بخشش و مفاهیم آن

برای درک بخشش و مفهوم آن، ابتدا باید بدانید بخشش چه مفاهیمی را شامل نمی شود.بخشش روی برگرداندن از دیگران و فرار کردن نیست. بخشش دیگران به این معنی نیست که از کاری که کرده اید چشم بپوشید و یا آنها را به انجام دوباره آن تشویق کنید. همچنین به این معنی نیست که نخواهید طرف مقابل بخاطر کار اشتباهش تنبیه شود با بخشش دیگران کار زشتشان را فراموش نمیکنید و به آنها اجازه نمی دهید که یکبار دیگر کار زشتشان را انجام دهند . بخشش  به این معنا نیست که از خودتان دفاع نخواهید کرد. تعریف فرهنگ لغت از واژه بخشش این است : انکار خشم و ناراحتی نسبت به دیگران، این واژه ریشه یونانی دارد که به معنای آزاد کردن است مثلاً آزاد کردن برده، بدین ترتیب در هنگام بخشش، برده ایی که آزاد می کنیم خودمان هستیم، خودمان را از اینکه برده خشم و کینه مان باشیم آزاد می کنیم .

طبق این تعریف برای بخشش باید خشم و کینه مان را انکار کنیم لازم نیست کسی یا چیزی را فراموش کنیم، آنرا نادیده بگیریم یا چشم پوشی کنیم فقط باید خشم و کینه مان را انکار کنیم به عبارت دیگر باید آنرا مال خود ندانیم . وقتی دیگران را می بخشید خشم و کینه تان را انکار می کنید در واقع دیگر خواستار خشم و کینه نیستید و آنرا نمی پذیرید این احساسات را رد و از آن خود نمی دانید در حقیقت زندگی تان را از زیر سلطه آن خارج می کنید. با بخشش بطور آگاهانه چیزی را طلب می کنید که بسیار با ارزشتر از انتقام جویی است . مفهوم بخشش در دوران باستان در مجامع مذهبی به عنوان عامل مؤثر در سلامت و تحکیم و بقای روابط میان مردم مورداستفاده قرار گرفته است.

در حال حاضر تنها تعداد اندکی مقالات مفهومی برای استفاده در زمینه های بالینی در مورد بخشش چاپ شده است که ریشه مذهبی نداشته باشد. بررسی ادبیات مربوط به بخشش نشان می دهد دو دوره زمانی در توجه به مفهوم بخشش وجود دارد. اولین دوره از سال 1932 تا 1980 که بحث های نظری مختلف و با حداقل تحقیقات تجربی طراحی شده در مورد جنبه های اساسی مفهوم بخشش صورت گرفته است . دوره دوم از سال 1980 تاکنون که توجه جدی تری به مفهوم بخشش دیده می شود. با مرور پیشینه مربوط به بخشش به تأثیرات سودمند بخشش بر روی مشکلات ناشی از خشم و افسردگی، موضوعات مربوط به خانواده، تکانه ها، سواستفاده های جنسی، اختلالات شخصیت، احساس گناه، سوء مصرف مواد، ارتباط زوجی شکسته شده و سلامت روان به طور کلی اشاره شده است .

تعریف عفو و گذشت

  • بخشیدن گناه یک فرد به معنای فراموشی آن نیست: در حقیقت فراموش کردن می تواند یک نوع فرار از موقعیت تلقی شود که خود باعث کندی درمان و ممانعت از جراحی شدن برای بیرون آوردن غده آزردگی باشد که در روابط بین فردی ایجاد شده است. فراموش کردن و انکار نمودن آزردگی در روابط بین فردی خود یک مکانیزم روانی است که نمی گذارد درمان واقعی اتفاق بیفتد.
  • بخشیدن به معنای آشتی نیست: امکان دارد که بخشیدن آشتی را تسهیل کند ولی همیشه بخشیدن دیگران منجر به آشتی نمی گردد. ما می توانیم افرادی را که موجب رنجش ما در گذشته شده اند ببخشیم و خود را از کینه آنها خلاص کنیم ولی آشتی کردن و همکاری دوباره با آنان بستگی به میزان اعتمادی دارد که ما به آنها داریم .

پس بخشیدن عبارت است از آزاد سازی فرد رنجیده از احساس خصومت، بدبینی ، کینه و سایر عواطف و احساسات منفی، در اثر آزاد شدن از این احساسات منفی، سلامت روانی و معنوی فرد رشد میکند و فرد آمادگی پیدا می کند که روابط بین فردی و متعالی خود را توسعه دهد و در جهت شکوفایی استعدادهای خودگام بردارد.

فواید و پیامدهای گذشت

  • بخشش موجب آرامش فرد و رهایی او از عصبانیت و کینه و تنفر می گردد.
  • بخشیدن موجب تغییرات اساسی در افکار افراد می گردد و افکار منفی و تخریبی آنها را به افکار سازنده تبدیل می نماید.
  • بخشیدن موجب می شود که افراد با کرامت انسانی نسبت به فرد رنجاننده برخورد نمایند.
  • بخشیدن افراد رنجاننده باعث می شود که فرد رنجیده بتواند رابطه صمیمی با دیگران بر قرار کند.
  • بخشیدن یک ارزش اخلاقی است، عشق به دیگران همراه با حفظ حقوق خودتان از لحاظ اخلاقی امری با ارزش است .

الگوها و نظریه های بخشش

دیدگاه شناختی: بخشش رایک نوع تغییر شناختی و ادراکی نسبت به خطا و خطاکار در نظر می گیرد.

دیدگاه روان تحلیلی : بخشش یک نوع توانایی ارتباطی و مربوط به خود است . در اثر بخشش تعارضات ناشی از دلبستگی جداسازی و حل می شود . الگوهای مبتنی بر تیپ شناسی بخشش : این الگوها انواع  بخشش را بررسی می کنند مانند بخشش ناپخته و عجولانه، بخشش بازداری شده، بخشش مشروط، بخشش کاذب یا شبه بخشش، بخشش زیرکانه، بخشش بی وقفه، بخشش اصیل.

الگوهای فرایندی ؛ مرحله ایی : این الگو بیشترین توجه را به خود جلب کرده و پژوهش های بیشتری را جهت داده است. با تکیه بر این الگو ها می توان مراحل بخشش را آموزش داد و به تدریج و مرحله به مرحله فرد را به بخشش نزدیک کرد  .الگوی پنج مرحله ایی ریپلی و ورثینگتون : شامل یادآوری آسیب ، همدلی، تواضع، عمل و نگهداری  است . الگوی چهار مرحله ایی براندسما : شامل تخلیله و بیان احساسات منفی، مواجهه با حوادث گذشته و دردناک، درک نیازها، انگیزشها و دلایل رفتاری دیگران و بخشش است.

منبع

حیدری،ناهید(1394)، نقش واسطه ایی الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین عواطف مثبت و منفی و بخشش،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0