يك اختلال واحد ريشه ميگيرند. در اوايل قرن نوزدهم فليپ پينل، گزارش جالبي از افسردگي به رشته تحرير در آورد كه نام امپراطور و پادشاه فرانسه در آن منعكس گرديده بود. همچنين افسردگي از طريق ارائه بعضي از قربانيان مشهورتر به طور آشكار توصيف شده است. آبراهام لينكن در يكي از حملههاي عودكننده افسردگي چنين نوشت اگر آنچه من احساس ميكنم به طور مساويبين تمام انسانهاي دنيا توزيع ميشد، هيچ چهره شادي روي زمين وجود نداشت. چرچيل نيز درباره جدالهايش با آنچه وي “سگهاي ديوانه افسردگي” ناميده، صحبت کرده است.اگرچه قرنهاست اين اختلالات توسط محققان مختلف، مورد توجه دقيق و امعان نظر واقع شده، ولي هنوز اين افراطهاي ناتوان کننده خلقي به صورت يک راز باقيمانده است.
اختلال افسردگي اساسي
در دوره افسردگي منحني خلق نسبت به دوره ماني، به سمت پايين افت ميکند. اگر چه در بعضي موارد، يک ضايعه روانشناختي شديد ممکن است فرد را در خلال يک شب، دچار افسردگي سازد ولي ظهور افسردگي شديد همواره تدريجي است و طي دوره چند هفته يا چند ماه به وقوع ميپيوندد. دوره حمله افسردگي نوعاً طولاني تر از حمله ماني است و پس از پايان ماني، بتدريج و به آهستگي ظاهر ميشود. شخصي که وارد دوره افسردگي ميشود مانند حمله ماني احساس ميکند که تغييرات عميقي در اکثر جنبههاي عملکردي وي رخ داده است و آن نه فقط در خلق، بلکه درانگيزه، تفکر و کنشهاي بدني و حرکتي وي آشکار است.
شيوع اختلال افسردگي اساسي
افرادي که دستخوش يک يا چند حمله افسردگي اساسي بدون وجود دوره هاي ماني ميشوند، تحت عنوان افسردگي اساسي نام برده شده اند. اين اختلال عموماً با مسائل عمده بهداشتي همراه است. ميزان شيوع اين اختلال در ايالت متحده امريکا در حدود 1 تا 2 درصد براي مردان و 3 الي 6/4 درصد براي زنان گزارش شده است . خطر اين اختلال در طول زندگي يعني درصد کساني که در بعضي از مراحل زندگي خود افسردگي اساسي را تجربه نمودهاند، درمردان 8-2 درصد و در زنان 26-20 گزارش شده است .در بين کساني که در بيمارستانهاي رواني بستري ميشوند بيشترين فراواني، مربوط به اسکيزوفرني و پس از آن افسردگي است. اما در مراکز باليني خارج از بيمارستان، بيماران افسرده بيشترين درصد را شامل ميشوند به نحوي که تخيمن زده شده است يک سوم کل بيماران رواني را تشکيل دهند. برآوردهاي جديد حاکي از آنست که 16 درصد جمعيت، حداقل يک دوره افسردگي را در نقطهاي از زندگي شان تجربه خواهند کرد .به علاوه افرادي که يک دوره افسردگي اساسي را تجربه ميکنند درخطر بالايي براي دورههاي افسردگي بعدي قرار ميگيرند و با هر دوره، خطر دورهاي بعدي به طور معنيداري افزايش مييايد.
جنس: مطالعات بين المللي بدون ارتباط با کشور تحت مطالعه، افسردگي يک قطبي را در زنها دو برابر شايعتر از مردان نشان داده است. فرض شده است که علل اين تفاوت ممکن است مربوط به تفاوتهاي هورموني، اثرات زايمان و عوامل استرس زاي رواني- اجتماعي متفاوت براي زن و مرد و مدلهاي رفتاري درماندگي آموخته شده باشد..
سن: سن متوسط شروع اختلال افسردگي حدود 40 سالگي است. در تقريباً 50 درصد بيماران، سن شروع بين 50-20 سالگي ميباشد. اختلال ممکن است در کودکي يا سالمندي هم شروع شود هر چند ندرتاً چنين است. ولي بعضي از دادههاي همه گير شناختي جديدحاکي از آن است که ميزان بروز اين اختلال، احتمالاً در افراد زير 20 سال درحال افزايش است.
وضعيت تاهل: افسردگي يک قطبي در افرادي که فاقد رابطه بين فردي نزديک هستند يا از همسر خود طلاق گرفته و يا جدا شده اند بيشتر ديده ميشود.
ملاحظات اجتماعي- فرهنگي: بين طبقه اجتماعي و افسردگي يک قطبي رابطه اي وجود ندارد. فقط اينکه افسردگي در مناطق روستايي بيشتر از مناطق شهري ديده ميشود.
ويژگيهاي حمله افسردگي اساسي عبارت اند از:
خلق افسرده: تقريباً همه افراد افسرده، درجاتي از غمگيني شديد يا ناشادي را که دامنه آن از يک ماليخولياي (اندوهگيني) متوسط تا نااميدي شديد درنوسان است گزارش کردهاند. اين نوع غمزدگي، ممکن است توسط فرد به صورت نااميدي شديد، تنهايي يا دلگيري ساده توصيف شود. کساني که افسردگي ملايم يا متوسط دارند ممکن است همواره گريه کنند. ولي افرادي که به افسردگي شديد دچارند، اغلب اظهار ميدارند که دوست دارند گريه کنند ولي نميتوانند. افراد مبتلا به افسردگي عميق، غالباً اوضاع و احوال خود را برگشتناپذير پنداشته و معتقدند که نه خود ميتوانند کمکي به خويش بنمايند و نه ديگران قادرند کمکي به آنها بکنند. اين نوع طرز تفکر، به عنوان سندرم نااميدي – بي پناهي نام گرفته است.
نبود علاقه يا لذت نسبت به فعاليتهاي عادي زندگي: مهمترين ويژگي معمولي حمله افسردگي اساسي علاوه بر خلق افسرده، کاهش انگيزه است. وجود يکي از اين دو ويژگي يعني خلق افسرده يا فقدان انگيزه، براي تشخيص افسردگي اساسي لازم است. به نظر ميرسد که در شخص افسرده کليه فعاليتهاي که صورت ميگيرد از قبيل کار، مواظبت از فرزندان، صحبت کردن با دوستان و تماشاي فيلم و غيره بي ارزش بوده و تمايلات جنسي آنان دستخوش کاهش شديد ميشود. بيماران مبتلا به افسردگي اساسي ممکن است اين تجربه را داشته باشند که دچار فلج شدگي کامل اراده شدهاند و به طور کلي در به حرکت در آوردن اعضاي خود براي انجام هر کاري عاجز و ناتوانند .
اختلال در اشتها: اکثر افراد افسرده، اشتهاي کمي داشته و وزنشان کاهش مييابد. هر چند بعضي از آنان به ويژه کساني که قبلا رژيم غذايي داشته اند از طريق خوردن زياد و افزايش وزن خود، واکنش نشان ميدهند.
آشفتگي خواب: يکي از ويژگيهاي مهم افراد افسرده، بيخوابي شديد است. آنها خيلي زود از خواب بيدار شده و قادر به ادامه خواب نيستند. اما ممکن است بعضي از آنان، در آغاز نيز براي خوابيدن دچار اشکال و نارحتي باشند يا آنکه در طول شب، مکرراً از خواب بيدار شوند. در بعضي از موارد ممکن است خواب هم مانند اشتها، افزايش يافته و حالت افرا طي به خود بگيرد به نحوي که شخص بيش از 16- 15 ساعت بخوابد و هنوز احساس کند که خسته است و نياز به خواب دارد.
کندي يا برانگيختگي رواني- حرکتي: معمولاً افسردگي را ميتوان سريعاً از طريق رفتارهاي حرکتي و بدني شخص تشخيص داد. در متداولترين الگوي اين اختلال که افسردگي کند شده نام گرفته است به نظر ميرسد که بيمار بسيار مغلوب خستگي شديد شده و فعاليت ارادي کمي از خود نشان ميدهد.بدن آنها جمع و در هم بر هم شده و حرکات آنان آهسته و کند و در کمترين حد است. صحبتهاي آنان آهسته و بيدوام و معمولاپيش از جواب دادن همراه با توقف است. ممکن است در موارد شديد، اين حالت به بهت، گيجي و بيحرفي مبدل شود. در بعضي موارد نيز امکان دارد که نشانه هاي مرضي به صورتي متفاوت با آنچه ذکر شد، آشکار گردد. اين حالت، افسردگي برانگيخته شده نام گرفته و نشانه هاي آن عبارت است از: بي قراري و فعاليت بي وقفه مانند فشار دادن و ماليدن دستها به يکديگر، راه رفتن بي هدف، پرتنشي و ناآرامي، ناليدن و گله کردن دائمي.
نبود انرژي: معمولاً در افراد افسرده، سطح انرژي به طور برجسته اي کاهش يافته و فرد بدون انجام هيچ کاري همواره احساس خستگي و فرسودگي ميکند.
احساس گناه: افراد افسرده نه تنها نسبت به زندگي بلکه نسبت به خودشان نيز بي علاقهاند و اغلب کمبودها و نارسائيهاي در زمينه هوش، جذابيتهاي بدني، سلامتي و مهارتهاي اجتماعي، به خود نسبت ميدهند. آنان شکايت بسيار درباره از دست دادن عشق و محبت، اشياء مادي، پول و حيثيت دارند که ممکن است ناشي از احساس بيکفايتي و ناشايستگي باشد. احساس بيارزشي اغلب با احساس گناه عميق همراه است. فرد افسرده شکستهاي گذشته و حال را بزرگ مينمايد و به نظر ميرسد که محيط اطراف را براي شاهد ادعاي خود مورد بررسي قرار داده و هر گونه نقص و نارسايي را به خود نسبت ميدهد.
مشکلات تفکر: در افراد افسرده جريانهاي ذهني نيز مانند جريانهاي بدني معمولاً کاهش مييابد و آنها غالباً مشکلاتي در تفکر، تمرکز و يادآوري دارند.
افکار بازگشت ناپذير درباره مرگ و خودکشي: بسياري از افراد افسرده، افکار عود کننده درباره مرگ و خودکشي دارند. آنان اغلب حالات هيجاني خود را چنين ابراز ميدارند که بهتر است بميرند و بسياري از آنان، اقدام به خود کشي ميکنند.
ويراست چهارم راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني نيز ملاک هايي را براي تشخيص اختلال افسردگي مطرح کرده که تقريباً شبيه علايم و نشانههاي بالا ميباشند و اين ملاکها در جدول زير آمده است:
جدول: ملاك هاي تشخيصي دوره افسردگي اساسي براساس DSM-IV-TR |
A: پنج تا يا بيشتر از علايم زير از يک دوره دو هفتهاي وجود داشته و نشان دهنده تغيير در سطح عملکرد قبلي ميباشند. حداقل يکي از علايم يا به صورت(1) خلق افسرده و يا (2) از دست دادن علاقه و احساس لذت. توجه: علايمي که به وضوح نشاني از يک اختلال طبي عمومي هستند يا هذيانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نياوريد. 1- خلق افسرده اکثر مواقع روز يا با گزارش ذهني(مثل احساس غمگيني و پوچي) يا مشاهدات ديگران(مثلا غمگين و اشکبار بودن). توجه: درکودکان و نوجوانان ممکن است به صورت خلق تحريک پذير باشد. 2- کاهش قابل ملاحظه علاقه يا احساس لذت نسبت به تمام يا تقريباً تمام فعاليتها در قسمت عمده روز و تقريباً هر روز (به طوريکه شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران نشان مي دهد). 3- کاهش قابل ملاحظه وزن بدن بدون پرهيز يا رژيم غذايي يا افزايش وزن (مثلا بيش از 5 در صد وزن بدن در يک ماه) يا کاهش و يا افزايش اشتها تقريباً هر روز. توجه: در کودکان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن بدن را در نظر بگيريد. 4- بدخوابي يا بي خوابي تقريباً هر روز. 5- تحريک يا کندي رواني حرکتي تقريباً هر روز، قابل مشاهده براي ديگران (فقط مربوط به احساسهاي ذهني بيقراري يا کندي نميگردد). 6- خستگي يا فقدان انرژي تقريباً هر روز. 7- احساس بيارزشي يا گناه بيجا (که ممکن است هذياني باشد) تقريباً هر روز (فقط شامل خود ملامتگري و احساس گناه درمورد بيمار بودن نميگردد). 8- کاهش توانايي تفکر، تمرکز و بلاتصميمي تقريباً هر روز (به شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران). 9- افکار تکرارشونده مرگ (نه به صورت ترس از مرگ). افکار انتحاري تکراري بدون نقشه خاص، يا اقدام به خودکشي يا طرح خاصي براي خودکشي. B- علايم، شامل ملاکهاي يک دوره مخطط نميگردند. C- علايم، ناراحتي قابل ملاحظه باليني يا تخريب در عملکرد اجتماعي، شغلي يا ساير زمينههاي مهم به وجود ميآورد. D- علايم ناشي از تاثير فيزيولوژيک مستقيم يک ماده (داروي نسخه شده يا مورد سوء مصرف) يا يک اختلال طبي عمومي (مثل کمکاري تيروئيد) نميباشد. E- داغديدگي توضيح بهتري براي علايم ارائه نميکند. يعني پس از فقدان فردي محبوب، علايم پيش از دو ماه دوام مييابد و با تخريب عملکردي بارز، اشتغال ذهني بيمار گونه يا بي ارزشي، تفکر انتحاري، علايم يسيکوتيک يا کندي رواني حرکتي همراه ميشود. |
منبع
ایل بیگی قلعه نی ،رضا(1391) ،مقایسه طرحواره های ناسازگاراولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ،اضطراب فراگیر و افراد بهنجار ،پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی ،دانشگاه محقق اردبیلی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید